یک اندیشکده آمریکایی در مقالهای آورده است که در پی رسیدن محمد بن سلمان به مقام جانشینی ولیعهد ، تفرقهای بین او و محمد بن نایف و طرفداران آنها در خاندان سلطنتی عربستان سعودی بروز کرده که در صورت تشدید میتواند بر حکومت عربستان، بازار نفت و اقتصاد جهان اثر داشته باشد. جنگ قدرت در میان اعضای خاندان سلطنتی عربستان حتمی است.
پایگاه بصیرت به نقل از اشراف:
به گزارش اشراف، اندیشکده واشنگتن در مقالهای به قلم سایمن هندرسون مینویسد: گزارشات مکرر از ناآرامی در پادشاهی عربستان بر سر نقش فرزند محبوب پادشان نشان میدهد که جنگ قدرت بین احزاب رقیب حتمی است.
رهبری عربستان سعودی از ژانویه، یعنی از زمانی که ملک عبدالله درگذشت و شاهزاده سلمان جانشین او شد و بیدرنگ «محمد»، پسر ۲۹ ساله خود را به عنوان وزیر دفاع منصوب کرد، دچار آشفتگی شد. سه ماه بعد، وقتی پادشاه او را به عنوان جانشین ولیعهد تعیین کرد، جایگاه محمد بن سلمان ارتقاء بیشتری یافت. مشخصاً وارث اسمی تاجوتخت، برادرزاده ملک سلمان، ولیعهد و وزیر کشور، محمد بن نایف ۵۶ ساله است. اما محمد بن سلمان به وضوح به پادشاه نزدیکتر است و بسیاری عقیده دارند که او جانشین مدنظر پادشاه است. تنشهای ناشی از این مسئله موجب نگرانی تمام خاندان سلطنتی و عموم مردم شده است –احساسی که با نگرانیهای ناشی از هزینههای جنگ یمن و کاهش بهای نفت، که هر دو باعث کاهش بودجه حکومت شده، تشدید شده است.
• محمد بن نایف چهره محبوب واشنگتن است •
در اینکه این تنشها چه تأثیری خواهد داشت گمانهزنیهایی شده است. محمد بن نایف کمحرف، فرد محبوب واشنگتن است زیرا همکاری او در زمینه مقابله با تروریسم، گاهی باعث میشود در مقایسه با محمد بن سلمان عجول و مغرور که برای مذاکره با «ولادیمیر پوتین» در مورد سوریه و به احتمال زیاد، مسئله سیاست نفت راهی روسیه شده بود چهره محجوبتری محسوب شود. محمد بن سلمان اگرچه در ابتدا نسبت به عموزاده خود برخوردی محترمانه داشت، اما حال اقدام به تحقیر او میکند (مثلاً، عکسی رسمی از نشستی در مکه پس از فاجعه اخیر زائران که محمد بن نایف ریاست آن را بر عهده داشت، محمد بن سلمان را در حال خواندن مجله نشان میدهد).
• خطر طرحریزی کودتا از سوی اعضای خاندان سلطنتی •
در عین حال، دو نامه سرگشاده که به طور گسترده توسط یک شاهزاده گمنام سعودی پخش شد از اعضای خاندان سلطنتی میخواست که کودتایی را علیه ملک سلمان طرحریزی کنند، و در عین حال مدعی میشد که سیاستهای پسر او باعث فاجعه سیاسی، اقتصادی و نظامی برای پادشاهی میشود. این شاهزاده سعودی که نام او مشخص نیست، و هویتش مورد گمانهزنیهای بسیاری قرار گرفته، میتواند نشانگر رویکرد دیگر اعضای خاندان سلطنتی باشد. در گزارشی، او «احمد»، برادر تنی جوانتر شاه را برای حکومت مناسب دانسته، هرچند صلاحیت او چندان مناسب به نظر نمیرسد -«احمد» شخصیتی بیاهمیت است که از سوی «ملک عبدالله» و ملک سلمان به عنوان گزینه ولیعهدی در نظر گرفته نشد.
• بیماری و سن بالای پادشاه بحران عربستان را تشدید میکند •
یک عامل دیگر بحران وضعیت نامناسب سلامت پادشاه است. سلمان که ۷۹ سال دارد، از بیماریهای بسیاری رنج میبرد، با عصا راه میرود، و توانایی فکری او رو به زوال است –حقیقتی که اگرچه برای عموم بیان نشده، اما برای اغلب مقامات غربی محرز است. گفته میشود که حال او در بعضی روزها بهتر و در برخی روزها بدتر است؛ مکالمات او اغلب شامل جملات تکراری هستند، و دربار سلطنتی برای رفع ناتوانی او با استفاده از یک نمایشگر، که در پشت یک سبد گل پنهان میشود، متن سخنرانی او را برایش نمایش میدهند.
