* ارزیابی شما از برگزاری همایش محمود احمدینژاد رئیسجمهور سابق کشور و یاران نزدیکش چیست؟ این همایش به چه دلیل و با چه اهدافی برگزار شد؟
** برگزاری این همایش نوعی تحرک انتخاباتی از سوی تشکیلات محمود احمدینژاد است. احمدینژاد در این همایش با سخنانی که به زبان آورد به نوعی چهره مظلومانه به خود گرفته و عنوان کرده که مورد هجمههای گوناگون از سوی طیفهای مختلف سیاسی قرار گرفته است. وی انتقاد از عملکرد دولتش را خلاف واقع تلقی کرده و آن را به مواضع جریانهای سیاسی مربوط دانسته است. احمدینژاد این نکته را فراموش کرده که انتقاداتی که به دولت وی وارد میشود همگی مربوط به سیاستها و برنامههایی است که در هشت سال گذشته اجرا کرده است. این نکته برای همگان روشن است که سیاستهای دولت احمدینژاد از جنبههای مختلف باعث نابسامانی و خرابی زیادی شد.
در شرایط کنونی احمدینژاد باید نسبت به آسیبها و بیتدبیریهایی که در کشور به وجود آورده به افکار عمومی پاسخگو باشد. اقدامات احمدینژاد در عرصه سیاست خارجی سبب شد که شورای امنیت سازمان ملل متحد شش قطعنامه علیه ایران تصویب کند و ایران در وضعیت تحریمهای بیسابقه قرار بگیرد. سیاستهای اقتصادی و رویکرد پوپولیستی وی در عرصه اقتصادی سبب اختلاسهای بزرگ و بیسابقه و فسادهای اقتصادی گسترده شده است. متاسفانه وی به جای پاسخگویی به افکار عمومی چهره حق به جانبی گرفته و طوری سخن میگوید که انگار هیچ اتفاقی در کشور در طول دوران ریاستجمهوری وی رخ نداده است. احمدینژاد در شرایط کنونی تلاش میکند با مانور رسانهای از مسئولیتی که در برابر افکار عمومی نسبت به اقدامات نامناسب خود داشته شانه خالی کند و مشکلات کشور را به دولت آقای روحانی منتسب کند.
* چرا احمدینژاد پس از تظاهر به سکوت در دوسال اخیر، درست پس از توافق هستهای این همایش را برگزار کرد.
** در روزهای پس از توافق هستهای نه احمدینژاد و نه نزدیکان وی هیچ کدام درباره توافق هستهای موضعگیری نکردند و به ظاهر سکوت اختیار کردند. این در حالی است که رئیس دولت اصلاحات در طول هشت سال دولت احمدینژاد همواره نسبت به اتفاقات مهم کشور که به منافع ملی و مردم مربوط میشد موضعگیری صریح انجام میداد. با این وجود به نظر میرسد احمدینژاد نتوانست این موفقیت بزرگ که به نام اصلاحطلبان بود را تاب بیاورد و خیلی زود باطن خود را درباره توافق هستهای آشکار کرد.
گویا در این همایش انتقادات زیادی نیز به دولت آقای روحانی شده و اغلب سخنرانان، دولت آقای روحانی را مورد هجمه خود قرار دادهاند. البته من معتقدم احمدینژاد و یارانش در ادامه، هجمههای خود را علیه دولت آقای روحانی علنی کرده و بر حجم آن نیز خواهند افزود. احمدینژاد خیلی دوست داشت حل کردن مشکل هستهای به نام وی تمام شود. با این وجود وی در این کار ناکام ماند و این موفقیت به نام آقای روحانی نوشته شد. به همین دلیل برخی با نوعی حسادت نسبت به چنین دستاورد مهمی توسط آقای روحانی نگاه میکنند.
* احمدینژاد در همایش اخیر خود عنوان کرده است: «ما اهل دعوا و فحاشی نیستیم، این اعمال متعلق به عقبافتادههای تاریخ است»یا اینکه «امروز هر کس در وجودش انگیزه نادرستی دارد، بهانهای پیدا میکند برای اینکه علیه دولتهای نهم و دهم هجمه کند. هر کس هرچه در دست دارد، میزند، یک نفر سنگ و دیگری لگد میزند، شمشیردار با شمشیر و نیزهدار با نیزه میزند. درواقع از شش جهت هجوم آوردهاند». به هر حال یکی از شیوههای مرسوم احمدینژاد دعوای سیاسی بود. چه شده که احمدینژاد دو سال پس از دوران ریاستجمهوریاش عنوان میکند ما اهل دعوا نیستیم؟آیا وی واقعا از گذشته خود پشیمان شده یا اینکه در حال فضاسازی برای آینده است؟
** آقای احمدینژاد برخی سخنان خود را فراموش کردهاند. اگر یکی از جملات زنندهای که احمدینژاد در طول هشت سال ریاستجمهوریاش به زبان آورد توسط آقای روحانی بیان میشد منتقدان دولت بهشدت علیه آقای روحانی انتقاد میکردند. با این وجود دست احمدینژاد برای مردم رو شده است و با این شگردها و مظلومنماییها نمیتواند دوباره در بین مردم جایگاه مناسبی پیدا کند. عملکرد احمدینژاد در طول هشت سال ریاستجمهوری یکی از بدترین خاطراتی است که مردم ایران در دهههای اخیر دارند و به همین دلیل این خاطرهها در کوتاهمدت از حافظه ملت ایران پاک نخواهد شد. احمدینژاد کسی بود که با اقدامات خود باعث شد ارزش پول ملی ایرانیان بیش از 300درصد کاهش پیدا کند. در طول دوران ریاستجمهوری ایشان قیمت دلار از700تومان به3500تومان رسید.
احمدینژاد به مردم وعده داد که وضعیت اقتصادی مردم را بهبود ببخشد اما علاوه براینکه در این مساله ناموفق بود با سیاستهای اشتباه اقتصادی وضعیت اقتصادی مردم را روز به روز بدتر کرد. احمدینژاد زمان زیادی نیست که در قدرت حضور ندارد و به همین دلیل تمام رفتار و سیاستهای وی همچنان در حافظه ملت ایران باقی مانده است. خاطرات تلخ دوران ریاستجمهوری احمدینژاد هنور هم با اینکه نزدیک به دوسال از عمر دولت سپری شده ادامه دارد و ما مشاهده میکنیم که پروندههای مختلف فساد و اختلاسهای بزرگ که ریشه در مدیریت احمدینژاد بر کشور دارد همچنان افشا میشود.
در شرایط کنونی مردم سوالهای مختلفی از آقای احمدینژاد دارند که چرا پولهای آنها به جیب افراد فاسد ریخته شده و چرا بسیاری از نزدیکان احمدینژاد دچار فسادهای اقتصادی کلان شدهاند. مردم میخواهند بدانند آقای رحیمی و بقایی و افرادی همچون بابک زنجانی و مهآفرید خسروی از چه راههایی در دوران ریاستجمهوری احمدینژاد ثروتهای کلانی اندوختند و یک شبه از فرش به عرش رسیدند. احمدینژاد باید نسبت به تمامی این اتفاقات که در دوران مدیریت وی رخ داده پاسخگو باشد. نمیتوان با «ننه من غریبم» بازی در آوردن از پاسخگویی به ملت ایران شانه خالی کرد.
* برگزاری چنین همایشهایی در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی شائبه انتخاباتی بودن فعالیتهای احمدینژاد را تقویت میکند. به نظر شما احمدینژاد با چه سیاستی وارد عرصه انتخابات مجلس خواهد شد؟آیا وی وزرای دولت خود را برای کاندیداتوری مجلس آماده میکند یا اینکه احتمال حضور وی نیز در انتخابات وجود دارد؟
** بنده بعید نمیدانم احمدینژاد شخصا وارد عرصه انتخابات مجلس شود و این احتمال وجود خواهد داشت که وی خود را نامزد نمایندگی مجلس شورای اسلامی کند. سابقه احمدینژاد نشان میدهد که رفتار وی هیچگاه قابل پیشبینی نیست و وی همواره تصمیمات فیالبداهه و ناگهانی میگیرد. با این وجود مهمترین مشکل احمدینژاد در شرایط کنونی از دست رفتن پایگاه اجتماعی خود و یارانش در بین طبقه متوسط وحتی پایین جامعه و همچنین در بین شهرستانها و روستاهای کشور است. در انتخابات سال84 وی با تبلیغات پوپولیستی خود موفق شده بود در حاشیه شهرها و همچنین در بین روستاها برای خود هوادارانی جمعآوری کند. این در حالی است که در شرایط کنونی احمدینژاد هواداران خود را در این مناطق نیز از دست داده است.
بسیاری از هواداران احمدینژاد در طبقات پایین جامعه و همچنین حاشیه شهرها به دلیل وضعیت نابسامان اقتصادی که در دولت احمدینژاد متحمل شدند حاضر نیستند یک بار دیگر از وی حمایت کنند. شاید یکی از سیاستهای احمدینژاد این باشد که وزرای دولت خود را راهی بهارستان کند تا زیربنای گفتمان احمدینژادی را دوباره در فضای سیاسی کشور تقویت کنند. اگر احمدینژاد چنین تصمیمی داشته باشد باید به این نکته پی برد که وی در خیال خود به دنبال بازگشت به قدرت آن هم در شکل رئیسجمهور است. اما اگر وی شخصا وارد عرصه انتخابات مجلس شود نشاندهنده این مساله است که هدف وی هجمه و تخریب دستاوردهای دولت آقای روحانی است. سیاست دیگری که ممکن است احمدینژاد به آن متوسل شود استفاده از چهرههای مطرح از بین یاران نزدیک خود در عرصه انتخابات است.
احمدینژاد به خوبی به این مساله آگاهی دارد که اصولگریان در هیچ کدام از لیستهای انتخاباتی خود از یاران احمدینژاد استفاده نخواهند کرد. دلیل این مساله هم این است که اصولگرایان گمان میکنند اگر از یاران احمدینژاد در لیستهای خود استفاده کنند از اقبال عمومی آنها توسط مردم کاسته خواهد شد. به همین دلیل احمدینژاد تلاش میکند از چهرههای سرشناس دولت خود که در دولتش حائز مقامات بالا بودند و در بین مردم چهرهای شناخته شده هستند در انتخابات مجلس استفاده کند. با این وجود بنده معتقدم حتی چهرههای سرشناس دولت احمدینژاد هم در شرایط کنونی از میزان رأی آوری بالایی برخوردار نخواهند بود. دلیل این مساله نیز این است که اغلب این افراد در ناکامیهایی که احمدینژاد برای کشور به ارمغان آورده شریک بودهاند و به همین دلیل مردم دوباره به آنها اعتماد نخواهند کرد. در بهترین حالت هوداران محمود احمدینژاد ممکن است ده تا پانزده کرسی آینده مجلس را به دست بیاورند.
* شما عنوان میکنید احتمال حضور احمدینژاد در انتخابات آینده وجود دارد. آیا احمدینژاد در اندیشه به دست آوردن ریاست مجلس آینده است؟
** بله این احتمال وجود دارد. بنده معتقدم احمدینژاد در ناخودآگاه و در پس زمینههای ذهنی خود به ریاست مجلس آینده فکر میکند و به همین دلیل به دنبال روزنههایی برای رسیدن به هدف خود است. احمدینژاد به احتمال زیاد از یکی از حوزههای کوچک خود را نماینده مجلس میکند که با توجه به شهرتی که دارد با رأی بالایی وارد مجلس شود. اگر وی وارد مجلس آینده شود بدون شک یکی از گزینههای ریاست مجلس خواهد بود. در این شرایط همهچیز به تعداد نمایندگان حمایتکننده از وی بستگی دارد. البته از این نکته نیز نباید غافل شویم که اگر رقابت بین یک کاندید اصلاحطلب و احمدینژاد برای ریاست مجلس وجود داشته باشد اصولگرایان برای جلوگیری از به دست گرفتن ریاست مجلس توسط اصلاحطلبان دوباره از احمدینژاد حمایت خواهند کرد. در سال88 اصولگرایان با علم به ناتوانی احمدینژاد در مدیریت کشور تنها به دلیل به قدرت نرسیدن اصلاحطلبان دوباره از احمدینژاد حمایت کردند.
* نکته جالب همایش تشکیلات احمدینژاد غیبت اسفندیار رحیم مشایی «یار غار» محمود احمدینژاد بود که احمدینژاد به خاطر وی بسیاری از یاران خود را از دست داد. این در حالی است که در دوسال اخیر فاصله احمدینژاد و مشایی بیشتر از گذشته شده است. دلیل این فاصله و غیبت چیست؟
** دلیل اصلی این فاصله و غیبت جلوگیری از واکنش و انتقاد اصولگرایان به احمدینژاد است. به نظر من احمدینژاد هنوز گمان میکند در بین اصولگرایان دارای جایگاه است و ممکن است اصولگرایان در تنگناهای سیاسی دوباره به وی رجوع کنند یا اینکه وی بتواند خود دوباره به اردوگاه اصولگرایی ملحق شود. احمدینژاد امروز تنهاتر از همیشه است و در شرایط کنونی یک فرد طرد شده از سوی همه جریانهای سیاسی و از جمله اصولگرایان است. در شرایط کنونی قاطبه اصلی اصولگریان حاضر نیستند دوباره از احمدینژاد حمایت کنند.
ممکن است تنها جبهه پایداری حاضر باشند براساس شرایط پیش آمده از احمدینژاد حمایت کنند و وی را در جمع خویش بپذیرند. احمدینژاد با فاصله گرفتن از مشایی که از نظر اصولگریان فرد مسالهداری است تلاش میکند احتمال نزدیکی خود و اصولگرایان را همچنان حفظ کند. این مساله همچنین بیانگر این نکته است که احمدینژاد حاضر است برای رسیدن به قدرت از نزدیکترین افراد خود نیز بگذرد.