صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱۳۹۴ - ۲۳:۴۲  ، 
کد خبر : ۲۸۳۰۲۱

سرنوشت منطقه در دستان مقاومت

ارزیابی تحولات این مناطق نکات مشترکی را نشان می‌دهد که در نهایت می‌تواند سرنوشت منطقه را تعیین کند. این نقطه مشترک را می‌توان نقش و جایگاه مقاومت در تحولات این مناطق دانست.
پایگاه بصیرت / قاسم غفوري
پایگاه بصیرت،قاسم غفوری/ غرب آسیا (خاورمیانه) همچنان کانون اصلی تحولات جهانی است. آنچه همچنان از سوی محافل رسانه‌ای و سیاسی غرب صورت می‌گیرد، تقلا برای نسبت دادن بحران‌ها به تقابل‌های دینی و مذهبی میان مسلمانان است تا ضمن تخریب چهره اسلام، اقدامات خود علیه مسلمانان را نیز توجیه کنند. از اوایل مهر ماه نیز که حملات روسیه به گروه‌های تروریستی در سوریه آغاز شده است، غرب با ادعای رویکرد اشغالگرایانه مسکو و ابهام‌سازی در مبارزه آن با تروریسم به‌دنبال پنهان‌سازی واقعیت چگونگی ایجاد تروریسم در منطقه است. 

حقیقتی که در یک واژه خلاصه می‌شود و آن، نقش کشورهای غربی به‌ویژه آمریکا، انگلیس و فرانسه و متحدان منطقه‌ای آنان در ایجاد و گسترش بحران در منطقه است. غرب در سال 2011 در چارچوب مقابله با روند بیداری اسلامی و حفظ حاکمان دست‌نشانده، سیاست بحران‌سازی را در پیش گرفت که محور آن را نیز ایجاد و تقویت گروه‌های تروریستی تشکیل می‌داد، البته به این روند باید تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی را نیز افزود که با حمایت غرب، چندین جنگ را به غزه تحمیل کرد و هزاران نفر را به خاک و خون کشید. بررسی ریشه‌ای تحولات غرب آسیا در مقطع کنونی نشان می‌دهد، با وجود طراحی‌های گسترده غرب، روند تحولات مغایر با سیاست‌های آنان در حرکت است و اگر جنگ 33 روزه لبنان نتوانست تحقق‌بخش خاورمیانه جدید آمریکایی باشد، اکنون نیز آمریکا نتوانسته است منطقه را براساس ساختار موردنظرش چینش کند.
در یک نگاه کلان به منطقه، نقاط مهم و راهبردی را که می‌تواند بر کل منطقه تأثیرگذار باشد، در سه حوزه تقسیم کرد. یمن، سوریه و فلسطین اشغالی کانون اصلی این تحولات را تشکیل می‌دهند.
ارزیابی تحولات این مناطق نکات مشترکی را نشان می‌دهد که در نهایت می‌تواند سرنوشت منطقه را تعیین کند. این نقطه مشترک را می‌توان نقش و جایگاه مقاومت در تحولات این مناطق دانست.
اول اینکه، در فلسطین اشغالی، مقاومت ملت فلسطین ابعاد جدیدتری گرفته است. رژیم صهیونیستی با بهره‌گیری از انحراف افکار عمومی به تحولات سوریه و فاجعه منا، طرح سلطه به مسجد‌الاقصی را در ابعاد گسترده‌تری در پیش گرفت. آنها به بهانه اعیاد یهودیان، طرح اخراج و بازداشت فلسطینیان در مسجد‌الاقصی را اجرا کردند تا زمینه‌ساز اجرای طرح نهایی آنان برای تقسیم مسجد‌الاقصی و سلطه بر بخش‌هایی از آن باشد.
واکنش فلسطینی‌ها به این طراحی، مقاومت و ایستادگی بوده است؛ چنانکه مرکز آمار فلسطین اعلام کرد، در درگیری فلسطینیان با نظامیان متجاوز صهیونیستی، صدها فلسطینی ضرب و شتم و بازداشت شدند. اعتراض‌های خیابانی در قدس و کرانه باختری نیز وارد فازهای جدیدی شد که با چندین عملیات شهادت‌طلبانه در اراضی اشغالی همراه بود. مقاومت فلسطینیان چنان بوده است که بسیاری از آغاز انتفاضه جدید سخن گفته‌اند. جالب توجه آن است که اقدام رژیم صهیونیستی مبنی‌بر تصویب قانون استفاده از گلوله جنگی در پاسخگویی به پرتاب سنگ فلسطینیان نیز نتوانسته است مانع از خروج فلسطینی‌ها شود و موج قیام گسترش روبه رشدی داشته است. نکته دیگر درباره فلسطین آن است که، روند تحولات مراسم هفتادمین سالگرد تأسیس سازمان ملل نیز به فلسطینیان نشان داد که برای آنان راهکاری جز مقاومت وجود ندارد؛ هرچند که پرچم فلسطین به دلیل ارتقای جایگاه آن به‌عنوان عضو غیردائم برای نخستین‌بار پس از 70 سال برافراشته شد، اما مواضع سران مرتجع عربی و کشورهای غربی که حذف و حاشیه شدن مسئله فلسطین را در آن به خوبی می‌توان مشاهده کرد، به فلسطینیان نشان داد که برای آنان هیچ گزینه‌ای جز مقاومت وجود ندارد. جالب توجه آنکه حتی اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا که هرساله از محورهای سخنرانی‌اش، مسئله مذاکرات سازش بود، امسال هیچ سخنی از فلسطین نگفت؛ حال آنکه در سال جدید میلادی (2015) صهیونیست‌ها گسترده‌ترین شهرک‌سازی‌ها و اشغالگری‌ را داشته‌اند که عملاً مذاکرات سازش را به بن‌بست کشانده است.
دوم اینکه، سوریه کانون دیگر تحولات منطقه است که در هفته‌های اخیر محور محافل رسانه‌ای و سیاسی جهان بوده است. هرچند که محور این تحولات حضور مستقیم روسیه در مبارزه با تروریسم عنوان می‌شود، اما واقعیت امر آن است که دستاوردهای مقاومت در زمینه مبارزه با تروریسم و نیاز جهانی به برخورداری از ظرفیت‌های مقاومت در برقراری امنیت جهانی، رویکرد بسیاری از کشورها، از جمله چین و روسیه به عرصه سوریه به‌عنوان کانون مبارزه با تروریسم را به همراه داشته است.
مقاومت منطقه شامل جمهوری اسلامی، عراق، سوریه و لبنان در طول چهار سال‌ونیم اخیر مبارزات گسترده‌ای با تروریسم داشته است؛ چنانکه به اذعان جهانیان، اگر مقاومت نبود، تروریسم سراسر جهان را فرا گرفته بود. ورود کشورهایی، مانند روسیه و چین به مبارزه با تروریسم در سوریه هرچند به عنوان بعد جدید تقابل مسکو با غرب عنوان می‌شود، اما در اصل دستاوردهای مقاومت علیه تروریسم و حامیان آنان ریشه دارد که جهان را به همراهی با سوریه سوق داده است؛ رویکردی که حتی برخی از کشورهای اروپایی را نیز دربر گرفته است؛ چراکه نیاز به همکاری با مقاومت برای برقراری امنیت فراگیر به نیاز جهانی مبدل شده است. گرفتار آمدن اروپا در بحران پناهجویان، این امر را بیش از پیش آشکار کرد که اگر مبارزه با تروریسم با جدیت صورت گیرد و تروریست‌ها بر عراق و سوریه مسلط شوند، پیامدهای آن دامن اروپا را نیز خواهد گرفت؛ لذا تنها گزینه برای ریشه‌کن‌سازی تروریسم همگرایی یا مقاومت است.
البته برخی کشورهای غربی نظیر فرانسه، آمریکا، انگلیس و معدود متحدان منطقه‌ای باقی‌مانده برای آنان نظیر عربستان، ترکیه، امارات، بحرین و رژیم صهیونیستی با استمرار حمایت از تروریست‌ها به‌دنبال کارشکنی در این مبارزه هستند.
سوم اینکه، یمن محور دیگر کانون بحران‌های منطقه است. هفت ماه پیش عربستان با حمایت برخی کشورهای عربی و غربی، حملات گسترده‌ای را علیه یمن صورت داد. اکنون مهم‌ترین هدفی که متجاوزان به آن دست یافته‌اند، نابود‌سازی زیرساخت‌ها و کشتار مردمان یمن است که بسیاری از آنان زنان و کودکان هستند. آمار یونیسف نشان می‌دهد، بیش از هزار کودک در حملات سعودی قتل‌عام شده‌اند. سازمان ملل آمار 20 میلیون نفری از گرسنگان و نیازمندان به کمک‌های اولیه برای زندگی را از مردم یمن منتشر کرده است.
با وجود تمام این جنایات، مردم یمن همچنان به مقاومت خود ادامه می‌دهند. حتی مناطقی از خاک عربستان در تصرف مقاومت مردم یمن است. پیوند ارتش، مردم و گروه‌هایی مقاومت، نظیر انصار‌الله زمینه‌ساز ناکامی ائتلاف متجاوزان شده است. بسیاری از ناظران سیاسی اذعان دارند، استفاده سعودی از بمب‌های فسفری و خوشه‌ای نیز نمی‌تواند مانع مقاومت یمن شود. آنچه بسیاری به آن تأکید دارند، پیروزی نهایی یمن بر عربستان خواهد بود که در اصل شکست طراحی غرب در منطقه است.
با توجه به آنچه درباره یمن، سوریه و فلسطین ذکر شد، می‌توان گفت که سرنوشت منطقه نه از سوی غرب و قدرت‌های جهان و یا گروه‌های تروریستی دست‌نشانده آنان، بلکه به دست مقاومت در حال رقم خوردن است؛ مقاومت که رژیم صهیونیستی، تروریسم و حامیان آن، کشورهای سلطه‌گر غربی و ارتجاع عربی و ترکیه را در حاشیه قرار داده و می‌رود تا سرنوشتی براساس مقاومت را در منطقه چینش کند. واقعیت آن است که سرنوشت منطقه با ابتکار عمل‌های مقاومت در عرصه میدانی و به دور از روند سازشکاری و راهکارهای سیاسی ادعای غرب در حال شکل‌گیری است و تحقق آن، نویدبخش آینده‌ای روشن و امیدبخش برای منطقه و امت اسلامی خواهد بود.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات