(روزنامه جوان - 1394/06/23 - شماره 4626 - صفحه 5)
نامگذاري بخشي از جناح مؤمن و انقلابي بهعنوان «تندروها» يا «افراطيون» و همچنين تعديل اين نيروهاي ارزشي از بدنه اجرايي كشور را بايد يكي از مهمترين اهداف جريان مخالف گفتمان انقلاب اسلامي طي 24 ماه اخير به شمار آورد، مسئلهاي كه انتقاد رهبري را هم بارها به همراه داشته است.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در تيرماه سال 93 و در جمع مسئولان و كارگزاران نظام نسبت به همين موضوع اعلام نگراني كرده و به صورت شفاف از مسئولان ميخواهد كه از اين اقدام جلوگيري كند: «شعار دولت، اعتدال است؛ اعتدال، شعار بسيار خوبي است، ما هم تأييد ميكنيم اعتدال را؛ افراط محكوم است و بد است. سفارشي كه من ميكنم اين است كه مراقب باشيد جريانهاي مؤمن را با شعار اعتدال كنار نزنند؛ بعضيها اين كارها را دارند ميكنند، من ميبينم در صحنه سياسي كشور؛ با شعار اعتدال، با شعار پرهيز از افراط، سعي ميكنند جريان مؤمن را كه در خطرها آن جريان است كه زودتر از همه سينه سپر ميكند، آن جريان است كه دولتها را در مشكلات واقعي به معناي حقيقي كلمه حمايت ميكند، كنار بزنند؛ مراقب باشيد.»
معظمله همچنين در اسفندماه سال 93 و در ديدار با اعضاي مجلس خبرگان تصريح ميفرمايند: «واقعاً بايد قدر جوانان مؤمن و انقلابي را همه بدانند، همه. اين جوانان مؤمن و انقلابياند كه روز خطر، سينه سپر ميكنند، هشت سال جنگ تحميلي ميروند توي ميدان؛ اينها هستند.»
ايشان همچنين در جاي ديگري در باب شاخص منحصر به فرد جناح مؤمن ميفرمايند: «اگر روزى دشمنى به كشورى حملهى نظامى كند. چه كسى در مقابلش مىايستد؟ كسى كه از همه به سرزمين خود علاقهمندتر است، به ملت خود علاقهمندتر است، به زخارف دنيوى بىعلاقهتر است، احساس مسئوليت بيشترى مىكند و متعهدتر است. چنين كسى مىرود دفاع مىكند. شما ديديد كه در دوران جنگ، چه كسانى رفتند دفاع كردند.
عمده ميدان ما را بسيج پر كرد. بسيج يعنى همين؛ يعنى عنصر مؤمن انقلابى علاقهمند به سرنوشت ميهن، علاقهمند به سرنوشت كشور و يك فرد فداكار. رفت وسط ميدان و با فداكارى، دشمن را به زانو درآورد.» تأكيد حاميان دولت يازدهم بر تخطئه انقلابيون و طرد اين قشر تأثيرگذار جامعه به سطحي رسيد كه طي هفته اخير رهبر معظم انقلاب بار ديگر دراين باره سخن به ميان آورند و فرمودند: «يكي از مهمترين راههاي تقويت دروني، حفظ روحيه انقلابيگري است در مردم؛ بخصوص در جوانها. سعي دشمنان اين است كه جوان ما را لاابالي بار بياورند، نسبت به انقلاب بيتفاوت بار بياورند، روحيه حماسه و انقلابيگري را در او بكشند و از بين ببرند؛ جلوي اين بايد ايستاد.
جوان، روحيه انقلابيگري را بايد حفظ كند. و مسئولان كشور جوانهاي انقلابي را گرامي بدارند؛ اينهمه جوانهاي حزباللّهي و انقلابي را برخي از گويندگان و نويسندگان نكوبند به اسم افراطي و امثال اينها. جوان انقلابي را بايد گرامي داشت، بايد به روحيه انقلابيگري تشويق كرد؛ اين روحيه است كه كشور را حفظ ميكند، از كشور دفاع ميكند؛ اين روحيه است كه در هنگام خطر به داد كشور ميرسد.»
شروع تندرو خواندن انقلابيون
آغاز برچسبزني به جناح مؤمن و انقلابي را بايد از جلسه رأي اعتماد مجلس به وزراي كابينه دولت يازدهم عنوان كرد كه با هدف «تقابل» و «القاي دو دسته بودن منتخبان ملت به تندرو ـ معتدل» در دستور كار جريان مقابل قرار گرفت، بهگونهاي كه روزنامههاي زنجيرهاي با تيترهاي پرشمار و متراكم تلاش كردند بخشي از نيروهاي انقلابي حاضر در كسوت نمايندگي مجلس را با عنوان «تندرو» مورد خطاب قرار دهند، نمونههايي از تيترهاي آن روز زنجيرهايها عبارتند از: «دولت اعتدال در چالش با افراطيون»، «رأي اعتماد و عملكرد تندروهاي مجلس»، «عقلاي مجلس بيشتر به فكر افراطيون باشند»، «پخش شبنامه تندروها، درصحن در شأن مجلس نبود» و «شبنامه تندروها كار دست نجفي داد.» اينها تنها بخشي از تيترهايي است كه با محوريت «افراطي» ناميدن بخش قابل توجهي از نمايندگان انقلابي و دلسوز مجلس روي صفحههاي خبري رسانههاي اين جريان نقش بست و شكاف بين اصولگرايان را تعميق ميبخشيد.
مقدمه اين طرح كه همان «اصرار» و «تكرار» گزاره «افراط» از رسانههاي اين جريان براي بخشي از منتخبان مردم در مجلس است، پرده از روي هدفگذاري سهساله نظريهپردازان اين جرگه براي «بازگشت رسمي اصلاحات به حاكميت» برميداشت.
تقابل بين نيروهاي اصولگرا
هرچند طيف مخالف گفتمان انقلاب اسلامي تلاش دارد تا اقدامات برخي از منتخبان ملت جهت عمل به وظيفه نمايندگي (نظارت بر قوه مجريه)، همچنين انتقادات دلسوزانه آنها را حركتي با هدف تخريب عملكرد دولتمردان و مواجهه با وزراي دولت تدبير و اميد نمايان سازند؛ اما در اين طرح افزايش روزافزون اختلافات ميان مجلس و دولت در ماههاي منتهي به انتخابات اسفندماه هم پيشبيني شده؛ بهصورتي كه تكرار و نهادينه ساختن اين نكته كه اصولگرايان در مسير خدمترساني دولتيها سنگاندازي ميكنند؛ در نهايت، اين ضرورت تصنعي در جامعه را بهوجود ميآورد كه مجلس كنوني، با تركيب فعلي، در حال سرعتگيري در مسير تحقق شعارهاي دولت يازدهم است؛ بنابراين بايد مجلس دهمي شكل بگيرد كه همسو و همگام با دولت كنوني حركت كند.
البته ايجاد اصطكاك بين قوا از اهداف قديمي جريان مخالف گفتمان انقلاب اسلامي بوده، بهگونهاي كه هميشه سعي شده برخلاف مصالح و منافع نظام، قواي سهگانه رودرروي هم قرار بگيرند و از اين طريق، فرصتي براي پيگيري اهداف خاص جريان متبوعشان دست دهد. در كنار آنچه عنوان شد بايد تأكيد كرد كه رسانههاي پرتعداد حامي دولت، به صورت سازمانيافته و منسجم سعي داشته با درج تيترها و اخبار جهتدار، تلاش دارند تا اثبات كنند، مجموعه اقدامات بخشي از جناح مؤمن و انقلابي را خلاف مصالح نظام و انقلاب تعريف كنند. اين جريان در تلاش است تا مخالفتها و انتقادات سازنده دلسوزان و منتقدان دولت را بزرگنمايي نمايد و آن را مساوي با غرضورزي و دشمني با دولت به افكار عمومي القا كند.
چرا انقلابيون را مساوي تندرو معرفي ميكنند؟
اهداف ديگر چنين تاكتيكي را ميتوان اينگونه عنوان كرد.
1. نخستين هدف رسانههاي اين جريان از ناميدن بخشي از نيروهاي انقلاب به نام «تندرو» و القاي آن به جامعه اين است كه جريان متبوع خود را از زير بار رواني اتهام فتنهگري دربياورند، اتهامي كه مردم به واسطه رفتار ساختارشكنانه آنها به اين گروه نسبت دادهاند. نبايد از اين نكته هم غافل شد كه نامگذاري اصولگرايان بهعنوان «تندروهاي مخالف مصلحت عمومي» ميتواند سابقههاي پرتعداد از تندرويها، هنجارشكنيها و رفتارهاي همسو با نظام سلطه اين طيف را در اذهان عمومي مخدوش كند و به طيف مقابل نسبت دهد كه همين رها شدن از بند بسياري از انتقادات است.
رهبران فكري اين جريان بهخوبي ميدانند كه تكرار يك دروغ بزرگ ـ افراطي ناميدن بخشي از اصولگرايان انقلابي مجلسـ در درازمدت تأثير خود را در فضاي سياسي كشور ميگذارد، پس ميتوان اميدوار بود كه آرامآرام با تبليغات جهتدار، جريان اصولگرايي را در اذهان عمومي با كلمه «افراط» پيوند داد و اين باور را به جامعه تزريق كرد كه اصولگرايي يعني تندروي و خشونتطلبي. بايد اضافه كرد نسبت دادن اتهامي كه سالها منسوبين به اصلاحات با آن شناخته شدهاند، تنها از اين مسير ميسر ميشود كه جريان رقيب را افراطگرا بنامند تا هم قد خميده دوستان فتنهگرشان را از زيربار اين اتهام سنگين چندساله خالي كنند و هم بتوانند از پاسخ به افكار عمومي در مورد چرايي هزينهزايي براي نظام و مردم طفره بروند.
2. تكرار كليدواژه «افراط» براي بخشي از نمايندگان اين پيام را به جامعه مخابره ميكند كه در درون مجلس دودستگي مفرطي وجود دارد و نمايندگان معتدل همانهايي هستند كه از دولت يازدهم حمايت صد درصدي ميكنند؛ بر همين اساس، تكرار كليدواژه «تندروها» فينفسه اين شائبه را براي جامعه بهوجود ميآورد كه نمايندگان كنوني مجلس توانايي، كارآمدي و شايستگي لازم را براي پيگيري مطالبات مردم ندارند و بهتر است جريان رقيب طيف حاكم بر مجلس به جاي اين افراد انتخاب شوند. پس تخريب و هجمه به نمايندگان فعلي منفعت بزرگتري به نام رويگرداني مردم از اصولگرايان و توجه به جريان اصلاحات را به همراه خواهد داشت و اين يعني همان برگشت رسمي به قدرت.
3. به باور تئوريسينهاي جريان رقيب اصولگرايي، براي كنترل روشنگري و بصيرتافزايي قشر انقلابي مجلس و مخالفت آنها با اقدامات بحثبرانگيز دولت، سدي محكم لازم است و اين سد را بايد از نزديكترين فاصله ممكن كه قدرت اثرگذاري و كنترل بيشتري دارد، بنا كرد؛ چه سدي بهتر از ضد مصلحت و منافع خواندن اقدامات بخشي از اصولگرايان و برخوردهاي چكشي با شخصيتها و رسانههاي اين جريان.
http://javanonline.ir/fa/news/739748
ش.د9402609