(روزنامه اطلاعات - 1394/06/16 - شماره 26247 – صفحه 12)
زمينههاي شکلگيري اعتراضات
قبل از اشاره به زمينههاي شکل گيري اعتراضات اخير، ذکر اين نکته ضروري است که هواداران اين جنبش با الهام از بحران زباله که در روزهاي اخير بر بيروت سايه افکنده است ، فساد در اين کشور را به زباله تشبيه کردهاند که سياستمداران اين کشور را آلوده کرده و اکنون به تعبير اعضاي اين جنبش اعتراضي مسئولان و سياستمداران اين کشور نيز همانند زباله گند زدهاند .
اما درباره عوامل موثر بر شکل گيري اين اعتراضات ميتوان گفت که دو دسته از علل را مي توان در اين زمينه موثر ارزيابي کرد.نخست عللي که از فضاي عمومي لبنان و از رکود سياسي حاکم بر اين کشور ناشي مي شود که به علت توافق نکردن احزاب و گروههاي سياسي بر سر نامزد رئيس جمهور، برگزار نشدن انتخابات پارلماني به علت توافق نکردن درباره قانون انتخابات حاصل شده و خود موجبات ايجاد خلاء و رکود فعاليت ها را در خيلي از بخشها پديد آورده است.
دسته دوم به عللي مربوط مي شود که خاص شکل گيري جنبش اعتراضي موسوم به «گندتان در آمده» است که در فراهم کردن بستر اين اعتراضات موثر بوده و اساسا مي توان آن را به عنوان علت شتاب زا تعبير کرد. در تئوريهاي مربوط به جنبشهاي اجتماعي علت يا علل شتاب زا به عوامل و متغيرهايي گفته مي شود که نقش جرقه را در آغاز يک انفجار اجتماعي بازي ميکند و اگر چه نقش و اندازه آن به لحاظ حجمي کوچک به نظر مي رسد اما آثار و پيامدهايي که به دنبال مي آورد به مراتب گستردهتر است .
از اين ديد انباشت زباله در بيروت را ميتوان به عامل شتاب زا تشبيه کرد.بررسيهاي موجود حاکي از اين است که تا پيش از اين مسئوليت جمع آوري زباله هاي بيروت بر عهده يک شرکت وابسته به جريان المستقبل به رهبري سعد حريري بود که وي از عوامل عربستان به شمار مي رود اما اين شرکت چند هفته است که فعاليت خود را به حالت تعليق در آورده و شرکت ديگري نيز يا به دليل رکود حاکم بر دولت و يا به دلايلي که هنوز معلوم نيست به سرعت جايگزين نشده و لذا انباشت زباله آن هم در گرماي تابستان صداي اعتراض مردم و جوانان را در آورده و آنها را به سمت نهادهاي رياست جمهوري و پارلماني کشانده است.
عاملي که از ديد معترضان پنهان مانده است
هر چند نميتوان از نقش مسئولان دولتي لبنان در بروز و ادامه خلأ سياسي و بحرانهاي اجتماعي و اقتصادي ناشي از آن به آساني گذشت،اما آنچه در اين ميان قابل تامل است اينکه نمي توان از نقش و دخالت بازيگران آشوب سازي همچون عربستان در اين قضايا غافل شد. زيرا عربستان از يکسو مانع از اين شده است که لبنان قبل از تعيين سرنوشت سوريه از خلأ سياسي خارج شود و از ديگر سو همچنانکه گفته شد مسئوليت جمع آوري زباله بر عهده يک شرکت وابسته به جريان المستقبل به رياست سعد حريري بوده است.
همچنين جند الشام که يک گروه وابسته به آن آغازگر درگيريهاي اخير در اردوگاه عين الحلوه بوده از سوي بحيه حريري دختر رفيق حريري نخست وزير سابق پشتيباني مالي مي شود . اين شاخصها به روشني نقش عربستان را در آغاز و تداوم طولاني خلأ سياسي در لبنان نشان مي دهد و بر اين واقعيت مهر تائيد مي زند که خروج لبنان از اين وضعيت به تغيير رويکرد عربستان بستگي دارد.
نوع جهتگيري رسانههاي منطقه به اعتراضات در لبنان
از بررسي مطالب رسانههاي منطقه سه جهت گيري قبال تشخيص است.نخست رسانههاي وابسته به عربستان است که کوشيدهاند جنبش اعتراضي را مهار شده نشان دهند و در عين حال مانع از اوج گيري اعتراضات شوند.دوم رسانههاي وابسته به محور مقاومت است که به طور ملايم از مطالبات و خواسته هاي جنبش اعتراضي جديد حمايت کرده و در عين حال اتخاذ سياست سرکوب از سوي وزارت کشور را مورد انتقاد قرار داده اند.
در اين ميان رسانههاي قطر نقش آتش بيار معرکه را بازي کرده و کوشيده اند به اين جنبش دامن بزنند. در اين راستا شبکه الجزيره در يکي از گزارشهاي خود از مصدوميت ???نفر در جريان درگيريهاي بيروت خبر داد حال آنکه اماري که اغلب رسانه ها ارائه کرده بودند يک سوم اين تعداد يعني در حدود ??نفر بوده است. اتخاذ چنين رويکردي از سوي الجزيره نشان ميدهد که قطر برخلاف يمن که با عربستان همراهي نشان مي دهد در خصوص لبنان همچنان رويکرد رقابتي دنبال ميکند.
هر چند مساله زباله به امر شهري مربوط ميشود و در نهايت اعتراضات موجود در اين زمينه را مي توان در چارچوب بحران مديريت شهري يا اجتماعي ارزيابي کرد اما با توجه به بسترهاي سياسي حاکم بر لبنان که بحران زباله از دل آن بيرون زده است اين بحران بيشتر رنگ و بوي سياسي دارد و اگر چه بخشي از آن از درگيري هاي جناح هاي داخلي ناشي مي شود اما بخش بيشتر و در واقع سررشته اصلي آن در خارج و در دستان عربستان قرار دارد که با به گروگان گرفتن دولت لبنان باعث ايجاد رکود و انجماد سياسي و اقتصادي در اين کشور شده است.
از طرفي، ناصر قنديل تحليلگر مسائل راهبردي لبنان در مقالهاي نوشت، قلب لبنانيها با ديدن تحولات مرکز بيروت هم خوشحال و هم ناراحت ميشود، جوانان لبناني تظاهرات کرده و شعار و فريادهايي سر ميدهند که نشان دهنده خشمي است که انتظار براي آن طولاني شده بود ،به ويژه از جنبه محکوم کردن شکاف طايفه اي دولت يا رد مطلق فساد در اين کشور. ساختار طايفهاي و منطقهاي متعدد گروههاي تجمعکننده و به ويژه مطالبات واضح آنها براي ساختن مجدد دولت بدون توجه به رويکردهاي طايفه اي و با احترام به شهروندان و فعاليت در زير چارچوب قانون و مساوات براي همه و تحمل مسئوليت تأمين خدمات براي تمامي شهروندان بدون تبعيض نشان دهنده اين رويکرد است.
تظاهر کنندگان در شعارهاي خود خواستار دولتي هستند که مسائل اقتصادي و توسعه را حل و فصل و براي جوانان و تحصيل کردگان فرصتهاي شغلي ايجاد و از فرار مغزها جلوگيري کند، دولتي که به حقوق بشر و آزاديهاي عمومي احترام گذاشته و سلاح مورد نياز ارتش را جهت حمايت از ملت و مذهب براي آن تامين کند.در کنار شادي براي ديدن اين جمع گسترده و روزافزون مردمي، نحوه رفتار خشن و بيسابقه برخي نيروهاي امنيتي با تظاهرکنندگان قلب انسان را به درد ميآورد. به گونهاي که همين تظاهرات نيز وارد بازار سياسي لبنان شده و مسئولان اين کشور سعي دارند با اظهاراتي در همبستگي با تظاهرکنندگان، مسئوليت برخوردهاي اخير را به دوش يکديگر بيندازند.
قلب لبنانيها براي تحولات کشورشان ميتپد، اما عقل بايد چيز ديگري بگويد، موضوعي که در اين لحظات بايد به ثبت برسد اين است که اکثريت مردم و شور و حماسه خودجوش آن ها، ظلم و فساد گسترده و پردهدري غيرقابلتحمل را رد ميکند.
آنها با ديدن اوضاع کشور در سايه بحران زبالهها به حضور در کشوري بدون رئيسجمهور و بدون دولت و با پارلماني که دو بار خود را تمديد کرده است، احساس حقارت ميکنند. بيشتر جوانان در سايه احساس ياس نسبت به فردا و فقدان اميد آينده به خشم آمدهاند، چرا که ميدانند فرصتي براي آينده وجود ندارد و مطمئن هستند که کفايت موجود براي تصميمات مهم در کشور وجود ندارد. آنها ميدانند که نظام سياسي موجود در کشور در را به روي هرگونه تغيير و اصلاح بسته و متعهد شده هر عنصر شورشي را در درون خود بپذيرد.
چيزي که عقل در سايه اين تحولات از انسان ميخواهد اين است که به سه سؤال پاسخ دهد، اول اينکه آيا ميتوان سقف بالاي تغيير نظام را از طريق فريادهاي خود جوش تغيير داد؟ دوم اينکه در صورتي که تمامي مطالبات تظاهرکنندگان به عنوان ابزاري براي ايجاد تغيير در کشور با محوريت انتخابات پارلماني ايجاد شود،چه اتفاقي خواهد افتاد؟ سوال سوم اينکه اگر اين تحرکات طولاني شده و بدون رهبري درست ادامه يافته و وارد فضاي هرجومرج و بهرهبرداريهاي سياسي شود و به اوضاعي نظير اوضاع تونس و مصر نزديک شود، چه اتفاقي خواهد افتاد؟
اين سؤالات براي مأيوس کردن جوانانِ به جنب و جوش در آمده نيست،بلکه براي جلوگيري از بهرهبرداري و تجارت با حرکت آنهاست. اين سئوالات براي جلوگيري از سرخوردگي آنها با يک شکست يا پيروزي ظاهري است که بعد از آن ترکيب حاکميت بعد از انتخابات پارلماني به همين صورت باقي بماند. اين سؤالات براي اين است که از پيشقدم شدن مجموعهاي از گروهها تحت پرچم مؤسسات جامعه مدني در اين خيزش مردمي که مشخص است هزينههاي ماهانه خود را از سفارت آمريکا دريافت ميکنند، جلوگيري شود.
مؤسساتي که بر اساس ليست کمکهاي آمريکا هزينههاي خود را دريافت ميکنند و عناصري مانند برخي روزنامهنگاران و فعالان محيط زيست و سازمانهاي تشويق کننده به سازش و دموکراسي در کشور جزو آنها هستند. حفظ سلامت و تأثيرگذاري اين تحرک خودجوش براي تحقق دستاوردهايش نيازمند ترسيم اهدافي است که مستقيماً با مسائل قابل تحقق ارتباط داشته و تراکمي را در روند تغيير ايجاد کند. به اين ترتيب به نظر نميرسد که راه بسته باشد.
دعوت به حل بحران زبالهها با بازگرداندن اين موضوع به مسئولان ذيربط آن است و با اختصاص اموال شهرداريها به آنها و پرداخت فاکتورها مانند گذشته به شرکت سوکلين امکان پذير خواهد بود. در اين صورت بايد حدود نيمي از هزينههاي اختصاص يافته براي معدوم کردن زبالهها به اتحاديه شهرداريها پرداخت شود تا مناطقي براي دفن زباله تأسيسشده و بستههاي تشويقي و توسعهاي در راستاي جبران ضرر دفع زبالهها در نظر گرفته شود. اين راهحل نيازمند آن است که هيئتي از اتحاديه شهرداريهاي مناطق مختلف لبنان تشکيل شود تا بودجه اختصاص داده شده براي پرونده زبالهها را بررسي و مسئوليتها را بين عناصر مختلف توزيع کند.
در ابعاد سياسي هيچچيز نميتواند مانع از تلاش فوري براي برگزاري انتخابات پارلماني به صورت تبديل لبنان به يک بخش انتخاباتي و شاخصهاي نمايندگي نسبي بدون محدوديتهاي طايفه اي شود. البته ميتوان بر اساس ماده ??از قانون اساسي لبنان مجلس سنا بر اساس نمايندگي طايفهها تشکيل داد. در راستاي اين اقدام بايد درخواستي موازي براي تشکيل ائتلاف دولت مدني متشکل از شخصيتها و احزاب و فراکسيونها ارائه شود که به دولت مدني و جدا کردن رويکردها و فرقههاي ديني از دولتي اعتقاد دارند.
آنها ميتوانند با ليستهاي متحد وارد انتخابات شوند و اميد داشته باشند که فراکسيوني وزين به پارلمان جديد بفرستند.سادهتر سخن در شرايط کنوني در پيش گرفتن نفاق و اکتفا کردن به سخنان بدون عمل است. اما در شرايطي که ما در آن قرار داريم جايي براي نفاق وجود ندارد و ما پناه بردن به اين رويکرد را نخواهيم پذيرفت.
از سوي ديگر،حوادث اخير لبنان را شايد بتوان شديدترين رويارويي ها در طول سال هاي اخير دانست. رخدادي که در اعتراض به انباشت زباله ها در سطح بيروت آغاز شده و مي توان ريشه هاي بنيادين آن را در جاي ديگري جستجو کرد.هزاران تظاهرکننده در مرکز پايتخت لبنان به منظور اعتراض به ناتواني دولت در حل مشکل زبالههاي خانگي که از چند هفته پيش در خيابانها روي هم انباشته شده است، با شعار «بوي تان درآمد» تجمع کردند. تظاهرکنندگان که در ميدان رياض الصلح نزديک پارلمان جمع شده بودند، شعارهايي در مخالفت با مقامات که به ويژه به فساد مالي متهم هستند، سر دادند.اين بزرگترين تظاهرات لبناني ها از زمان آغاز اين بحران بود. اکنون به نظر مي رسد که مسئله فقط بحران مديريت زباله ها نيست.
بسياري از مردم وضع نابسامان برق رساني و قطع مکرر برق و گراني هزينه آب و چيزي که آنها «دولت ناکارآمد» توصيف مي کنند به تنگ آمده اند. يکي از تظاهر کنندگان در اين رابطه گفته است :ما به فرقه گرايي دولت لبنان اعتراض داريم. ما به پارلمان دزدها که از جيب مردم دزدي مي کنند و جوانان را مجبور به مهاجرت از کشور مي کنند اعتراض داريم. ما اينجا جمع شده ايم تا به بيکاري و فقر و گرسنگي اعتراض کنيم. ما برق نداريم، آب نداريم.بيروت ماه هاست که با معضل عدم برداشت زباله ها از سطح شهر مواجه است.فکر معترضين جهت تصرف پارلمان اما آغازگر دور جديدي از خشونت ها در بيروت بود.
تظاهرات زماني به خشونت کشيده شد که گروهي از معترضان بطري و اشياء ديگر به سمت نيروهاي امنيتي پرتاب کردند. نيروهاي امنيتي به منظور جلوگيري از نزديک شدن تظاهرکنندگان به پارلمان، موانع فلزي و سيم خاردار اطراف پارلمان قرار داده بودند. تظاهرکنندگان تلاش کردند موانع را کنار بزنند اما پليس از گاز اشکآور و ماشينهاي آب پاش براي پراکنده کردن آن ها استفاده کرد.مأموران پليس همچنين تظاهرکنندگان را مورد ضرب و شتم قرار دادند و سپس صداي تيراندازي شنيده شد.
تيراندازي به سوي معترضين موجب آغاز دور جديدي از تنش ها در اين کشور شده است. در اين درگيري دهها نفر از تظاهر کنندگان و نيروهاي پليس زخمي شده اند. به واقع اگرچه اين بحران يک ماه پيش با تعطيلي بزرگترين مرکز جمع آوري زباله در لبنان آغاز شد و گرماي تابستان و بوي بد زباله ها اوضاع را بدتر کرد. اما مسئله فساد و فلج شدن امور کشور است که اکنون محرک اين جنبش اعتراضي شده است.
هنوز براي بحران زباله ها هيچ راه حل دراز مدتي پيدا نشده است اما با گسترش ناآرامي هايي که در چند سال گذشته در بيروت بي سابقه بوده است، دولت با مشکلات بزرگتري مواجه است.به گزارش المنار صليب سرخ لبنان اعلام کرد دست کم 11 شهروند لبناني را که در جريان درگيري ها زخمي شده بودند به بيمارستان ها منتقل کرده اند.
اين در حالي است که نيروهاي امنيتي از زخمي شدن دست کم 35 تن از نيروهاي امنيتي در اين درگيري ها خبر دادند.عباس الصباغ خبرنگار شبکه تلويزيوني الميادين که در محل اين درگيري ها حاضر بود گفت: نيروهاي امنيتي لبنان به صورت گسترده اي از گاز اشک آور استفاده کردند و برخورد وحشيانهاي با معترضان، اصحاب رسانه و روزنامه نگاران داشتند. به روزنامه نگاران اجازه فعاليت داده نمي شد و حتي برخي از دوربين هاي فيلم برداري نيز توسط نيروهاي امنيتي شکسته شد.عده اي از شهروندان لبنان براي ابراز همبستگي با تجمع کنندگان در بيروت، بزرگراه ميان جنوب لبنان و بيروت را در منطقه الجيه، از دو سو بستند. از ميدان شهدا بيروت نيز خبر رسيد که شماري از معترضين با برپايي چادر در اين ميدان خواستار سرنگوني رژيم بودند. ادامه دارد...
ش.د9402463