به گزارش گروه بین الملل بصیرت به نقل از خبرگزاری مهر، بیش از چهار سال پیش بحران سوریه با حمایت های گسترده کشورهایی نظیر عربستان، ترکیه، قطر و امارات آغاز شد؛ بحرانی که هم اکنون نیز ادامه دارد و بسیاری از کشورهای حوزه خلیج فارس و همچنین کشورهای غربی برای ادامه آن تمام توان خود را به کار بسته اند. در این میان آنچه که به چشم می خورد کاهش حمایت های دو عامل اصلی بروز بحران سوریه یعنی عربستان و ترکیه و تداوم آن است؛ کشورهایی که از هیچ حمایتی اعم از مالی، تسلیحاتی و لجستیکی از تروریست های تکفیری داعش دریغ نکردند. دولت آنکارا از یک سو با باز نگاه داشتن مرزهای خود به روی تروریست های تکفیری و از سوی دیگر از طریق ارسال تسلیحات برای آنها در سوریه تمام تلاش خود را برای سرنگونی دولت مشروع و قانونی بشار اسد انجام داد. عربستان سعودی نیز که همواره محور مقاومت را در تضاد کامل با منافع و مصالح خود در منطقه دیده و می بیند، از فرصت به دست آمده در سوریه استفاده کرده و کمک های مالی فراوانی را به تروریست های مستقر در این کشور ارائه کرد.
اما اکنون، نگاهی گذرا به آخرین تحولات سوریه نشان می دهد که دیگر خبری از حمایت های گسترده و همه جانبه ترکیه و عربستان از تروریست های تکفیری داعش در سوریه نیست؛ نه حمایت های لجستیکی آنکارا به چشم می آید و نه دلارهای نفتی عربستان سعودی که گاه و بی گاه برای تکفیریها در سوریه فرستاده می شد. البته این به معنای توقف کامل حمایت های محور عربستان، ترکیه و قطر از تروریست های تکفیری در سوریه نیست و بسیار ساده انگارانه به نظر می رسد که کسی گمان کند این حمایت ها به طور کامل قطع شده اند. چراکه از یک سو منافع بلند مدت آنکارا و ریاض در منطقه به سقوط دولت بشار اسد بستگی دارد و از سوی دیگر هزینه هایی که آنها طی این چند سال برای تحقق این امر متحمل شده اند، آنان را بیش از پیش به ادامه راهی که انتخاب کردند، مصمم می کند.
پس از تحولات شهر کُردنشین عین العرب سوریه (کوبانی)، زنگ خطر زمانی برای دولت ترکیه به صدا در آمد که نیروهای کُرد شهر استراتژیک تل ابیض را از کنترل داعش خارج کرده و بر آن مسلط شدند. همین مسأله موجبات نگرانی دولت آنکارا از قدرت یافتن کُردها در مرزهای مشترک سوریه و ترکیه را فراهم آورد. «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه ضمن ابراز نگرانی از حوادث شهر استراتژیک تل أبیض تصریح کرد: جامعه جهانی باید نگرانی ها و حساسیت های دولت آنکارا در قبال تحولات تل أبیض را درک کند.
نگرانی و هراس دولت آنکارا از قدرت یافتن کردها در مرزهای مشترک سوریه و ترکیه موجب شد که این دولت تا حدود زیادی از حمایت های تروریست های تکفیری در سوریه دست کشیده و تلاش خود را بر روی سرکوب کردها در مرزهای سوریه و عراق متمرکز کند. به عبارت دیگر، دولت آنکارا بیش از آنکه از بقای دولت بشار اسد احساس خطر کند، قدرت یافتن کردها و تشکیل اقلیم مستقل توسط آنها را خطری بزرگ برای خود تلقی می کند. بدین ترتیب طبیعی به نظر می رسد که سیاست های اردوغان که همواره طی این چهار سال بر پایه حمایت از داعش برای سرکوب بشار اسد استوار بود اخیرا بر مبنای سرکوب کردها پایه ریزی شده باشد. درست به همین دلیل دولت ترکیه تا حدود زیادی از حمایت های لجستیکی خود از تکفیریهای سوریه فاصله گرفته و مشغول سر و سامان دادن به وضعیت کُردها با تکیه بر «سیاست های اردوغانی» است.
انفجار تروریستی اخیر در شهر کردنشین «سوروج» واقع در مرزهای مشترک سوریه و ترکیه می تواند نمونه ای از تلاش ترکیه برای سرکوب کردها و فاصله گرفتن آن از ادامه حمایت های خود از تروریست ها در سوریه باشد. در جریان این انفجار بیش از ۳۰ نفر کشته و ۱۰۰ تَن دیگر به شدت مجروح شدند. دولت ترکیه داعش را عامل این حمله معرفی کرده و به بهانه مبارزه با آن در تجاوزی آشکار مناطقی در سوریه را بمباران کرد. تحولات اخیر ترکیه پس از این انفجار نشان داد که کُردها معتقدند با وجود اینکه تروریست های تکفیری داعش مسئولیت این انفجار را بر عهده گرفته اند، اما بعید به نظر نمی رسد که دستگاه های اطلاعاتی ترکیه، خود عامل وقوع این اقدام تروریستی بوده باشند. آنها بر این باورند که ترکیه با برنامه ریزی برای وقوع این انفجار دو هدف اصلی را دنبال کرده است؛
۱ـ ضربه زدن به کردها و تضعیف جایگاه آنها به ویژه در زمانی که «احمد داود اوغلو» در جلب رضایت حزب کرد «جمهوریخواه خلق» برای تشکیل دولت ائتلافی ناکام مانده است.
