صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۹  ، 
کد خبر : ۲۸۵۰۲۶
رئیس اتاق بازرگانی ایران:

عدم اطمینان فعالان اقتصادی به دولت

رئیس اتاق بازرگانی ایران، بخش خصوصی را مستمری بگیر دولت می‌داند و می‌گوید: اگرچه شکستن تابوی اقتصاد دولتی، جرات، شهامت و جسارت می‌خواهد‌ اما اگر سریع عمل کنیم، ۲۰ سال دیگر به توسعه می‌رسیم.
پایگاه بصیرت: اقتصاد ایران هفته‌های سختی را پشت سر می‌گذارند؛ هفته‌هایی که روزهایش هم بیم دارد و هم امید. از یک سو قرار است به زودی تحریم‌ها علیه ایران برداشته شود و از سوی دیگر، برخی کشورهای سلطه جوی دنیا، هر روز برگ دیگری بر علیه ایران رو می‌کنند؛ از لغو سفر بدون روادید به دلیل حضور در ایران گرفته تا برداشت‌های غیرمجاز از پول‌های بلوکه شده ایرانی در خارج از کشور بابت غرامت.
در این میان، فعالان اقتصادی هم دغدغه‌های خاص خود را نسبت به آینده اقتصاد ایران دارند. نمی‌دانند کار خود را توسعه دهند یا اینکه باز هم دست نگاه دارند و تنها در اقتصاد، فعلا نظاره‌گر باشند. در این میان، محسن جلال‌پور نگران است که دوران طلایی اقتصاد ایران بگذرد و بخش خصوصی نتواند از فرصت‌ها به نفع توسعه اقتصاد کشور به خوبی بهره گیرد. مشروح گفتگوی مهر با رئیس اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی ایران را می‌خوانید:  

این روزها حرف‌های متفاوتی از سوی جنابعالی به عنوان رئیس پارلمان بخش خصوصی مطرح می‌شود. اینها سیگنال و تلنگر خوبی به فعالان اقتصادی وارد می‌کند که بیشتر در عرصه اقتصاد حاضر شوند و تنها نظاره گر نباشد، چراکه همیشه این بخش از اقتصاد ایران نسبت به عملکرد دولت در اقتصاد گلایه دارند و کمتر عملکرد خود را نقد می‌کنند. شما اکنون نگرانی خاصی از بابت بخش خصوصی اقتصاد ایران دارید که این قدر صریح و شفاف هم‌صنفان خود را خطاب قرار می‌دهید؟

۱۰۰ درصد نگرانی خاصی دارم. واقعا هم احساس می کنم که بار سنگین و پر مسئولیتی را اتاق بازرگانی ایران به عنوان پارلمان بخش خصوصی و نیز فعالان اقتصادی به دوش دارند. بیشتر از بقیه و آنهایی هم که مشغول کسب و کار هستند، خود نسبت به این بار مسئولیت، احساس سنگینی می‌کنم.

اتفاقی در اقتصاد ایران در حال رخ دادن است که اعتقاد دارم نه تنها در سه دهه بعد از انقلاب بلکه در ۸۰ سال اخیر، بی سابقه بوده است. شرایطی امروز پیش روی اقتصاد ایران وجود دارد که مهمترین و اصلی ترین وظیفه ما، استفاده بهینه از این شرایط است و می‌تواند به هر نوع و یا ترتیبی هم رقم زده شود ولی اصل این است که از آن، استفاده بهینه کنیم.

امروز در شرایطی قرار داریم که کشور بعد از دهه‌ها استفاده از منابع و درآمدهای نفتی و دولتی، به شرایط دیگری در حال کوچ است. سال‌ها است که دولت این منابع را هزینه کرده بود و از منابع آن برداشت کرد تا هزینه‌های جاری و عمرانی را پوشش دهد و اکنون به نقطه ای رسیده که ناخواسته و از روی اجبار، امکانی برای ادامه مسیر قبلی ندارد، چراکه از یک سو پروژه‌های فراوان نیمه‌تمام و بدهی‌های سنگین به پیمانکاران، مشکلات اساسی در اقتصاد ایران ایجاد کرده و از سوی دیگر، افت قیمت نفت مشکل آفرین شده است.

