سرمقاله
نکوهش پیروی بیمبنای اروپا از آمریکا
امام خامنهای (مدظلهالعالی) در دیدار «هاینس فیشر» رئیسجمهور اتریش که دیروز انجام گرفت به شکل کوتاه و گویا به چند نکته مهم پرداختند، از جمله:
1- دشمنی آمریکا با ایران؛ «انقلاب اسلامی، ایران را که بهطور کامل در اختیار آمریکاییها بود، از آنها گرفت». معظمله با اشاره به این موضوع علت اصلی دشمنی آمریکا با ایران را تأکید کردند تا مشخص شود در این منازعه درازمدت حق با ایران است؛ زیرا مردم با انقلاب خود را از زیر یوغ شیطان بزرگ آزاد کردند که درنتیجه آن منافع بزرگی از آمریکا سلب شد و آمریکا که از رهگذر این انقلاب آسیب حیثیتی و منفعتی دیده بود، کینهجویانه بهدنبال بازگرداندن وضعیت گذشته است.
2- دنبالهروی غیرعقلانی اروپا از آمریکا؛ «دنبالهروی برخی کشورهای اروپایی از آمریکا، غیرعقلایی و بیمبناست». از این بیان رهبر معظم انقلاب، مستفاد میشود اگر آمریکا برای دشمنی با ایران بهانه ناحق و نامشروع بازگرداندن وضعیت گذشته را دارد، اروپا حتی این بهانه را نیز ندارد و صرفاً در تبعیت کورکورانه از آمریکا منافع خودش را با آن گره زده است، حال آنکه با تحولات انجامگرفته در طی سالهای طولانی کشورهای اروپایی دنبالهروی آمریکا میتوانند، مانند برخی از کشورهای اروپایی رفتار مستقل و عقلانی داشته باشند.
3- جداکردن اتریش؛ «البته اتریش جزء این کشورها (دنباله روی آمریکا) نیست». امام خامنهای (مدظلهالعالی) این نکته را در ادامه فراز فوق فرمودند و این، یعنی اینکه سایر کشورهای اروپایی نیز میتوانند مانند اتریش در خارج از چارچوب سیاستهای تحمیل آمریکا قرار گیرند و مستقل عمل کنند و با ایران هم روابط خوب و روبه رشدی داشته باشند.
4- هدف انقلاب اسلامی؛ «هدف اصلی انقلاب اسلامی تأمین خیر و سعادت برای مردم ایران و تمام انسانها در سایه پیمودن راه خدا، حاکمیت عقل و ایمان توأم با عمل است». رهبر انقلاب اسلامی با این تعریف از انقلاب اسلامی نشان دادند، این انقلاب دینی با تکیه بر منابع وحی بهدنبال چیزی است که اندیشمندان غرب، سالها آن را جستوجو میکنند و چون در تأمین نیازهای اصلی به خودمحوری، یعنی انسانگرایی محض تکیه دارند و از منابع وحیانی زلال محرومند، به نقطه مطمئن و امیدوارکنندهای نرسیدهاند و انقلاب اسلامی در تلاش است تا این گمشده دوران را برای انسان امروز بازآوری کند.
ترجمه
ناکامی ترکیه در جنگ علیه پ.ک.ک
گروه ترجمه- پایگاه اینترنتی المانیتور 9 سپتامبر 2015 (18 شهریور) در مقالهای به ابعاد جنگ ترکیه علیه پ.ک.ک پرداخت و نوشت: پس از دو سالونیم توقف کشمکشها میان دولت ترکیه و پ.ک.ک باید گفت، ششم سپتامبر خونینترین روز برای نیروهای دولتی ترکیه از زمان آغاز جنگ علیه پ.ک.ک در 24 ژوئیه است. حمله پ.ک.ک در مرزهای ترکیه با عراق صورت گرفت. بمبهای کنارجادهای 16 سرباز و تعدادی دیگر را که با خودروی زرهی خود در حال عبور بودند، کشته و مجروح کرد. این تعداد تلفات ارتش ترکیه در یک حمله از دهه 1990 تاکنون بیسابقه بوده است. بسیاری از ناظران سیاسی هراس دارند که وضعیت کنونی سرآغاز بازگشت کشمکشهای خونین دهه 1990 باشد که طی آن 40 هزار نفر جان خود را از دست دادند.