۲ـ مشروعیت بخشیدن به تجاوز آشکار خود به سوریه تحت عنوان «مبارزه با داعش».
دولت ترکیه هم اکنون از محبوبیت یافتن کُردها نیز بسیار هراس دارد و احساس نگرانی می کند. این موضوع آنجا آشکار می شود که اعلام همبستگی با کُردها به دنبال وقوع انفجار سوروج حتی به پایتخت ترکیه یعنی آنکارا هم رسید؛ جایی که مردم در حمایت از کردها و اعلام همبستگی با آنها تظاهرات گسترده برپا کردند. این به معنای به صدا درآمدن زنگ خطر برای دولت آنکارا است. از همین رو می توان گفت که نگرانی های حزب عدالت و توسعه ترکیه و شخص رجب طیب اردوغان از قدرت یافتن کُردها که گویا خواب را از چشمان وی گرفته، بیش از پیش افزایش یافته است. اردوغان هیچگاه تصور نمی کرد که حمایت های گسترده وی از تروریست های تکفیری به جایی برسد که کردها را در مسیر تشکیل یک اقلیم مستقل در مرزهای ترکیه قرار دهد. به همین دلیل امروز، وی حاضر شده تا حتی تا اطلاع ثانوی چشم به روی توافق خود با آمریکا برای آموزش نیروهای مسلح به منظور اعزام آنها به سوریه ببندد تا تدبیری برای حل معضل کردها بیاندیشد.
از سوی دیگر، حزب عدالت و توسعه پس از نتایجی که در جریان انتخابات پارلمانی اخیر به دست آورد ـ نتایجی که طی ۱۲ سال گذشته بی سابقه بود و به منزله شکست برای این حزب تلقی شد ـ بسیار احساس ضعف می کند؛ به ویژه اینکه در مقابل، حزب جمهوریخواه خلق ترکیه موفق شد با کسب حدود ۱۳ درصد آراء به پارلمان راه پیدا کند و اکنون داود اوغلو که مأمور تشکیل کابینه است راهی جز ائتلاف با کردها ندارد. بنابراین رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه هم اکنون خود را تحت محاصره سیاسی و نظامی کردها می ببیند و نمی تواند به چیزی جز سرکوب آنها بیاندیشد؛ حتی اگر این دلمشغولی وی به قیمت دست کشیدن از حمایت تروریست های تکفیری داعش در سوریه و بقای بشار اسد تمام شود.
با توجه به این مسائل تجاوزهای نظامی دولت آنکارا به خاک سوریه که پیشتر با هدف ضربه زدن به ارتش این کشور صورت می گرفت، امروز رنگ و بوی تازه ای به خود گرفته است. زیرا جنگنده های ارتش ترکیه چندی پیش بار دیگر اقدام به نقض حریم هوایی سوریه و تمامیت ارضی آن کردند، اما نه برای سرنگونی دولت اسد بلکه با هدفی دیگر و آن هدف چیزی نبود جز سرکوب کُردها. جنگنده های ارتش ترکیه حدود ۴۰۰ نقطه از مناطقی در عراق و سوریه که کردها در آنجا مستقر هستند را بمباران کردند؛ اقدامی که اعتراض اقلیم کردستان عراق و دولت سوریه را در پی داشت. بنابراین می توان گفت دولت ترکیه تا اطلاع ثانوی مبارزه با دولت بشار اسد و حمایت از تکفیریها را تا حد زیادی محدود ساخته به دنبال راه نجاتی برای رهایی یافتن از منجلابی است که گرفتار آن شده است.
اقدامات عجیب دولت ترکیه در تجاوز آشکار به خاک سوریه و عراق که ناشی از دستپاچگی آن در مقابل کُردهاست با واکنش صریح مقامات عراقی و سوری مواجه شد. در همین ارتباط «فیصل المقداد» معاون وزیر خارجه سوریه در سخنانی ضمن محکومیت این حملات تأکید کرد که دولت آنکارا هیچ هماهنگی با دمشق در خصوص حملات خود به خاک سوریه انجام نداده است. وی همچنین اظهار داشت: بمباران خاک سوریه توسط جنگنده های ترکی به بهانه مبارزه با داعش، نقض تمامیت ارضی سوریه است. از سوی دیگر این اقدامات دولت ترکیه حتی در نزد مخالفان دولت دمشق نیز بدون پاسخ نماند تاجایی که «رامی عبدالرحمن» رئیس دیده بان حقوق بشر سوریه که از جمله مخالفان اسد به شمار می رود به حملات ترکیه واکنش نشان داده و گفت: این حملات علامت های سوال بسیاری را در رابطه با اهداف آن بوجود آورده است. وی ادامه داد: سؤال اینجانست که چرا مقامات ترکیه تاکنون در قبال تحرکات داعش سکوت کرده و منتظر ماندند تا این گروه به خطر جدی علیه ترکیه تبدیل شود. این مقام سوری همچنین می افزاید: نکته ای که بیش از هرچیز دیگری قابل تأمیل به نظر می رسد، این است که حملات جنگنده های ترکیه به مناطق تحت سیطره کردها صورت می گیرد و ما را برآن می دارد تا از جامعه جهانی سؤال کنیم اقدامات نظامی ارتش ترکیه در مبارزه با داعش صورت می گیرد یا کُردهای سوریه؟
در آن سو نیز «نوری المالکی» معاون رئیس جمهور عراق در سخنانی ضمن محکومیت این حملات خواستار توقف هرچه سریعتر اقدام نظامی ترکیه در شمال عراق شد. رئیس اقلیم کردستان عراق نیز در تماس تلفنی با «احمد داوود اغلو» نخست وزیر ترکیه از وی خواست تا حملات به مواضع «پ ک ک» در مرزهای عراق متوقف شود.
در کنار ترکیه که از حامیان اصلی تروریسم در سوریه به شمار می رود، رژیم آل سعود قرار دارد که طی چهار سال گذشته از هیچ حمایتی به ویژه حمایت های مالی از تکفیریها در سوریه دریغ نکرده است. رژیم آل سعود که سرمایه هنگفتی را برای سرنگونی دولت بشار اسد اختصاص داده است، هیچگاه تصور نمی کرد که در باتلاق یمن گرفتار و مجبور شود تا حدودی حمایت های خود از تکفیریها در سوریه را کاسته و به تحقق اهدافش در یمن مشغول شود. در حال حاضر دیگر تردیدی در این مورد که آل سعود در تحقق اهداف خود در یمن شکست خورده است، وجود ندارد.
می توان گفت که حملات سعودیها به یمن با تصور تحقق سه هدف صورت گرفت؛
۱ ـ سرکوب نیروهای انصارالله یک بار برای همیشه در تاریخ یمن؛ ۲ ـ بازگرداندن منصور هادی رئیس جمهوری مستعفی و فراری به یمن؛ ۳ ـ تسلط نسبی بر استان عدن
با این جود، آل سعود با وجود چهار ماه بمباران پی در پی یمن نه تنها هیچیک از اهداف خود در یمن را محقق نکرد، بلکه کنترل آن بر تروریست های تکفیری در سوریه نیز کاهش پیدا کرد به طوری که مشاهده می شود طی ماه های اخیر ارتش سوریه موفق شد در بسیاری از مناطق پیشروی های قابل توجهی را داشته باشد. نمونه هایی از این پیشروی ها را می توان در شهر استراتژیک الزبدانی واقع در حومه دمشق و همچنین تسلط کامل بر شهر الحسکه جستجو کرد. به گفته کارشناسان این پیشروی ها که طی حداقل یک سال گذشته بی سابقه بوده است نمی تواند با کاهش حمایت های آل سعود از تکفیریها بی ارتباط باشد.
برخی کارشناسان معقدند که حتی آتش بس هایی که گاهی توسط مقامات سعودی در یمن اعلام می شود، برای رسیدگی آل سعود به سیاست های خود در سوریه صورت می گیرد. در هر صورت آنگونه که از تحولات اخیر یمن برمی آید، با توجه به مقاومت مردم این کشور و همچنین نیروهای انصارالله، عربستان همچنان گرفتار جنگ یمن خواهد بود و تنها می تواند به دنبال راهی برای خروج آبرومندانه ـ که البته غیرممکن به نظر می رسد ـ باشد. در آن سوی میدان نیز مقامات سعودی نتیجه حمایت های چهارساله خود از تروریست های تکفیری سوریه را بر باد رفته می بینند و بی شک به این نتیجه رسیده اند که این حمایت ها نتیجه ای جز کشته شدن هرچه بیشتر عده ای مردم بی دفاع و بی گناه را نداشته و نخواهد داشت.
به گفته تحلیلگران، یمن همچنان اولویت سیاست خارجی عربستان سعودی باقی می ماند و این امر بستر مناسبی را برای ارتش سوریه فراهم می کند تا بدون حمایت سعودیها به مبارزه با تکفیریها بیاندیشد. در آن سو، حزب عدالت و توسعه ترکیه نیز تا هدف خود در تضعیف جایگاه کُردها را ـ به ویژه پس از نتایج ناامید کننده انتخابات پارلمانی اخیر ـ محقق نکند، دست از اقداماتش علیه آنها نخواهد کشید و این به معنای آن است که آنکارا نابودی نیروهای کرد را بر ادامه سیاست های جنگ طلبانه خود در سوریه ترجیح می دهد.