در این میان، اتفاق نظر هم وجود دارد که قیمت نفت در اندازه فعلی باقی نمی‌ماند و از آنچه که هست هم پایین تر می آید. دولت هم که عادت کرده، سالانه ۸۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار پول نفت را برداشت کند، با شرایط بین المللی تعامل داشته و این درآمد نفتی را در بازارها تبدیل به واردات می‌کرده است. البته اکنون دولت مواجه با افت برداشت از نفت شده است، چراکه سال‌های قبل نیز سرمایه گذاری در صنعت نفت صورت نگرفته و با افت قیمت نفت، تنها هزینه‌های فراوانی که در این سال‌ها روی دست دولت مانده، به ارث رسیده است.

کشور سال‌های سال، با بی‌پروایی و بی‌خیالی، نیروی انسانی خود را به ۱۵ برابر ژاپن و ۵ برابر کشورهای منطقه رسانده و هر روز هم هزینه‌هایش افزایش یافته است. پس این دولت، اکنون مشکلات خود را داشته و فرصت پرداختن به توسعه را ندارد، پس ناچارا از بحث توسعه و شرکت‌های دولتی فاصله گرفته است؛ هرچند که دوران تحریم و انقلاب، این را به دولتمردان و مسئولان نظام منتقل کرده که اقتصاد دولتی شکننده است و نمی‌توان با آن به آرمان‌ها و ایده‌ها رسید و با دنیا به مقابله پرداخت، این در حالی است که جریان‌های فکری ما رو در رو شد، هرچند که این دوران نشان داده است که همه این جریانات بیش از آنکه برای کشور منافع داشته، هزینه داشته است.

البته هزینه‌هایی که امروز روی دست دولت مانده، شرایط را به گونه‌ای پیش برده است که نه تنها از هزینه ایجاد شرکت‌های دولتی و سازمان‌های توسعه ای درآمد نداشته، بلکه ضرر و زیان نیروی انسانی دارد که باید تامین کند؛ اینها مزید بر علت است ولی همه اینها را هم لحاظ کنیم و یک دولت بسیار خونسرد و بی خیالی هم داشته باشیم که نگاه به این موانع نکند، دولت دیگر منابعی ندارد که مثل گذشته خرج کند. پس این نگاه در کشور ایجاد شده است که باید اقتصاد را با منابع غیردولتی پیش برد. پس دولت دیگر شرایط اداره اقتصاد را ندارد و باید کار را به دست بخش خصوصی بسپارد. این اتفاق بسیار مبارکی است که راه توسعه برای بخش خصوصی باز کرده است.

ما فقط و فقط در این شرایط باید فریادمان از نظام و حاکمیت این باشد که امکان ظرفیت و فضای مناسب توسعه که ظرفیت کسب و کار را برای بخش خصوصی فراهم کند، ایجاد نکند. به هیچ وجه نباید اجازه دهیم که دولت بزرگ شود و به دنبال ایجاد شرکت‌های دولتی و سرمایه گذاری و مشارکت در اقتصاد باشد.  

باید به دولت بگوییم که با همه وزرا و ظرفیت‌های خود، همه توان را بگذارد تا قوانین مزاحم و مشکلات پیش روی سرمایه گذاری و فضای کسب و کار و ارتباطات بین المللی را که لازمه کار اقتصادی فراهم کند، ضمن اینکه دولت باید اتمسفر لازم برای کسب و کار را فراهم کند و ما به عنوان بخش خصوصی به میدان بیاییم و از تجربه کشورهایی که گام در راه خصوصی سازی برداشته اند، استفاده کنیم. این کشورها پیشرفت هم کرده اند و خود را با توسعه بخش خصوصی ساخته‌اند، پس ما نیز باید در همین راه، گام برداریم.  

این اتفاق هیچگاه در طول ۸۰ سال گذشته رخ نداده و برای ایران مهیا نبوده است. گاهی دست خدا را پشت قضیه می‌بینیم. همزمان با این موضوع هم که قیمت نفت به کف رسیده و دولت را در استیصال گذاشته است، مسائل هسته ای کشور حل شده و راه ارتباطات بین المللی را باز کرده است، ضمن اینکه در منطقه‌ای که ایران واقع شده، آشوب است و تنها کشور امن و باثبات، ایران است.  

بنابراین فضایی ایجاد شده است که شرق، غرب، شمال و جنوب ایران درگیر جنگ است و به تازگی برای یکی از رقبای ایران در منطقه یعنی ترکیه نیز چالش‌هایی با روسیه به‌وجود آمده است، همچنین پاکستان، افغانستان، کشورهای عربی از جمله عربستان و بحرین نیز گرفتار جنگ هستند و در شمال نیز ابرقدرت روسیه، مشکلات جدی با دنیا، ترکیه و اوکراین دارد.

ما الان فرصتی را پیش رو داریم که باید از آن استفاده کرده و اقتصاد خود را توسعه و بازارهای اطراف را پوشش دهیم. در این شرایط، راه ارتباط ما با دنیا باز شده است. از سوی دیگر، قیمت نفت ارزان شده و دولت نمی‌تواند در مشارکت با خارجی‌ها سرمایه گذاری کند، بنابراین، اتفاقات مذکور، ما را به سمتی هدایت می کند که باید از این فضا استفاده کنیم. دغدغه من این است که مبادا بخش خصوصی ایران دوباره بنشیند و از این فرصت استفاده نکند و پس بار دیگر، دست ما پیش دولت دراز باشد. همه فعالان اقتصادی باید بدانند که دولت مسئول توسعه ایران نیست و امروز، دولت نمی‌تواند توسعه را برای کشور رقم بزند. امروز بخش خصوص باید آستین‌ها را بالا زده و از بخش خصوصی بخواهد و با ارتباطات و همت توسعه ایران را رقم زند.

* با تمام مجموعه شرایطی که گفتید، بخش خصوصی خیلی سیگنال مثبتی نمی بیند. شاید به دلیل عدم اطمینان به سیاست‌های دولتی باشد که طی چندسال اخیر تجربه کرده است.

- به نظرم تعلل بخش خصوصی برای ورود به توسعه اقتصاد ایران سه دلیل دارد؛ اول این است که بخش خصوصی به دولت اطمینان ندارد و البته حق هم دارد، چراکه در تمام سال‌های گذشته، دولت ابتدا چراغ سبز نشان داده و پس از این که اوضاع بهتر شد، دوبار بخش خصوصی را فراموش کرده و باز هم بخش خصوصی، مانده و شرایطی که روی آن حساب کرده بود.  

دلیل دوم این است که بخش خصوصی ایران پرورانده نشده است و شرکت‌های آماده پذیرش کارهای بزرگ در اقتصاد نداریم. فضایی که امروز در ۵۰ سال اخیر در کشور داریم، بخش خصوصی‌ای را پرورانده است که متکی به دولت بوده و به نوعی مستمری‌بگیر از دولت بوده و همه چیز را باید دیگران برای او فراهم کنند.

در واقع بخش خصوصی ایران، خود را مستقل از دولت نکرده است. قالبی که ما امروز در اقتصاد کشور داریم، قالب انجام کارهای بزرگ اقتصادی به دست بخش خصوصی نیست. بخش خصوصی ما با نگرانی، دغدغه، عدم خوش‌بینی و بدبینی به این قالب نگاه می‌کند. اقتصاد ما درست مانند شرایطی است که تا به امروز ما یک لیوان و فنجان داشته ایم که هر روز، هر دولتی در آن، مایعی متفاوت از دولت قبل ریخته است اما ظرف، همان ظرف است اما باید گفت که این ظرف، امکان توسعه ایران را فراهم نمی‌کند؛ پس باید ظرف عوض شود. آن را باید شکست و ظرفی دیگر شکل داد اما شکستن آن، جرات، شهامت و جسارت می‌خواهد که این را نه در بخش خصوصی امروز می‌بینم و در دیگر بخش‌ها.

از سوی دیگر مسئولان کشور ناچار هستند که این راه را ادامه ندهند. از طرفی دولت می‌دانند که نمی‌توانند با این قالب ادامه دهد. بخش‌خصوصی ما هنوز خود را مسئول نمی‌داند و به نوعی از خود سلب مسئولیت می کند. در واقع اعتقاد بخش خصوصی این است که هر کسی که در سال‌های درآمد سرشار نفتی، منابع را برداشته و استفاده کرده، اکنون هم کشور را اداره کند.

برخی می‌گویند چطور در زمانی که میلیاردها دلار پول در کشور بوده، خبری از توجه به بخش خصوصی نبوده است، پس امروز هم نباید به صحنه بیاید در حالی که امروز روزی است که به ما میدان داده اند.

واقعا در سال‌های گذشته، بخش خصوصی میدان نداشته است. در دوران گذشته، اصلا خود دولت اجازه نداده که بخش خصوصی شکل گیرد، در عین حال رقیب اصلی ما دولت بوه است و هر کسی که آمده تولید کند، دولت رفاهیاتی ایجاد کرده و امکاناتی با پول نفت به برخی داده است که تولید صرفه نداشته باشد.

