سیاسی >>  انتخابات >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۳۰ دی ۱۳۹۴ - ۱۹:۳۲  ، 
کد خبر : ۲۸۶۲۹۸
مدير مسئول روزنامه جوان در گفتگو با بصيرت

مجلس مطلوب آمريکايي‌ها، يک مجلس تکنوکرات خنثي است

مجلسي که مطلوب آمريکايي‌هاست يک مجلس تکنوکرات خنثي از جهت ماهيت حقيقي نظام، بي‌اعتقاد به ماهيت حقيقي نظام، بي‌اعتقاد به مرزبندي با غرب و دشمنان نظام باشد ممکن است افراد بدي هم نباشند، خنثي و فقط به دنبال توسعه باشند اما از اين مجلس فرياد مرگ بر آمريکا و استکبار ستيزي بلند نشود، روح آرمان خواهي و انقلابي‌گري و علاقه‌مندي به آرمان‌هاي امام از بين برود، از ديد آمريکايي‌ها ماهيت حقيقي نظام از چنين مجلسي رخت بربسته است و همان جمهوري اسلامي اسمي که رهبر معظم انقلاب بدان اشاره داشتند در حقيقت خواست آمريکايي‌هاست.
پایگاه بصیرت / گفتگو با دکتر عبدالله گنجی

رهبر معظم انقلاب اسلامي در سخنراني‌شان در جمع مردم قم در 19/10/94 به نکته‌اي تاريخي اشاره کردند که قابل ملاحظه است. معظم‌له فرمودند: «رئيس‌جمهور آمريکا اندکي قبل از آن قضايا (فتنه88) به بنده نامه نوشته بود - نامه‌ي دوّم- و کلّي اظهارات موافقانه با بنده‌ي حقير و با نظام جمهوري اسلامي [کرده بود]؛ بنده هم قصد داشتم جواب بدهم و نمي‌خواستم جواب ندهم؛ بعد که اين قضايا اتّفاق افتاد، سريعاً موضع‌گيري کرد به نفع همان کساني که عليه نظام، عليه انقلاب، عليه اسم اسلام در جمهوري اسلامي در خيابانهاي تهران ظاهر شدند و تمام کارهايي را که مخالفين کردند، مورد تأييد اينها قرار گرفت»

شرح ماجراي نامه نگاري و دغدغه رهبري معظم انقلاب در باب نفوذ در انتخابات، بهانه‌اي بودتا با دکتر عبدالله گنجي مدير مسئول روزنامه جوان به گفتگو بنشينيم و متن آن را تقديم خواندگان نماييم.

* در رابطه با محتواي نامه‌اي که اوباما به مقام معظم رهبري ثبل از انتخابات سال 1388 نوشته است توضيح بفرماييد؟

ماهيت حقيقي نظام جمهوري اسلامي با منافع مادي، معرفتي و جهاني قدرت‌هاي غربي سازگار نيست. بنابراين راهبرد اساسي آنها همواره حذف نظام جمهوري اسلامي از عرصه دنيا بوده است، اين راهبرد اساسي در هيچ زماني تغيير نکرده است اما شرايط و مقتضيات زمان غرب را وادار به حرکات و اقدامات مختلفي کرده است و در حقيقت راهبرد اصلي غرب در بستر تاريخ به اشکال مختلفي ظهور و بروز پيدا کرده است، براندازي سخت از طريق اقدامات نظامي، براندازي ساختاري از طريق تغيير رفتار و راهکار استحاله از درون، از جمله اقدامات غرب عليه نظام جمهوري اسلامي تا به امروز بوده است.

آخرين نسخه‌اي که غربي‌ها در مسئله نفوذ دنبال مي‌کنند بعد از اين بود که از فتنه 88 نتيجه‌اي نگرفتند، نامه‌هايي که اوباما مي‌نويسد بيشتر با هدف کاهش ضريب حساسيت و آمادگي نظام در عرصه مواجهه است به عبارتي يک نوع خام سازي يا اعتمادسازي نسبت به ذهنيت ايرانيان که سالهاست بر اين باور هستند که آمريکايي‌ها از هر منفذي به دنبال براندازي نظام هستند، اوباما در نامه خود به رهبر معظم انقلاب اين مطلب را نوشته بود که ما به دنبال براندازي نظام جمهوري اسلامي نيستيم، رهبر معظم انقلاب هم در نامه 9 بندي‌شان به رئيس جمهور به اين مسئله اشاره مي‌کنند که رئيس جمهور آمريکا به بنده نامه نوشته که ما به دنبال براندازي نيستيم.

در حقيقت قبض و بسط نگاه آمريکايي‌ها مبتني بر شرايط است اگر احساس کنند که زمينه براندازي وجود دارد تمام عيار وارد اين عرصه مي‌شوند و اگر احساس کنند که زمينه مساعد نيست از سياست دو گام به پيش و يک گام به عقب استفاده مي‌کنند.

آنها در پروسه نفوذ به اين نتيجه رسيدند که رويکرد تقابلي خود با ايران را به تعامل تبديل کنند و از طريق تعامل، مسير نفوذ را طي کنند. سعي مي‌کنند از طريق نفوذ گسترده تغييري در فضاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي کشور ايجاد کنند که شعارهاي انقلاب به تدريج و در يک شيب ملايم ضعيف، کمرنگ و از حيظ انتفاء ساقط شود در آن صورت با يک جمهوري اسلامي اسمي مواجه مي‌شوند که ديگر نيازي به براندازي آن ندارند.

اين که مي‌گويند ما به دنبال براندازي نيستيم به نوعي درست است، از اين جهت که آنها در پروسه نفوذ به اين نتيجه رسيدند که رويکرد تقابلي خود با ايران را به تعامل تبديل کنند و از طريق تعامل، مسير نفوذ را طي کنند. سعي مي‌کنند از طريق نفوذ گسترده تغييري در فضاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي کشور ايجاد کنند که شعارهاي انقلاب به تدريج و در يک شيب ملايم ضعيف، کمرنگ و از حيظ انتفاء ساقط شود در آن صورت با يک جمهوري اسلامي اسمي مواجه مي‌شوند که ديگر نيازي به براندازي آن ندارند.

لذا نامه‌هاي آمريکايي‌ها چند خاصيت را از نگاه خودشان دارد، اول اين که بين مديران و شايد در عرصه اجتماعي ايجاد اختلاف کند بعضي اين نامه‌ها را به عنوان دستي که دراز شده مي‌بينند بعضي اين دست را چدني مي‌بينند، بنابراين منازعه‌‍‌اي داخلي در رابطه با چگونگي مواجهه با اين نامه صورت مي‌گيرد. اين نامه در وهله اول اختلاف افکن است

دومين خاصيت اين نامه‌ها اين است که ما به سمتي مي‌برد که مبتني بر نگاهي خوش‌بينانه، عصبيت و انسجام ما نسبت به دشمن کمرنگ شود، کاري که بعد از آن نامه‌ها در داخل انجام شده است، بزک کردن چهره غرب و استقبال مثبت از اين نامه‌ها و فراموش کردن چهره پليد و تماميت خواه غرب است. بعضي در داخل چهره دشمن را بزک مي‌کنند تا به اين وسيله دشمن پياده نظام‌هايي را در داخل کشور پيدا کند و اين نامه‌ها تبديل به باور شده و يک جنبش رابطه خواهي ايجاد شود. بنابراين اين قضيه با هدف اختلاف دروني ما صورت گرفته است. شرايط هم به گونه‌اي است که دشمنان استحاله از درون را مبتني بر زدودن ماهيت حقيقي نظام دنبال مي‌کنند، اگر اين فرض درست باشد که دشمن به دنبال تغيير ماهيت اصلي نظام است در نتيجه نوع براندازي هم به شکل سابق نخواهد بود يک شيب ملايم و يک دوره تدريجي مي‌خواهد که از نظام جمهوري اسلامي چه از حوزه مديريت انقلابي و چه از برنامه‌ها و مواضع انقلابي چيزي باقي نماند که در آن صورت آمريکايي‌ها ديگر نيازي به براندازي نظام جمهوري اسلامي ندارند.

* چرا حضرت آقا هنوز نسبت به فتنه 88 توجه ويژه دارند؟

فتنه 88 اوج قله مواجهه غرب با نظام جمهوري اسلامي بعد از انقلاب است. فتنه 88 در ابتدا اين باور را در غرب ايجاد کرد که همه چيز تمام شده است که آنها به صورت آشکار و عيان ماهيت اصلي خود را نشان دادند. اين آشکار شدن ماهيت اصلي غرب همه پرده‌هاي ظاهري آن نامه‌ها را به هم ريخت، بنابراين همين صحنه‌هاست که نشان مي‌دهد خام شدن و خوش‌بين شدن ما مي‌تواند چنين مواجهه‌اي را به بار بياورد. تاکيد رهبر معظم انقلاب بر اين است که غربي‌ها تمام قد از فتنه 88 حمايت کردند. در طول حيات سياسي آمريکا بي‌سابقه است که رئيس جمهور آمريکا اسم يک کانديداي ما را بياورد و بگويد که موسوي نماينده بخشي از هم‌وطنانش است که به دنبال گشايشي به سمت غرب هستند. البته آمريکايي‌ها در سال 79-80 اين نگاه را داشتند و در سال 88 آن را عملياتي کردند. البته يکي از مسئولين آمريکايي گفته است که ما براي براندازي انقلاب اسلامي از درون ( دقيقا از اين واژه درون استفاده مي‌کند) به دنبال انقلابيوني مي‌گرديم که در عين ستودن خميني بشود آنها را به خدمت گرفت.

بنابراين به کار گرفتن کساني که امام را مي‌ستايند و روزي زير پرچم امام بودند براي آنها چند خاصيت دارد، اول اين که به اين افراد به اين خاطر که با امام بودند به راحتي هر برچسبي نمي‌چسبد، اگر هم بچسبد اين را اتهام و انحصار طلبي و خارج کردن بخشي از نيروهاي انقلاب از حاکميت مي‌دانند. بنابراين اين کار موجب شکاف و بدبيني مي‌شود و ايجاد اختلاف مي‌کند و در نهايت فضاي فتنه براي دشمنان فراهم مي‌شود.

دشمن در انتخابات به دستاوردهاي مختلف فکر مي‌کند، به اين که انتخابات را دچار خدشه کند، امنيت انتخابات را زير سوال ببرد، نتيجه انتخابات را مخدوش کند و نيروهاي انقلاب و دستگاه‌هاي مختلف نظام را در مقابل هم قرار دهد. همه اين موارد مي‌تواند جزء دستاوردهاي دشمن باشد. در حقيقت انتخابات مانند سفره پهني است که اگر مراقب نباشيم دشمن هم بر سر اين سفره مي‌نشيند و از اين سفره بهره مي‌برد.

يارگيري در درون حاکميت راهبرد آمريکايي‌هاست. آنها ديگر بر روي اپوزیسيون ما سرمايه گذاري نمي‌کنند، چرا که آنها 9 دي و پايگاه اجتماعي ندارند. فتنه 88 نشان داد که آنها ذائقه‌ها را در درون حاکميت تحريک مي‌کنند و افرادي را به کار گرفتند. وقتي که کار شروع شد و آنها راهپيمايي خرداد را ديدند کار را تمام شده فرض کردند و سيماي حقيقي خودشان را در مقابل ملت‌هاي دنيا نمايان کردند. از اين جهت بازخواني اتفاقات سال 88 و حماسه 9 دي براي پيشگيري از فتنه‌اي ديگر امري ضروري براي ملت ايران است.

* چرا رهبر معظم انقلاب نسبت به نفوذ در انتخابات پيش‌رو احساس نگراني دارند؟

نمي‌توان نگاهي انتزاعي به نفوذ و انتخابات داشت، چطور ممکن است با سازوکار فعلي نظام ضد انقلاب به مجلس وارد شوند؟ آنچه که محتمل است نفوذ از طريق استحاله از درون است، به اين معنا که آمريکايي‌ها تلاش مي‌کنند بعد از برجام و مشکلات معيشتي که پس از نوسانات ارزي که در سال 91 براي مردم به وجود آمد، ملت ايران را بر سر يک دو راهي قرار بدهند و قصد دارند ملت را به اين نقطه برسانند که يا بايد به دنبال ارزش‌هايتان باشيد، يا توسعه و رفاه را دنبال کنيد. مجلسي که مطلوب آمريکايي‌هاست يک مجلس تکنوکرات خنثي از جهت ماهيت حقيقي نظام، بي‌اعتقاد به ماهيت حقيقي نظام، بي‌اعتقاد به مرزبندي با غرب و دشمنان نظام باشد ممکن است افراد بدي هم نباشند، خنثي و فقط به دنبال توسعه باشند اما از اين مجلس فرياد مرگ بر آمريکا و استکبار ستيزي بلند نشود، روح آرمان خواهي و انقلابي‌گري و علاقه‌مندي به آرمان‌هاي امام از بين برود، از ديد آمريکايي‌ها ماهيت حقيقي نظام از چنين مجلسي رخت بربسته است و همان جمهوري اسلامي اسمي که رهبر معظم انقلاب بدان اشاره داشتند در حقيقت خواست آمريکايي‌هاست.

* در سخنان حضرت آقا بر اميدوار بودن آمريکا به انتخابات پيش‌رو اشاره شدخ است. چه مصداقي را بر اين مسئله مي‌توان ذکر کرد؟

همان طور که انتخابات براي نظام فرصت و نعمت مغتنمي محسوب مي‌شود و در انتخابات چرخش نخبگان اتفاق مي‌افتد خلاقيت‌هاي جديد وارد گود مي‌شوند و مشروعيت مردمي نظام مضاعف مي‌شود، به همين مقدار براي دشمنان نظام هم فرصت است. به هر حال انتخابات صحنه تغيير مسئولين است، صحنه تعيين و تحريک مردمي است. اگر کسي بتواند بر اين تعيين و تحرک مانند سال 88 سوار شود، ممکن است مسير انتخابات را به سمت ديگري ختم کند. بنابراين دشمن در انتخابات به دستاوردهاي مختلف فکر مي‌کند، به اين که انتخابات را دچار خدشه کند، امنيت انتخابات را زير سوال ببرد، نتيجه انتخابات را مخدوش کند و نيروهاي انقلاب و دستگاه‌هاي مختلف نظام را در مقابل هم قرار دهد. همه اين موارد مي‌تواند جزء دستاوردهاي دشمن باشد. در حقيقت انتخابات مانند سفره پهني است که اگر مراقب نباشيم دشمن هم بر سر اين سفره مي‌نشيند و از اين سفره بهره مي‌برد.

عرصه انتخابات عرصه‌اي است که صف‌بندي‌هاي مختلف، شعار و رقابت در آن وجود دارد و اگر کسي قصد سوء استفاده از انتخابات را داشته باشد مي‌تواند اين رقابت سالم را به رويارويي و مقابله تبديل کند و اين موارد از جمله چيزهايي است که دشمن به آن اميدوار است.

* به نظر شما يک نماينده خوب بايد چه ويژگي داشته باشد؟

در صدر انقلاب گفتماني با عنوان گفتمان تخصص و تعهد مطرح بود. امروز شرايط اقتضاء مي‌کند که اين گفتمان بازيابي و بازخواني شود. متخصصيني که تعهد ديني و انقلابي ندارند به کار نظام جمهوري اسلامي نمي‌آيند! همان متخصص غيرمتعهد است که بمب اتم مي‌سازد و در هيروشيما و ناکازاکي مي‌اندازد. علم بدون تهذيب به هيچ دردي نمي‌خورد. در طرف مقابل ممکن است کسي متعهد، متدين و اهل اخلاق باشد، اما تخصص و خاصيتي از جهت کارآمدي نداشته باشد که به درد نظام بخورد، ما بايد در انتخابات کساني را انتخاب کنيم که هر دو خصوصيت تخصص و تعهد را با هم داشته باشند. افرادي که کارآمد، متخصص و داراي جوهره اعتقادي و انقلابي باشند، افرادي که در طراز انقلاب، نظام اسلامي و آرمان‌هاي انقلاب اسلامي ديده شوند. اگر هر کدام از اين دو خصلت را نداشته باشند يک جاي کار مي‌لنگد. اگر فرد تخصص نداشته باشد ناکارآمد خواهد بود و اگر تعهد نداشته باشد فرد کارآمدي مي‌شود که الگويي جز الگوي توسعه غربي ندارد.


نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات