حجت الاسلام پناهیان گفت: وقتی شما میبینید که تولیدکنندگان تروریست داعشی،رسماً از کسی حمایت میکنند،ولی قبول نمیکنید که«نباید به او رأی داد»،دیگرخدا چطور باید در امتحانات و فتنههای آخرالزمان به ما کمک کند؟!
حجت الاسلام پناهیان در ادامۀ مبحث «تاریخ تحلیلی اسلام» در هیئت هفتگی شهدای گمنام، در جلسۀ پنجاه و هشتم بحث نفاق در صدر اسلام را پیگرفته است که در پایگاه اطلاع رسانی وی منتشر شده است. در ادامه گزیدهای از مباحث مطرح شده در این جلسه که به انتخابات نیز مربوط میشود را میخوانید:
1) خدا در هر امتحان سختی، حسابی کمک میکند
در هر امتحان الهی، خدا امکاناتی برای موفقیت به بندگانش میدهد
وقتی خدا از بندگانش امتحان میگیرد، امکانات پیروزی در آن امتحان را هم به بندگانش میدهد. مثلاً وقتی کسی شما را عصبانی میکند و شما میخواهید به او ناسزا بگویید-چه مقصر باشید و چه نباشید- بالاخره این یک امتحان الهی است. ممکن است در این امتحان عصبانی شوید و خدا را در آن لحظه فراموش کنید و تصمیم اشتباهی بگیرید. اما اگر برگردید و یکبار فیلم آهستۀ این امتحان الهی را ببینید، میبینید که قبل از این امتحان و در حین این امتحان، خدا یک امکانات ویژهای به شما داده بوده که عصبانی نشوید و این اشتباهات را انجام ندهید. اگر انسان یکمقدار دقت کند، میبیند که خدا در اطراف امتحاناتی که میگیرد، برایش امکاناتی برای موفقیت چیده است.
مثلاً یک کسی در حقّ شما نامردی میکند و شما میگویی: «عجب نامردهای رذلی هستند! یکذره انصاف ندارند!». بعد چند ساعت بعد، خودت در معرض امتحان مشابهی قرار میگیری که نباید در آنجا نامردی کنی. دیگر خدا چطور باید کمکت کند و به تو نشان دهد که نامردی زشت است؟! اگر تو در این امتحان نامردی کنی، معلوم است که امکانات و کمک خدا را نادیده گرفتهای، و حرف پیغمبر درونی خودت را هم گوش نکردهای.
در امتحانات اجتماعی هم خدا به جامعه امکاناتی میدهد تا در آن امتحان موفق شود
در امتحانات اجتماعی نیز خداوند به جامعه امکاناتی میدهد تا بتواند امتحانات الهی را بهخوبی پشت سر بگذارد. البته جامعه باید توجه کند تا بتواند این امکانات را ببیند. مثلاً خداوند بعد از رحلت رسول خدا(ص) از مردم مدینه امتحان خیلی سختی گرفت، امتحانی که حتی آدمهای خوب هم در آن کم آوردند و بریدند. حتی خوبانی بودند که شبها با امیرالمؤمنین(ع) بیعت میکردند، اما صبح سرِ قرار نمیآمدند. در حالی که اگر چهل نفر از آنها میآمدند، کار تمام بود ولی بیش از چهار نفر نیامدند. این ظاهراً امتحان خیلی سختی بود که مردم مدینه در این امتحان شکست خوردند، و یکی از وجوه سختی امتحان، این بود که نمیدانستند تنهاگذاشتن علی بن ابیطالب(ع)، چه نتایج شومی برای جامعۀ آنها خواهد داشت؟
نالههای حضرت زهرا(س) بهترین امکانات برای موفقیت مردم در امتحان مدینه بود
اما خدا در امتحان سخت مردم مدینه، به آنها یک امکاناتی بسیار بالایی هم داده بود که در این امتحان سخت، موفق شوند. و آن امکانات، نالههای حضرت زهرا(س) و پا درمیانی ایشان بود. عصمت کبرای حق، به وسط میدان آمده بود و شدیدترین صورت عاطفی در بیانات و رفتارها و گریههای ایشان، خودش را نشان میداد. با وجود چنین امکاناتی، پس دادن چنان امتحانی، دیگر نباید برای مردم مدینه سخت میبود.
خدا خیلی بندگانش را دوست دارد، بهحدّی که حضرت زهرا(س) را برای دستگیری از آن مردم خرج کرد تا آنها در امتحان موفق شوند. و خدا آنقدر مردم را دوست دارد که برای نجات مردم از یوق بندگی یزید، شخصیتی مانند امام حسین(ع) را به میان میدان میآورد.
2) «دشمنِ رسوا» بزرگترین کمک خدا در امتحانات آخرالزمان
طبق روایات، امتحانات آخرالزمان سهمگین است، ولی در عین حال حق از آفتاب هم روشنتر است
در روایات آمده است که امتحانات و فتنههای آخرالزمان، خیلی سخت هستند. ولی با وجود سختیِ امتحانات، فرمودهاند که در فتنههای آخرالزمان حق از آفتاب هم روشنتر است. از امام صادق(ع) پرسیدند: آقا جان! در آن فتنههای سخت آخرالزمان، یکوقت ما گمراه نشویم؟ حضرت پایین پردۀ خیمه را کنار زد و آفتاب به داخل خیمه تابید. بعد از آن فرد پرسید: این چیست؟ گفت: آفتاب است. آقا فرمود: امتحانات و فتنههای آخرالزمان برای اهلش، اینقدر روشن است. (أَمَا وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ إِمَامُکُمْ سِنِیناً مِنْ دَهْرِکُمْ وَ لَتُمَحَّصُنَّ...فَقُلْتُ وَ کَیْفَ لَا أَبْکِی وَ أَنْتَ تَقُولُ اثْنَتَا عَشْرَةَ رَایَةً مُشْتَبِهَةً لَا یُدْرَى أَیٌّ مِنْ أَیٍّ فَکَیْفَ نَصْنَعُ قَالَ فَنَظَرَ إِلَى شَمْسٍ دَاخِلَةٍ فِی الصُّفَّةِ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ تَرَى هَذِهِ الشَّمْسَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ وَ اللَّهِ لَأَمْرُنَا أَبْیَنُ مِنْ هَذِهِ الشَّمْس؛ کمال الدین/2/347)
درست است که در فتنههای آخرالزمان، امتحانات خیلی سهمگین است و خیلیها دچار ریزش میشوند و سقوط میکنند، ولی اگر یکمقدار اطراف را خوب نگاه کنید، علامتهایی را میبینید که شما را راهنمایی و کمک میکند.
«وجود دشمنِ رسوا» از بزرگترین امدادهای الهی در فتنههای آخرالزمان است
یکی از بزرگترین امکانات و امدادهای الهی در امتحانات و فتنههای آخرالزمان-که در صدر اسلام هم یکچنین امکاناتی نبود- «وجود دشمن» است، آنهم یک دشمن رسوا، دشمنی که نهفقط با دین شما دشمن است، بلکه با منافع مادی شما هم دشمن است، دشمنی که میخواهد نفت شما را ببرد، کارخانههای شما را نابود کند و امنیت شما را از بین ببرد، دشمنی که وحشیگری او را به وضوح میبینیم.
اوایل انقلاب دشمنی آمریکا برای همه روشن نبود/ اما الان با هر اعتقادی، به راحتی میتوانید بفهمید که آمریکا خبیث است
جالب اینجاست که روز به روز که جلوتر میرویم، این دشمنِ رسوا، وحشیتر هم میشود. الان ما با آمریکا، شرایطی داریم که اول انقلاب هم نداشتیم. اول انقلاب هرگز خباثت و دشمنی آمریکا مانند الان روشن نبود. مثلاً وقتی که صدام به ایران حمله کرده بود، شما به سختی میتوانستید خبرهایی پیدا کنید مبنی بر اینکه آمریکا دارد از صدام حمایت میکند، یعنی حمایت آمریکا از صدام، خیلی علنی و واضح نبود. و آن اواخر جنگ بود که خبر برخی ملاقاتهای وزیر دفاع آمریکا با صدام را میشنیدیم. ولی این خبرها از بس کم بود، برخی سلیقهها به این سادگی نمیتوانستند علیه آمریکا شعار بدهند.
الان وزیر خارجۀ اسبق آمریکا-که کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا هم هست- در کتابش نوشته است، به حدود صد کشور سفر کردم تا داعش را راه بیندازیم! (واحد مرکزی خبر/ 54141) و شما میدانید که داعش چطور دارد جنایت و تجاوز میکند! لذا شما حتی اگر فمینیست باشید، یا آزادیطلب باشید، یا قائل به پلورالیسم باشید، یا به حقوق بشر و حقوق اطفال معتقد باشید، به هر چیزی که معتقد باشید، باید بگویید «مرگ بر آمریکا». امروز به هر چیزی که معتقد باشید، باید به راحتی بفهمید که آمریکا و انگلیس، خبیث هستند.
اوایل انقلاب اصلاً اینطوری نبود. حتی بعد از دفاع مقدس هم شرایط اینطوری نبود. کم کم داشت زمزمۀ «درود بر آمریکا» بهجای «مرگ بر آمریکا» در گوشه و کنار مملکت راه میافتاد! اما آمریکا خودش مدام کارش را خراب میکرد. حتی وقتی آمریکا به افغانستان حمله کرده بود، بعضیها لطیفه درست کرده بودند که «امریکا! بعد از افغانستان بیا ایران!» ولی الان هیچکس این لطیفهها را نمیگوید، چون خیلی سخن احمقانهای است. از بس که تروریسم و کارهای جنایتکارانه در این کشورها به دست آمریکا توسعه پیدا کرده و همه میبینند که آمریکا با عراق و افغانستان چهکار کرده است!
اگر آمریکا و اروپاییها اینقدر از جنایتکارها حمایت نمیکردند، الان مگر شما به این سادگیها میتوانستید «مرگ بر آمریکا» بگویید؟! اصلاً شاید دیگر برای این شعار، ضرورتی احساس نمیشد؛ ولی الان شما دارید میبینید که آمریکا دارد چهکار میکند! آیا آمریکا یک کلمه علیه عربستان حرف میزند؟! بلکه تمامقد حمایت میکند و میگوید: هرچه میخواهی یمن را بمباران کن!
3) «داعش آمریکایی» کمک ویژۀ خدا برای این انتخابات!
ببینید تولیدکنندگان داعش، در انتخابات ما از چه کسی حمایت میکنند؟/ دیگر خدا چطور باید جواب امتحان را به ما برساند؟!
ببینید خداوند چقدر به ما امکانات داده است تا فضای امتحان الهی برای ما روشن شود. شما ببینید که نخست وزیر انگلیس خبیث رسماً میگوید: «ما باید از تروریستهای سوریه حمایت کنیم! ما برای این کار بودجه گذاشتهایم و باید به آنها کمک کنیم!» شما میتوانید از این سخنان، کلیپ درست کنید. آنوقت این سخنان را بگذارید در کنار سخن یکی از کسانی که الان میخواهد از مردم رأی بگیرد و به مجلس خبرگان برود-که برای مملکت رهبر تعیین کند- او هم شبیه همان حرفها را میزند و میگوید: «چرا بشار اسد دارد مردم را میکُشد؟!» در حالی که معلوم است بشار اسد دارد تروریستها را میکشد نه مردم را! فیلمهایش موجود است. این دیگر نیاز به تحلیل سیاسی ندارد و کاملاً روشن است.
حالا شما ببینید که همین انگلیس خبیث و همین خانم کلینتون خبیث، در انتخابات آیندۀ ما از چه کسی میخواهند حمایت کنند. اصلاً این را رسماً میگویند و ابایی هم ندارند.
وقتی شما میبینید که تولیدکنندگان تروریست داعشی، رسماً از کسی حمایت میکنند، ولی قبول نمیکنید که «نباید به او رأی داد»، دیگر خدا چطور باید در امتحانات و فتنههای آخرالزمان به ما کمک کند؟! آمریکا در عراق از داعش، و در ایران از اصلاحطلبها حمایت میکند. دیگر خدا چطور باید جواب امتحان را به ما برساند؟! میتوان گفت که در آخرالزمان واقعاً امتحان سخت نداریم؛ چون امکانات این امتحانات فوقالعاده است و مسأله کاملاً واضح و روشن است.
افراطیها نباید رأی بیاورند؛ آمریکا حامی دیکتاتورها و افراطیهاست؛ آلسعود و داعش/ آمریکا در عراق از داعش، و در ایران از اصلاحطلبها حمایت میکند
بله، دیکتاتورها نباید رأی بیاورند. ولی دیکتاتورها چه کسانی هستند؟ دیکتاتورها مورد حمایت آمریکا هستند و الان نمونهاش آل سعود است.
افراطیها هم نباید رأی بیاورند. ولی افراطیها چه کسانی هستند؟ نمونهاش داعشیها هستند که باز هم مورد حمایت آمریکا هستند. آمریکا هر کجا افراطی گیر بیاورد که نظم جامعه را بهم بزنند از آن دفاع میکند، در عراق از داعش و در ایران از اصلاحطلبهای تندرو.
برخی سیاسیون ما بیش از اوباما، بمباران داعش توسط روسیه را محکوم میکنند!
روسیه دارد مواضع تروریستها را بمباران میکند، ولی ما در کشورمان آدم سیاسیای داریم که روسیه را محکوم میکند؛ آنهم بهصورت خیلی بدتر از اوباما! اوباما لااقل بین مردم، منافقانه رفتار میکند و چهارتا علیه تروریستها حرف میزند و یک مطلب هم علیه روسیه یا سوریه میگوید، ولی این آدم سیاسی، چهارتا علیه روسیه و سوریه حرف میزند، و فقط یک مطلب علیه تروریستها میگوید!
آمریکایی که خودش داعش را در منطقه بهوجود آورده و خودش از داعش حمایت میکند، و حتی وزیر خارجۀ سابق آمریکا میگوید «با صد کشور هماهنگ کردیم تا داعش تولید شود»، با این حال خود آمریکاییها نسبت به برخی از داخلیهای ما علیه داعشیها بیشتر حرف میزنند! برخی از داخلیهای ما وقتی داعشیها بمباران میشوند، یکدفعهای ناراحت میشوند.
4) دو کلید نجات در فتنههای شدید آخرالزمان!
امام رضا(ع): برخی مدعیان محبت ما، با «دشمنان» ما دوستی، و با «دوستان» ما دشمنی میکنند/فتنۀ اینها از دجال هم شدیدتر است
حالا یک روایت از امام رضا(ع) در اینباره برایتان بخوانم. میفرماید: در آخرالزمان میان کسانی که دوست ما هستند و ادعای محبت ما را دارند، فتنهای شکل خواهد گرفت، شدیدتر از فتنۀ دجال! (دجال مهمترین عنصر گمراهکننده در آخرالزمان است که از همۀ ابزارها برای فریب مردم استفاده میکند. برخی گفتهاند شاید منظور همین رسانههای مدرن وشبکههای ماهوارهای باشد) حالا امام رضا(ع) میفرماید که فتنهای شدیدتر از دجال درست میشود. ولی این فتنه کار کیست؟ کار کسانی است که در شیعیان ما هستند!
در ادامۀ روایت فوق، از امام رضا(ع) سؤال میکنند: مگر اینها چهکار میکنند؟ مشخصات اینها چیست؟ حضرت پاسخ میدهد: اینها دو کار انجام میدهند؛ یکی اینکه با دشمنان ما اهلبیت(ع) دوستی میکنند. و دوم اینکه با دوستان ما اهلبیت(ع) دشمنی میکنند. (إِنَّ مِمَّنْ یَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ- مَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَةً عَلَى شِیعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ- فَقُلْتُ بِمَا ذَا؟ قَالَ بِمُوَالاةِ أَعْدَائِنَا وَ مُعَادَاةِ أَوْلِیَائِنَا. إِنَّهُ إِذَا کَانَ کَذَلِکَ اخْتَلَطَ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ وَ اشْتَبَهَ الْأَمْرُ فَلَمْ یُعْرَفْ مُؤْمِنٌ مِنْ مُنَافِق؛ صفات الشیعه/8)
دشمنان اصلی اهلبیت(ع) جریان استکبار و صهیونیستها هستند؛ نه حتی وهابیت و داعش
شما اگر میخواهید در فتنههای آخرالزمان، نجات پیدا کنید، ببینید دشمنان درجۀ یک اهلبیت(ع) چه کسانی هستند؟ حتی وهابیت هم دشمنان درجۀ یک اهلبیت(ع) نیستند؛ وهابیت را انگلیسیها درست کردهاند. داعشیها هم عوامل دستنشاندۀ سازمانهای سیا و موساد هستند. الان رؤسای اسرائیلی میگویند: هیچ کسی مثل داعشیها به ما خدمت نمیکند! دشمنان درجۀ یک اهلبیت(ع) همین صهیونیستها و جریان استکبار هستند، و الا اهل سنت که دشمن شیعه نیستند، اینها مذاهبی هستند که ما یک عمری است داریم با اینها زندگی میکنیم.
انگلیسیها هرچه خطر اسلام مقاومت و اسلام ناب اهلبیت(ع) را بیشتر دیدند، این دشمنیها را ایجاد کردند. حتی قبل از انقلاب، همین وهابیت، دشمنیشان با شیعیان اینقدر زیاد نبود. مثلاً قبلاً سخنرانان مطرح شیعه، میرفتند در مدینه و راحت سخنرانی میکردند. حتی الان برخی از جریانهای وهابی هستند که بههیچ وجه حاضر نیستند، شیعه را تکفیر کنند و سر ببرند. و اخیراً با داعشیها هم درگیر شدهاند.
راه نجات در فتنههای آخرالزمان؟/ ببینید دشمنان درجۀ یک اهلبیت(ع) به طرف چه کسانی میروند؛ از آنها فاصله بگیرید!
دشمنان اصلی اهلبیت(ع) همین جریان استکبار و جریان صهیونیستها هستند. حالا آن فتنهای که شدیدتر از فتنۀ دجال است، این است که بعضیها با این دشمنان اهلبیت(ع) دوستی میکنند. و با دوستان اهلبیت(ع) دشمنی میکنند. پس شما دشمنان اصلی اهلبیت(ع) را گم نکنید. ببینید آنها بهطرف چه کسانی رفتهاند، شما از آنها فاصله بگیرید.
استکبار، بهجز خائنین، از «مؤمنین ضعیف» هم استفاده میکند
اینطور نیست که جریان استکبار و صهیونیسم، فقط خائنین را دوست داشته باشند. نه! آنها در درجۀ اول، خائنینی مثل داعشیها را دوست دارد ولی اگر زورشان نرسد، به سراغ مؤمنین ضعیف میروند، و اگر زورش نرسد، میآیند بین مؤمنین قوی، کسانی که ضعیفتر هستند را انتخاب میکند. بالاخره آنها میخواهد با اینکارها، مرگ خود را عقب بیندازند.
دشمنی آمریکا با برخی، بعد از سه دهه، اخیراً تبدیل به دوستی شده!/ BBC قبلاً به برخی توهین میکرد، ولی الان میگوید: «به او رأی دهید!»
بعضیها بودند که یک زمانی آمریکا با آنها دشمنی درجۀ یک داشته است، ولی به مرور زمان، این دشمنی تبدیل به دوستی شده است. یعنی از دشمنی درجۀ یک شروع شده، و یک دهۀ بعد، دشمنی آمریکا با آنها درجۀ دو شده، یک دهۀ بعد، دشمنی آمریکا با آنها درجۀ سه شده، و اخیراً دشمنی با همان آدم، تبدیل به دوستی شده است. مثلاً همین شبکههای خبیث مثل بی بی سی، قبلاً علیه این آدم، چه توهینهایی میکردند! ولی الان میگویند: «مردم بروید به اینها رأی بدهید!»
برای اینکه در فتنهها منحرف نشویم چه کنیم؟
امام رضا(ع) در روایت فوق، دو تا مشخصۀ برجسته به ما داده است تا راه را گم نکنیم: 1- کسانی که با دشمنان اهلبیت(ع) دوستی میکنند را بشناسیم 2- کسانی که با دوستان اهلبیت(ع) دشمنی میکنند را بشناسیم. یعنی این دو گروه را بشناسیم و کنار بگذاریم تا دچار فتنه نشویم.
ببینید آدم حسابیِ مورد اعتماد قلبی شما- از نظر تقوا، سلامت و دیانت -کیست؟ کسانی که با این آدمهای حسابی و این خوبان، دشمنی میکنند را کنار بگذارید. بعید است این کار خیلی سخت باشد! کسی که بدون هیچ دلیل درستی، با این آدم خوب، دشمنی میکند، باید کنار گذاشت. اگر شما این دو مسیر را دقیق بشناسید، در این صورت هیچ وقت-در این فتنهها- منحرف نخواهید شد.
