پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: با اعلام خبر مرگ ملا محمد عمر، رهبر طالبان توسط قاری حمزه سخنگوی جبهه فدائی نهضت اسلامی افغانستان، وضعیت جدیدی در کشور های افغانستان و پاکستان حکم فرما شده است.
با گذر از نحوه اعلام خبر مرگ ملا عمر و مسائل و حواشی پیرامون این موضوع، که خارج از حوصله این بحث است، آنچه که مهم به نظر می رسد هم زمانی اعلام این خبر با موضوعاتی دیگر نظیر آماده شدن پاکستان برای مذاکرات صلح (دور دوم مذاکرات صلح بین طالبان و دولت افغانستان)، هلاکت رهبر گروه تروریستی لشکر جهنگوی، رشد روز افزون داعش در افغانستان و.... است. این پدیده ها وضعیت افغانستان را در شرایط بسیار حساسی نسبت به سال های اخیر قرار داده است.
در این باره آنچه که بیش از همه به ذهن متبادر می شود این که هم زمانی همه این رویدادها با یکدیگر نمی تواند اتفاقی باشد و بیشباهت به یک بازی تازۀ اطلاعاتی از سوی پاکستان در افغانستان نیست. پاکستان کشوری است که از طالبان به عنوان ابزار نفوذ و مؤلفه مهم تامین منافع خود در افغانستان طی چند ساله اخیر به خوبی استفاده کرده است؛ لذا این کشور به راحتی از این مهره خویش دست بر نخواهد داشت. اگر چه گفته می شود که ممکن است پاکستان با پیدایش داعش در افغانستان بار دیگر سوار بر این موج شده و از آن ها نیز در جهت منافع خود اعم از مادی و... استفاده کند، چرا که رهبران فعلی داعش در افغانستان و یا به تعبیری داعشی ها، همگی از اعضای طالبان هستند که به دلایلی( هدایت شده ویا غیر هدایت شده) از طالبان جدا شده اند، اما آنچه در این خصوص مهم است، این که باورهای راهبردی داعش خلاف چیزی است که پاکستان میخواهد.
طالبان گروهی است که پاکستان خانه و مسکن آن ها و به تعبیری عقبه آن هاست. طالبان در افغانستان از پاکستان دستور میگیرند و از جانب اسلام آباد و به ویژه سازمان اطلاعات پاکستان ( ای اس ای) حمایت میشوند، اما اعضای وابسته به داعش در افغانستان، هم اکنون با رهبران این گروه در عراق و سوریه ارتباط دارند و فکر تسلط بر جغرافیایی فراتر از افغانستا�� و پاکستان را در سر دارند.
بنابراین می توان تأکید کرد که پاکستان قطعا از طالبان بعنوان برگ برنده خود در افغانستان دست بر نخواهد داشت. سوابق گذشته و رفتار کنونی پاکستان نشان دهنده این موضوع است که پاکستان همچنان به افغانستان به عنوان عقبه استراتژیک خود می نگرد و در پی رسیدن به اهدافی چون خط دیورند، دریافت کمک های مالی از آمریکا به بهانه مبارزه با ترویسم و... از طریق افغانستان است و کوتاه ترین و بهترین مسیر برای رسیدن به این اهداف از مسیر طالبانی است که کاملا در اختیار پاکستان بوده و هستند.
در همین جهت است که پس از اعلام خبر مرگ ملا عمر، ملا اختر محمد منصور با بیعت گرفتن از رهبران طالبان در کویته خود را به عنوان رهبر جدید طالبان معرفی کرد. وی همچنین هیبت ا... آخوندزاده و سراج الدین حقانی را نیز به عنوان معاونان خود معرفی کرد. ملا اختر منصور ۵۵ ساله از قوم پشتون قندهار است که در مدرسه دارالعلوم حقانیه در ایالت خیبر پختونخواه پاکستان تحصیل کرده است. نامبرده در دوران حاکمیت طالبان، وزیر هوانوردی امارات اسلامی طالبان بود و پس از آن نیز به عضویت شورای کویته درآمده است. وی در سه سال اخیر که ملا عبدالغنی برادر، معاون ملا عمر و مرد شماره دو طالبان، در زندان بود، بهعنوان فرد شماره دو طالبان فعالیت کرده است. ملا منصور در غیاب ملا عمر، تقریبا سرپرستی تمام فعالیتهای سیاسی، نظامی و تبلیغاتی طالبان را بر عهده داشته است.
با معرفی اختر منصور به عنوان رهبر جدید طالبان، خبر هایی مبنی بر مخالفت برخی از فرماندهان و رهبران ارشد طالبان از جمله ملا محمد یعقوب، پسر بزرگ ملا عمر، مولوی عبدالمنان برادر ملا عمر، ملا محمد حسن رحمانی، ملا عبدالقیوم ذاکر و طیب آغا (نماینده سیاسی طالبان در قطر) در سطح رسانه ها مطرح شد و برخی خبر از انشقاق در درون طالبان را نیز سر دادند. اما همزمان با این اعلام، از یک سو شاهد برگزاری نماز غیابی میت و مراسم ختم برای ملا محمد عمر توسط گروه های مختلف از جمله لشکر طیبه در شهر های مختلف پاکستان بودیم و از سوی دیگر شاهد حمایت برخی از رهبران مذهبی مهم همچون سمیع الحق، رئیس مدرسه دارالعلوم حقانیه در اکوره ختک که از آن به عنوان پدر معنوی طالبان نیز نامبرده می شود، از رهبر جدید طالبان، یعنی ملا اختر منصور بودیم. لذا همراهی گروه هایی چون گروه حقانی، لشکر طیبه و نیز شخص سمیع الحق با رهبر جدید طالبان، گواه تایید رهبری جدید طالبان در نزد دولت پاکستان و به ویژه سرویس امنیتی این کشور است. در همین زمینه ژنرال عبدالرشید دوستم، معاون اول رئیس جمهوری افغانستان نیز در تاریخ 9 شهریور ماه جاری اعلام کرد که انتخاب ملا اختر منصور به عنوان رهبر جدید طالبان با هدایت مستقیم سرویس های اطلاعاتی پاکستان صورت گرفته است. ژنرال دوستم که مدتی برای بیرون کردن طالبان از ولایات فاریاب و جوزجان به مناطق شمالی افغانستان رفته بود، چند روز قبل در بازگشت از عملیات موفق آمیز خود در این مناطق، پاکستان را رسما دشمن افغانستان خطاب کرد.
در هر حال گفته می شود برابر اخبار منتشره اخیرا شورای 70 نفره علمای افغانستان، بعد از مذاکرات طولانی با رهبران طالبان، موفق شدند تا فرزند و برادر ملا محمد عمر را راضی کنند تا با مولوی اختر منصور بیعت کنند و حتی مقرر شده در آینده ای نزدیک این دو نفر با رهبر جدید طالبان، ملاقاتی را نیز داشته باشند. خانواده ملاعمر نیز به این شورا اختیار کامل داده تا به اختلافات داخلی بین رهبران و گروه های مختلف طالبان خاتمه دهند. مولوی سمیع الحق نیز در تاریخ هشتم شهریور ماه جاری اعلام کرد در حال حاضر بین پسران ملا عمر هیچ گونه اختلاف نظری وجود ندارد.
علاوه بر این رهبر القاعده نیز اخیرا طی یک پیام صوتی که توسط "السحاب" شاخه رسانهای القاعده، منتشر شده خطاب به ملا اختر منصور بیان داشت: به عنوان امیر القاعده و با پیروی از راه و روش اسامه بن لادن و برادران شهیدش که با ملا عمر بیعت کرده بودند، بیعت خود را با شما اعلام میکنم. در پیام ایمن الظواهری، ملا اختر منصور «امیر المومنین» عنوان شده که نکته بسیار حائز اهمیتی می باشد.
پس از این اعلام بیعت، رهبر طالبان نیز طی پیامی از حمایت رهبر شبکه القاعده قدردانی کرد و ضمن پذیرش بیعت رهبر القاعده، برای همکاری بیشتر شبکه القاعده و گروه طالبان ابراز امیدواری کرده است. در این پیام آمده است که آمریکا و متحدان کافرش در افغانستان تحقیر، بیآبرو، و مغلوب شدهاند و آخرین سرباز خود را در سال 2016 پس از قبول شکست خارج خواهند کرد.
در این زمینه بروس ریدل، مسئول سابق سازمان سیا و عضو فعلی اندیشکده بروکینگز نیز طی مقالهای درباره بیعت القاعده با طالبان، قبول بیعت القاعده از سوی طالبان را این گونه تفسیر کرده که طالبان به القاعده اجازه خواهد داد که در افغانستان آزادانه فعالیت کنند، لذا با این روندی که فعلا شاهد هستیم، رفته رفته ملا اختر منصور در بین گروه های مختلف طالبان مورد پذیرش قرار خواهد گرفت و اختلافات داخلی در بین این گروه نیز رو به اتمام است.
روند اتحاد دوباره طالبان با یکدیگر کار را بر دولت و ملت افغانستان سخت خواهد کرد و شرایط بحران زای دیگری را پیش روی این کشور قرار خواهد داد. در عین حال می توان گفت، ملت و دولت افغانستان با سال های اولیه دهه 70 شمسی که طالبان بر کابل مسلط شدند، تفاوت های زیادی دارند. اولا هوشیاری و درک مردم افغان نسبت به قبل بسیار بالا رفته و ماهیت طالبان و عناصر پشت صحنه آن را به خوبی می شناسند، ثانیا دولت افغانستان منازعات قومی را تا حدی کنار گذاشته و مفهوم وحدت و انسجام ملی را بیشتر درک می کند و ثالثا نیروهای امنیتی و ارتش افغانستان نیز در تلاش برای برقراری صلح و ثبات جدیت بیشتری دارند، علاوه بر این ها، دولت کابل نیز اقداماتی را برای جداسازی بخش هایی از طالبان میانه رو از گروه طالبان طی کرده است.
با این همه نمی توان از خطر برخی اختلافات میان دولتمردان کابل که سبب تقویت طالبان و حتی داعش می شود و نیز از علاقه آمریکا، عربستان و پاکستان برای تبدیل افغنستان به صحنه نبرد نیروهای تکفیری همچون داعش و طالبان نیز چشم پوشید. این مؤلفه وضعیت لرزانی را در افغانستان رقم خواهد زد./