• شرایط فعلی میتواند سناریوهای مختلفی را رقم بزند •
به دلیل این عوامل، چند سناریوی مختلف امکانپذیر است:
– ملک سلمان ولیعهدی محمد بن نایف را رد کرده و محمد بن سلمان را به جای او منصوب میکند. این مسئله میتواند موجب شکاف نظامی بین ارتش عربستان، تحت ریاست محمد بن نایف، و نیروهای شبهنظامی قابل توجه وزارت کشور، تحت رهبری محمد بن سلمان شود –احتمالاً این نیروهای شبهنظامی مورد حمایت گارد ملّی عربستان سعودی قرار میگیرند، که فرمانده آن «شاهزاده متعب بن عبدالله» است که پسر شاه فقید بوده و متحد محمد بن نایف قلمداد میشود.
– ملک سلمان از پست دوم خود به عنوان نخستوزیر دست کشیده و محمد بن سلمان را به این سمت منصوب میکند، و محمد بن نایف را به عنوان معاون نخستوزیر زیردست پسرعموی جوانتر خود قرار دهد. شاهزاده مسنتر قبلاً نیز از چنین بیاحترامیهایی در حکومت رنج برده است: اگرچه محمد بن نایف شورای مهم امور سیاسی و امنیتی را مدیریت میکند، اما محمد بن سلمان در آنجا نیز کرسی دارد؛ در عین حال، فرزند شاه ریاست یک نهاد تصمیمگیرنده مهم دیگر (شورای امور اقتصادی و توسعه، که دارایی بسیار مهم نفت را کنترل میکند) را در اختیار دارد که محمد بن نایف از آن اخراج شده است.
• نقطهضعف محمد بن نایف، فاجعه منا و نقطهضعف محمد بن سلمان جنگ یمن •
– محمد بن نایف و محمد بن سلمان تلاش کنند که یکدیگر را شکست دهند. نقطهضعف محمد بن نایف فاجعه کشته شدن حجاج در ماه قبل است، یعنی نهادی که مسئولیت مستقیم آن با وی بود. و محمد بن سلمان نیز میتواند مسئول جنگ یمن شمرده شود، اقدامی که در پادشاهی عربستان همچنان محبوب است اما از نظر واشنگتن صرفاً ماجراجویی شمرده میشود؛ در هر حال، موفقیت نظامی و دیپلماتیک واضح بعید به نظر میرسد.
– آل سعود باید تمام یا بخشی از مسئولیتها را به چهرههای ارشد نظامی غیرسلطنتی واگذار کند که از بیتجربگی و ناتوانی مقامات سلطنتی عصبانی هستند و از حمایت نیروهای نظامی برخوردارند که جنگ یمن را حماقت میدانند.
یک عامل مهم در تمام این سناریوها، به جز مورد آخر، احتمالاً نقش شاهزادههای ارشد در هیئت بیعت است، نهادی مربوط به جانشینی که در آن زمان که ملک سلمان به محمد بن سلمان ارتقاء مقام داد صرفاً ناظر بود. این هیئت باید بین تصور آینده بلندمدت خاندان سلطنتی در مقابل این تصور کوتاه مدت که شاه مشروعیت حکومت آل سعود و چشمانداز آینده عربستان را به خطر انداخته، تعادل برقرار سازد.
• پیامد اصلی بحران عربستان، تأثیر آن بر بهای جهانی نفت است •
برای آمریکا، مثل همیشه، بعد اساسی هرگونه بحران عربستان، تأثیر بالقوه آن بر ذخایر و بهای جهانی نفت است. افزایش تولید نفت آمریکا از منابع رسمی باعث شده احساس آسیبپذیری واشنگتن تغییر کند، اگرچه هر اغتشاشی در عربستان که باعث کاهش عرضه شود باز هم میتواند به اقتصاد جهانی لطمه بزند. شاید رئیسجمهور اوباما بخواهد از هر فرصتی برای پیشبرد ایده خود مبنی بر ایجاد توازن راهبردی بین سنیها (تحت رهبری عربستان سعودی) و شیعیان (تحت رهبری ایران) استفاده کند. به هرحال، این کار میتواند خطرناک باشد: بیشترین قربانیان فاجعه مکه ایرانی بودند، و تهران محمد بن نایف را تحقیر کرده و او را «جوانک بیتجربه» خطاب میکند. واشنگتن تا آنجا که میتواند بر نتایج تأثیر بگذارد، باید به دنبال ثبات در پادشاهی و گسترش مقبولیت حکومت باشد.