در طول چندسال گذشته به موازات حرکت های اسلامی در منطقه غرب آسیا از جمله مصر، بحرین، عربستان و همچنین تونس و لیبی در آفریقا، کشور یمن نیز از جمله کشورهایی است که بیداری اسلامی متأثر از انقلاب اسلامی ایران را در این سال ها تجربه کرده و از اینکه در این روزها این حرکت ابعاد تازه تری پیدا کرده در صدد شناخت ریشههای این جنبش برآمدیم. بنابراین برای آشنایی اجمالی با این جنبش خواهیم پرداخت.
از میان جمعیت 24 میلیون نفری کشور یمن 45 درصد، پیرو مکتب زیدیه هستند؛ 53درصد جمعیت این کشور نیز اهل سنت که اغلب شافعی مذهب اند. درصد اندکی نیز اسماعیلیه هستند که برای شناخت بهتر جنبش انصار الله می بایستی ابتدا این جریانها قدری کالبدشکافی شوند.
شیعیان بعد از پیامبر، در تداوم امامت بعد از امام علی(ع) به اختلاف افتادند و به 5 فرقه مشهور تقسیم شدند که هریک از این فرق نیز شعبه هایی دارند که این 5 فرقه مهم عبارتند از: 1- امامیه 2- زیدیه 3- کیسانیه 4- اسماعیلیه 5- غلات.
فرقه زیدیه که خود را از پیروان زید فرزند امام زین العابدین می دانند. ایشان در نزد ائمه اطهار فردی شایسته و ممدوح بود. به حق امامان معصوم عارف و مورد رضایت و خشنودی آن ها بوده است و 3 تن از ائمه اطهار را درک کرده است. 1- پدر بزرگوارشان امام سجاد (ع)،2- امام باقر (ع) 3- برادرزاده اشان امام صادق (ع)، تولد حضرت زید بین سالهای 67 یا 79 ه. ق و شهادتشان در سال 122 از هجرت رخ داده است. (3)
زید بن علی بن حسین ( ع) از مادری بنام (حوراء) متولد شد. از نظر شخصیت و اخلاق، فردی متواضع ، خدا ترس و کسی بود که خیلی قرآن تلاوت مینمود در مدینه متولد شد و در منزل حضرت علی( ع)زندگی می کرد. به علت ناسازگاری با آل امیه از مدینه اخراج شد و راهی کوفه گردید: در آنجا نیز شرایط سختی برای ایشان ایجاد کردند، از مبلغان حق و عدالت و از واعیان جهاد با جور و ستم بود. مسلمانان را به سنت جدش رسول خدا (ص) دعوت می کرد و نهضتش پرتوی از نهضت جدش امام حسین (ع)بود.
حضرت زید امام شناس و مورد تأیید امام زمانشان بودند. قیام ایشان در زمان امام صادق (ع) علیه هشام بن عبدالملک اتفاق افتاد. حضرت زید بنا داشت پس از پیروزی بر غاصبین مقام ائمه (ع)، این مقام را به صاحب اصلی اش برگرداند. دشمنان پس از شهادت ایشان، با آگاهی از مدفن او، جسد را در آوردند و سرش را از تنش جدا کردند و جسدش را سوزاندند. و خاکسترش را به باد دادند تا اوج کینه خود را به شیعیان علوی نشان دهند.
امام صادق(ع) در تأیید قیام زید می فرمایند: «خدا بیامرزد عمویم زید را اگر پیروز می شد به عقیده اش و تحویل قدرت به ما وفا می کرد، همچنین امام رضا(ع) در پاسخ به مأمون فرمودند «پدرم به من فرمود که او از پدرش جعفر بن علی شنیده که می فرمود.... زید به هنگام قیامش با من مشورت کرد به وی گفتم که اگر راضی هستی در کنار کوفه کشته و به دار آویخته شوی میل توست پس چون زید رفت حضرتش فرمود وای به حال کسی که ندایش را بشنود و به یاریاش نشتابد». 5
فرقه زیدیه نیز خود به 6 شعبه تقسیم می شود، یکی از آنها جارودیّه است ← که از پیروان «زیاد بن منذر عبدی» ملقب به «ابوالجارود» هستند که معتقدند پیامبر(ص) به امامت علی (ع) خبر داده اما به وصف نه به اینکه نام او را برده باشد و مردمی که از امامت او سرپیچی کردند گمراه و کافر شدند. بعد به امامت امام حسن (ع) و امام حسین(ع) معتقدند و امامان لازمالاطاعه بعدی پس از ایشان را کسی میدانند که دعوت به قیام و خروج کنند. پس باید او را یاری کرد و این مقام امامت نسل به نسل ساری و جاری خواهد بود. لذا فاطمی نسب بودن، ذریه امام حسن و امام حسین(ع) بودن و قیام به سیف داشتن را از ویژگی های امام می دانند و سایرین موظف به یاری او هستند. بنابراین اعتقاد به این ویژگی میان شیعیان یمن باعث شده نسبت به حضرت امام و انقلاب اسلامی خوشبین باشند و انقلاب اسلامی ایران را ادامه همان قیام زید میدانند.
جریانی که در این سالها بویژه چند سال اخیر حرکت های اسلامی در یمن، پرچم مخالفت با استکبار را برداشته از همین فرقه ای که اشاره شد «جارودیه زیدیه» به شمار می روند که در استان صعده در شمال یمن و در مرز این کشور با عربستان واقع شده است، این استان 15 شهر دارد و مرکز شیعیان زیدیه جارودیه است و در اعتقادات به شیعه 12 امامی نزدیک تراند.
استان صعده حدود 243کیلومتر با صنعا پایتخت یمن فاصله دارد و 5/3 درصد جمعیت یمن در این منطقه ساکن هستند.
از 30 سال پیش تا قبل از انقلاب یمن، علی عبدالله صالح با پشتیبانی تمام قد سعودیها در رأس قدرت قرار گرفته بود. او هر چند در خانوادهای زیدی مذهب متولد شده بود، منتهی مذهب زیدیه را به حاشیه رانده و دست تکفیری ها را برای نفوذ در کشورش باز گذاشته بود و یمن را به نوعی به حیاط خلوت سیاسی – مذهبی عربستان تبدیل کرده بود. به طوری که می توان گفت جنگ داخلی قبل از انقلاب این کشور، نه حکومت یمن با شیعیان انقلابی طرفدار ایران، بلکه جنگ عربستان با شیعیان بود.
اساساً مردم یمن به عربستان به عنوان استعمارگری اقتصادی - سیاسی – فرهنگی نگاه می کنند. چون عربستان از یکصد سال گذشته دخالت های فراوانی در این کشور کرده است و نگران نفوذ حرکتهای انقلابی گرایانه و الهام گرفته شده از انقلاب اسلامی ایران از طریق جنبشی به نام «جوانان مؤمن» (که جریان الحوثی از درون آن به وجود آمد) به درون لایههای اجتماعی عربستان میباشد.
از آنجا که شیعیان زیدیه و اهل سنت یمن که شافعی مذهباند همگی محب و شیفته اهل بیت هستند و آداب و رسوم مذهبی آنان نیز بسیار مشابه شیعیان 12 امامی است، با این حال وهابیت تلاشهای فراوانی را در جهت استحاله اصالتهای فرهنگی و مشترکات این مذهب با شیعیان انجام داده است.
شکل گیری جنبش جوانان مؤمن:
همانگونه که اشاره شد نفوذ سعودی ها در یمن و تبعیض مذهبی و سیاسی در این کشور بویژه استان صعده زمینهای شد برای شکلگیری تحولی عمیق در تاریخ سیاسی معاصر یمن.
جوانان این منطقه و نخبگان سیاسی و فرهنگی که همچون آتش زیر خاکستر، آماده یک جرقه برای شعلهور شدن و انقلابی پویا از نظر سیاسی، مذهبی و اعتقادی بودند تا اینکه به همت « » که فقیهی مجتهد از این مذهب بود، «جوانان مؤمن» پایهریزی و فعالیت های فرهنگی مختلفی را از قبیل– کلاس های مختلف دینی، حلقه های تدریس علوم اسلامی، برنامه های ورزشی، آموزشی، سخنرانی و مناظره و ... شروع کرد و توانست جوانان زیادی را جذب کند، طوری که از استانهای دیگر نیز برای فراگیری و شرکت در این برنامههای فرهنگی به صعده میآمدند تا اینکه تعداد اعضای این مراکز فرهنگی را تا 18 هزار نفر هم نوشته اند. بدرالدین الحوثی توامست فعالیتهای خود را به 9 استان دیگر نیز گسترش دهد.
پس از رشد و توسعه این فعالیتهای فرهنگی و جذابیت آن میان جوانان در میان «جوانان مؤمن» دو گروه شکل گرفت که یکی از آنها رویکرد اصلاح طلبانه و حرکتهای نرم و بدون خشونت داشت و جریان دیگری اعتقاد به پافشاری بر ارزش ها، پایداری بر اصول و رویکردی انقلابی و احیاگرانه داشتند.در نتیجه این دودستگی و شکاف فکری، رهبران این دو جریان به فکر بسط و توسعه مدیریت جنبش جوانان مؤمن افتادند. در این زمان آقای حسین الحوثی پسر بدرالدین الحوثی از سودان برگشت و وارد حلقه رهبری و مدیریت جریان شد و توانست جریان اصلاح طلب را نیز جذب نموده و جنبش را به جنبش «الحوثی» تغییر نام دهد.
از آنجا که پدر وی زمان حضرت امام(ره) مدتی در ایران بود و تفکرات امام روی او تأثیر عمیقی گذاشته بود به فرزند خود نیز پیشنهاد کرد به ایران بیاید. در حالی که همراه با انقلاب اسلامی در ایران در یمن نیز در کنار شیعیان زیدیه، شیعیان 12 امامی هم پیدا شدند و به این فعالیتها عمق بیشتری بخشیده بودند. در این راستا اندیشههای ضد استکباری و ضد صهیونیستی با الگوی ایران صورت گرفت و یکی از دلایل شکلگیری و عمیقتر شدن این تفکرات در یمن، جنگ 8 ساله تحمیلی علیه کشورمان بوده است. آن زمان عبدالله صالح برای اعلام وفاداری خود نسبت به استکبار به مرز ایران و عراق آمد و تیری به سمت ایران نیز شلیک کرد تا موضع سیاسی خود را به اربابانش رسماً اعلام کند. او همیشه افتخار می کرد که شاگرد صدام است.
در سال 2003 پس از اشغال عراق توسط آمریکایی ها و گسترش نفوذ آمریکا در منطقه به بهانه فعال شدن القاعده، از جمله کشورهایی که مورد توجه واقع شد یمن بود و آمریکائی ها به آنجا وارد شدند، لذا بدلیل فعالیت نیروهای نظامی آمریکا و استقرار آنان در این کشور، روحیه استکبار ستیزی «جنبش الحوثی» ابعاد گسترده تری پیدا کرد، به این صورت که شهید الحوثی با استفاده از قرآن، یهود را پیمان شکنانی معرفی می کرد که امروزه در قالب صهیونیزم جلوه پیدا کرده و باید مبارزه با آن در صدر برنامه این جنبش باشد تا آنجا که نمازی که پس از آن مرگ بر اسرائیل نباشد و در آن برائت از صهیونیسم مطرح نباشد، مورد رضایت و قبول خدا نیست. از این روی بعد از نماز شعار «الله اکبر، الموت لامریکا، الموت لاسرائیل، اللعنه علی الیهود، النصر للاسلام» جزء شعارهای اصلی حوثیها درآمد تا اینکه حکومت یمن بعد از تجربه راهکارهای مختلف در جهت از بین بردن جنبش و عدم موفقیت در کنترل این جنبش، وارد فاز نظامی شد، در این راستا از ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی بهره گرفت تا اینکه در سال 2004، برخی از اعضای اصلی این گروه به همراه شهید حسین الحوثی رهبر جنبش پس از مقاومت جانانه به شهادت رسیدند و پس از شهادت رهبر معنوی – سیاسی «الحوثی»، برادر کوچک شهید حسین الحوثی، عبدالمالک الحوثی رهبری این جنبش رابه عهده گرفته است و تا وقایع انقلاب یمن و حملات هوایی آل سعود به شهرهای این کشور، توانسته بود در 6 جنگ که از طرف حکومت یمن به منطقه صعده تحمیل شده بود، مقاومت کند.
عقاید و اهداف جنبش الحوثی:
فرقه زیدیه قیام علیه حکومت های جابر و ستمگر را شرط امامت مذهبی و سیاسی می دانند. این جنبش با الگوپذیری از تشیع انقلابی و انقلاب اسلامی و مبارزه علیه حاکم نامشروع که نقطه اشتراک میان آنهاست را احیاء کرد و اندیشه های حضرت امام(ره) توانست وحدت را میان گروه های مختلف و مبارزین یمن به وجود آورد تا جایی که خیلی از رهبران و اعضای گروه الحوثی به شیعیان 12 امامی گرویدند و تحقیق و گرایش به شیعه دوازده امامی در میان آنان بدون حساسیت آزاد است به گونه ای که وقتی به سایت «المنبر» مراجعه می شود خطبه قاصعه امیرالمؤمنین(ع)را در صفحه اول آن گذاشتهاند.
خطبه قاصعه امیرالمؤمنین (ع) متضمن نکوهش ابلیس به جهت تکبر ورزیدن و ترک سجده بر آدم(ع) و اینکه او نخستین کسی است که تعصب را ظاهر ساخت. امام(ع) در این خطبه مردم را از پیمودن راه و رسم ابلیس و تعصب و تکبر بر حذر می دارد و نکوهش می کند، در واقع خطبه با نفی تکبر و استکبار آغاز و با همان پایان می یابد.
دعای کمیل از دعاهای بسیار محبوب میان پیروان الحوثی است، حتی سخنرانی های شهید حسین الحوثی در محرم و شب های قدر و سایر مناسبت های شیعه بسیار شبیه مراسمات مذهبی شیعیان 12 امامی است، کتاب های معروف شیعه ازجمله مفاتیح الجنان، نهج البلاغه شریف، چهل حدیث امام از جمله کتاب های محبوب میان آنهاست.
جنگ فقر و غنا، نبرد مستضعفان و مستکبران، روز جهانی قدس و اعلام برائت از کفار و مشرکین به ویژه آمریکا و صهیونیسم، نگاه انقلابی به عاشورا، احیای فرهنگ دینی جامعه به وسیله بازگشت به قرآن در اندیشه و سخنان رهبر این جریان انقلابی موج می زند.
بخش های کوتاه از اندیشه های شهید حسین الحوثی در سخن ایشان:
1- سخنرانی به مناسبت جشن عید غدیر در سال 2002 در شهر مرّان استان صعده «.... بسیار عجیب است که سالگرد این حادثه را در دورانی برگزار می کنیم که بر امت اسلامی به ویژه کشورهای عربی ولایت دیگری تحمیل شده است، ولایت سیاسی یهودیان. امت اسلامی باید بفهمد روزی که امت اسلامی ولایت پاک ترین و کامل ترین شخصیت بعد از پیامبر را نپذیرفتند چقدر خسارت دیده، امروز امت اسلامی بهت زده در جای خود مانده، ناتوان ایستاده و در انتظار اریل شارون به عنوان جایگزین علی (ع) به سر می برد، در انتظار مانده تا به جای حضرت پیامبر جورج بوش اعلام کند چه کسی حاکمیت این امت را بر عهده خواهد گرفت، برادران این مصیبتی واقعی است.
ما وقتی این خاطره را زنده نگه می داریم وقتی اعلام ولایت امام علی (ع) را احیا می کنیم در حقیقت اعلام کردهایم که بنا به تفسیر و مطابق با نگاه و اعتقاد ما، دین و دولت یکی است، اعلام می کنیم رسول خدا (ص) از دنیا نرفت مگر اینکه خلیفه بعد از خودش را معرفی کرد... و این کلمه «هذا» که در سخن رسول خدا(ص) «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» برای اشاره است، این اشاره از خداوند سبحان به رسول خداست و به ما می گوید: «تنها کسی که شایستگی دارد به امت اسلامی و به بندگانش بگوید این ولی شماست، خداوند سبحان است...» این حدیث به همراه آیه 124 بقره درباره این که عهد حاکمیت الهی به ستمکاران نمیرسد فرهنگ کاملی را برای امت اسلامی در برابر پذیرش فرهنگ ذلت پذیری تبیین می کند و با پذیرش فرهنگ ولایت، دیگر نمی توان حاکمیت سیاسی یهودیان را بر امت اسلامی تحمیل کرد... تفسیر ما از ولایت امر همان مفهومی است که می تواند امت اسلامی را از حاکمیت یهود مصونیت بخشد؛ اما تفسیر دیگر از ولایت، مثل اینکه بگوییم از امیر اطاعت کن هر چند کمرت را بشکند و هر چند براساس سنت رسول خدا عمل نکند، زمینه ساز حاکمیت آمریکا و صهیونیست خواهد بود.
برائت از مشرکین (بخشی از سخنرانی ایشان در 2001 بعد از حادثه 11 سپتامبر)
امام خمینی معنای حج را معرفی کرد. امام خمینی بود که به ما فهماند چگونه با حج تعامل کنیم. ایشان ایرانیها را به سر دادن شعار برائت از مشرکان و اسرائیل هدایت کرد... امام خمینی به ایرانیها فرمان داد که برائت از مشرکان را در حج زنده کنید. این اقدام شروعی بود برای تبدیل رنگ و بوی حج به حج اسلامی.... چنین حجی حج واقعی است.
ولایت اسلام و اهل بیت (ع) نه ولایت یهود(به مناسبت روز جهانی قدس)
..... در جنگ خیبر وقتی پیامبر(ص) یکی از استوارترین قلعه های یهود را محاصره کرد. روز سوم فرمود «فردا پرچم را به کسی خواهم داد که خدا و رسول خدا را دوست دارد و خدا و رسول خدا هم او را دوست دارند، بسیار به دشمن حمله می کند و به هیچ وجه از میدان فرار نمی کند. خداوند به دست او مسلمانان را پیروز می کند....» این به چه معناست؟ رسول خدا در مواجه با یهودیان، در مواجه با قوی ترین یهودیان و استوارترین قلعه های یهود به این نکته اشاره می کند که درگیری امت اسلامی در آینده با یهودیان خواهد بود یا خود آنان یا کسانی که اطراف آنان جمع شده اند.... و گروهی که توانایی مواجهه با یهود را دارد و آنان را شکست می دهد فقط با ولایت اهل بیت و در مسیر اهل بیت اتفاق می افتد و لاغیر.
قرآن به پیروی یهود و نصاری هشدار می دهد و بیان می کند این مسئله عامل شکننده امت اسلامی خواهد بود و اگر مسلمانان به دوستی یهود و نصاری رو کنند ذلیل خواهند شد..
منابع:
1- بحوث فی الملل و النحل، جعفر سبحانی.
2- تاریخ ادیان و مذاهب جهان، عبدالله مبلغی ابادانی.
3- تاریخ شیعه و فرقه های اسلامی تا قرن چهار، محمد جواد شکور.
4- قرآن کریم.
5- نهج البلاغه شریف، خطبه 192 قاصعه.
6- جزوه درسی ادیان و مذاهب، علی اصغر منجزی.
7- اویس خمینی (جنبش الحوثی یمن و دیدگاه های حسین الحوثی)، حمیدرضا عرب رضا.