*برای مقدمه بحث بفرمایید چطور میتوانیم رهنمودهای رهبر معظم انقلاب را در فضای هیئات مذهبی کشور نهادینه کنیم؟
اول اینکه این رهنمودها باید مرتب، دستهبندی و تنظیم شده و هر ساله ارائه شود. یکی از کارهای خوبی که در هیئت رزمندگان اسلام و مهدیه امام حسن مجتبی(ع) از همان آغاز انجام دادیم، تبیین بیانات و راهبردهای حضرت امام(ره) بود، بهگونهایکه کلیه فرمودههای حضرت امام(ره) درباره دستگاه سیدالشهداء(ع) و عزاداریهای حسینی را در زیارت عاشوراهایی که صبح میخواندم به سمع و نظر مستمعان میرساندم که جلسه، فضای معرفتی هم به خود بگیرد. خوشبختانه این بیانات هنوز هم تازگی دارند و ما این راه را ادامه میدهیم.
همه تلاش ما این بود که مفاهیم ارزشمند امام راحل(ره) را که در سال 58 طی یک سخنرانی با استفاده از جملات قصار، بیان کرده بودند، تبیین کنیم و مخاطب از این گنجینه محروم نشود. رهبر معظم انقلاب هم از دوران ریاست جمهوری و حتی پیش از آن درباره مقوله عزاداری حسینی رهنمودهای زیادی را ارائه کردهاند. اصللاً یکی از ویژگیهای خاص حضرت آقا که پیش از انقلاب معروف بودند به حاجآقای خامنهای! این بود که جزء اولین کسانی بودند که در مشهد درباره تاریخ اسلام مباحثی داشتند.
رهبر معظم انقلاب در بحث تاریخ اسلام یکی از استوانههای عظیم بهشمار میآیند و مخاطب جلسات هیئت نیازمند مفاهیم این بیانات است که ما وظیفه داریم تنظیم، تدوین و توزیع مناسب آنها را انجام دهیم.
خوشبختانه این رهنمودها، تهیه و توزیع شده، اما ظرفیت بیش از این حرکتهای مقطعی و اندک است. در سطح کشور باید نهادهایی باشند که این فعالیتها را گسترش دهند.
یکی از نکاتی که در ذهن بنده مبهم بود به عملیات بیتالمقدس4 و نبردهای آغازین عملیات والفجر10 برمیگردد که پنجم فروردین سال 67 در مقابله با رژیم بعث عراق تعدادی از فرماندهان و نیروهای گردانها و گروهانها را طی بمباران دشمن در شاخ شمیران از دست دادیم. در واقع، گردان ما نابوده شده بود و هرچه نیروی کارآمد در عرصه شناسایی عملیات داشتیم یا شهید شده بودند، یا مجروح! آنچه ذهن و فکر ما را مشغول کرده بود، اینکه ما جا ماندیم.
همواره این موضوع در ذهن من بود تا اینکه سال 70 حضرت آقا در وصف امام سجاد(ع) نکاتی بیان داشتند که ابهام مرا برطرف کرد. معظمله فرمودند: «گاهی ماندن و شهیدنشدن اجر و اثر به مراتب بالاتری دارد»؛ چرا که امام سجاد(ع) هم باید برای امامت خودشان را حفظ میکردند، از اینرو در صحنه نبرد کربلا شرایط حضور نداشتند. البته اگر به قرآن هم مراجعه کنیم به این حقیقت دست پیدا میکنیم: «وَ لَئِن مُّتُّم اَو قُتِلتُم لَالَی اللهِ تُحشَرُونَ»؛ اگر بمیرید یا کشته شوید به سوی خدا محشور میشوید و در واقع فانی نمیشوید.) (آل عمران/ ۱۵۸)
میدانید که حضرتآقا یک دوره زیارت عاشورا را در مسجد کرامت مشهد تفسیر میکردند؛ بعدها به آقای ادبی فرموده بودند شاید من متجاوز از 1000 مستمع در زمان طاغوت داشتهام! در همان جلسه تفسیر درباره «ثارالله و ابن ثاره» نکاتی را بیان کرده بودند. در سال 73 که محضرشان رسیدیم، بخشی از این مطالب را مطرح کردند. ما طالب این تفسیرها و مطالب حکیمانه اندیشمندان هستیم؛ از این رو میگویم باید این دیدگاهها و تفسیرهای عاشورایی حضرت آقا گردآوری، طبقهبندی، تألیف و تنظیم شود و به طور مستمر توزیع شود همین فراهمآوردن و توزیعکردن مستمر، تأثیرگذار است. واعظان ما نیز مبنای مباحث خود را این دیدگاههای ارزشمند قرار دهند.
خوشبختانه معظمله هر سال پیش از محرم یک دستورالعمل صادر میکنند. امسال سه محور؛ «جهاد، شهادت و صبر برای خدا» را مطرح کردند که پرچمداران عزادار حسینی بر روی این جنبهها متمرکز شوند.
*توصیهای که حضرت آقا به شما داشتهاند، چه بود؟
ایشان یک توصیه ویژه برای شخص من داشتند که اینگونه فرمودند: «شما جنبه روشنفکران را در نظر دارید من خوشحالم»؛ چرا که آن موقع در دانشگاه بودم و فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی انجام میدادم. این مطلب را در داخل پرانتز بگویم که مقصر طرد شدن برخی از جوانان ما، عملکرد بد خود ماست. جالب است بدانید که در همان اوایل تشکیل هیئت در دانشگاه تهران از من دعوت شد و رفتم و مداحی کردم. آن عده از دانشجویانی که بیشتر موضع نقد دارند، برای نوحهای که خواندم از بنده تشکر کردند.
اتفاقاً همان سال حضرت آقا هم بابت آن نوحه تشکر کردند. یک نوحه بود برای اربعین؛ «اشهد انک قد اقمت الصلوه»، گفت و ذبیح عطشان هیهات من الذله و درون آن شعری بود از مرحوم قدسی که با این نوحه تلفیق کرده بودم. بعدها با آقازاده بزرگ حضرت آقا که صحبت میکردم در جریان این گفتوگو به تقدیر معظمله از این نوحه اشاره کردم و ایشان به من گفتند: «در کودکی حضرت آقا این شعر را به ما دادهاند و ما حفظ کردیم.» یادم نمیرود حضرت آقا در آن اربعین از فضای حماسی نوحه تجلیل کردند و فرمودند: «امروز نوحهخوانی آقای حدادیان خیلیخوب بود.» یکی از آقایان به نام رازینی گفتند: حضرت آقا! بگوییم همینطوری بخوانند. معظمله هم فرمودند: «بگویید همه از این مضامین بخوانند». این یعنی اینکه حضرت آقا، مداحان را به حماسه توصیه کردند.
یادم میآید فاطمیهای در محضر حضرت آقا برای اولینبار بخشهایی از «یاد امام و شهدا» را خواندم و احساس کردم وقت یک قدری گذشته، ادامه ندادم. وقتی خدمت حضرت آقا رسیدم چند قدمی به استقبال آمدند و این رفتار با همیشه تفاوت داشت. عرض کردم: «حضرت آقا ببخشید قسمت آخر مداحی اضافه بر سازمان بود.» ایشان که هنوز حالت محزون داشتند با بغض فرمودند: «این آخرین بخش مداحیتان از همه بهتر بود؛ چرا همه را نخواندید»؟» ایشان متوجه بودند که این اشعار طولانی است. گفتم آقا اجرای این مرثیه، 20 دقیقه طول میکشید؟ من باید یک بخشهایی را با پسرم بخوانم. حضرت آقا فرمودند: «پسرتان را هم بیاورید و با او بخوانید.»
دفعه بعد به پسرم، محمدحسین گفتم من میدانم که حضرت آقا از حافظه سرشاری برخوردار هستند، اما با همه این تفاسیر فضای آنجا یک ایجاباتی دارد که ممکن است در این شش ماهی که از آن موضوع گذشته نتوانی بخوانی. به هر حال با هم رفتیم؛ تا رسیدیم یک نفر آمد و به من گفت: «حضرت آقا گفتند آن شعر یاد امام و شهدا فراموش نشود.» میدانید شب عاشورا صدای مداح آن شادابی اولیه را ندارد و برای این موضوع آن شب یک قدری لحنها را تندتر اجرا میکردم. همه واقعامنقلب شده بودند؛ در جریان خواندن این شعر یک ناراحتی داشتم و میترسیدم در آن جایی که میگویم «تو هم دعا کن که بابات غریب و تنها نمونه بعد امام و شهدا زیاد تو دنیا نمونه»، آقا به من بگوید این را نخواه! دوست نداشتم پیش آقا این را بخوانم و خدایی ناکرده دل مبارکشان بشکند. از طرفی هم تصورم بر این بود که الآن مسئولان خاطرات دوران دفاع مقدس را مرور میکنند؛ واقعاًاین باور را داشتم که حضرتآقا در آلبوم خاطراتشان تصاویر شهیدان بهشتی، مطهری، مفتح، کاوه و هاشمینژاد و... را ملاحظه میکردند.
پس از پایان مداحی رفتیم برای دستبوسی خدمت حضرت آقا؛ ایشان دو سؤال از بنده کردند: اول پرسیدند، شعر از کی بود؟ عرض کردم، خودم. آقا فرمودند این باید کلیپ بشود. پس از آن با محمدحسین پسرم رفتیم بهشت زهرا و با برخی از دوستان فیلمبرداری کردیم و یک کلیپ ساخته شد.
البته، باید بگویم هر دفعه که به استودیو میرفتم تا بخوانم برخی از عبارتها مرا به گریه میانداخت و کار نیمهتمام باقی میماند. دوست دارم مردم «یاد امام و شهدا» را حفظ کنند و بخوانند. چون هرچه زمان میگذرد ما بیشتر به این فضا نیاز داریم. این کلیپی که الآن تلویزیون نشان میدهد آقای ضرغامی به من گفتند و من خودم یک ماهونیم بر روی آن کار کردم.
من میخواهم یک روزی درباره برخی از ویژگیهای شخصیتی رهبر معظم انقلاب که مغفول مانده حتی برای بزرگان نظام، یک چنین کاری انجام دهم. من مقابل ایشان نوحه خواندم به من میگویند این از همه بهتر بوده است. هرچقدر جلو میرویم، میبینم «یاد امام و شهدا» از قصیدهای هم که خودم بگویم تأثیر بیشتری داشته است.
یک خاطره گریهدار از رسیدن به محضر ایشان دارم؛ من دو سه مرتبه در این سالها به حضرت آقا گفتم، دعا کنید من شهید شوم. چون معمولاً ایشان میگویند: انشاءالله زنده باشید. آخرین بار یکی دو سال پیش تا رسیدم، عرض کردم حضرت آقا تو را به جدتان قسم، دعا کنید من شهید شوم. ای کاش نمیگفتم؛ حضرت آقا یک نگاهی کردند و بعد از توقفی فرمودند: باشد، به شرطیکه شما هم همین دعا را در حق من بکنید.» میخواهم همهجا فریاد بزنم که رهبر من چنان آرزومند شهادت است که به یک بیسروپایی همچون من میگوید برایم دعا کن من شهید شوم.
*به نظرشما نیاز نیست برای شهدای امروز(مدافعان حرم) به این صورت شعر ساخته شود؟
الآن دارند انجام میدهند. با این ملودی و این سبک برادرمان مهدی سلحشور در قم زحمت کشید و «یاد امام و شهدا» را به یک صورت دیگر با اشعار امروزی درست کرد و خواند. یا مثلاًمیثم مطیعی برای یمن خواند. از مداحان نسل پیشین حاج محمود کریمی «یک پلاک» و حاج محمدرضا طاهری از این نمونه نوحهها بسیار خوانده است. مجتبی رمضانی هم در کرمان یک نوحه برای یک شهید مفقودالاثر خواند که در جامعه بسیار بازتاب داشته است. برخی اشتباه نکنند یاد امام و شهدا دل و میبره کربوبلا... یعنی ارادت به امام و شهدا به خاطر کربوبلاست. به خاطر اینکه این بزرگان احیاگر کربلا و اندیشههای حسینی بودند و هستند.
*رهبر معظم انقلاب به این نکته تأکید دارند که هیئتها نباید سکولار باشند؛ یعنی موضعگیریها بهموقع و اندیشمندانه انجام شود. در ایام محرم برخی مغرضانه بحث آسیبشناسی هیئتها را مطرح میکنند و میگویند مداح را چه به سیاست و چرا باید در این موضوعات دخالت کند؛ نظر شما در این باره چیست؟
اگر مداحان جانب همین عده را گرفته بودند، هرگز این حرفها مطرح نمیشد. بارها گفتهام درونمایه و مبنای کاری ما مداحی است. من با آقای زیباکلام تلفنی صحبت میکردم بالاخره ایشان یک کارشناس و پژوهشگر سیاسی سرشناس است. به او گفتم به آن نفری که خیلی ارادت دارید، قبول دارید چنین هست و چنان! او گفت شما خیلی هم سیاست میدانید و هم فضاها را میشناسید.
من چرا سیاسی نیستم؟! من کاملاً سیاسی هستم. خیلی از سیاسیون پای منبرهای روضه ما گریه کنند پس من سیاسی هستم. خیلی از این آقایانی که دَم از سیاست میزنند، اندازه ما با این مفاهیم آشنا نیستند.
تاکنون دیدهاید رزمندگانی در سن و سال من بیایند و بگویند از اینکه رفتیم جبهه، پشیمانیم! خیر، برعکس حسرت میخورند که چرا شهید نشدند. نمونه بارز آن سردار شهید همدانی که گفتند: امام(ره) و حضرت آقا مرا حلال کنند که تا آن جایی که میبایست تلاش میکردم و جهاد انجام میدادم، نکردم. پنج سال بود بازنشسته شده بود، باز هم مجاهدت میکرد.
این آقایانی که رفتند لانه جاسوسی را گرفتند، برخی از آنها بعدها گفتند ما پشیمان هستیم و اشتباه کردیم؛ آنها سیاستمدار هستند و ما نیستیم! الآن حرف ما این است؛ آن سیاست درست است، ولی سیاستی که من دَم از امام حسین(ع) میزنم غلط. مگر امام(ره) نفرمودند انقلاب دوم است. وقتی تو میگویی من پشیمان هستم. هم داری امام را میزنی و هم نظام را زیر سؤال میبری و بعد این سیاست ممدوح شماست؟! جالب است که بعد همینها میگویند مداح را چه به سیاست! ما خوشحال میشویم. اینها که پشیمان شدند گرفتار یک بیماری مزمنی هستند. حرف امام امت را زیر پا گذاشتند و میگویند ما سیاستمداریم! صد سال این سیاست و خط مشی را نباید قبول داشت، بلکه باید مقابل آن ایستاد.
میایستیم جلوی این نگاهها و مواضعی که بخواهند جلوی انقلاب اسلامی، امام امت و خط مشیای که همه سرمایهشان امام حسین(ع) بوده بایستند و امروز هم امام حسین(ع) سرمایه این انقلاب است. ما میایستیم مقابل کسانی که بخواهند این انقلابی را که برای دفاع از ارزشهای امام حسین(ع) است تخطئه کنند.
* میگویند حاج سعید حدادیان برخی مواقع مواضع تندی میگیرد؟ در این باره چه توضیحی دارید؟
تنها برای یک موضعگیری این اتفاق افتاد. از مردم عذرخواهی کردهام. البته، بگویم جلسه عام نبود و پیش از جلسه ماه رمضان بود. هشت ماه بعد هم پخش شد و از مردم هم خیلی عذرخواهی کردهایم. اگر مورد دیگری هم بوده بیایید به من بگویید تا از مردم عذرخواهی کنم.
*بحث دیگری که مطرح است تشیع انگلیسی است که حضرت آقا به آن نقد کردند و سه مشخصه دارد؛ یکی انحراف در نوع اداره هیئت و عزاداریها، دوم نداشتن موضع در برابر استکبار و سوم سرمایهگذاری دشمن بر روی هیئتها ؛ باید در مقابل این جریان چه موضعگیری انجام دهیم؟
خود ما هم تا اینکه حرف آقا را بفهمیم خیلی طول کشیده است. حضرت آقا سال 72، 73 قمهزنی را تحریم کرد و هرچه جلوتر میرویم، میبینیم چقدر این تحریم خوب بود. نگاه ایشان به جهان اسلام دقیق و پیشبینیهایشان بسیار موشکافانه است.
برای نمونه در باب دشمنشناسی، ایشان اعتقاد دارند دشمن اصلی ما آمریکاست. یا حج امسال ایشان اعلام کردند: مسئله اصلی عالم اسلام هنوز فلسطین است. ببینید ما در سوریه و یمن مشکل داریم، ولی انگشت اشاره حضرت آقا به سمت فلسطین است و این موضوع حکمت دارد. برای جا افتادن این حکمت، نیازمند بصیرت زیادی هستیم که به واسطه تلاشهای مبلَّغان، نوحهسراها و شاعران به دست میآید.
در مداحیها حضرت آقا دوست دارند ادبیات امروز ما به سطح حافظ و صائب برسد. حقیقتاًً در ستایشگری اهلبیت(علیهمالسلام) اگر تشویقها و اهتمام ایشان به مداحان نبود، امروز این همه ذاکر با بصیرت نداشتیم. الآن ببینید این حماسی خواندن چقدر رشد کرده است.
20 سال پیش به فعالیتها و پیدایش چنین جریانهای انحرافی همچون تشیع انگلیسی فکر میکردیم؛ البته، خوشبختانه علمداری دست بچههای انقلابی است؛ یعنی قاطبه مداحان نه تنها پا رکاب نظام هستند، بلکه جلودار هستند. حاج منصور ارضی، سازگار و انسانی را ببینید و نسلهای بعد، حاج محمد، مرتضی و محسن طاهری را ببینید، همه انقلابی هستند. از این طرف حاجمحمود کریمی که خانواده شهید و انقلابی هستند.
یک عده در میان این جشنها و مولودیهایی که برگزار میکردیم و مستمعان بسیاری را شاید به واسطه این تنوع جذب کردیم، خواستند یک تحرکی در دستگاه حضرت سیدالشهداء(ع) داشته باشند؛ از این رو آمدند جلسات زیارت عاشورا برگزار کردند. این روشنفکران تیرهدل بعدها گفتند: این زیارت خشن است و نباید برگزار شود! «حربٌ لمن حاربکم» یعنی چه؟ ما باید صلح کامل داشته باشیم. اما مردم پناهیان، علمالهدی و صدیقی را رها نکردند.
عده دیگری با برچسب تحجر به میدان آمدند. این دسیسهای بود که در آغاز انقلاب عدهای دنبال آن بودند؛ ما را چه به انقلاب؟! یک عده تحت نام متحجر میخواستند کل قرآن را تعطیل کنند. جهاد نباید انجام شود. هر ظلمی انجام شد ما باید زیر یوغ آن قرار بگیریم. این یک نمونه بود که امام بزرگوار ما را هوشیار کرد و بصیرت داد.
امروز این تحجر از یک راه دیگری آمده است در نحوه عزاداریها دست گذاشتند روی آن نقاطی که در فرهنگ جهانی کارهای خوبی به نظر نمیآید.
اگر امروز بعضی از مظاهر عزاداری ما به جای تقویت شیعه، موجب تضعیف و وهن شیعه میشود باید به فکر اصلاح یا حتی حذف آن باشیم. در واقع، باید با فضای امروز مقایسه کنیم تا مسیر مشخص شود.
مردم، امام حسین(ع) را دوست دارند، اما آنها آمدهاند یک امام حسین(ع) دیگری بسازند. الآن شما ببینید برای امام امت هم که زیر سایه امام حسین(ع) معنا پیدا کرده است، یک عده آمدهاند طور دیگری شاخصههای وجودیاش را تبیین میکنند.آنها میخواهند بعد مبارزه و انقلابی بودن امام حسین(ع) را تحریف کنند. این نقشه انگلیس است. برخی به اینها لقب مرجعیت میدهند، ما چیزی در حوزه مبنی بر مرجعیت و اجتهاد اینها نشنیدیم. مرجع را انگلیس نباید مطرح کند، بلکه مرجعیت باید به تأیید حوزه علمیه برسد.
*با توجه به فاجعه منا، تحولات جهان اسلام و اوضاع سیاسی کنونی، فکر میکنید از نظر شما مطالبه، مبنای حرکت یا شعار اصلی هیئتهای مذهبی کشور چه باید باشد؟
حضرت آقا پیش از محرم سرمشق به همه دادند و فرمودند: «جهاد؛ ما باید مبلّغ جهاد باشیم. دوم، شهید و شهادت و سوم، صبر برای خدا». این سه پرچم را باید به اهتزاز درآوریم. از همه جلسات انتظار است که بر روی این محورها کار شود.
*امام خامنهای به ارتباط ذاکران با استادان اخلاق و علما بسیار سفارش کردهاند؛ توصیه شما چیست؟
من معتقدم که همه ما باید حداقل محضر یک استاد مجتهد، انقلابی و متخلق به اخلاق را درک کنیم. تا ما را، هم با دعایشان و هم با بیانشان حمایت و هدایت کنند. در دستگاه امام حسین(ع) ارتباط با علما پیش میآید.
*در پایان اگر صحبتی دارید، بفرمایید.
برای همدیگر تقوا بخواهیم و از خدا بترسیم. خواستگاه دستگاه حضرت سیدالشهداء(ع)، ارتقای کیفیت عبادت و عبودیت ماست و از مهمترین خواستگاههایشان مبارزه علیه ظلم است. ما دست از مجاهدت برنمیداریم. اینکه حضرت آقا میفرمایند: «هیئت سکولار نباشد»، یک عده دنبال این هستند. بهتازگی هم فرمودند: «برخی دنبال ترویج دین حداقلی هستند.» دین وقتی معنا پیدا میکند که جامعه را به هم گره بزند. از اینرو افرادی که طمع دارند دستگاه سیدالشهداء(ع) را از خاصیت مبارزه علیه ظلم بیندازند، هرگز به این طمع شومشان نمیرسند.
این دستگاه همواره عَلَم مبارزه با ظلم را نگه خواهد داشت. در این دستگاه یزیدها مدح نمیشوند، بلکه عمرسعدها مورد نهیب امام حسین(ع) قرار میگیرند. کسانی هم که خواب این را میبینند که امثال ما از عمرسعدها و ابنزیادها خوشمان بیاید و بتوانند با اینها همسفره بشوند، رؤیای پوچی دارند. به فضل الهی امام حسین(ع) ما را تاکنون زیر خیمه خودش نگه داشته است، انشاءالله تا لحظه آخر هم نگه خواهد داشت.