در ادامه مقاله آمده است: هنگامی که شرایط امروز را با دهه 1990 مقایسه میکنیم، توجه به این نکته مهم است که دستاورد دولت ترکیه از کشمکشها چه بود؟ یک پیامد آن کاهش چشمگیر قدرت نظامی پ.ک.ک بود. جمهوری ترکیه با فنون ضدچریکی خود بهطور چشمگیری پ.ک.ک را در مناطق روستایی تضعیف کرد و سال 1990 عبدالله اوجالان، رهبر بنیانگذار پ.ک.ک دستگیر شد. سپس پ.ک.ک اعلام آتشبس یکجانبه کرد و نیروهای مسلح خود را در کوهستانها قرار داد. پرسش اینجاست که آیا نیروهای دولتی ترکیه در جنگ 2015 مانند دهه 1990 پیروز خواهند شد؟ آیا جنگ علیه پ.ک.ک تداوم خواهد داشت؟ در پاسخ به این پرسشها باید به نکاتی توجه کنیم: در دهه 80 و 90 مرکزیت قدرت جنبش کردی عمدتاً در مناطق روستایی بود و پ.ک.ک جنبشی بود که خیزش را ابتدا از طریق روستاییان تحریک کرد. دهه 2000 به موازات سیاسیشدن مسئله کردی، گرانیگاه قدرت پ.ک.ک از مناطق روستایی به شهرها تغییر کرد. در حال حاضر، مرکزیت کشمکش در شهرهای عمدتاً کردنشین قرار دارد. در این مناطق شهری، احزاب کردی بیشترین آرا را کسب کردهاند و فعالیت آنها گسترده است. ممکن نیست بتوان میان جنبش کردی در شهرها و اکثریت کردهای ساکن این مناطق تمایز قائل شد. واقعگرایانه نیست که تصور کنیم بتوان امروز سیاست پاکسازی و نابودسازی در روستاها علیه پ.ک.ک را که در دهه 1990 بهکار گرفته شد، در مناطق شهری بهکار بست.
در پایان مقاله آمده است: مقابله با بیثباتی اجتماعی، شهری و خسارات اقتصادی ناشی از این کشمکشها آسان نخواهد بود و پیامدهای سیاسی مخربی برای دولت ترکیه در عرصه بینالمللی دارد، البته آنکارا میتواند عملیاتهای مؤثر و گستردهای علیه پایگاههای پ.ک.ک در مناطق کردنشین عراق صورت دهد؛ اما این موضوع این واقعیت را تغییر نمیدهد که مسئله اصلی، جنبش محبوب کردی در شهرهاست. به لطف جنگ حزب اتحادیه دموکراتیک (پ.ی.د) علیه دولت اسلامی (داعش)، پ.ک.ک به شریک نظامی قابل اتکای ائتلاف غرب در جنگ علیه داعش بدل شده است. پ.ی.د شاخه سوری پ.ک.ک و مورد حمایت آمریکاست. پ.ک.ک به تنها مدافع سکولاریسم در میان دولتها و بازیگران غیردولتی در منطقهای بدل شده که به آفت افراطگرایی اسلامی مبتلا شده است. از نظر اذهان عمومی غرب، این محاسن پ.ک.ک سبب تقویت مشروعیت این جنبش کردی در ترکیه میشود و برای دولتهای غربی دشوار خواهد بود که از سرکوب پ.ک.ک حمایت کنند. این موضوع نیز عامل دیگری است که احتمال تداوم جنگ علیه پ.ک.ک را کاهش میدهد.
اخبار
توجیه و توضیح مضحک!
جان مککین، سناتور جمهوریخواه آمریکایی روز سهشنبه گفت: آمریکا از اینکه اسرائیل [رژیم صهیونیستی] به بمب اتم مجهز است، خرسند است. وی که در نشستی به میزبانی اندیشکده بروکینگز صحبت میکرد، در پاسخ به پرسشی که موضع واشنگتن در قبال ایران و رژیم صهیونیستی را زیرسؤال میبرد، گفت: «یکیکردن داشتن سلاح هستهای اسرائیل با داشتن سلاح هستهای ایران، صادقانه نیست». مککین افزود: «اسرائیل هرگز «مرگ بر ایران» و «مرگ بر آمریکا» نگفته است. اسرائیل در احاطه کشورهایی است که بهدنبال نابودی آن هستند». رئیس کمیته نیروهای مسلح سنا ادامه داد: «به همین خاطر است که ما از اینکه اسرائیل تسلیحات هستهای دارد، خرسندیم و بسیار خوشحالیم». مککین در این نشست بار دیگر مخالفت خود را با توافق هستهای با ایران اعلام کرد و در عینحال گفت، این مسئله به یک موضوع حزبی در آمریکا بدل شده است. وی گفت: «من دانشآموز تاریخ هستم. این اولینبار در تاریخ است که یک توافق، براساس چنین صفبندی حزبیای، به رأی گذاشته میشود».
اخبار و تحلیلها: برخلاف ادعای مک کین بسیاری از دولتهایی که رژیم صهیونیستی را احاطه کردهاند، با خیانت به آرمان فلسطین پیدا و پنهان با این رژیم کودککش طرح دوستی ریختهاند و رژیم صهیونیستی از ناحیه آنها احساس ناامنی نمیکند؛ اما ایران پیوسته ازسوی رژیم صهیونیستی و آمریکا احساس ناامنی و دشمنی میکند، پس چرا آنها باید سلاح اتمی داشته باشند؟! از سخنان مسئولان آمریکایی برمیآید، سلاح هستهای ادعایی ایران آنها را آزار نمیدهد، بلکه این شعار «مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل» است که دارد آنها را میکشد.
اخبار کوتاه
* علی مطهری در گفتوگو با هفتهنامه «طلوع صبح» گفت: میتوان گفت، آقای هاشمی قوه عاقله مجلس خبرگان رهبری است. من فکر میکنم ایشان برای توجهدادن علما و مردم به اهمیت مجلس خبرگان آینده، زودتر اعلام کاندیداتوری کردند. هجمهها علیه آقای هاشمی به دلیل تأثیرگذاری ایشان است. میدانید که مهمترین کار مجلس خبرگان رهبری انتخاب رهبر جدید است، اگرچه کارهای مهم دیگری هم دارد، ولی عملاً بهگونهای شده است که همین یک کار را انجام میدهد. بنابراین، با توجه به هشتسالهبودن دوره آن، در دورههایی که حتی احتمال ضعیف داده شود که بخواهند رهبر جدید تعیین کنند، اهمیت آن افزایش پیدا میکند. البته ما دعا میکنیم که این اتفاق در این دوره نیفتد. مجلس شورای آینده هم از این نظر اهمیت دارد که بتواند دولت را بیشتر کمک کند و بعضی کینهتوزیهای موجود از بین برود.
اخبار و تحلیلها: علی مطهری برای بزرگکردن آقای هاشمی باید راه دیگری را پیدا میکرد، نه اینکه سایر اعضای محترم و فرهیخته خبرگان را که امینان مردم هستند کوچک کند، چنانکه همین رفتار را با خود مجلس خبرگان داشته و با طرح موضوع تعیین رهبر در مجلس خبرگان، عملکرد آن در سایر وظایفش را منکر شده و مجلس خبرگان را زیرسؤال برده است.
* رهامی، رئیس ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان، درباره حضور عارف و ناطقنوری در انتخابات مجلس گفت: آقای ناطقنوری بهصورت قطعی تصمیمی در این زمینه نگرفتهاند. البته همهچیز به اتفاقات سیاسی در ماههای آینده بستگی دارد و ممکن است فضای سیاسی ایران دوباره مانند سال 92 یک دگرگونی جدید را تجربه کند. در این زمینه باید متذکر شوم که حتی آقای عارف هم برای حضور در انتخابات آینده تصمیم قطعی اتخاذ نکردهاند و همهچیز را به تحولات آتی کشور موکول کردهاند.
* شنیدهها حاکی از آن است که فرزند یکی از چهرههای متنفذ جریان اصلاحطلبی با راهاندازی رسانه هنری، فعالیت نامحسوس را برای انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی، کلید خواهد زد. این آقازاده با همکاری برخی از چهرههایی که پیشتر در صفحات هنری نشریات جریان اصلاحات حضور داشتهاند، سعی دارد که از این فعالیت رسانهای- هنری، بهره سیاسی خود را ببرد.
* براساس اخبار برخی پایگاههای خبری، شورای مشورتی رئیس دولت هفتم و هشتم قصد دارد تلاش کند تا «علی لاریجانی» را در انتخابات آتی یا در کنار «حسن روحانی» قرار دهد یا اینکه به عنصری برای تفرقه در میان اصولگرایان تبدیل کند. براساس طراحی شورای مشورتی رئیس دولت هفتم و هشتم، قرار است «عباس آخوندی»، «اسحاق جهانگیری»، «محمد نهاوندیان» و «محمد جعفریصحرارودی» جلسات مشترکی را برای تأمین نظر علی لاریجانی برگزار کنند.
* حمید رسایی با درج مطلبی در صفحه شخصی اینستاگرام خود درباره جلسه کمیسیون برجام نوشت: دریابان شمخانی امروز (دیروز) میهمان کمیسیون برجام بود. این سردار سفیدپوش شاید بیشتر از یکربع حرف نزد که در آن هم تأکید داشت، وارد متن برجام نشود و ضرورتی برای صحبت ایشان در برابر محتوای برجام نیست! در پاسخ به پرسش نمایندگان هم به بیان کلیات اکتفا کرد.
من وقتی این رفتار را دیدم، به ایشان گفتم: آقای دریابان حق دارید، چون شما خون شهدا را در جبههها دیدهاید. اگر شما هم از دوره دیپلم تا دانشگاه و دوره سربازی و دوره دفاع مقدس و تا چند سال قبل در آمریکا اقامت داشتید، امروز به راحتی از این متن پر از اشکالات حقوقی و امنیتی دفاع میکردید.