(روزنامه جوان ـ 1394/06/16 ـ شماره 4620 ـ صفحه 5)
روزنامههاي زنجيرهاي اين بار اظهارات محسني اژهاي را درباره نامه عفت مرعشي همسر آيتالله دستاويز قرار دادند تا بار ديگر اهداف جناحي خود را در اين مسير دنبال كنند؛ به عنوان نمونه روزنامه اعتماد تيتر يك خود را به همين موضوع اختصاص داده و با درج عبارت كنايي «اقدام مقتضي درباره نامه همسر هاشمي» به عنوان تيتر يك خود تلاش كرده به شكلي كلمات و واژگان را در كنار يكديگر قرار دهد كه مخاطب به اين نتيجه برسد كه دستگاه قضايي نه بر اساس قانون بلكه تنها به دليل دشمني و مسائل شخصي است كه با خانواده هاشمي برخورد ميكند. روزنامه شرق ديگر رسانه وابسته به جماعت تجديدنظرطلب هم با درج تصوير همسر رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام «ارجاع نامه همسر هاشمي به دادستان» را تيتر ميكند و در بخشي از گزارش خود مينويسد: «سكوت عفت مرعشي نسبت به زندانيشدن مهدي كمي عجيب مينمود تا روز ١٠ شهريور كه نامهاي خطاب به معاون اول قوه قضائيه نوشت و در آن انتقادات تندي متوجه دستگاه قضائي كرد. نامهاي كه بيجواب نماند و حجتالاسلام محسنياژهاي ديروز به آن پاسخ داد. پاسخي كه اگرچه مخاطب آن خانم مرعشي نبود اما حكايت از ماجرايي تازه دارد.»
شرق در ادامه از ادامهدار بودن مباحث مرتبط با زنداني شدن مهدي هاشمي سخن به ميان ميآورد و به تلويح برخورد قوه قضائيه با هاشمي را منتسب به جريان اصولگرا و يك كار جناحي القا ميكند و مينويسد: «... اين روند حكايت از اتفاق جديدي در اين حوزه دارد. بر اساس آنچه اژهاي نوشته از دادستان تهران انتظار دارد چنان كه نامه عفت مرعشي حاوي توهين و افترا بوده است، بايد درباره آن اقدام مقتضي صورت گيرد. رسانههاي اصولگرا اخيراً رفتار و گفتار خانواده رئيس مجمع تشخيص مصلحت را زير ذرهبين قرار دادهاند. در اين بين اما جايگاه عفت مرعشي و سخنانش بيش از ساير اعضاي اين خانواده موردتوجه قرار ميگيرد.» روزنامه آفتاب يزد هم در كنار ديگر رسانههاي اين طيف به سخنان محسني اژهاي واكنش نشان داده و به حمايت از عفت مرعشي پرداخته است آن هم در شرايطي كه جامعه تصوير روشني از اقدامات مجرمانه مهدي هاشمي داشته و وي را به عنوان مجرم نگاه ميكنند.
پرحاشيهترين پرونده قضايي
شايد كمتر پروندهاي را ميتوان در طول سالهاي اخير سراغ گرفت كه تا به اين حد جار و جنجال سياسي - به خصوص از سوي خانواده مجرم - با خود به همراه داشته باشد آنچنان كه در پروندههايي نظير«پرونده مهدي هاشمي داماد منتظري كه در سال 66 به اتهام محاربه، افساد، ايجاد فتنه، رعب و وحشت در بين مردم به اعدام محكوم شد» و «اختلاس ۱۲۳ ميليارد توماني كه توسط فاضل خداداد و مرتضي رفيقدوست در سال ۱۳۷۴ روي داد» يا «اختلاس 3 هزار ميليارد توماني كه در شهريور ۱۳۹۰ رسانهاي شد و مه آفريد اميرخسروي متهم اصلي نهايتاً در سال 93 به دار مجازات آويخته شد» اين حجم از تخريب و توهين از سوي طيفي خاص و وابستگان نسبي مجرمان به دستگاه قضايي و نظام اسلامي صورت نگرفته بود و نه تنها جامعه بابت برخورد قاطع قوه قضائيه نسبت به اين افراد تشكر كرده بلكه بستگان درجه يك آنها هم ضمن اعتراف به تخلفات مجرم احكام صادره را به راحتي پذيرفتند. اما همانطور كه اشاره شد و در ادامه هم خواهد آمد طي يك ماه اخير، اظهارات برخي از شخصيتهاي برجسته و رويكرد رسانههاي خاص در واكنش به اجراي حكم مهدي هاشمي دادههايي را پيش روي جامعه قرار ميدهد كه در صورت سهلانگاري ميتواند عواقب جبران ناپذيري را با خود به همراه داشته باشد و هزينههايي را متوجه كشور كند. حال قبل از تشريح اهداف جريان مورد اشاره ميتوان به رويكرد يك ماه خانواده هاشمي و رسانههاي حامي مهدي هاشمي نگاهي كوتاه انداخت.
حمايت تمام قد مدعيان اصلاحطلبي از مجرمان اقتصادي - امنيتي
حمايتهاي تمام قد جريان تجديدنظرطلب از مجرمان محكوم شده در دستگاه قضايي به مهدي هاشمي خلاصه نميشود چراكه در طول سالهاي اخير رسانههاي وابسته به اين طيف از مجرمان اقتصادي ديگري نظير شهرام جزايري، غلامحسين كرباسچيان يا محكومان امنيتي نظير سعيد حجاريان و عطريانفر و سعيد شريعتي و دهها نفر ديگر از مجرمان داخلي حمايت كرده و ابايي هم ندارند كه جامعه آنها را حاميان سرسخت مجرمان داخلي بدانند.
حمايتهاي سرسختانه رسانههاي طيف تجديدنظرطلب از مهدي هاشمي به قبل از برگزاري جلسات دادگاه وي و پس از محكوميت هاشمي به جرم اختلاس، ارتشا و مسائل ضدامنيتي و قطعيت حكم نامبرده در دادگاه تجديدنظر استمرار داشته اما پس از ورود مجرم به زندان اوين وارد فضاي جديدي شد، آنگونه كه روزنامههاي زنجيرهاي آرمان، ابتكار، شرق، اعتماد، قانون و آفتاب يزد با انتخاب تيترها و تصاوير احساسي و حماسي از لحظه ورود مهدي هاشمي به اوين آن را به گونهاي روايت كردند كه انگار يك قهرمان ملي به زندان افتاده، نه يك مجرم امنيتي، اقتصادي و سياسي. تنها چند ساعت پس از حضور مهدي هاشمي در جمع زندانيان اوين بود كه فيلمي در خروجي رسانهها قرار گرفت كه حاوي وداع آيتالله هاشمي با فرزند مجرم خود بود و در آن تلاش شده بود به صورت ضمني قرار صادره از سوي دستگاه قضايي را زير سؤال برده و مهدي هاشمي را بيگناه القا كند؛ فيلمي كه با پاسخ قاطع رئيس قوه قضائيه هم مواجه شد.
اميد بستن به براندازي انقلاب!
تلاش براي تطهير و باورمند ساختن بيگناهي مهدي هاشمي به همين جا ختم نشد و افراد خانواده هاشمي رفسنجاني هم در كنار طيف تجديدنظرطلب در مواضعي توهينآميز و مجرمانه نه تنها حكم مهدي هاشمي را فاقد وجاهت قانوني اعلام كرده بلكه عملاً به تحريك جامعه براي شورش عليه حاكميت هم اقدام ميكنند. فائزه هاشمي در گفتوگو با سايت ضد انقلاب كلمه دستگيري برادر خود را اينگونه تفسير ميكند: «اين فشارها به خاطر تأثير و نقش مؤثر آقاي [اكبر] هاشمي است؛ نقش تعيينكنندهاي كه ايشان به ويژه در انتخابات سال ۹۲ داشتند و الان اين فشارها و اتهامات واهي به خانواده ايشان با هدف تخريب آقاي هاشمي صورت ميگيرد كه كاملاً نتيجه عكس خواهد داد.» فائزه هاشمي در ادامه اتهامات عليه برادر خود را «واهي» و نحوه رسيدگي به پرونده مهدي هاشمي را «معيوب و پر از ابهام» بيان ميكند و به تهديد عليه نظام با ابراز اين گزاره روي ميآورد: «تاريخ نشان داده كه قطعاً هيچ حكومتي با زنداني كردن افراد پابرجا نمانده است.» فرزند رئيس تشخيص مصلحت نظام در قسمت ديگري از سخنان خود از قول عفت مرعشي مدعي شده است كه «انقلاب از اوين شروع شد و زندانها و فشارها و كساني كه در زندانها بودند عوامل مهمي در شكلگيري انقلاب بودند و حالا به همين شكل، بنابراين تاريخ نشان داده كه قطعاً هيچ حكومتي با زنداني كردن افراد پابرجا نمانده است و تمام اين كارها نتيجه عكس درپي خواهد داشت.»
وي در پايان ميگويد: «در هر حال براي اين همه زنان و مردان بيگناه حكم زندان داده شد و رفتند زندان، و مهدي هم يكي از آنهاست. متأسفانه شرايطي شده كه بچههاي همه ملت در زندان هستند و بلايي است كه خاص خانواده هاشمي نيست.» روزنامه خانوادگي خانواده هاشمي هم در ادامه اين مظلومنمايي روز گذشته عكس نخست خود را به محسن هاشمي اختصاص داد كه از قول وي با عبارت درشت تيتر تهديدي عليه نظام مبني بر «پدرم درباره مهدي حرفهاي زيادي دارد» را مورد توجه قرار داد؛ روندي كه انتظار ميرود در روزهاي آتي هم استمرار داشته باشد.
آخرين پرده؛ نامه تند منسوب به عفت مرعشي به قوه قضائيه
اما مسير تندخويي خانواده هاشمي نسبت به دستگاه قضا در اواخر هفته گذشته با نامه همسر آيتالله هاشمي وارد مرحله جديدي هم شد و نشان ميدهد كه نامه بازي اين خانواده عليه قوه قضائيه و دعوت مردم به آشوب و بلوا ادامهدار خواهد بود و به همين جا ختم نخواهد شد. عفت مرعشي در ابتداي نامه خود خطاب به اژهاي كه در رسانههاي مختلف منتشر شد، نوشت: «جناب محسنياژهاي... . گوشهاي از سؤالات فراوان از جريان بهاصطلاح دادگاه مهدي را برايتان ميفرستم اگر جواب داديد، سؤالات مهمتر را ميفرستم. شايد شفاي دردتان باشد.» وي در بخشي ديگر از اين نامه مينويسد: «در ابتدا، قبل و سرانجام، در حين رسيدگي به پرونده، روزنامهها، سايتها و برخي از رجال سياسي بيپروا درخصوص مجرميت مهدي سخن ميگفتند، اما هرچه گذشت و هرچه اطلاعات بيشتري از پرونده به دست آمد، بيگناهي وي در نظر ناظرين و بهويژه كساني كه بر جريان دادرسي نظارت داشتند، تقويت گرديد و در مقابل ما كه اطلاعات و جريان مرتبط با پرونده را بهدقت پيگيري مينموديم، آنقدر بيقانوني ديديم كه باور نميكرديم. پروندهسازان و برخي سياسيون، براي متهمكردن مهدي به هر اقدام خلاف قانون و حتي غيراخلاقي دست ميزدند. پيشبيني همين امر بود كه موجب شد اولين خواسته ما از دادگاه، علنيبودن دادرسي باشد.»
عفت مرعشي در پايان نامه بلند خود با اتهامزني به قاضي و حكم صادرهاش ميگويد: «تلختر و غمانگيزتر از تمامي اين وقايع، اين است كه چند ماهي قبل از اعلان حكم نهايي، پيشنويس حكمي به دست ما رسيد كه ادعا ميشد حكم نهايي مهدي است. متأسفانه بايد گفت كه حكم صادره، عيناً بخشي از آن متن بود! ما آن حكم را جدي نگرفته بوديم و تصور ميكرديم كه آن متن ارسالي تنها يك شوخي براي ايجاد واهمه در مهدي و وكلايش است. اما حكم نهايي كه صادر شد، حقيقت تلخ موضوعي كه بازگفتني نيست.»
119 ماه پرچالش
همانطور كه تأكيد شد هدف جماعت حامي مهدي هاشمي نخست پيادهسازي پروسه «مظلومنمايي» از شخص مهدي هاشمي بوده، با توجه به اينكه شخص هاشمي رفسنجاني براي شركت در انتخابات پنجم خبرگان اعلام آمادگي كرده و جريان تحت هدايت وي حيات سياسي خود را موفقيت در دو انتخابات پيش رو ميبيند، به باور آنها به كارگيري چنين تاكتيكي ميتواند احتمال پيروزي آنها را افزايش دهد. در كنار اين، به زعم اين جماعت ترسيم فضاي ضد حاكميتي با اتخاذ مواضع تند كنوني قابليت عملياتي شدن دارد، بنابراين لازم است با اتهامزني زودهنگام به حاكميت و نهادهاي انقلابي مقدمه غائله ديگري عليه نظام را سامان داده و ميوه آن را در چند ماه آتي بچينند. از اين نكته هم نبايد غافل شد كه حاميان مهدي هاشمي تلاش ميكنند با ايجاد چنين فضايي خود و مهدي هاشمي را از مقام عذرخواهي از مردم به جايگاه مدعي و طلبكاري از نظام بكشانند و صدها پرونده مستند و متقن را با چنين ترفندي انكار نمايند.
در پايان بايد گفت تاكنون يك ماه از دوران محكوميت مهدي هاشمي سپري شده و دراين مدت به اشكال مختلف قوه قضائيه مورد هجمه و تخريب قرار گرفته حال سؤال اساسي اين است كه در 119 ماه باقي مانده از دوران محكوميت مهدي هاشمي، رويكرد خانواده هاشمي و طيف حامي اين خانواده – كه طي دوران حاكميت اصلاحات بدترين الفاظ و ادبيات را عليه هاشمي به كار ميگرفتند- در مقابل يك عمل كاملاً قانوني و همسو با مطالبه جامعه ايراني چه تغييري خواهد داشت و در نهايت اين دسته با حكم مهدي هاشمي كنار خواهند آمد يا اينكه به فراخور فضاي سياسي كشور از مجرميت مهدي هاشمي جهت بهرهبرداريهاي حزبي و جناحي خود استفاده خواهند كرد.