ایران جز معدود کشورهایی است که در آن، کسی که پول خود را در بانک گذاشته و سپرده کرده و سود آن را گرفته، نه گرفتار مالیات و دارایی شده و نه ضرر کرده است بلکه ده‌ها برابر از کسی که خود را برای رونق تولید این کشور به آب و آتش زده، جلوتر است؛ این نتیجه پول‌های نفتی است که مردم را رفاه طلب و عافیت طلب کرده و از سمت تولید رویگردان کرده است. امروز مردمی که به سمت و سوی تولید در این سال‌های سخت رفته اند، مشاهده می کنند آنهایی که در سایه نشسته اند و خوردند و برده اند، اوضاع بهتری دارند، سخت‌شان می آید که مسئولیت بگیرند.  این مشکل اساسی ما است.

* با توجه به شرایط موجود فکر می کنید که اقتصاد ایران در ماه‌های آتی و نیمه سال ۹۵ چه وضعیتی دارد و آیا رکورد تشدید می‌شود؟

- پاسخ به این سئوال دو بحث است. من امروز دغدغه دارم و فریاد می‌کشم و برای این مسیر با سرعت و دقت وقت میگذارم. اتاق بازرگانی امروز برای ورود تمامی هیات‌های تجاری خارجی وقت می‌گذارد و دقت دارد که کار درست انجام شود؛ در واقع ما مرتب سعی می‌کنیم که پای سرمایه‌گذاران را به ایران باز کرده و ارتباط شرکت‌ها را به سرمایه‌گذاران خارجی برقرار کنیم.

اکنون این ظرفیت را برای بخش خصوصی بوجود آورده‌ایم که از این لختی و سنگینی و بی برنامه‌گی بیرون آید و فضای توسعه‌ای را به دست گیرد. این یک ایده و آرمان برای اتاق است و من از روز اولی که اتاق را تحویل گرفتم، هدف توسعه بخش خصوصی را دنبال کردم و فکر هم می‌کنم که امروز بهترین فرصت برای بخش خصوصی است اما شما یک بحث کوتاه مدت هم دارید و آن آینده کوتاه مدت اقتصاد ایران است.  

اگر همه کارها را به موقع انجام دهیم، حداقل ۱۵ تا ۲۰ سال آینده، نتیجه آن را می‌بینیم. پروسه شکوفا کردن اقتصاد ایران یک پروسه ۱۵ تا ۲۰ ساله است و یک ساله و شش ماهه نیست. اگر خیلی سریع عمل کنیم ۱۵ تا ۲۰ سال طول می‌کشد. مالزی، ترکیه و کره حداقل دو دهه را در این جریان کار کرده و پیش رفته‌اند. بنابراین تا اقتصاد ایران در ریل قرار گیرد، زمان لازم دارد.

ترکیه در ۱۹۹۰ شروع کرد و ۱۵ سال بعد به نتیجه رسید. کره نیز این طور است و مجارستان استارت رفتن به سمت توسعه بخش خصوصی را ۱۹۸۹ زده و ۲۱ سال بعد رسیده است. این یک کار درازمدت است و باید کلید آن را زد. باید مسیر را باز کرد و راه را طوری رفت که نتوان برگشت.

در عین حال، حداقل‌هایی که در ماه‌های آتی داریم، چند چیز است؛ بعد از اینکه برجام اجرایی شود، بخشی از پول‌های بلوکه شده ایران آزاد می‌شود و مشکلات مالی دولت تاحدودی حل خواهد شد؛ یعنی بخش از این گرفتاری، بی پولی و رکودی که در اثر عدم پرداخت‌های دولت به طلبکارانش ایجاد شده، حل می‌شود.

اجرایی شدن برجام باعث می شود که امکان صادرات و واردات به قبل تحریم برگردد و در صادرات، واردات و گشایش ال سی و ارتباطات با دنیا حرکت‌های خوبی صورت گیرد که مجموعه این عوامل، ایران را از موقعیت فعلی و رکود را خارج می کند. امکان فاینانس و منابع خارجی فراهم می شود.

وقتی که در تحریم قرار گرفتیم، بخش خصوصی ۱۰۰ میلیارد دلار به دنیا بدهکار بود که در این مدت صاف شد، چراکه امکان نداشت وام جدید بگیرد یا کار جدید صورت دهد. الان برمی گردد و همین پول، پشتوانه بخش خصوصی می‌شود و پول‌های خارجی می آید و کار در روال قبلی قرار می گیرد، بنابراین در شش ماه آتی وضعیت بهتر می شود و به سمت و سوی روشن تری در اقتصاد حرکت خواهیم کرد ولی این سمت و سویی که من می گویم، جدای از این است و ما باید از این امکان به عنوان بخش خصوصی استفاده کنیم.
منبع: مشرق
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات