با نزديک شدن به انتخابات پنجمين دوره مجلس خبرگان رهبري که بطور همزمان با دهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي در هفتم اسفندماه امسال برگزار خواهد شد، آرايش سياسي احزاب و گروههاي سياسي، معطوف به رقابت انتخاباتي به تدريج در حال شکلگيري است. هر يک از جريانهاي سياسي کشور مبتني بر تحليل خود از وضعيت سياسي کشور، برنامهريزي مستقلي براي موفقيت در انتخابات آتي داشتهاند. در اين ميان هر دو جريان اصلي کشور با موانعي نيز براي موفقيت مواجهاند.
جريان اصلاحطلبي که پس از ماجراي فتنه 88 به محاق رفته بود توانست با به قدرت رسيدن جريان اعتدال در خردادماه 1392، مجددا به فضاي سياسي کشور بازگردد و به ساماندهي اردوگاه خود مشغول شود. اين جريان نگاه خود را از انتخابات مجلس خبرگان برنگرداننده است و دستيابي حداکثري به مجلس خبرگان و حداقل در اختيار داشتن اقليتي قدرتمند و تاثيرگذار مجلس را در سر ميپروراند.
1. نقاط قوت و فرصتهاي اصلاح طلبان
1- فضاي عمومي جامعه پس از شکلگيري دولت يازدهم تا به امروز به نفع اصلاح طلبان بوده و اين فضاي رواني فرصتي را براي پيروزي آنان در انتخاباتهاي بعدي فراهم آورده است. تداوم اي فضا تا دو ماههاي آينده ميتواند در پيروزي آنان در انتخابات مجلس خبرگان نيز ياري ده آنان باشد.
2- قرار داشتن در قدرت اجرايي و در اختيار گرفتن افکار عمومي نيز فرصتي است که ميتواند در آستانه انتخابات مجلس خبرگان در اختيار اصلاح طلبان قرار گيرد.
3- موفقيت و کارآمدي دولت يازدهم و فائق آمدن بر مشکلات کشور نيز ميتواند شرايط را براي اعتماد ملت به فهرست مورد حمايت دولت و جريان اصلاح طلب فراهم آورد و آنان را در موقعيت برتر قرار دهد. در راس اين مباحث، ماجراي مذاکرات هستهاي است که پيوندي همه جانبه با انتخابات خورده و به عنوان رکني از برنامههاي انتخاباتي ايشان تعريف شده است.
4- تجميع انتخابات مجلس شوراي اسلامي و مجلس خبرگان نيز بيش از آنکه به نفع جريان اصولگرا باشد به نفع جريان اصلاح طلب خواهد بود. چرا که بنظر ميرسد اين جريان در مجموع در انتخابات مجلس از جايگاه برتري برخوردار است و اين وضعيت ميتواند در انتخابات خبرگان نيز براي آنان مفيد فايده باشد. همچنين فراموش نکنيم که اصلاحطلبان از آوردن آراء خود به پاي صندوقهاي راي مجلس خبرگان در سالهاي گذشته چندان توفيقي نداشتهاند، اما اين بار به دليل تجميع انتخابات، خيلي راحتتر خواهند توانست بر اين مهم فائق آيند.
5- محوريت ليست انتخاباتي اصلاحطلبان با آقاي هاشمي رفسنجاني خواهد بود که اين مساله بر توان اين جريان خواهد افزود. آقاي هاشمي در طول ادوار انتخابات و در شرايط سياسي - اجتماعي مختلف دهههاي اخير توانسته بيشترين آراء را در انتخابات مجلس خبرگان کسب نمايد. ضمن آنکه در مديريت مجلس خبرگان نيز نقش کليدي داشته است.
از سويي ديگر عضويت حجت الاسلام حسن روحاني در مجلس خبرگان رهبري و امکان مجدد نامزدي ايشان در انتخابات آتي اين بار در جايگاه رئيس جمهور، ميتواند بر وزن سياسي فهرست اصلاح طلبان به شدت بيفزايد. اين وضعيت پيش از اين براي حضرت آيت الله خامنهاي و حجت الاسلام هاشمي رفسنجاني زماني که همزمان در سمت رياست جمهوري بودند اتفاق افتاده است.
2. نقاط ضعف اصلاح طلبان
1- پايگاه اجتماعي ضعيف اصلاح طلبان در حوزههاي علميه و نداشتن چهرههاي متعدد شناخته شده علمي در حوزه موجب شده تا نوعي عدم توازن ميان اصلاح طلبان و اصولگرايان در انتخابات مجلس خبرگان برقرار شود که بنظر ميرسد اين عدم توازن در انتخابات آتي نيز همچنان تداوم يابد.
2- عملکرد ناصواب برخي چهرههاي وابسته به جريان اصلاح طلب در فتنه 88 و تشکل هاي روحاني همسو با اين جريان از جمله مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم که پيش از فتنه 88 نيز از وجاهت کافي در حوزه علميه برخوردار نبود و بعد از فتنه نيز به دليل مواضع و عملکردش تقريبا منفعل بوده است، نيز موجب شده تا اين جريان براي معرفي چهرههاي شاخصي که بتواند احراز صلاحيت شوند دچار مشکلات جدي باشد. کارنامه مجمع روحانيون مبارز نيز آنقدر در فتنه 88 سياه گرديده است که معلوم نيست برخي افراد منسوب به آن نيز بتوانند اميد چنداني به احراز صلاحيت داشته باشند.
3- زمينههايي براي واگرايي جريان اعتدال و جريان اصلاح طلب در انتخابات مجلس دهم وجود دارد که ميتواند آثار خود را در انتخابات مجلس خبرگان رهبري نيز بروز دهد. اين مساله اگر به ارائه دو ليست متفاوت بينجامد ميتواند به پاشنه آشيل اين اردوگاه بدل گردد.
3. راهبردها و سناريوها
1- محور قرار دادن هاشمي: محوريت قرار دادن آقاي هاشمي رفسنجاني در انتخابات و تلاش براي رساندن وي به کرسي رياست مجلس خبرگان، از جمله راهبردهايي است که اصلاح طلبان بدنبال آنند. آنان معتقدند که با محوريت هاشمي خواهند توانست بخش ديگري از روحانيون معتدل را ترغيب به حضور در ميدان رقابت کنند. چرا که نفوذ و روابط ديرينه هاشمي با روحانيت خواهد توانست در اين مسير مفيد فايده باشد.
آقاي هاشمي نيز اعلام داشته در انتخابات مجلس نميتوانم حضور داشته باشم، ولي در خبرگان ميتوانم و حضور خواهم داشت.» [1] هاشمي پيش از اين گفته بود: «همانطور که گفتم که اگر به اينجا برسم که بايد باشم، ميآيم. البته مجلس خبرگان بسيار مهم است. تصميمات خبرگان طولاني مدت است. جان من هم با انقلاب آميخته شده و هر جا که ببينم از آن ناحيه خطري متوجه انقلاب ميشود، براي رفع آن خطرها در حد وسع و توان خودم وارد ميشوم.» [2]
زيباکلام در مورد حضور هاشمي ميگويد: «بخشي از انگيزه آقاي هاشميرفسنجاني براي شرکت در انتخابات خبرگان اين است که در حقيقت براي روحانيون معتدل و ميانهرو پيام بفرستند که از تندروها حساب نبرند، واهمهاي نداشته باشند و وارد ميدان بشوند. اگر وي وارد عرصه انتخابات شوند خيلي از روحانيون معتدل و ميانهرو به تاسي از ايشان وارد ميدان خواهند شد و به عکس اگر به هر دليلي آقاي هاشمي در انتخابات شرکت نکند در آن صورت خيلي از ميانهروها نيز در حالت بلاتکليفي و سردرگمي به سر ميبرند و شايد که در انتخابات شرکت نکنند.» [3]
2- به ميدان آوردن چهرههاي محبوب: تلاش براي به ميدان آوردن چهرههايي که نام و نشاني در ميان جامعه دارند، راهکاري است که اصلاحطلبان آن را دنبال ميکنند. بهترين نمونه در اين زمينه حجت الاسلام سيدحسن خميني است که به صحنه کشاندن ايشان در دستور کار اصلاح طلبان قرار داشت تا با بهره برداري از نام و محبوبيت بيت حضرت امام(ره) موفقيت خود در انتخابات را کسب نمايند که البته در مورد شخص سیدحسن تا کنون ناکام مانده و صلاحیت ایشان احراز نشده است.
3- حضور با عنوان و "برند" متفاوت: وقتي نامها و برندهاي سوخته و کم اعتبار شده باشند، بهترين راه تغيير تابلوست. در همين راستا مدتي قبل خبري مبني بر شکلگيري ليستي با عنوان "مجتهدان نوانديش و جوان" انتشار يافت،[4] که اصلاح طلبان در پي تدوين آن هستند. اين سوژه البته چندان تداوم خبري در رسانه ها نيافت و بنظر ميرسد اصلاح طلبان فعلا ترجيح دادند تا از رسانهاي شدن آن ممانعت نمايند.
4- چهرهسازي: تلاش اصلاحطلبان اين روزها مصروف چهرهسازي و برجسته کردن شخصيتهاي سفيد و کم حاشيه اين جريان و جريان نزديک به دولت است. افرادي که بتوانند در لواي خوشنامي و سابقه بيحاشيه شان مسير رسيدن به مجلس خبرگان را بي دردسرتر طي کنند. در اين راستا محمدنبي حبيبي دبيرکل حزب موتلفه معتقد است: «اصلاحطلبان تمامقد براي مجلس خبرگان دورخيز کردند و آيتالله تراشي هم ميکنند.» [5]
5- جوان گرايي: از آنجايي که اصلاح طلبان در ميان افراد باسابقه روحانيت براي حضور در انتخابات خبرگان دچار کمبود نيرو هستند، مدتهاست که در تلاشند تا مديريت افکار عمومي، زمينه براي به ميدان آوردن نيروهاي جوان را در اين ميدان آماده نمايند.
آيتالله طباطبايينژاد امام جمعه اصفهان عضو مجلس خبرگان رهبري در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه استراتژي گروههاي اصلاحطلب را براي مجلس خبرگان چه ميدانيد اظهار کرد: «يک گروهي که همان اصلاحطلبان هستند ميگويند ترکيب مجلس خبرگان رهبري بايد جوان باشد و مسن نباشد. خب اينها چون خبرگان مسن ندارند ميخواهند از برخي طلبههاي جوان امتحان اجتهاد و فقاهت بگيرند و آنها را وارد عرصه انتخابات مجلس خبرگان کنند.»
6- اتحاد و همگرايي: پيروي از يک مرجع واحد و حفظ وحدت از ديگر استراتژي هاي اردوگاه اصلاح طلبي به شمار ميرود. گويي آنکه اصلاح گرايان که در سالهاي ابتدايي دهه 80 با تک روي ها و اختلافات خود يکي پس از ديگري نهادهاي قدرت را به اصولگرايان واگذار کرده بودند، امروز حيات خود را در همبستگي و يکپارچگي بين نيروهاي درون جناحي از يک سو و همراهي با دولتي هاي اعتدال گرا از سويي ديگر مي دانند.
7- بهرهگيري از تبليغات رسانهاي: حضور پررنگ اصلاح طلبان در فضاي مجازي و شبکه هاي اجتماعي يکي ديگر از سياستهاي انتخاباتي اين جريان براي موفقيت در انتخابات خبرگان است. از اين طريق اين جريان شانس بالايي را براي نزديک شدن به قشر جوان خواهد داشت، قشري که از آنها به عنوان جمعيت خاکستري انتخابات نام برده ميشود که سرمايهگذاري بر روي اين قشر و به صحنه آوردن آنها شانس هر جريان سياسي را براي پيروزي بالاتر خواهد برد.
8- بهرهگيري از نقصها و شبههها: بهرهگيري از فضاي رسانهاي و مطرح ساختن شبهات در مورد انتخابات مجلس خبرگان از ديگر سياستهاي اصلاح طلبان براي راي آوري است.
آخرين نمونه در اين زمينه اظهارات آقاي موسوي بجنوردي است که گفته است: عقيدهام اين است که هيچ منعي براي حضور زنان در مجلس خبرگان نيست. شرعا نميتوانيم بگوييم، جنسيت در مجلس خبرگان ملاك است بايد اهل خبره باشند كجا آمده كه جنسيت بايد مرد باشد. عقيدهام اين است كه زن ميتواند مرجع تقليد شود. چون در مرجع تقليد، فقيه و اعلم ميخواهيم. اكنون زن فقيه داريم، نميگويم اعلم اما امكان دارد زني فردا اعلم شود. از حكم عقل است كه رجوع عاقل به جاهل صورت گيرد، و چه فرقي ميكند جنسيت ملاک نيست كه بايد به مرد رجوع كند و اگر زني فقيه بزرگي شد، ميتوان از او تقليد كرد. از ابتدا كه به شوراي عالي قضايي رفتم (سال61) گفتم زنان ميتوانند قاضي شوند. به مرور زمان اينطور شد كه زن ميتواند قاضي شود. در دادگستري فراوان خانمهايي هستند كه پايه قضايي دارند و مشغول قضاوتند.»
فارغ از صحت و سقم اين نظر، طرح چنين مباحثي در ميزان استقبال بخشي از جامعه اعم از مخاطب خاکستري و قشر جوان و طيف روشنفکران تاثيرگذار خواهد بود.
9- دوقطبي سازي و سياسي کردن رقابت انتخاباتي: يکي ديگر از سناريوهاي در دستور کار اين جريان سياسي کردن انتخابات مجلس خبرگان و قطبي سازي آن است. اصلاح طلبان معتقدند اين فضا خواهد توانست هم در تخريب رقيب به کار آيد و هم در بسيج نيروها و هوادران اصلاحطلبي که اغلب ميل چندي براي به صحنه آمدن و راي دادن در انتخابات خبرگان را ندارند، موثر افتد. لذا بنظر ميرسد اين مساله در قالب دوقطبي اعتداليون- افراطيون، يا تعابيري از اين قبيل توسط اين جريان صورت بندي شود.
10- فشار به شوراي نگهبان: يکي ديگر از تلاش هاي اصلاح طلبان در انتخابات پيش رو، فشار به شوراي نگهبان براي عبور از فيلتر نظارتي است. اين جريان که به خوبي ميداند بخشي از نامزدهاي مورد حمايتش به دليل مواضع و رفتار سياسي که داشتهاند، نخواهند توانست از فيلتر قانوني شوراي نگهبان عبور کنند، تلاش خواهند کرد که اين امر را با فشار بر اين شورا جبران نمايند.
4. دغدغهها
اصلاح طلبان براي خود دغدغه هايي را نسبت به انتخابات مجلس خبرگان مطرح مينمايند که مهمترين آنها بدين شرحند:
1- ورود تندروها: اصلاح طلبان مدعي هستند که مهمترين دغدغه آنها ورود تندروها و افراطيون به مجلس خبرگان است و آنها بايد از چنين رخدادي جلوگيري نمايند.
به عنوان نمونه اصغرزاده گفته است: «اگر اين مجلس در اختيار تندروها باشد٬ آينده کشور مبهم خواهد بود و ايران بيشتر به سمت انزوا خواهد رفت٬ اما دولت بايد زمينه حضور همه تفکرات را در انتخابات خبرگان فراهم کند.» [6]
شايد اکنون بايد به اين فکر کرد که کدام تشکل روحاني(مجمع روحانيون مبارز و مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم) يا کدام يک از چهرههاي معتدل و مردمي(آيت الله هاشمي رفسنجاني،حجت الاسلام روحاني و حجت الاسلام حسن خميني)٬ ضرورت توجه بيشتر به مجلس خبرگان را درک ميکند؛ آنهم هنگامي که اصولگرايان اين مجلس را در اختيار خود گرفتهاند و در عين حال از جناحي نشدن آن هم سخن ميگويند!
2- رد صلاحيت: اصلاح طلبان به شدت نگران رد صلاحيت نامزدهاي تاثيرگذار خود در انتخابات هستند، که اگر اين اتفاق رخ دهد، سناريوهاي جايگزين کمتر خواهد توانست اثر گذار باشد.
[1]- سايت موسسه ايران، 13/5/94، کدخبر: 75605.
[2]- خبرگزاري ايسنا، 24/3/94، کدخبر: 94032413255.
[3]- روزنامه قانون، 13/5/94.
[4]- خبرگزاري فارس، 31/2/94، کدخبر: 13940431000359.
[5]- خبرگزاري فارس، 17/2/94، کدخبر: 13940216001639.
[6]- خبرگزاري ايلنا، 15/6/94، کدخبر: 302891.