(روزنامه كيهان - 1394/07/13 - شماره 21174 - صفحه 2)
1- «داش غلام» را خدا رحمت کند، راننده اتوبوس بود، لوطی بود و با معرفت. با اتوبوس بنز 302 خود که اتاق درب و داغونی داشت و موتورش هم چندان تعریفی نداشت در یکی از شرکتهای مسافربری کار میکرد. داش غلام روی شیشه عقب اتوبوسش با خط درشت نوشته بود «بگو ماشاءالله» و بر و بچههای محل تعجب میکردند که داش غلام از کدام چشم زخم نگران است؟! چه کسی ممکن است به ماشینی که غیر از بوقش، همه جایش صدا میدهد، چشم زخم بزند؟! داش غلام بعدها پول و پله مختصری دست و پا کرد و اتاق اتوبوسش را رنگ زد و دستی هم به روکش صندلیها کشید و بعد، با خط درشت روی شیشه عقب اتوبوس نوشت «حالا بگو ماشاءالله»، اتوبوس اما همان اتوبوس قراضه قبلی بود!
2- دیروز گزارش کمیسیون ویژه بررسی برجام که اعضای آن را نمایندگان مجلس برگزیده بودند، در صحن علنی قرائت شد. این گزارش همانگونه که در مقدمه آن آمده است و مردم نیز در بسیاری از موارد، بیواسطه شاهد بودهاند «طی بیش از 40 روز با برگزاری جلسات متعدد با تیمهای مذاکرهکننده هستهای، مقامهای مسئول عالیرتبه کشوری و لشکری، استادان دانشگاه و کارشناسان مختلف ... مسئولان وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی، تائیدکنندگان و نقادان مرتبط و متخصصین و اندیشمندان ... بازدید میدانی از مراکز هستهای و...» تهیه شده است.
در گزارش کمیسیون ویژه ضمن اشاره به برخی از نکات مثبت برجام و قدردانی از تیم مذاکرهکننده هستهای، نمونههای فراوانی از نقاط منفی برجام و قطعنامه 2231 فهرست شده است که در صورت اجرا و عملیاتی شدن توافق وین میتواند برای آینده اقتصادی، امنیتی و علمی کشورمان فاجعهآفرین باشد. این نقاط منفی با نگاهی کارشناسانه فهرست شده و پیآمدهای فاجعهآفرین آن نیز به وضوح قابل فهم و درک است. اگرچه بهنظر میرسد برخی از موارد، از جمله دستاندازی حریف به صنایع موشکی ایران و شماری از واژههای چند پهلو و تعریف نشده نیاز به بررسی بیشتری داشت. ولی آنچه با قاطعیت میتوان گفت، این که گزارش کمیسیون ویژه تقریبا تمامی نقاط آسیبپذیر و فاجعهآفرین برجام را به گونهای مستند برشمرده و معرفی کرده است.
3- با توجه به نقاط خطرآفرینی که در متن برجام و قطعنامه 2231 آمده است، بهوضوح میتوان نتیجه گرفت اجرای توافق وین و ملحقات آن، جمهوری اسلامی ایران را در بسیاری از عرصهها مخصوصا؛ اقتصادی، امنیتی و علمی با فاجعهای بزرگ روبرو خواهد کرد، بنابراین تنها دو گروه میتوانند با اجرای بیقیدو شرط برجام موافق باشند.
اول؛ کسانی که برای آینده نظام و مردم و فاجعهای که در انتظار آنها خواهد بود، ارزش و اهمیتی قائل نباشند! بدیهی است در میان جریانات سیاسی کشور، غیر از اصحاب وطنفروش فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88، گروه دیگری را نمیتوان با این مشخصات آدرس داد.
دوم؛ کسانی که از محتوای توافق وین و پیآمدهای خطرآفرین آن برداشت و شناخت دقیقی ندارند و با توجه به چالش 12 ساله هستهای و هزینههای جانبی آن برای کشور که تحریمهای اقتصادی از با اهمیتترین آنها بوده است، در این تصور- بخوانید خیال خام- به سر میبرند که اجرای توافق وین و ملحقات آن میتواند ضمن پایان دادن به چالش 12 ساله، برداشته شدن تحریمها و عادی شدن شرایط را نیز به دنبال داشته باشد. انگیزههای این گروه برای موافقت با برجام، مصلحتاندیشانه است ولی به دلیل کماطلاعی از ماجرا، به این واقعیت تلخ توجه ندارند که اجرای برجام آنگونه که تدوین شده است، نه فقط خواستههای آنان را تحقق نمیبخشد، بلکه دهها مشکل فاجعهآمیز دیگر هم بر آن میافزاید.
افرادی از این گروه را میتوان در دولت محترم و برخی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مشاهده کرد.
در این نوشته با گروه اول یعنی اصحاب فتنه آمریکایی - اسرائیلی 88 سخنی در میان نیست، چرا که سابقه وطنفروشی و خیانت آنها - چه به صورت مستقیم و با حضور موثر در فتنه و چه به علت همراهی و حمایت از فتنهگران - جای کمترین انتظاری از آنان باقی نمیگذارد، اگرچه متاسفانه برخی از این طیف در دولت کنونی نفوذ کرده و یا از نفوذ بیرونی برخوردارند.
4- و اما گروه دوم، یعنی دولتمردان و برخی از نمایندگان مجلس برای موافقت خود با برجام بایستی ابتدا به این پرسش منطقی و قانونی پاسخ بدهند که نظر آنان درباره نقاط منفی و خطرآفرین برجام که در گزارش مستند و کارشناسانه کمیسیون ویژه آمده است چیست؟ اگر وجود این نقاط فاجعهآفرین در برجام را تائید میکنند، چه توجیه و توضیحی برای موافقت با آن دارند؟ و چنانچه فاجعهآفرینی موارد فنی و حقوقی تاکید شده در گزارش کمیسیون ویژه را نمیپذیرند، چه دلیل قابل قبولی برای اثبات نظر خویش دارند؟ بدیهی است که در پاسخ به این پرسش نمیتوان به کلیات شعارگونه نظیر فتحالفتوح بودن توافق وین، تسلیم قدرتهای بزرگ در مقابل خواست ملت ایران و... امثال آن متوسل شد. بلکه به قول ملای رومی، «دلایل قوی باید و منطقی... نه رگهای گردن به حجت قوی».
البته گفتنی است دیروز در صحن علنی مجلس روی این نکته تاکید شد که هیچیک از نمایندگان با اجرای مطلق برجام موافق نیستند و تقریبا تمامی آنان براین باورند که این سند بدون شماری از قیدها و شرطها نباید پذیرفته شده و به تصویب برسد که دراینباره گفتنی است؛ اولا؛ برجام یک معاهده دو جانبه است و براساس قوانین شناخته شده بینالمللی - کنوانسیون 1969 وین- معاهده دوجانبه قید و شرطپذیر نیست و فقط میتواند به طور کامل پذیرفته و یا رد شود. بنابراین چنانچه قیدها و شرطها، متن سند را تغییر بدهد به معنای رد آن است که با توجه به متن خسارتبار برجام، امید است چنین باشد. ثانیا؛ قید و شرطها نباید از نوع کلیات غیرقابل اندازهگیری و توصیههای اخلاقی باشد! بخوانید.
5- دیروز بلافاصله بعد از قرائت گزارش کمیسیون ویژه بررسی برجام در صحن علنی مجلس، یک طرح دو فوریتی با امضای 75 تن از نمایندگان مجلس تحت عنوان «اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» ارائه شد که هر چند درباره آن گفتنیها و پرسشهای بیپاسخی هست ولی پرداختن به این ابهامات بیرون از محدوده نوشته پیشروی است و به فرصتی دیگر میگذاریم.
و اما، برای این طرح دو فوریتی که در 9 ماده و دو تبصره ارائه شده است هیچ نامی مناسبتر از «کلیات ابوالبقاء»! نمیتوان یافت و تعجبآور و تأسفبار است که چگونه امضای 75 تن از نمایندگان مجلس را با خود دارد! مروری گذرا بر مفاد این طرح نشان میدهد که «طرح دو فوریتی الزام دولت به اجرای بیقیدوشرط برجام»! نام مناسبتری برای آن است. به چند نمونه از مواد 9 گانه این طرح توجه کنید؛
در ماده یک آمده است؛ «براساس فتوای رهبر معظم انقلاب اسلامی هیچ دولتی در ایران حق تولید و بهکارگیری سلاح کشتار جمعی را ندارد»! این که از سوی ایران پذیرفته شده است و آرزوی دشمن نیز هست. در ادامه همین ماده تاکید شده است که ایران بایستی برای ایجاد منطقه عاری از سلاح کشتارجمعی تلاش کند! خب! این ماده و توصیه اخلاقی چه ربطی به برجام دارد؟! در ماده 2 آمده است: پایه و مبنای برجام به همکاری و احترام متقابل است و هر اقدامی مبتنی بر فشار و تهدید موجب تجدیدنظر در این همکاری خواهد شد! که باید پرسید؛ مثلا اگر 9700 کیلوگرم اورانیوم غنی شده را خارج کردیم، سامانه سانتریفیوژها را برهم زدیم، راکتور آب سنگین اراک را بتونریزی کردیم و... اما، طرف مقابل به تعهداتش پایبند نبود، قرار است چه کنیم؟! یعنی این 75 نماینده محترم نمیدانند که چیدمان سانتریفیوژها با چیدمان جعبههای میوه در یک میوهفروشی فرق دارد و مانند فلان میوه فروش که هر شب جعبهها را جمع میکند و صبح فردا دوباره میچیند نمیتوان سانتریفیوژها را جمع کرده و دوباره چید؟!
در مواد دیگر بر ضرورت برخورد با عدم پایبندی طرف مقابل به تعهدات خود تاکید شده که باید گفت؛ اولا مگر حریف دیوانه است که برجام را نقض کند؟! و ... بقیه مواد این طرح نیز حال و هوای مشابهی دارند و در یک کلمه اجرای بیقیدوشرط برجام را توصیه میکنند.
6- نه فقط هیچیک از مواد 9گانه طرح یاد شده کمترین مغایرتی با متن فاجعهآفرین برجام ندارد و از این جهت بیتردید به نفع حریف تدوین شده است بلکه تمامی مصوبات قبلی مجلس برای الزام دولتها به حفظ دستاوردهای هستهای را نیز لغو میکند!
... قانون الزام دولت به تعلیق اقدامات داوطلبانه مصوب آذرماه 84، قانون الزام دولت به تجدیدنظر در همکاری با آژانس مصوب دیماه 85، قانون صیانت از دستاوردهای صلحآمیز هستهای مصوب تیرماه 89، قانون الزام دولت به حفظ دستاوردهای هستهای مصوب تیرماه 94 همه این موانع قانونی در طرح پیشنهادی 75 نماینده از پیشپای دشمن برداشته شده است.
7- در تمامی 9 ماده طرح مزبور، هیچ اختیار و اجازه تصمیمگیری - تاکید میشود که هیچ اختیاری - به مجلس داده نشده است بلکه در تمامی موارد، بر نظر شورای عالی امنیت ملی به عنوان محل ارجاع و تصمیمگیری تاکید شده است، و این بدون کمترین تردیدی به معنا و مفهوم خلع ید مجلس است، آنهم از سوی 75 نماینده مجلس! از این روی طرح مورد اشاره اولا؛ نقض آشکار قانوناساسی، ثانیا؛ حذف مجلس از چرخه تصمیمگیری و... فاعتبروا یا اولیالابصار.
و بالاخره باید گفت، روح مرحوم داش غلام شاد که اتوبوس خودش را بزک میکرد و نه یک سند ضدملی و فاجعهآفرین برای مردم این مرز و بوم نظیر توافق وین را ...
http://kayhan.ir/fa/news/57163
ش.د9402675