کارشناس تجارت خارجی در گفتوگو با «صبح صادق» ناظر بر این موضوع که اراده دولت بر کوچکسازی نهادهای دولتی اگر ارادهای قوی و واقعی باشد، دستاوردهای ویژهای بهخصوص در توسعه برای اقتصاد کشور خواهد داشت، گفت: «در گذشته و طی دولتهای مختلف بارها و بارها مسئولان دولتی از اهمیت کوچکسازی دولت سخن گفتهاند، اما هیچ دولتی تاکنون اراده و جسارت انجام این امر بسیار مهم و اثرگذار را در اقتصاد ایران نداشته است. در حالی رئیسجمهور در هفتههای گذشته از لزوم کوچکسازی دولت سخن گفت که همه میدانیم اداره دولتی اقتصاد چیزی جز تحمیل ضرر و زیان برای اقتصاد و مردم نداشته است.»
وی در این باره خاطر نشان کرد: «کوچکسازی دولت جز کاهش تصدیگری دولت در اقتصاد معنا و مفهومی ندارد. در صورتی که دولت تصدیگری خود را در بسیاری از بخشها کاهش دهد، بخش خصوصی آماده به کار و سرمایهگذاری ورود میکند و کار را به بهترین وجه ممکن در دست میگیرد.»
حمیدرضا صالحی تأکید کرد: «در این موضوع تردیدی نیست که اکنون بخش خصوصی آماده حل تمام مسائل و معضلات اقتصادی کشور است، مشکلاتی که نه فقط در حوزه اقتصاد، بلکه آثار منفی خود را در بخشهای اجتماعی و حتی سیاسی نیز به نمایش گذاشته است. از این رو، دولت برای حل این مسائل باید کوچکسازی را در دستور کار خود قرار دهد.»
صالحی معتقد است: «ورود بخش خصوصی به اقتصاد به منزله حل مشکلات بیشماری به ویژه حل کمبودها یا ناترازیهای مربوط به حوزه انرژی است؛ چرا که متأسفانه دولتها تا کنون به بخش خصوصی اجازه ارائه راه حل برای حل مشکلات را ندادهاند. برای نمونه، برای تأمین برق و حل مشکل ناترازی آن از سوی بخش خصوصی راهکارهایی با تأکید بر خروج وزارت نیرو از تجارت برق، به دولت ارائه شد؛ اما وزارت نیرو پیشنهاد بخش خصوصی را نپذیرفت و حاضر به همکاری نشد؛ لذا مردم ناترازی یا کمبود برق را بیشتر از سالهای گذشته تجربه کردند که یکی از دلایل این موضوع را میتوان انحصار دولت و حضور نداشتن بخش خصوصی در این قسمت دانست.»
عضو اتاق بازرگانی ایران معتقد است: «بسیاری از مدیرانی که پیش پای خصوصیسازی سنگاندازی میکنند، به دلیل نفوذ و درآمدی است که از تداوم این انحصارها کسب میکنند و همین امر موجب شده است مانع خصوصیسازی و کوچکسازی دولت شوند. بخشی از مدیران رانتی و سفارشی که خود قادر به بهرهوری بیشتر در کار نیستند، با سنگاندازیها مانع کوچکسازی و خصوصیسازی میشوند؛ لذا دولت تا این مسئله را حل نکند، نمیتواند در حوزه کوچکسازی خود تصمیمات درست و قاطعی بگیرد.»
صالحی معتقد است: «اگر مدیری در بخش دولتی توانمندی ارتقای کار را دارد، میتواند همان بخش را به صورت خصوصی اداره کند، یعنی دولت و مدیران بالاسری میتوانند چنین امتیاز و مشوقی به مدیران بدهند؛ اما این کار باید ناظر بر شروطی باشد که منابع ملی اتلاف نشود.»
این کارشناس و تحلیلگر تجارت خارجی خاطر نشان کرد: «کشور در حوزههای گوناگون، بهخصوص توسعه انرژی نیازمند حضور متخصصان امر، سرمایهگذاران و بخش خصوصی و مردمی است و این موضوع تنها در صورتی محقق میشود که دولت کوچک شده و راه برای حضور بخش خصوصی و مردمی در اقتصاد باز شود.»
عضو اتاق بازرگانی ایران یادآور شد: «بسیاری از مشکلات مرتبط با انرژی کشور، از جمله تأمین برق، گاز و... را میتوان با حضور بخش خصوصی حل کرد. با توجه به وجود منابع عظیم انرژی و مواهب طبیعی قابل توجهی که خداوند به ایران و ایرانی بخشیده است، اگر بخش خصوصی پای کار بیاید، میتواند این منابع و ظرفیتها را به ثروت ملی تبدیل کند.»
وی در این باره افزود: «دولتی بودن باعث شده با وجود داشتن این ثروتهای خدادادی در حوزه انرژی فقیر و نیازمند واردات شویم؛ در حالی که ذخایر بزرگ انرژی برگ برنده این کشور است و میتواند ضمن ایجاد ثروت برای ما موتور مولد صنعت و تولید کشور شود.»
حمیدرضا صالحی معتقد است: «موانع بسیاری باعث کوچکسازی دولت شدهاند که از جمله آنها میتوان به دیوانسالاری بزرگ دولت اشاره کرد. وقتی دولت مالکیت را برای خود امتیاز و قدرت میداند و در واقع وجود این مالکیت را امتیازی برای خود قلمداد میکند، طبیعی است که اجازه واگذاری این حوزهها به بخش خصوصی داده نشده و امکانی برای توسعه کشور با حضور بخش خصوصی فراهم نمیشود؛ بنابراین، برای حل این موضوع چارهای جز تغییر فهم دولت نداریم.»
وی خاطر نشان کرد: «برای تغییر درک دولت لازم است سمینارها، نشستها و جلسات هماندیشی برگزار شود تا دولت متوجه شود رشد و توسعه اقتصادی در گرو کوچکسازی خودش است. بیتردید قدرت دولت به مالکیت نیست؛ بلکه قدرت دولت در جای دیگر در تسهیلگری و تقویت بخش خصوصی و اقتصاد ملی است.»
این کارشناس تجارت خارجی معتقد است: «دولتی قوی است که کشوری قوی ساخته است. دولت باید با کوچکسازی خود و حتی شرکتها و نهادهای دولتی و حاکمیتی موانع پیش روی توسعه اقتصاد را بردارد.»
این عضو اتاق بازرگانی ایران یادآور شد: «کوچکسازی دولت به معنای ورود مدیران نخبه و مجربی است که جز به افزایش بهرهوری در کار و تولید نمیاندیشند. مدیران وابستهای که در زمینه مدیریت خود اطلاعات و توانمندی لازم را ندارند، باید از آن بخشها که عموماً نیز بخشهای مهم و حساس اقتصادی هستند، کنار گذاشته شوند تا اقتصاد با ایدههای نوین و روشهای مدیریت موفقیتآمیز توسعه یابد.»
وی در ادامه بحث تأکید کرد: «فرصتهای بسیاری به دلیل دولتی بودن اقتصاد از دست رفته است. ایران میتوانست قطب تولید و صادرات منطقه باشد و با توجه به اینکه ایران را چهارراه جهان مینامند، در بسیاری از امور و حوزهها درآمدزایی کند. این موضوع مگر با کوچکسازی نهادهای دولتی و حاکمیتی و الگوبرداری از کشورهای توسعه یافتهای که در این زمینه با این روش رشدهای قابل توجهی داشتهاند، عملیاتی و اجرایی نخواهد شد.»