نویسنده : دكتر يدالله جواني
ملت ايران استقلال، آزادي، عزت و پيشرفت خود در حوزههاي گوناگون را مديون حضرت امام خميني (ره) دانسته و بر اين باور است كه تنها راه قرار گرفتن بر قلههاي شرف و افتخار، ادامه حركت در مسير ترسيم شده از سوي آن عزيز سفركرده است. در اين مسير، نگراني و دغدغه اصلي آن است كه كساني خواسته يا ناخواسته، شخصيت امام را تحريف كرده و يك امام بدلي را به جامعه و نسل جوان معرفي كنند. اين خطر و دغدغه را رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در روز 14 خرداد به مناسبت سالروز رحلت حضرت امام در حرم مطهر ايشان، اينچنين مورد توجه قرار داد و راه جلوگيري از اين خطر را، بازخواني اصول امام دانستند: «مسئله تحريف شخصيت امام خطر بزرگي محسوب ميشود، آن راهي كه ميتواند مانع از اين تحريف شود، بازخواني اصول امام است. امام را نبايد به عنوان صرفاً يك شخصيت محترم تاريخي، مورد توجه قرار داد، بعضي اين جور ميخواهند امام را بشناسند و اين غلط است.»
حضرت امام خامنهاي (مدظلهالعالي) در سخنراني خود، پيامدهاي كنارگذاشتن راه امام (ره) را بسيار سنگين و نگرانكننده براي ملت توصيف كردند و در اين خصوص فرمودند: «اگر راه امام را گم و يا فراموش كنيم، يا خدايي نكرده عملاً به كنار بگذاريم، ملت ايران سيلي خواهد خورد.» معظمله بر اين اساس همگان را به هوشيار بودن نسبت به خطر تحريف امام فراخوان نمودند و فرمودند: «خطر تحريف امام، بايد در گوش مسئولان نظام، در گوش مسئولان كشور، شاگردان قديمي امام و كساني كه علاقه به اين راه دارند و عموم جوانان،به عنوان يك هشدار تلقي شود.»
با توجه به اين هشدار، همگان نسبت به جريان تحريف امام بايد هوشيار باشند و براي حفظ خط امام تلاش كنند. تبيين اصول انديشه امام خميني (ره) به صورت مستمر و منطقي از سوي اصحاب رسانه، يكي از مهمترين اقدامات در اين خصوص است. بر همين اساس، در اين نوشتار با استناد به بيانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در سالروز رحلت حضرت امام (ره)، اصول خط امام مورد بازخواني قرار ميگيرد. معظمله در سخنان خود، هفت اصل از مهمترين اصول فكري و انديشه رهبر كبير انقلاب اسلامي را مورد اشاره قرار دادند و تبيين نمودند. اين اصول عبارت است از:
1- اثبات اسلام ناب محمدي (ص) و نفي اسلام آمريكايي
نظريه اسلام ناب- اسلام امريكايي، از بنيانيترين وجوه انديشه سايسي و خطوط فكري حضرت امام خميني (ره) است. رهبر كبير انقلاب اسلامي، بر اساس اين نظريه اسلام را به دو نوع اسلام ناب محمدي (ص) و اسلام امريكايي تقسيم نمودهاند و براي هر يك از اين دو نوع اسلام، شاخصها و ويژگيهايي را برشمردهاند. مقام معظم رهبري اين اصل از مكتب فكري و سياسي حضرت امام (ره) را اينگونه مورد اشاره قرار ميدهند: «اسلام ناب از نظر امام بزرگوار، آن اسلام متكي به كتاب و سنت است كه با فكر روشن، با آشنايي با زمان و مكان، با شيوه و متد علمي، جا افتاده و تكميلشده در حوزههاي علميه استنباط ميشود و به دست ميآيد. »
معظم له در مورد اسلام امريكايي نيز ميفرمايند: «اسلام امريكايي دو شاخه بيشتر ندارد: يكي اسلام سكولار و ديگري اسلام متحجر.»
بررسيهاي ميداني در جهان اسلام، نشان ميدهد كه امريكا و متحدانش با تمام توان و ابزارهاي در اختيار، با اسلام ناب و پيروانش در ستيز هستند و از اسلام امريكايي و هواداران چنين اسلامي حمايت ميكنند. در داخل كشور ايران نيز، غرب از سكولارها و متحجرين حمايت و به طرق مختلف با اسلام ناب محمدي و پيروان اين اسلام مقابله ميكند. جريان تحريف در تلاش است تا با گذر زمان، يك چهره ليبرال از حضرت امام (ره) براي نسل جوان ترسيم كند. مقام معظم رهبري اين رويكرد جريان تحريف را اينگونه مورد توجه قرار ميدهند: «بعد از رحلت جريان تحريف ايشان ادامه داشت حتي تا آنجا كه بعضي حرفها، امام را به صورت يك آدم ليبرال معرفي ميكنند.»
2- اعتماد به وعده الهي و بياعتمادي به قدرتهاي مستكبر
حضرت امام خميني (ره)، يك انسان كاملاً معنوي و با معنويت بود و فلسفه نهضت خود را قيام لله معرفي كردند و بر اين اعتقاد بودند كه در اين مسير، خداوند به مجاهدان فيسبيل وعده نصرت داده است. در واقع حركت و قيام حضرت روحالله، حركت در مسير عبوديت و بندگي خداوند از يك سو و اجتناب و مقابله با طاغوت از ديگر سو بود. در اين حركت خالصانه براي خدا، حضرت امام (ره) با تمام وجود به اين اصل اعتقاد داشتند كه: «من كان لله كان الله له»، و بر اين اصل هم تأكيد داشتند كه طاغوت و مستكبران و قدرتهاي زورگو، همانند شيطان هستند كه نبايد به آنها اعتماد كرد. با چنين نگاهي حضرت امام (ره)، امريكا را شيطان بزرگ ناميد و براي يك لحظه هم به اين قدرت مستكبر و زورگو اعتماد نكردند. مقام معظم رهبري در بيانات 14 خرداد خود، اين اصل از اصول فكري امام را اينچنين مورد توجه قرار ميدهند: «اعتماد به قدرت پروردگار موجب ميشد كه امام بزرگوار در مواضع انقلابي خود صريح باشد، چون اتكا به خدا داشت.» از منظر معظم له، اعتماد به خدا و بياعتمادي به مستكبران از خطوط اصلي انديشه امام است.
3- اعتقاد به اراده مردم و نيروي مردم
حضرت امام بر اين اعتقاد بودند كه هيچ نيرويي با يك ملت به پا خاسته و متحد قادر به مقابله نيست و اگر اين ملت حركتش در راه خدا باشد، از همه موانع عبور خواهد كرد. بر همين اساس تكيهگاه اصلي حضرت امام بعد از اتكا به خدا، مردم بودند و ايشان در همه صحنهها بر حضور گسترده مردم تأكيد داشتند. اين رويكرد امام به مردم را مقام معظم رهبري به عنوان يكي از اصول انديشه امام، اينگونه بيان ميدارند: «در آن روزها سعي ميشد به خاطر يك برداشت نادرست، همه كارهاي اقتصادي كشور به دولت موكول شود، امام بارها و بارها هشدار ميداد، در مسائل اقتصادي، نظامي، سازندگي كشور، تبليغات و بالاتر از همه در انتخابات كشور به مردم اعتماد داشت.»
4- حمايت از محرومان و مستضعفان و مخالفت با خوي كاخنشيني
حضرت امام با تمام وجود به محرومان و كوخنشينان و پابرهنگان عشق ميورزيدند و با اشرافيگريها و كساني كه روحيه كاخنشيني داشتند مخالف بودند. از منظر ولايت اين نگاه امام به عنوان يكي از خطوط اصلي انديشه امام بايد تلقي گردد. مقام معظم رهبري در اين خصوص ميفرمايند: «امام مكرر ميگفت اين كوخنشينان و فقرا و محروماناند كه اين صحنهها را پركردهاند.»
5- مخالفت صريح با جبهه قلدران بينالمللي و مستكبران
در خصوص اين اصل از خط و انديشه امام، مقام معظم رهبري ميفرمايند: «امام با مستكبرين سر آشتي نداشت. واژه شيطان بزرگ براي امريكا، يك ابداع عجيبي از سوي امام بود... اما تا روز آخر نسبت به امريكا همين احساس را داشت، عنوان شيطان بزرگ را هم به كار ميبرد.»
6- اعتقاد به استقلال ملي و رد سلطهپذيري
حضرت امام بر اساس آموزههاي ديني، روي استقلال ملت مسلمان ايران از اجانب تأكيد داشتند و با اعتقاد به استقلال ملي، با هر نوع تفكري كه موجب سلطهپذيري گردد، به شدت مخالفت ميكردند.
7- تكيه بر وحدت ملي
اصل وحدت ميان آحاد مردم از يك سو و ميان ملت و مسئولان از سوي ديگر، يكي از اصول خدشهناپذير حضرت امام است. آن عزيز سفر كرده روي اين اصل تأكيد فراوان داشتند و همواره همگان را به تحكيم وحدت دعوت مينمودند. رهبر فرزانه انقلاب در خصوص نگاه امام به وحدت ميفرمايند: «امام بزرگوار ما بر روي وحدت ملي و اتحاد آحاد ملت يك تكيه كمنظير داشت كه اين يكي از خطوط است.»