عباس عبدی میگوید: هزینههای برجام را دادهایم و منافع آن مانده تا کسب شود اما سخنان تند هاشمی و ایجاد بیثباتی موجب فرار سرمایهگذار خارجی میشود.
وی در مصاحبه با روزنامه شرق درباره اعتراضش به سخنان اخیر هاشمی- که حاوی حمله به شورای نگهبان و دفاع از صلاحیت سید حسن خمینی به خاطر انتسابش به امام بود، میگوید: برجام تمام شد و ایران همه هزینههایش را داده است. آنچه مانده، تلاش برای کسب منافع برجام است که آن هم منوط به وحدت داخلی است. یک میلیون شغلی که آقای روحانی قول داده ایجاد کند، 40 میلیارد دلار پول میخواهد و چارهای جز جذب سرمایهگذاری خارجی ندارد. هیچ آدم عاقلی با این سطح از تنش- که رئیس مجمعش چنین سخن میگوید- برای سرمایهگذاری نمیآید.
اولین نتیجه سخنان آقای هاشمی، خواسته یا ناخواسته نشانه رفتن این آرامش و وحدتی است که در انتخابات میتواند خودش را نشان بدهد.
(یعنی شما معتقدید که آقای هاشمی موقعیتسنجی نکرده است؟) نه تنها من، بلکه بسیاری از علاقهمندان هم این اعتقاد را دارند. از دولتیها گرفته تا دوستانشان، از این مواضع تعجب کردند.
وی ادامه میدهد: من وقتی صحبتهای هاشمی را شنیدم مثل دیگران تعجب کردم که وقتی حسن آقا که با اصرار دوستدارانش رفته و اعتراض کرده و لابیهایی هم در حال انجام است، این صحبت میتواند روند را با اشکال مواجه کند.
... این محتوا، محتوایی مدرن و قابل قبول نیست. اصلاحطلبان نمیتوانند از این محتوا دفاع کنند و احتمال میدهم که حسن آقا نیز درخواستی برای رعایت صلاحیت به واسطه انتساب خانوادگی ندارند.
عبدی میافزاید: مشکل اصلی این است که وقتی ایشان حرفی میزند که قریب به اتفاق علاقهمندان و حتی دولتیها اصلاً نمیفهمند که چرا این حرف زده شده؛ یعنی بار این حرف را متوجه شدهاند؛ اما رابطهاش را با واقعیت صحنه سیاست نمیبینند؛ بلکه رابطه معکوس میبینند.
عبدی در انتقاد از مشی هاشمی گفت: سیاست به کنش فردی که هیچ کسی نمیداند چه کار میکند تقلیل یافته است؛ اما من میفهمم. میدانید چطور؟ شما سال 68 قدرت ایشان را ببینید و الان ببینید کجاست و پیشبینی کنید ادامهاش کجاست؟ من حاضر نیستم در مسیری سیاستورزی کنم که جواب پرسشها این است که کنشگر حتماً میداند چه میکند. این یعنی ما نمیدانیم. کسی که رابطه نزدیکی با ایشان دارد و از آدمهای مهم این مملکت بوده است هم میگوید من نمیفهمم، شاید ایشان اطلاعاتی دارد. این یعنی چه؟ یعنی سیاست پوچ است این وسط.
(یعنی مشکل شما با فردی بودن و شفاف نبودن کنشهای سیاسی است؟) بله و عجیبتر اینکه در خارج هم این طور فکر میکنند. فکر میکنند ایشان حتماً چیزی میداند و بعد حاضر نیستند فکر کنند مگر کدام کنش فردی ایشان را توانستهاند از این طریق بفهمند؛ البته من هم کاری به این ندارم که موفق بوده یا نبوده است. نکته همین است که این منطق سیاسی نیست.
عضو حزب منحله مشارکت همچنین میگوید: مسئله اصلی این است که خط مشی اصلاحطلبی این نیست. همه باید بدانند که برخیها جزو این برنامه نیستند. من این را تأیید نمیکنم و فکر میکنم که نه دولت نه غالب اصلاحطلبان این رفتار را در جهت سیاست آرامسازی نمیدانند و اغلب کسانی هم که منتقد یادداشت بنده هستند نه از باب دفاع از آن رفتار است بلکه از باب این است که نباید آقای هاشمی را از دست داد.