روزنامه کیهان **
شانه به شانه نیست!/ حسین شریعتمداری
گفته میشود- و قابل قبول نیز هست- که توافق وین اگر چه یک «توافق مطلوب» نیست و با خواستههای قانونی جمهوری اسلامی ایران فاصلهای زیاد و پر نشدنی دارد ولی در آن نقاط مثبتی هم دیده میشود و از اینروی، پذیرش برجام را نمیتوان یکسره به زیان کشورمان دانست بلکه مانند هر توافق دو یا چندجانبه دیگر، امتیازاتی داده شده و در مقابل امتیازاتی هم گرفته شده است. این استدلال که از سوی موافقان برجام و مخصوصا دولت محترم پشتیبانی میشود در حالی است که آنچه دادهایم نه فقط فعالیت هستهای کشورمان را به نابودی میکشاند بلکه بسیاری از اصول و مبانی نظام را نیز در معرض تهدید جدی قرار میدهد. این واقعیت تلخ فقط با مروری گذرا بر متن توافق وین و قطعنامه 2231 که به عنوان تضمین برجام از سوی شورای امنیت سازمان ملل صادر شده است به وضوح قابل درک است. ضمن آن که حریف نیز با استناد به مفاد اسناد یاد شده، خواب تغییر ساختار نظام را میبیند و خوابی را که دیده است، بیپرده اعلام هم میکند ولی این نگاه طرف مقابل به توافق وین- مخصوصا آمریکاییها- تاکنون از جانب موافقان برجام بیپاسخ مانده و به جای آن، انبوهی از اتهامات به سوی منتقدان داخلی- ونهآمریکاییها- سرازیر شده و میشود. به عنوان مثال، دیروز رئیسجمهور محترم در جمع مردم همدان ضمن دفاع از توافق وین، درباره یکی از دستاوردهای آن گفت: «بعد از 23 ماه تلاش و مذاکره توسط دیپلماتهای ملت به نقطهای رسیدهایم که توانستهایم سایه شوم جنگ را از سر مردم برداریم و امنیت واقعی را به کشور بازگردانیم»! ایشان توضیح ندادند آیا محدودیتهای فراوان علیه کشورمان که فقط یک نمونه از آن دستاندازی به صنایع موشکی و دسترسی به مراکز نظامی و... است و تضعیف توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران را به دنبال دارد، سایه شوم جنگ را از سر مردم برمیدارد و یا یکی از موانع حمله دشمن را؟! آنهم دشمنی که به صراحت اعلام کرده و میکند که براندازی جمهوری اسلامی ایران را بهعنوان یک هدف استراتژیک در دستور کار خود دارد؟ و تاکنون نیز از هیچ کوششی برای رسیدن به این هدف استراتژیک کوتاهی نکرده است. و به قول مشترک و کارشناسانه حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب، اگر توان حمله نظامی به ایران را داشت در انجام آن یک لحظه هم درنگ نمیکرد.ناتوانی حریف از حمله نظامی به ایران بارها در گزارش مراکز استراتژیک آمریکا به گونهای مستند آمده است و این روزها مقامات بلندپایه آمریکایی نیز به آن اعتراف دارند.
و اما، این نکته که برجام در صورت پذیرفته شدن از سوی ایران نه فقط مانع حمل�� نظامی حریف نبوده، بلکه متاسفانه میتواند زمینهساز آن نیز باشد، بیرون از موضوع یادداشت پیش روی است و در فرصتی دیگر به آن خواهیم پرداخت. در این وجیزه سخن بر سر آن است که آیا وجود برخی از نقاط مثبت در برجام میتواند دلیل قانعکننده و موجهی برای پذیرش آن باشد؟
در این باره گفتنی است که اختلاط و آمیختگی «خوبوبد» و «نقاط مثبت و منفی» در یک مجموعه به دو صورت و دو حالت متفاوت قابل تصور است و برای مواجهه و تصمیمگیری درباره هر یک از این دو حالت نیز راهکار متفاوتی در میان است.
بهعنوان مثال و یک سند مورد استناد که علاوه بر «نقل»، دلایل عقلی را هم با خود دارد، میتوان به آیه 219 از سوره بقره اشاره کرد. «یسئلونک عن الخمر و المیسر، قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس واثمهما اکبر من نفعهما.... از تو ای پیامبر درباره شراب و قمار سؤال میکنند، بگو در ارتکاب آن دو، گناهی بزرگ است و سودهایی برای مردم دارد و گناه آن دو از سودی که دارد بزرگتر است.»
خدای مهربان در این آیه شریفه- که به عنوان مثال آوردهایم و تفسیر آن برعهده عالمان خبره است- همراه با گناه بزرگ شرابخواری، برای آن سودی هم ذکر فرموده ولی این سود را در مقایسه با آن گناه بزرگ شانه به شانه و همطراز ندانسته و نهایتا حکم منع شرابخواری را صادر فرموده است.
نکته درخور توجه این که «سود اندک» شرب خمر از «گناه بزرگ» آن جدا شدنی و قابلتفکیک نیست تا تصور شود کسی که به گناه بزرگ شرابخواری روی میآورد، هم گناه کرده و هم سود برده است! و یا این که میتواند «سود» آن را از «گناه بزرگ» تفکیک کرده و جداگانه به کار گیرد! از این روی، شرب خمر، حتی یک قطره آن نیز «حرام» و «گناه بزرگ» دانسته شده است.
دراینباره مثال دیگری که متفاوت از نوع اول است نیز درخور توجه است. فرض کنید یک میوه، مثلا یک سیب پیشروی دارید که بخشی از آن گندیده و فاسد شده است. در این صورت شما میتوانید قسمت فاسد شده را جدا کرده و از قسمت سالم سیب استفاده کنید. به بیان دیگر، در این حالت «خوب» و «بد» اگرچه با هم بوده و در یک سیب، جمع شدهاند ولی قابل تفکیک هستند و الزامی نیست که در صورت تمایل به خوردن سیب، ناچار به خوردن بخش فاسد آن نیز باشید!
توافق وین از نوع اول است که نقاط مثبت احتمالی آن از نقاط منفی جدا کردنی نیست. برجام یک معاهده دوجانبه است که براساس حقوق شناخته شده بینالمللی -کنوانسیون 1969 وین- هیچیک از دو سوی این پیمان نمیتوانند نسبت به یک یا چند ماده آن اعلام تحفظ کرده و به اصطلاح از «حق شرط» استفاده کنند. اعلام تحفظ - RESERVATION- صرفا در معاهدات بینالمللی چندجانبه قابل پذیرش بوده و موضوعیت دارد ولی در معاهده دو جانبه مانند توافق وین که مجموعه گروه 5+1 به عنوان یک طرف توافق و ایران طرف دیگر آن تلقی و تعریف شده است، هر یک از دو طرف فقط میتوانند به آن پاسخ «آری» یا «نه» بدهند، یعنی یا همه مفاد آن را یکجا و بدون استثناء بپذیرند و یا تمامیت آن را یکجا رد کنند.
و کوتاه سخن آن که هیچیک از دوستان موافق برجام نیز وجود بندها و مواد منفی در این سند را انکار نمیکنند و مخصوصا پذیرفتهاند که برخی از مفاد برجام و قطعنامه 2231 در صورت اجراء میتواند جمهوری اسلامی ایران را با چالشها و پیآمدهای خطرآفرین روبرو کند ولی برخی از دوستان موافق برجام، راه مقابله با این بخش از اسناد یاد شده را در اعلام تحفظ نسبت به آن میدانند که صدالبته نشدنی است.
******************************************************
روزنامه قدس ***
یمن در کشاکش جنگ وصلح/ حسن هانی زاده
ورود نیروهای ائتلاف عربی به شهر تعز و آزاد سازی پایگاه استراتژیک الفریضه عربستان در استان الجیزان توسط نیروهای انصارا... که ...
به هلاکت سرلشکر «عبدالرحمن الشهرانی» فرمانده لشکر 18 عربستان منجر شد، اوضاع بحرانی یمن را پیچیده تر کرد. این تحولات میدانی در حالی صورت می گیرد که «اسماعیل ولد الشیخ احمد» نماینده دبیر کل سازمان ملل در امور یمن با همکاری پادشاهی عمان یک سلسله تلاش هایی را برای پایان بحران یمن آغاز کرد. عربستان نیز به موازات آن برای تحقق یک پیروزی نظامی تمامی امکانات نظامی خود را با کمک همپیمانان خود برای اشغال بخش هایی از شهرهای یمن به کار گرفته است.
حضور آشکار القاعده در عدن در جنوب یمن، بمباران وحشیانه شهرهای تعز، صعده و صنعا توسط ارتش عربستان، ناامن شدن استانهای مرزی الجیزان و العسیر در مرز مشترک عربستان و یمن شرایط نا پایداری را برای دو کشور عربستان و یمن به وجود آورده است. در عین حال انصار ا... برای ابراز حسن نیت خود یک سلسله گفت و گوهایی را با نمایندگان عبد ربه منصور هادی، رئیس جمهوری مستعفی و فراری یمن در مسقط عمان با میانجگری «اسماعیل ولد الشیخ احمد» آغاز کردند. این گفت و گوها به تهیه یک پیش نویس توافقنامه 10 بندی منجر شده که عربستان سعودی با آن مخالفت کرده است. در این توافقنامه، بر قراری آتش بس، ارسال کمک های انساندوستانه به مردم یمن، عقب نشینی گروه های مسلح از شهر های بزرگ، نظارت مستمر سازمان ملل بر آتش بس احتمالی، باز سازی شهرهای یمن، اجرایی کردن قطعنامه های شورای امنیت، پرداخت غرامت به آسیب دیدگان جنگ و تشکیل یک کمیته بین الملل برای تعیین متجاوز بخشی از این توافقنامه است.
اما از آنجایی که عربستان مایل نیست به عنوان متجاوز جنگ یمن شناخته شود، از این رو، با بخش هایی از این توافقنامه مخالفت می کند که این امر دستیابی به یک آتش بس پایدار را حداقل در یک فرایند زمانی کوتاه با مشکل مواجه خواهد کرد. از سوی دیگر ورود نیروهای القاعده به عدن وکشتار مردم این شهرنشان میدهد که عربستان از وجود گروهک های تروریستی برای تجزیه یمن استفاده می کند.
نیروهای القاعده بخش های مهم شهر عدن را در دست گرفته که این امر با حمایت مستقیم رژیم عربستان صورت گرفته و از وجود یک سناریوی از پیش طراحی شده برای تقسیم یمن به دو بخش شمالی وجنوبی حکایت دارد. هدف عربستان این است تا پس از تحقق یک دستاورد نظامی، کشور یمن را به دو بخش شمال و جنوب تقسیم کند تا از رهگذر ایجاد یک دولت دست نشانده در یمن جنوبی راه را برای تسلط بر دریای سرخ و باب المندب هموار سازد. با این حال نیروهای مردمی و انصارا... برای مقابله با توطئه عربستان وسایر بازیگران بحران داخلی یمن تلاش می کنند تا ضمن نفوذ به استان های جیزان و العسیر راه ورود نیروهای عربستان به جنوب یمن را قطع کنند؛ در چنین شرایطی قطعاً مذاکرات صلح در مسقط عمان با بن بست مواجه خواهد شد و یمن تا مدتها دستخوش بحران داخلی خواهد شد، زیرا عربستان بدون دستیابی به یک پیروزی نظامی و قتل عام انصار ا... با هر گونه آتش بس احتمالی مخالفت خواهد کرد.
به همین دلیل شرایط اکنون در یمن پیچیده تر شده و سکوت نهادهای بین المللی در برابر جنایات رژیم آل سعود موجب خواهد شد تا این رژیم بدون هیچ گونه مانعی به سیاست کشتار مردم یمن ادامه دهد.
******************************************************
روزنامه جمهوری اسلامی ****
فاجعه پناهجویان رسوائی مدعیان حقوق بشر
بسمالله الرحمن الرحیم
هر چند امروز عدهای با خوش باوری تمام و خوش خیالی محض تصور میکنند اروپا مهد آزادی و دمکراسی است و حقوق بشر در این قاره بدون در نظر گرفتن رنگ، نژاد و مذهب رعایت میشود، ولی وقایعی که در این سرزمین مدعی حقوق بشر میگذرد به روشنی نشان میدهد نقض حقوق اولیه انسانها به شدیدترین وجه و قرون وسطاییترین شکل آن ادامه دارد.
وضعیت پناهجویان در اروپا این روزها به گونهایست که کمیساریای عالی پناهندگان و سازمان عفو بینالملل آنرا «اسفبارترین» و «شرم آورترین» فاجعه انسانی در 30 سال اخیر دانسته و به شدت از عملکرد کشورهای اروپایی در قبال پناهندگان آسیایی و آفریقایی انتقاد کردهاند. به تصریح و اذعان سازمانهای بینالمللی، مهاجران بیپناه در کشورهای اروپایی در آستانه فاجعهای انسانی قرار دارند و در جایی که کلمات بیشمار و جملات زیبا درباره حقوق بشر به کار میرود، زبان از بیان حال این انسانها و برخوردهای زشت و حیوانی که با آنها صورت میگیرد، قاصر است.
این موج از آوارگان که چند سالی است در خاورمیانه به ویژه شمال افریقا برای رهایی از آشوبهای موجود در این کشورها و در آرزوی دستیابی به شرایط مناسب به سوی کشورهای اروپایی به راه افتاده اکنون با آنچنان مشکلات و فجایعی روبرو شده که صدای سازمانهائی را که از استانداردهای دوگانه برخوردارند، نیز درآورده است. بیتفاوتی و بیمسئولیتی کشورهای اروپایی نسبت به این آوارگان که تعداد زیادی از آنان را زنان و کودکان تشکیل میدهند که پس از هفتهها دست و پنجه نرم کردن با امواج بلند دریاها و شرایط طاقت فرسا، سوار بر قایقهای کوچکی که کمترین امکانات بهداشتی هم در آنها وجود ندارد، خود را به سواحل کشورهای اروپایی میرسانند، باعث میشود تا آنها هفتهها در دریا بلاتکلیف مانده و در مواردی جان خود را از دست بدهند. فاجعه واژگون شدن قای��های مهاجران که دهها برابر ظرفیت مسافر در خود جای داده در سواحل ایتالیا و یونان تاکنون جان صدها نفر را گرفته بدون اینکه دولتهای اروپایی حاضر به پذیرش مسئولیت آن بوده باشند، نمونههائی از این بیمسئولیتی دولتهای اروپائی هستند.
تازهترین برخورد کشورهای اروپایی با مهاجران آوارهای که درصورت زنده ماندن، درحالی که نیمه جان هستند به سواحل اروپا میرسند و در وضعیت فاجعه باری در اردوگاهها زندانی میشوند اینست که بعضی از این کشورها برای پذیرفتن مهاجران آواره، شرط مسلمان نبودن را مطرح و علناً اعلام کردهاند. براساس گزارشها، کشورهای عضو اتحادیه اروپا پس از چند ماه مذاکره به این نتیجه رسیدهاند که پناهندگانی که خود را به یونان و ایتالیا رساندهاند، به طور مساوی بین خود تقسیم کنند ولی مشروط بر اینکه آنها مسلمان نباشند!
به عنوان مثال اسلوواکی که مخالف تقسیم پناهندگان بین کشورهای اتحادیه اروپاست آشکارا اعلام کرده فقط پناهندگان سوری مسیحی را به خاک خود راه خواهد داد و دلیل آنرا ناسازگار بودن مسلمانان با آداب و رسوم کشور میزبان دانسته است!
مقامات چک و اطریش نیز در اطلاعیههایی هر چند خود را موافق کنوانسیون ژنو دانستهاند ولی اعلام کردهاند در پذیرش پناهندگان، اولویت را به مسیحیان میدهند و مسلمانان را به علت اختلافات فرهنگی نخواهند پذیرفت.
در این میان، سئوالی که مطرح است اینست که این آوارگان، چه کسانی هستند، از کجا میآیند و چرا دشواریهای طاقت فرسای سفرهای دریایی را بدون امکانات اولیه و در حالی که امیدی برای رسیدن به سواحل اروپا ندارند، بر خود هموار میکنند؟ آنها درحالی جسم نیمه جان خود را به کشورهای اروپایی میرسانند که رئیس بخش اروپایی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل گفته است: «من در طول سی سال تجربه بشر دوستانه، هیچگاه با چنین وضعیت اسفباری مواجه نشدهام و این نوع برخورد اتحادیه اروپا با پناهجویان، واقعاً شرم آور است.»
این پناهجویان که اکنون تعداد آنها به دهها هزار نفر میرسد از طریق آبهای مدیترانه خود را به سواحل کشورهای جنوب اروپا رساندهاند درحالی که طی ماههای اخیر بیش از 2300 نفر از آنها قربانی امواج خروشان دریا شده و هرگز به خشکی نرسیدهاند. بیشتر این پناهجوان از کشورهای لیبی، سوریه، یمن، اریتره، نیجریه و سومالی میآیند و فقط تعداد اندکی از 18 آواره مسلمانی هستند که بر اثر سیاستهای جنگ افروزانه کشورهای غربی در خاورمیانه و شمال افریقا، خانه و کاشانه خود را از دست داده و آواره کوه و بیابان و دریا شدهاند.
در این میان نکته تکان دهنده اینکه سران کشورهای اروپایی که ماهها نسبت به پدیده پناهجویان بیتفاوت بوده و مانع نزدیک شدن قایقهای آنها به سواحل اروپا میشدند، تصمیم گرفتند چشمان خود را بسته و سرنوشت پناهجویان آواره را به امواج سهمگین دریا و طوفانهای وحشتناک بسپارند ولی پس از آنکه در یکی از بدترین حوادث 800 نفر از مهاجران جان خود را در دریا از دست دادند، مجبور شدند آوارهها را به ساحل راه بدهند، با این حال آنها را در اردوگاههایی جمع آوری کردند که از کوچکترین امکانات اولیه انسانی، غذایی و بهداشتی محروم بودند. اکنون نیز که کشورهای اروپایی سیاست پذیرش بخشی از این آوارهها را تصویب کردهاند، در موضعی کاملاً نژادپرستانه و برخلاف کنوانسیون ژنو، اعلام میکنند فقط به مسیحیان پناهندگی داده و مسلمانان باید به دریا باز گشته و طعمه ماهیها و امواج خروشان شوند!
این سیاست آنچنان شرم آور است که روزنامه انگلیسی ایندیپندنت با انتقاد از سیاست کشورهای اروپایی نسبت به پناه ندادن به پناهجویان که زمانی در خانه و کاشانه خود در کشورهایشان زندگی میکردند اما اکنون بر اثر ناآرامیها و ناامنیهای اخیر راهی اروپا شدهاند، وضع حاکم بر اروپای متمدن را تاریکترین روزهای اروپا خوانده و مینویسد: «یک فاجعه بزرگ در دریای مدیترانه درحال وقوع است ولی اکثر کشورهای اروپایی همچنان چشم هایشان را بر روی آن بستهاند، همان چشمانی که سالهاست بر روی همه جنایات و نسل کشیها بسته مانده است.»
نکته اساسیتر که متاسفانه این روزها کمتر مورد توجه قرار دارد، اینست که این آوارگان محصول سیاستهای ویرانگر اروپا در خاورمیانه و شمال افریقا هستند و دقیقاً سیاستهای جنگ افروزانه غرب باعث آوارگی میلیونها مسلمان در جهان شده است. غرب با به راه انداختن جنگهای نیابتی در کشورهای خاورمیانه به ویژه در سوریه، عراق و یمن باعث شده هزاران نفر ناخواسته مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شوند و از اروپا سر در بیاورند.
غربیها با به راه انداختن گروه تروریستی داعش و دیگر گروههای افراطی و حمایت همه جانبه تسلیحاتی و مالی از این گروهها در کشورهای اسلامی، جان و مال و امنیت مسلمانان را در معرض خطرات جدی قرار داده و زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی را در این کشورها کاملاً نابود کردهاند. از طرف دیگر تجاوز رژیم سعودی به یمن با حمایت غربیها و کشتار روزانه زنان و کودکان بیدفاع این کشور باعث افزایش روند مهاجرت اجباری هزاران شهروند یمنی برای نجات جان خود و فرزندانشان شده است.
درست در چنین شرایطی جمع کثیری از مسلمانان کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا همانند افرادی که میان دو لبه قیچی قرار گرفته باشند، مجبور به مهاجرت و پذیرش آوارگی و سرگردانی شدهاند. آنان از یکسو بر اثر سیاستهای مخرب و توطئهآمیز غربیها خانه و کاشانهشان را از دست دادهاند و از سوی دیگر مجبورند به کسانی پناه ببرند که عامل آوارگی آنها بوده و با آنان مانند افرادی فاقد حقوق اولیه انسانی برخورد میکنند.
امروز جهانیان به ویژه ملتهای اروپایی وظیفه دارند در قبال سفر اجباری و ناخواسته پناهجویان و افراد بیگناهی که در کشورهای اسلامی قربانی سیاستهای نظام سرمایهداری هستند و هر روز تعداد زیادی از آنان در دریای مدیترانه غرق شده و یا در راه زمینی بر اثر برخورد با مین جان خود را از دست میدهند، احساس مسئولیت کرده و با فشار آوردن به دولتهای جنگافروز خود باعث آوارگی ملتهای مسلمان شدهاند، به این موج مهاجرتها پایان دهند و بدانند آنان که باید در این ماجرا مورد ملامت و سرزنش قرار گیرد، سران آندسته از کشورهای غربی هستند که دائماً بر شیپور جنگهای نیابتی در کشورهای اسلامی میدمند و به حمایت از گروههای تروریستی و تکفیری ادامه میدهند.
******************************************************
روزنامه خراسان*****
ضعيف کشي مالياتي ممنوع!/کورش شجاعي
بدون ترديد ماليات در اقتصاد کشورهاي پيشرفته و همچنين کشورهاي در حال توسعه، نقشي بسيار اساسي دارد و چه بسا «نقش اول» اقتصاد کشورهاي توسعه يافته را ماليات بازي مي کند به گونه اي که بنا بر آمار منتشر شده در اکثر کشورهاي توسعه يافته و حتي برخي از کشورهاي در حال توسعه حدود ۹۰ درصد پرداخت هاي جاري دولت از محل درآمدهاي مالياتي تأمين مي شود. برخي آمارها درآمد مالياتي کشور آمريکا را ۹۷ درصد، اتريش ۹۴ درصد، استراليا ۹۱ درصد و اتحاديه اروپا را ۹۳ درصد نشان مي دهد، نگاه اجمالي به اين آمار و ديگر آمارهاي منتشر شده به خوبي نقش ماليات بر اقتصاد کشورهاي خصوصاً پيشرفته جهان را آشکار مي کند اما متأسفانه در برخي از کشورها و همچنين کشور ما ايران اين موضوع بسيار مهم، مورد توجه مبنايي و بررسي دقيق کارشناسي و اجرايي قرار نگرفته است و گر چه سال هاست که دولت هاي بر سر کار آمده اقداماتي براي کاهش وابستگي بودجه به نفت و ساماندهي درآمدهاي مالياتي انجام داده اند اما واقعيت هاي آماري همچنان از وابستگي شديد و فاجعه بار بودجه کشور به نفت خصوصاً در سال هاي گذشته حکايت مي کند. اتکاء حدود ۷۰ درصدي بودجه به نفت در سال هاي گذشته نمونه روشن اين ماجراي تلخ است. آن هم در شرايطي که اکثر اين درآمدهاي نفتي نه از راه «فرآوري» و ايجاد «ارزش افزوده» بلکه از طريق «خام فروشي» حاصل شده است. هر چند بنا بر اظهارات برخي مسئولان دولت يازدهم اکنون اين وابستگي به حدود ۳۰ درصد کاهش يافته است اما به هر صورت کارشناسان اقتصادي بر اين باورند که تا در بر همين «پاشنه لق»، بچرخد انتظار توسعه يافتگي و رشد اقتصادي مورد نظر برنامه و سند چشم انداز ممکن نخواهد بود. با اين اوصاف بديهي است که قوه مقننه و مجريه بايد حداکثر تلاش خود را البته با انجام کار دقيق و کارشناسي شده براي واقعي کردن سهم ماليات در بودجه و اداره کشور انجام دهند و همپا و همزمان با وضع قوانين عادلانه، مناسب و اجراي دقيق و عادلانه قوانين مالياتي، مسئولان حتماً بايد با طرح نظرهاي کارشناسي و اقناع کننده، مردم را براي پرداخت ماليات متناسب با درآمدشان و مشارکت هر چه بيشتر در رشد و توسعه کشور همراه کنند، چرا که هيچ مسئله و مشکلي خصوصاً مسئله مهم و بزرگي مانند درآمدهاي مالياتي و حرکت به سمت قطع وابستگي به خام فروشي نفت جز با همکاري و مشارکت فعالانه مردم حل نمي شود. پر واضح است که يکي از عوامل موثر مشارکت حداکثري مردم در اين امر مهم اقتصادي که رشد و توسعه و بالندگي کشور به آن بستگي دارد اين است که مردم اجراي عدالت را در اين امر خطير احساس کنند و ناگفته پيداست که مردم قطعاً انتظار دارند که اولاً هر چه سريعتر با اقدامات قاطع قانوني جلوي فرارهاي ماليات�� کلان گرفته شود و مسئولان بيش از اين اجازه ندهند عده اي که با چند تلفن چند دقيقه اي در روز سودهاي ميليوني و ميلياردي به جيب مي زنند همچنان از پرداخت حقوق قانوني به دولت فرار کنند آن هم در شرايطي که کارگران و کارمندان قبل از دريافت همين ��قوق هاي اندک خود مالياتشان در فيش هاي حقوقي شان محاسبه و به حساب دولت ريخته مي شود. ثانياً مسئولان بايد هر چه شفاف تر و صادقانه تر با مردم سخن بگويند و رفتار کنند و اثرات فراوان کاهش وابستگي اقتصاد و بودجه کشور را به خام فروشي و پيامدهاي بسيار مثبت اتکاء به «توليد قابل رقابت» و همچنين داراي قابليت صادرات و درآمدهاي عادلانه مالياتي را براي مردم بيان و محسوس کنند و از آن مهمتر در قبال اخذ ماليات، خدمات متناسب و مناسب درماني، عمراني و... به مردم ارائه کنند تا آحاد مردم هم به پرداخت ماليات عادلانه ترغيب شوند و هم با ديدن و احساس دريافت خدمات مناسب، موضوع مهم پرداخت ماليات را مثل مردم کشورهاي پيشرفته در اذهان و رفتار خود نهادينه کنند و به عنوان يک وظيفه به آن عمل کنند. ثالثاً قوانين مالياتي و شيوه هاي اجرايي آن بايد به گونه اي کارشناسي شده و عدالت محور باشد که عامه مردم از مقايسه ماليات هاي دريافتي از اقشار و صنوف مختلف جامعه به نوعي «خاطر جمعي» و احساس عدالت محوري برسند و تا چنين نشود نه تنها کار و مسئله مهم درآمدهاي مالياتي دولت به سامان واقعي نمي رسد بلکه ماجراي گلايه ها و اعتراض هاي برخي از مردم و بداظهاري هاي مالياتي و اختلاف ها و کشمکش هاي مالياتي بين عده اي از مردم و سازمان ماليات و دولت ادامه خواهد يافت. به هر صورت بايد پذيرفت اگر اجراي قانون مالياتي عادلانه انجام نشود علاوه بر نارضايتي هايي که پيش مي آيد ممکن است تنش هاي اجتماعي ايجاد شود. همچنين مسئولان بايد توجه کنند که عدم رسيدگي دقيق به برخي گلايه ها و شکايت ها و اعتراض هاي مالياتي مردم مي تواند موجب دلسردي و دست از کار کشيدن برخي توليد کنندگان، کارآفرينان، سرمايه گذاران و کارفرمايان و در نتيجه تعطيلي برخي توليدي ها و برخي کسب و کارها شود.
اما نکته پاياني و انگيزه اصلي اين نوشته اين که برخي اقدامات اخير در وضع و افزايش ماليات براي برخي کسبه آن قدر عرصه را براي بعضي از کسبه جزء تنگ کرده است که اين روزها به هر دري مي زنند تا شايد صدايشان شنيده شود اما گويا...
واقعيت هاي جامعه و بازار کسب و کار نيز نشان مي دهد که با افزايش سرسام آور اجاره مغازه ها و هزينه هاي جاري بسياري از کسبه جزء - که البته متفاوت از مشاغل و کسبه اي هستند که درآمدهاي نسبتاً خوبي دارند و تاکنون ماليات اندکي را مي پرداختند - قادر به تأمين معيشت خود و گاه حتي پرداخت اجاره محل کسب خود نيستند، بنابراين عقل، شرع و عدالت حکم مي کند که در عرصه تحصيل درآمدهاي مالياتي، عدل و انصاف رعايت شود و مردم شاهد حداکثر تلاش مسئولان براي اقامه اين عدل و انصاف باشند تا خداي ناکرده در مسير اجراي امر خطير، مهم و سرنوشت ساز درآمدهاي مالياتي کسبه جزء که تعدادشان هم کم نيست مورد اجحاف و ظلم قرار نگيرند و احساس «ضعيف کشي مالياتي» در ذهن کسبه جزء، کارگران و کارمندان معمولي شکل نگيرد.
******************************************************
روزنامه ایران******
پروژه تخریب اعتدالیون مجلس/ آفرین چیت ساز اول
توافق هسته ای در مسیر تصویب و اجرا قرارگرفته است اما آتش نزاع ها و کشمکش های سیاسی و حزبی هنوز فروکش نکرده است. ظرف 23 ماه مذاکره هسته ای ، جریان تندرو هر بار میدانی تازه را برای مانور مخالفت تعیین کرد. گاهی آنها فلش حمله را به سمت مجریان و تیم مذاکره نشانه رفتند و تلاش کردند عزم و اراده دیپلمات ها در خط مقدم ماموریت را مختل سازند، در مرحله ای دیگر، محفل رسانه ای آنها متن و مفاد توافق را دستمایه نزاع و مخالفت قرار دادند و اکنون با طراحی جدید بعد از توافق وین، آنها کانون هجمه و فشار خود را متوجه شخصیت های تاثیر گذار و تصمیم گیر در فرایند تصویب توافق قرار داده اند. در آرایش هندسی تندروها، راس قوه مقننه به عنوان محور حمله تعیین شده است. به رغم آنکه مدیریت مجلس نهم ظرف 23 ماه گذشته کمابیش در معرض فشار محافل تندرو قرار داشت اما شواهد مختلف نشان از این دارد که آنها در این فصل، تخریب ریاست مجلس را به صورت یک پروژه در دستور کار دارند. نگاهی گذرا به ستون ها و صفحات نشریات و ارگان های رسانه ای تندروها به روشنی گواه بر این ادعا است آنجا که تیتر و جلد نشریات این جریان با عباراتی آغشته به لعاب طعنه و تهدید آذین بندی شده است اما سؤال این است که براستی آیا اختلاف شاخه تندروها با ریاست مجلس نهم به این دلیل است که او سد راه سوداهای این جریان در موضوع حساس هسته ای بوده است این سوالی است که پاسخ به آن بی شک بخش زیادی از حقایق عرصه سیاست امروز را روشن می سازد
1- دست کم تجربه دو دوره پارلمان ایران (مجالس هشتم و نهم ) حاکی از این است که نزاع تندروها با لاریجانی ماهیت و ابعادی فراتر از موضوع هسته ای دارد در واقع قضیه هسته ای بازتابی از تضادهای عمیق است. این اختلاف از دو نگاه به عرصه سیاست ورزی و منطق مدیریتی ناشی می شود. رئیس مجلس بویژه در سالهای اخیر در نقش یک دولتمرد واقع گرا ظاهر شده است که سعی می کند مواضع و واکنش های خود را با عیار مصالح و منافع عمومی تنظیم کند. او در عین حال که خود را مدافع ارزش ها و مرزهای ایدئولوژیک نظام می خواند اما بر این اصل پای می فشارد که در سیاست خارجی و کلا مدیریت جامعه، واقع گرایی توام با نگرش علمی و کارشناسی باید مبنا قرار گیرد. در این میان به نظر می آید تجربه گذشته لاریجانی به یاری او آمده است. او در یکی از سخت ترین شرایط یعنی اوج قدرت پوپولیست ها هدایت پرونده هسته ای را عهده دار شد یعنی دورانی که به راحتی منطق مدیریتی علمی کنار گذاشته شد. بنابراین تضاد و ناسازگاری جریان تندروها با لاریجانی پیشتر از حضور روحانی در صحنه سیاست آغاز شد. در گرماگرم قدرت یابی جریان حامی دولت گذشته، لاریجانی در صف افرادی بود که با صدای افراط به مخالفت برخاست و به صراحت گفت که از مدار و چرخه سیاست کشور بوی خطر انحراف و افراط را استشمام می کند . او بویژه در نیمه دوم دولت سابق تصویری که به نام اصولگرایی و انقلابیگری اما به کام تندروها در سیاست خارجی ارائه شد را به چالش کشید. با نزدیک شدن زمان انتخابات 92 لاریجانی با کسانی همصدا شد که به دفاع از عقلانیت و اعتدال در تصمیم گیری برخاستند و عوام گرایی و شعارگرایی را خطر بزرگ برای انقلاب خواندند . در این برهه، لاریجانی تحت فشارهای شدید از سوی همقطاران سابق خود قرار گرفت تا بلکه به نوعی از کاندیدای تندروها در برابر جریان اعتدالی حمایت کند، اما چنین نشد.
2- دور از انتظار نبود که جبهه افراط بعد از ناکامی در متوقف ساختن چرخه مذاکره هسته ای به میدان مصاف همه کسانی رود که پشتیبان و حامی دیپلماسی دولت اعتدال بودند. بر همین اساس تندروها شدیدترین درگیری را بعد از توافق وین در بهارستان به نمایش گذاشتند تا جایی که هفته اول مرداد ماه با تحرکات نمایندگان مخالف توافق هسته ای علیه مدیریت مجلس نهم آغاز شد و روزهای پرتنشی را در مجلس رقم زد. نطق اعتراضی نمایندگان جریان پایداری که لاریجانی در معرض بدترین اتهام ها مثل رفتار «سلطنت مآبانه» قرار دادند در واقع نطقه آغاز پروژه تخریب رئیس مجلس بود این حرکت روزهای بعد با انتشار ویژه نامه ها و شبنامه علیه تیم معتدل مدیریت مجلس تکمیل شد.
نکته قابل تامل این است که دور جدید مواجهه تندروها با اعتدالیون اصولگرا مقدمه ای از یک رویارویی بزرگ است که مدت ها قبل ناظران پیش بینی کرده بودند و آن مواجهه بر سر کرسی های مجلس آینده که زنگ رقابت آن به صورت زودهنگام از هم اکنون به صدا در آمده است
******************************************************
روزنامه وطن امروز**
اکران سراسری فیلم سینمایی «محمدرسولالله(ص)» از فردا در کشور آغاز میشود
سلام بر محمد(ص)
گفتوگوی اختصاصی «وطنامروز» با مجید مجیدی، بیژن میرباقری، محمدرضا صابری مهدی پاکدل، علیرضا شجاعنوری، مینا ساداتی و برخی دیگر از عوامل تولید فاخرترین فیلم تاریخ سینمای ایران
مرتضی اسماعیلدوست: حقیقت آفتاب بر آسمان نگاه منتظران طلوع خواهد کرد و بشارت پیامبری خواهد داد که مهر و عشق و رحمت است. دلها، آسیمهسر از رنج دورانها در پی جستن رسول سعادت بوده و چشمها به دنبال روزنی از آستان نگاهش منتظر نشسته است. باز هم سینما راهی به منزل وجود یافته و حدیث آرزومندی را به سرایش تابناکی سیمایش دوره خواهد کرد. پس از مدتها انتظار، فرصت تماشای نورانیت عشق بر پرده سپید دیدگان رخ میدهد و از فردا در سینماهای کشور، عظیمترین اثر ساخته شده از بلندقامتترین مرد تاریخ برای ارادتمندان حقیقت به اکران درخواهد آمد تا نسیم خوشنواز عشق به تعظیم درآورد نور و صدا و تصویر را. پروندهای ویژه به مناسبت این اکران فرخنده را پیش رخسار ارادت قرار میدهیم و رسم عاشقی را به جا مینهیم که «قدر فلک را کمال و منزلتی نیست در نظر قدر با کمال محمد». در این چند روزه از آغاز پیشفروش بلیت فیلم، استقبالی باشکوه از سوی طرفداران حضرت دوست به عمل آمده و شوق اکرانی تماشایی را برای فیلم «محمد رسولالله(ص)» به مخاطبان بخشیده است. به نحوی که طبق گفتههای محمدرضا صابری، مدیرعامل شرکت نور تابان و سرمایهگذار فیلم در همان روزهای اول، سالنهای تعیین شده در چرخه اکران فیلم به سقف فروش رسیدند و نوید آغازی باشکوه از حضور فیلمی دادند که نگرهای متفاوت را پیش چشم مخاطبان خواهد گشود و این مساله، نکتههایی ظریف از همدلی مر��مان ایرانزمین با آثاری دارد که به نگاه و دغدغه معنویجویانه آنها نزدیک است تا در میانه سکون و سکوت آثاری بیگانه با هویت و سیمای حقیقتنگر مخاطبان، دریچهای متفاوت به سراپرده دلدادگی پیوند یابد. اگر نگاهی به شوق نشسته در سیمای شهر افکنیم، به تابلوهایی غرق در نور و زیبایی و چشمانی خیره به قاب عاشقی میرسیم که هر گوشه از دل بیقرار را به مسیر تماشا هدایت میکند. در این میان تنها نمونهای از وضعیت سینماهای کشور میتواند بازگوکننده دغدغههای ارادتورزانه مردم به تماشای فیلمی عظیم در تاریخ سینمای دینی باشد، آنجا که رضا سعیدیپور، مدیر سینما آزادی با اشاره به فروش فوقالعاده فیلم «محمد رسولالله(ص)» در روز اول از پیشفروش گفت: «95 درصد بلیتهای روز اول این فیلم به صورت اینترنتی به فروش رفته و با توجه به اینکه چهارشنبه، روز شروع اکران فیلم خواهد بود، استقبال فوقالعادهای از فیلم به عمل آمده تا جایی که حتی در بعضی از سانسهای آن، ظرفیت سالن تکمیل شده و دیگر بلیتفروشی نداریم و تصمیم گرفته شد سالنهای بیشتری به این فیلم تخصیص داده شود.» به طور حتم آنچه بر مسیر حقیقت به نگار درآید آدمی را بر هر دیدگاهی خوشنشین خواهد شد و چنین انتظار شکوهمندی از اکران فیلم «محمد رسولالله(ص)» را موجب میسازد. فیلمی که بزودی بر پرده سینمای مونترال هم جلوهای دیگر خواهد بخشید و نشانی ارزنده بر قامت سینمای تاریخی ـ دینی را به جهانیان نمایان میسازد تا دیگر براساس خیالی واهی، پیامبرانی دروغین را به سرای دیدهها گسیل ندارند. فیلم «محمد رسولالله(ص)» که با توجه به عظمت اثر و توانایی کارگردان خود میتواند از گزینههای جدی معرفی به اسکار آینده باشد، از فردا تصویری آفتابی به پهنای نگاه ایرانیان خواهد بخشید. البته اکران سراسری فیلم بنا بود از امروز(چهارشنبه) آغاز شود که به دلیل عدم آمادگی فنی برخی سینماها با یک روز تأخیر روی پرده خواهد رفت. در فضای مجازی نیز، ایرانیان در شبکههای اجتماعی پویش مردمی پر شور و پر حجمی را با هشتگ #بهـسینماـمیـروم آغاز کردهاند که نوید استقبالی بینظیر را در دوران اکران میدهد.
در پرونده ویژه «وطن امروز» برای فیلم «محمد رسولالله(ص)»، گفتوگوهایی اختصاصی با کارگردان، نویسنده فیلمنامه و بازیگران و عوامل فنی شکل گرفت. در این میان به دلیل پرداختی نزدیکتر، سوالات خود را از عوامل این فیلم در متن پیشرو حذف کردم تا تنها پاسخ دوستان منعکسکننده درونگاه اثر باشد. این پرونده با امید به تولید آثاری ارزنده از بزرگان معرفت و حقیقت تقدیم میشود.
مجید مجیدی کارگردان
آغاز حرکت عظیم سینمایی
به نظرم فیلم «محمد رسولالله(ص)» میتواند شروع کننده خیلی خوبی برای یک حرکت عظیم سینمایی از سوی مسلمانان در جهان باشد و قطعا برای انعکاس حقیقت وجود پیامبر گرامی اسلام، برنامهریزیهای مناسبی برای نمایشهای بینالمللی و حضور در جشنوارهها خواهیم داشت که اولین گام آن بزودی با شرکت در جشنواره مونترال خواهد بود. به نظرم این فیلم مورد توجه همه دلهای علاقهمند و ارادتمند قرار خواهد گرفت و تبلیغات کاذبی که برخیها علیه فیلم داشتهاند، پابرجا نخواهد بود و در نهایت این هنر است که تاثیر خود را خواهد گذاشت و مطمئن هستم حتی کسانی که علیه ما صحبت کردند، اگر فیلم را ببینند قطعا نگاهشان تغییر خواهد کرد، مگر اینکه نگاه خصمانهای داشته باشند. فیلم «محمد رسولالله(ص)» حتما موجب وحدت مسلمانان شیعه و سنی خواهد شد، چرا که ما به گونهای فیلم را ساختهایم که بتواند وفاقی را در جهان اسلام به وجود آورد. من سالها با این فیلم زندگی کردم و حس بسیار خوشایندی را پشت سر گذاشتم و در مواقعی که مشکلاتی پیش میآمد، به خود حضرت متوسل میشدم و به یاد سفر حج میافتادم. هنرمند معمولا با عوالم خیال سر و کار دارد و کمتر پیش میآید که رویا تبدیل به واقعیت شود اما برای من ساخت این فیلم حتی فراتر از واقعیت شد و باور قلبی دارم که صاحب کار خود پیامبر بوده است و اگر عنایت خاص آن حضرت نبود، این اتفاق عظیم پیش نمیآمد. من باور داشتم که روح پیامبر ناظر بر کار ما است و همین مسؤولیت ما را بسیار بیشتر میکرد. این احساس خاص در همه بچهها پیش آمده بود و ما از برکت این کار بهره مناسبی بردیم.
بیژن میرباقری بازنویس فیلمنامه
حس اشتیاق از تماشای نور
من 9 ماه پیش از شروع فیلمبرداری به گروه اضافه شدم و پیش از این تاریخ تحقیقات مفصلی از سوی گروه با استفاده از مشاوران دینی و حوزوی و تاریخی انجام شده بود تا منابعی مفصل تهیه شود و در اختیار نویسندگان فیلمنامه قرار گیرد. در واقع من از ابتدای سال 90 بخشی از کار همکاری خود را انجام دادم. پیش از من آقایان حیدریان، رضا داد، رسول جعفریان و دوستان دیگر درباره نحوه پوشش و لباس، نوع خوراک، شکل معماری، جغرافیای منطقه، تمدنهای همجوار، فرهنگ و آدابی که در متون صدر اسلام وجود دارد، به طور کامل تحقیق کرده بودند و بستههای پژوهشی انجام شده موجود است. فیلمنامه اولیه توسط آقایان مجیدی و پرتوی نوشته شد و بعد از اضافه شدن من به این پروژه و طی گفتوگویی که با آقای مجیدی داشتم، قرار شد رویکرد فیلمنامه در برخی موارد دستخوش تغییر شود و به فراخور نظرات آقای مجیدی و مشاور ایشان، آقای میرکریمی قرار شد فیلمنامه اولیه را بازنویسی کنیم که در این رویکرد دوباره برخی موارد تغییر کردند، به عنوان مثال: نگرش شخصیت فرعی داستان به نام ساموئل برجستهتر شده که دنبال موعودی است که در کتابهای عهد عتیق نویدش داده شده است و همان نگاه یهودیان اهل کتاب است که به دنبال بشارت منجی بودند. ما بعد از بازنویسی فیلمنامه باز هم از مشاوره دوستان حوزه علمیه استفاده کردیم. ما طبق فیلمنامه رفتار کردیم و به دلیل اینکه خودمان نویسنده بودیم، به ندرت تغییری در اجرا پیش آمد. باید بدانیم که خیلی از احساسات کار در اجرا شکل میگیرد. نکته دیگری که در این فیلمنامه مهم است استفاده از 4 زبان برای دیالوگهاست که شامل عربی، گیزی، عبری و آرامی میشود، به همین دلیل فیلمنامه بدون تغییر به اجرا درآمد. به نظرم نباید به دنبال مقایسه فیلم «محمد رسولالله(ص)» با آثار جهانی باشیم و این مساله کاملا اشتباه است، چرا که ما از یک فرهنگ دیگری حرف میزنیم. ما نباید با دیدگاه صنعتی به این فیلم بنگریم، برای اینکه فیلم «محمد رسولالله(ص)» کاری اعتقادی و روحی و برگرفته از زندگی مرد بزرگی است و روح نهفته در اثر باعث میشود شکل برخورد متفاوتی را در پیش بگیریم. تا حدی میتوان مثالی از تعزیه زد که هر شخصی با این فضای معنوی همراهی خواهد کرد. اصولا سینمای مجیدی براساس تصویر و احساس است و ما به فیلمنامهای نیاز داشتیم که چنین فضایی را ترسیم کند و به نظرم فیلمنامه به شرایط شاعرانهای رسید که پیش از بازنویسی وجود نداشت. به عنوان مثال خانواده مادری پیامبر را گلابساز گرفتیم و در جایی پیامبر دستی بر آن میزند و عطرش باقی میماند. از نظر من اگر خارجیها فیلم را مینوشتند، شاید منسجمتر میشد اما به طور قطع آن روح عاشقانه و نگاه ارادتمندانه گروه ایرانی وجود نداشت. فارغ از این فیلم هم وقتی ساختهای و نکتهای درباره پیامبر اسلام(ص) بیاید، خود به خود حس اشتیاق از تماشای آن بین مردم به وجود خواهد آمد و مهمتر از کیفیت فنی کار، آن نام والا است که مردم را جذب خواهد کرد و مهمتر از هر چیز، نام بزرگی است که وجود دارد بنابراین قطعا ساخت فیلم برای پیامبر اسلام(ص) بسیار ارزشمند خواهد بود.
محمدرضا صابری مدیرعامل شرکت نور تابان
آماده برای آغازی عظیم
به دلیل دیجیتال بودن فیلم «محمد رسولالله(ص)» بنا داشتیم تا سیستم D در سینماهای کشور تجهیز شده و فیلم با این قابلیت به اکران درآید اما با توجه به عدم وجود امکانات کافی این اتفاق رخ نداد و ما مجبور شدیم تعدادی سالن محدود که امکان پخش دیجیتال دارند را انتخاب کنیم که غیر از چند سینمای لوکس تهران، سینما هویزه مشهد هم از این امکانات برخوردار است. برای بقیه سالنها هم براساس شرایط موجود فیلم را نمایش خواهیم داد و طوری برنامهریزی کردیم که همه سالنهای فعال کشور بتوانند این فیلم را به نمایش درآورند. برخی سالنها امکان هیچگونه پخش فیلم را نداشتند که با امکانات شرکت نور تابان، آنها هم تجهیز شده و بهتدریج تکمیل میشوند. سیاست کلی ما در اکران فیلمها به 2 صورت طولی و عرضی است که برای فیلم خاص «محمد رسولالله(ص)» در ابتدا با ظرفیت کامل سینماها اکران را آغاز میکنیم و به تدریج و با گذشت زمان شرایط تغییر میکند و به شکلی برنامهریزی شده که اجحافی برای اکران فیلمهای دیگر پیش نیاید و در واقع همانطور که در تولید هم خللی در روند سینمای ایران نداشتیم در زمان اکران هم چنین خواهد بود و این فیلم با استفاده از ظرفیتهای بسیار بالای تولید و پخش بهطور حتم سینمای ایران را ارتقا خواهد داد. متاسفانه کمبود امکانات سینمایی در ایران به چشم میخورد و ما باید با این شرایط فیلم را به تماشای مخاطبان مشتاقی دربیاوریم که در این چند روزه با استقبال از فروش اینترنتی بلیتها نشان دادند چقدر علاقهمند به دیدن این فیلم هستند و شروع توفانی از استقبال مردم باعث شد اکران بسیار گستردهای را پیشبینی کنیم. از طریق «وطن امروز» اعلام میکنم که در تهران سینمای شماره یک و 2 کورش و سالنهای شماره یک آزادی، فرهنگ، چارسو، ایوان شمس و هویزه مشهد به شکل دیجیتال فیلم را نمایش خواهند داد. امیدواریم غیر از اکران مناسب داخلی، این پروژه ارزشمند در جشنو��رهها و اکرانهای بینالمللی هم موفق باشد که اولین حضور آن در مونترال خواهد بود که دعا کنید حضوری تاثیرگذار داشته باشیم.
مهدی پاکدل در نقش ابوطالب
ارادت خالصانه برای ایفای نقش
ایفای نقش حضرت ابوطالب(ع) مسؤولیت بسیار سنگینی بود، چرا که 5/1 میلیارد مسلمان در جهان ارادت خاصی به این عزیزان دارند و من تمام تلاش خود را کردم و از خود صاحب این نقش درخواست کمک کردم تا بتوانم نقشی باورپذیر را ایفا کنم. قطعا حضور بازیگران ایرانی به روحانی شدن کار کمک کرده است و مدیریت و تصمیم درست آقای مجیدی در انتخاب گروه ایرانی برای حضور در نقشهای مختلف این فیلم بهدرستی صورت گرفت، به دلیل اینکه فیلم «محمد رسولالله(ص)» متفاوت از دیگر آثار سینمایی است و اعتقاد قلبی ما برای اجرای نقشها مهم خواهد بود. ما این شخصیتهای گرامی را با پوست و استخوان خود درک کردیم و بهخوبی میشناسیم، برای همین هم از جان مایه گذاشتیم. در گذشته بازیگران مطرحی مانند آنتونی کوئین در اینگونه نقشها بازی کردند اما به قول آقای مجیدی این بازیگران به دلیل آشنایی و ارادت ما به شخصیتهای واقعی دینی آنقدر مورد توجه قرار گرفتند، اگرنه شاید برای کشورهای دیگر چندان باورپذیر نباشد که یک آمریکایی نقش مسلمانی را بازی کند. بحث من کیفیت بازی امثال آنتونی کوئین نیست بلکه دلیل پذیرش آن شخصیت برای مردم بوده که به دلیل تعلق خاطر با مردان برجسته دینی شکل گرفته است. در فیلم «محمد رسولالله(ص)» همه کاراکترها تلاش خود را کردند تا ارادت خود را به شخصیتهای بزرگی که بازی میکنند با تمام وجود ابراز کنند و با جان و دل و با ایمانی قلبی این نقشها را بازی کردند. این فیلم بسیار بزرگ بود و لازم بود که برای لحظه لحظه رفتارها و بازیها دقت لازم انجام شود. ما از قبل با آقای مجیدی طی جلساتی به گفتوگو درباره چگونگی اجرا پرداختیم و طی تمرینات به کلیاتی از نقش رسیدیم و تمام تلاش خود را کردیم که در لحظههای ضبط بتوانیم بهترین شکل اجرا را داشته باشیم. مدیریت آقای مجیدی باعث شد ارتباط و هماهنگی میان عوامل فنی خارجی با بچههای دیگر گروه به وجود بیاید و خیلی مهم است که این همه آدم از ملیتهای مختلف طی مدت زمانی طولانی
ـ 5/1 سال ـ بدون هیچگونه حاشیهای کار را به پیش ببرند. این اتفاق مهمی است و به نظرم تنها لطفی است که خود حضرت محمد(ص) داشتهاند که باعث شد در این مدت هیچ دلخوری بین گروه پیش نیاید و ما در آرامش کامل حتی در روزهایی که در حدود 3 تا 4 هزار سیاهی لشکر داشتیم، بهخوبی کار کنیم. تا به حال بازخوردهای خوبی از چند اکران خصوصی فیلم شاهد بودهایم و هرکسی که دیده است، نوید این را داده که مورد توجه گسترده مخاطبان جهانی قرار بگیرد. امیدوارم با توجه به تلاش گروه، اتفاقات خوبی در داخل و در ابعاد بینالمللی برای فیلم «محمد رسولالله(ص)» بیفتد. ما هر چه در توان داشتیم براساس وظیفهای که به عهدهمان بود انجام دادیم و امیدوارم اتفاقات خوبی در آینده برای فیلم بیفتد.
محمد عسگری در نقش ابولهب
رسیدن به ظرفیتهای نقش
در فیلم باشکوه «محمد رسولالله(ص)» در نقش ابولهب و نیز دستیار کارگردان حضور داشتم. قرعه به شکلی رقم خورد که من نقش منفور و ملعون ابولهب را بازی کنم و از این نظر سختیهای خاص خود را داشت، چرا که باید نقشی را برعهده میگرفتم که در تاریخ اسلام و نزد مسلمین لعن شده است. اینها مسیر را برای بازیگر سخت خواهد کرد و به دنبال این بودم که چگونه رفتار کنم تا مخاطب از همان ابتدا با همه ظرفیتهای نقش همراهی کند. برای همین با کمک آقای مجیدی سعی کردم نقش منفی متفاوتی نسبت به آثار پیشین تاریخی داشته باشم. ما تلاش خود را کردیم و به نظرم آنچه را که کارگردان از این نقش میخواست انجام دادم و در نهایت نظر نهایی را مخاطب با تماشای فیلم خواهد داد. ما در این کار مجموعه تمریناتی را برای سوارکاری، شمشیرزنی و موارد اجرای نقش گذراندیم تا هر چه بیشتر به شخصیتها نزدیک شویم و جدا از مهارتهای آمادگی جسمانی، مشاورههای مذهبی درباره شناسنامه کاراکترها صورت گرفت تا از پیشینه تاریخی کاراکترها اطلاع حاصل شود. همه تلاش گروه برای رسیدن به اثری ارزنده برای مردم بوده و امیدواریم حاصل کار رضایتبخش بوده باشد.
علیرضا شجاعنوری در نقشعبدالمطلب
فیلمی که باید با دل دید
ما باید به دنبال وارد کردن امکانات به سینما باشیم و از تولید فیلمهایی چون «محمد رسولالله(ص)» حمایت کنیم. این فیلم نشان داد که ما میتوانیم به دنبال پروژههای بزرگ و جهانی باشیم و همه باید به جای مقابله با تولید فیلمهای عظیم سعی کنند خودشان را بالا بکشند و زمینهساز فیلمهای بزرگی برای سینمای ملی ایران باشند. به طور حتم این فیلم میتواند به باورمندی و ارتقای فکری و فنی سینمای ملی ما در سطح بینالمللی کمک کند. اگر فیلمساز ما به این عقیده برسد که مثلا من هم میتوانم مانند مجیدی سازنده آثار بزرگی باشم، همین میتواند راهی به سمت ارتقای سینمای ما باشد. متاسفانه برخیها فقط انتقاد میکنند و خودشان نمیتوانند کاری انجام دهند. وقتی در این پروژه میبینیم که سینماگر بزرگی مانند استورارو به عنوان تصویربردار حضور مییابد و در مقابل یک فیلمساز ایرانی مانند مجیدی چنان مطیع است و مبهوت ایدههای کارگردان ایرانی ما میشود، نشاندهنده باور درستی است که طی کردهایم. از این طریق من هم احساس غرور پیدا میکنم وقتی مجیدی به استورارو میگوید به نظرم ریل را آن شکلی بگذاریم، بهتر است و او با وجودی که دوباره باید این کار را انجام دهد حرف مجیدی را تایید کرده و میگوید چقدر ایده بهتری است. پس وقتی همین مجیدی بازی من را تایید میکند، من هم به خودم باور پیدا میکنم و این مساله در همه بازیگران اتفاق میافتد. ما به دنبال مقابله با هیچ فیلمی نبودیم و اصلا این اثر قابل مقایسه با هیچ فیلم دیگری نیست، چرا که این فیلم به جای عقل، با دلها ارتباط برقرار میکند و با احساس و اعتقادات آدم سر و کار دارد. فیلم «محمد رسولالله(ص)» اصلا واکنشی در برابر آثار دیگران نیست و به دنبال نمایش مهر و رحمت پیامبر است و عطر و جایگاه خود را دارد. به نظرم این فیلم برای همه کسانی که آن را با دلشان ببینند، تاثیرگذار خواهد بود و این شامل خارجیها و غیرمسلمانها هم میشود.
حمیدرضا تاجدولتی در نقش حمزه
دلهره رسیدن به حقیقت
افتخار دارم نقش حمزه سیدالشهدا را در فیلم ارزشمند «محمدرسولالله(ص)» به عهده دارم و بعد از اینکه مورد پذیرش گروه کارگردانی قرار گرفتم، بسیار خوشحال شدم. البته ایفای درست این نقش دلهرههایی را هم داشته است. در واقع نقش حمزه از 2 جنبه روحی و فیزیکی بسیار برجسته بود و من به لحاظ ایفای نقش درست این شخصیت تاریخی، تلاش بسیار زیادی را انجام دادم تا بتوانم در هر دو جنبه موفق باشم. مشاورههای زیادی برای این کار به کمک دوستان انجام شد و با خواندن کتابهای تاریخ اسلام درباره آن دوران و بویژه شخصیت حمزه سیدالشهدا به اطلاعات خوبی دست پیدا کردم و بخشهایی را هم از چگونگی اجرای آنتونی کوئین در فیلم «الرساله» بهره گرفتم. البته بازی ماندگار آنتونی کوئین از جهاتی کار را سخت میکرد چون مورد مقایسه قرار میگرفتم و به نظرم این مقایسه درست نیست، چرا که در آن فیلم شخصیت حمزه محوری بود و فرصت بیشتری برای بروز داشت اما در فیلم «محمد رسولالله(ص)» کارگردان بیشتر به دنبال نمایش روحانیت پیامبر گرامی اسلام بوده است. به هر حال من همه تلاش خود را چه به لحاظ فیزیکی و چه مطالعاتی انجام دادم تا بتوانم وظیفه خطیری را که به عهدهام گذاشتند به خوبی انجام دهم.
مینا ساداتی در نقش آمنه
حسی غیرقابل توصیف
برای بازی در نقش آمنه مدتی را با بچههای پرورشگاه گذراندم و خودم را برای ایفای نقش خاصی که در فیلم «محمد رسولالله(ص)» به عهده داشتم، آماده کردم. حس خاصی که برای این نقش و بازی در این فیلم گرانقدر داشتم مسالهای نیست که به راحتی بتوان بازگو کرد و در واقع خلوتی شخصی و احساسی است که در لحظه به آدم دست میدهد البته من در حین بازی کاملا در قالب نقش قرار میگیرم و به آن کارم فکر میکنم و چندان تحت تاثیر اتفاقات بعدی نیستم. بعد از پایان کار و در زمان پخش آثارم ابتدا بیشتر متمرکز بر شکل بازی خودم میشوم و در واقع خیلی تکنیکال نگاه میکنم اما بحث احساسات خاصی که برای این فیلم خواهد بود نهتنها برای من بلکه برای همه ایرانیها و مسلمانان وجود خواهد داشت. برای من کم پیش آمده که برای نقشی گریه کنم، اما برای این فیلم صورت گرفته است و به طور حتم ایفای نقش حضرت آمنه در شکل و سرنوشت بازی من تاثیر گذاشته و خواهد گذاشت. در واقع نگاه من به بازیگری بعد از این فیلم بشدت جدیتر و مطمئنتر خواهد بود. تک تک لحظاتی را که در فیلم «محمد رسولالله(ص)» بازی کردم، حس خوب و خاصی بود و امیدوارم بازیام در این اثر مورد توجه و رضایت مردم قرار گیرد.
****************************************************
روزنامه جام جم *******
هفته دولت و ضرورت 3 گام راهبردی / عزیز شاهمحمدی
هفته دولت معمولا به بررسی عملکرد دولت در امور تص��یگری خلاصه میشود. گرچه تصدیگری دولت با زندگی روز مردم در ارتباط است و به جای خود مهم اما همه کارکرد دولت نیست. دولتها علاوه بر تمشیت امور جاری باید برای آینده نیز تصمیمات راهبردی اتخاذ کنند.
تفاوت تصمیمات معطوف به تصدیگری با تصمیمات معطوف به راهبرد در آن است که اقدامات معطوف به تصدیگری در گرو زمین و زمان است با تغییر اوضاع و احوال طبعا کنشهای مربوطه نیز تغییر میکند. اما تصمیمات معطوف به راهبرد، ماندگاری دارند و ریلگذاری جدیدی است که با شناخت آینده و نتیجهگیری در آینده تمهید میشوند. مثل پدری که فرزندش را به درمانگاه میبرد (تصدیگری) و اسم او را در مدرسه مینویسد (معطوف به آینده). به نظر میرسد حداقل تا آنجا که به ما رسانهچیها مربوط میشود دولت حداقل تاکنون در سه تصمیمسازی راهبردی و ساختاری گام بر نداشته است.
الف- دولت بارها از عزم جزم خود دال بر مبارزه با فساد یاد کرده اما بهجز افشای چند مورد خلاف و .... مالی قدمی بر نداشته است. دولت نگفته است برای تکرار نشدن ترک تشریفات مناقصه، برای جلوگیری از پرداخت وام میلیاردی بدون وثیقه، برای هزینهکرد بودجه در غیر ما وضع له و برای ممانعت از حیف کردن بودجه و میل کردن اموال عمومی چه کرده است. خلاصه هنوز راهکاری برای مقابله با تکثیر بابک زنجانیها ارائه نشده است. گویا مقابله با فاسد جای خود را به مبارزه با فساد داده است. کشتن پشه یک موضوع است و خشکاندن مرداب یه داستان دیگر.دولت میتواند مقابله با فساد را به مردم نشان دهد. همه امور مبارزه با فساد در دست قوه قضاییه نیست.
ب-دولت همچون اسلاف خود از تدبیر «مدیریت مسائل میانبخشی» بازمانده است. مسائل مربوط به مدیریت میانبخشی مسائلی است که از عهده یک سازمان و وزارتخانه بر نمیآید، بلکه چند وزارتخانه و سازمان باید هر یک در حیطه مسئولیت خود بخشی از کار را بر عهده گیرند. مثل اعلای مسائل میان بخشی، محیط زیست است. به همین دلیل است که رئیس سازمان محیط زیست معاون رئیسجمهور و عضو هیات دولت است. اما در عمل دیده میشود که محیط زیست، مسالهای است که در مواقع بحران هیچکس مسئولیت برعهده نمیگیرد. شما نگاه کنید برای آلودگی هوای کلانشهرها از شورای تامین استان تا شهرداری تا پلیس راهور تا محیط زیست و...... مسئولیت دارند اما آلودگی هم هر روز بیشتر میشود.
ج- دولت چنان درگیر تصدیگری است که حتی اسمی از «مدیریت مسائل میاننسلی» به میان نمیآید. مسائل میاننسلی مسالهای است که برای نسل جدید وجود دارد اما نسل قدیم اساسا هیچ تجربهای در باره آن ندارد. یا آن زمان مساله نبوده است.
آلودگی هوا و تخریب محیطزیست 30-20 سال پیش یا نبود و اگر هم بود بحرانی نبود. لذا ادارات، مدیران، مقررات و مردم با قوانین و برداشتهای آن دوره قطعا توفیقی در بهبود محیط زیست نخواهند داشت. مدیریت مسائل میان نسلی در امور فرهنگی و اجتماعی نیز بسیار تاثیرگذار است. چنانکه به عنوان مثال، عمر یک نسل در یک اپلیکیشن خاص شاید به چند ماه محدود باشد. یعنی اگر شما در موبایل هوشمند خود اپلیکیشنی دارید که ورژن جدید آن آمده، شما به این جهت از پسر 15 ساله خود عقب هستید ولو استاندار یا وزیر باشید. وقتی مادران امروزی هیچ تجربهای از فضای مجازی ندارند چگونه میتوانند راهنمای فرزندانشان باشند، حال تصور کنید مهندسی که 45 سال پیش فارغالتحصیل شده و حالا مصدر امور است، حتی اگر خوب هم درس خوانده باشد فناوری دوره او چند نسل را پشت سر گذاشته است. مدیر آنالوگ چطور میتواند عصر دیجیتال را مدیریت کند.
نگاهی گذرا به اخبار و رویدادهای ناخوشایند اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی رسانهها هریک به نوعی بازتاب غفلت از این سه تصمیم راهبردی دولت است.
******************************************************