
این روزها عراق حال خوشی ندارد. خبر درگیریها در الرمادی و سنگینی کفه ترازوی معادلات میدانی به نفع داعش در این شهر، اگرچه تعجببرانگیز بود اما وضعیت نسبتا آشفته تصمیمگیری در میان برخی مسئولان عراقی، نتیجهای جز این نخواهد داشت. این روزها در نبرد با داعش، صدای واحدی از عراق شنیده نمیشود و داعش، بیشترین سود را از این شرایط خواهد برد.
استان الانبار، استانی پهناور است که چیزی حدود یک سوم عراق را تشکیل میدهد. این استان به دلیل هممرزی با سه کشور سوریه، اردن و عربستان، ویژگیهای منحصر بفردی دارد. مرزهای سوریه نابسامان است و تروریستها میتوانند از طریق آن به الانبار وارد و خارج شوند. همین مساله تا حدی در خصوص اردن نیز صدق میکند. عربستان نیز که به صورت سیستمی، حامی تروریستهای داعش در عراق است. همین موارد باعث شده تا عملا معادلات میدانی و حتی بخشی از معادلات سیاسی الانبار، تحتالشعاع مداخلات و مرزها قرار گیرد.
حضور داعش در الانبار، پیشتر از تصرف موصل توسط این گروه بود. در اوایل زمستان ۱۳۹۱، برخی از اهل سنت الانبار در اعتراض به سیاستهای نوریالمالکی و البته تحت تاثیر سیاستهای مداخلهجویانه عربستان و سنیهای تندرو، دست به تحصن علیه دولت مرکزی زدند. آنها خیمههایی در میادین برخی شهرها برافراشتند؛ خیمههایی که خیلی زود به پاتوقی برای نیروهای داعش تبدیل شد. پس از تذکرهای پیدرپی مقامات عراقی و از جمله نوری المالکی مبنی بر اینکه این خیمهها به محلی برای طراحی عملیاتهای تروریستی تبدیل شده، در نهایت نیروهای ارتش عراق، این تحصنها را پایان دادند اما این به معنای پایان کار داعش در الانبار نبود. الانبار آشفته شده بود، نیروهای داعش برخی مناطق آن را تصرف کرده بودند، برخی نمایندگان سنی افراطی حمایتهای گستردهای از این گروه میکردند، کشورهای عربی چون قطر و عربستان با سیاستهای رسانهای خود سعی میکردند تا همه چیز را به عنوان اعتراض سنیهای عراق به المالکی معرفی کنند و چیزی از داعش نگویند تا دولت مرکزی ضعیف و ضعیفتر شود. در چنین شرایطی و در حالی که هنوز الانبار محل جولان داعش بود، موصل اشغال شد و دور جدیدی از قدرتنمایی داعش در عراق آغاز شد.
نیروهای عراقی اعم از نیروهای مردمی و ارتش در ماههای ابتدایی مقابله با داعش، وحدت و هماهنگی مثالزدنیای داشتند. آزادسازی جرف الصخر یکی از اصلیترین مصادیق این وحدت بود. اما هرچقدر که بحث آزادسازی مناطقی که به نوعی به سنینشینی معروف هستند، جدیتر مطرح شد، تاکتیکهای میدانی از هم فاصله بیشتری گرفت و بحثهای طائفی شدت بیشتری یافت. تکریت در استان صلاحالدین یکی از مهمترین این موارد بود که البته به دلیل برخی اختلافات و البته شیوه رزم تروریستهای داعش، به صورت کامل آزاد نشد. الان مهمترین بحث این است که آیا نیروهای مردمی شیعه باید در آزادسازی موصل سنی حضور داشته باشند یا نه؟ همین سوال در خصوص الانبار کاملا سنینشین نیز مطرح شده است. این بحثها به دلایل مختلف، سیاسی و طائفی شده و عملا وحدت میان نیروهای عراقی را تحت الشعاع قرار داده است. اصلیترین برنده این نزاعها در معادلات میدانی عراق، داعش است. در حالی که میان نیروهای عراقی بحث بر سر این بود که آزادسازی موصل و الانبار کدام یک باید ابتدا صورت گیرد، داعش در الانبار عملیات پیشدستانه قدرتمندی انجام داد و با جنگ تبلیغاتی گسترده، عملا ابتکار عمل را در دست گرفت و موجی از ساکنان الانبار را ناچار به فرار از این استان کرد. و اکنون نیز الرمادی تا آستانه سقوط پیش رفته. البته معادلات میدانی بسیار بیثبات است و امکان تغییر آن وجود دارد.
نکته قابل تامل در نبرد الانبار این است که این استان برخلاف استان نینوا به مرکزیت موصل، به صورت کامل توسط داعش تصرف نشده است و همین امر میتواند ابتکار عمل و قدرت مانور نیروهای عراقی را افزایش دهد. اما در آن سوی ماجرا نیز این نکته باید مد نظر باشد که اگر با احتساب این مساله، نیروهای عراقی در آزادسازی الانبار نتواند به یک هماهنگی دست یابند، در آزادسازی موصل که تماما در تصرف داعش است و داعش در آنجا حکومت میکند، با مشکل جدی مواجه خواهند شد.
این را باید پذیرفت که هرچقدر نیروهای عراقی اعم از عشایر، ارتش و نیروهای مردمی تا قبل از عملیات تکریت، با کمترین حاشیه سیاسی و طائفی به نبرد با داعش میپرداختند و به پیروزیهای قابل توجهی دست مییافتند، اکنون نه خبری از هماهنگی میان آنها است، و بالتبع نه خبری از پیروزیهای میدانی. علت این امر را باید در مسائل مختلفی از جمله سیاستهای آمریکا، برخی اشتباهات میدانی شیعیان که از سوی رسانههای افراطی سنی در بوق و کرنا شد، مواضع ضد ملی برخی سیاسیون و نبود یک استراتژی مشخص و مورد توافق همه گروههای نظامی عراق دانست. در ذکر مصیبتهای عراق همین بس که در میانه نبرد، افرادی چون مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق که در مبارزه با داعش مدیون ارتش، دولت و نیروهای مردمی است، حالا همنوا با برخی مقامات آمریکایی دوباره رویای شیرین و وهمآود استقلال کردستان را در سر میپروراند.