آیا این دو ویژگی در قرآن هم آمده؟ الف) قرآن: منافقین «میل به کفار» دارند و منافع خود را در «ارتباط با کفار» میبینند!
آیا این دو ویژگی که مربوط به فتنۀ شدیدتر از دجال است، در قرآن هم برای منافقین آمده است؟ بله، آمده است. یکی از این ویژگیهای منافقین که در این آیه تصریح شده این است که یک تمایلی به کفار دارند و منافع خود را در گروِ ارتباط با کفار میبینند: «فَترََى الَّذِینَ فىِ قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَرِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نخَْشىَ أَن تُصِیبَنَا دَائرَةٌ»(مائده/52) میبینی کسانی که در قلبشان مرض دارند، به سوی کفار میشتابد(اینها یک شتاب و یک حرص و ولعی در رفتن به سمت کفار دارند) میگویند: ما که با کفار نیستیم و از آنها جدا هستیم، ولی میخواهیم آنها به ما صدمه نزنند! مثلاً میخواهیم چرخ مزعهمان بچرخد! لابد اینطوری میگفتند دیگر؛ چون آنموقع که کارخانه نبوده!
در ادامۀ آیه میفرماید: «فَعَسىَ اللَّهُ أَن یَأْتىَِ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَیُصْبِحُواْ عَلىَ مَا أَسرَُّواْ فىِ أَنفُسِهِمْ نَادِمِین»(همان) حالا اگر خدا یک فتحی رساند و قدرت شما را بر کافران غلبه داد، و اگر معلوم شد که شما از آنها قویتر هستید-مثلاً یک سردار داشتید که در منطقه گُل کاشت و توانست دشمن را زمین بزند- آن کسانی که به طرف کافران میرفتند، در قلب خودشان نادم میشوند. و در آیۀ بعد میفرماید: اینها کسانی هستند که دچار حبط عمل میشوند. یعنی خدا دیگر کارهای خوبشان را هم قبول نمیکند (حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُواْ خَاسرِِین؛ مائده/53)
آیت الله بهجت(ره): ریشۀ آباد نشدن دنیای ما، اختلاط و دوستی با کفار است!
سخنان آیتالله بهجت(ره) دربارۀ ارتباط با کفار، را حتماً ببینید. ایشان ریشۀ مشکلات را ارتباط با کفار میداند. ایشان تأکید میکند که قرآن فرموده است؛ باید این ارتباط با کفار را قطع کرد: «به ما گفتند با کفّار اختلاط و اتّحاد و هو هویّت پیدا نکنید: (لا تَتَّخِذُوا الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ؛نساء/44) کفار را دوست خود نگیرید. ولی ما با آنها اختلاط پیدا کردیم و آنها اول دین ما را گرفتند که دنیا به ما بدهند، و بعد دنیا را هم از ما گرفتند.»(در محضر بهجت/3/ نکتۀ 1519) «ای کاش میفهمیدیم که گرگها بر ما هجوم آوردهاند و دارند ما را میخورند! ما باید به کفار سوءظن داشته باشیم و با آنها «أودّاء و اخلاء» نباشیم، و از حقشان بترسیم. چه برسد به باطلشان؛ زیرا آنان حق را تور و وسیلۀ صید و شکار ما قرار میدهند. خدا کند بفهمیم که صلاح دین و دنیای ما تمسک به انبیاء و اولیاء(ع)است، و جدایی از آنها به صلاح دین و دنیای ما نیست، و اینکه کفار بعد از گرفتن دین ما، دنیای ما را هم از دست ما میگیرند.» (در محضر بهجت/ 1/ نکتۀ 211)
«ائمّۀ ما(ع) که فرمودند: "با کفّار اختلاط نکنید"، در حقیقت برای حفظ دنیای ما بود، و میخواستند دنیای ما را برای خود ما تأمین کنند. و کار به جایی کشیده که کفّار نفت و ثروتهای طبیعی و ذخایر زمینی و معادن ما را به غارت میبرند، بعد به عنوان تصدّق و آقایی و یا به عنوان وام با بهرههای کلان با تلطّف و مهر و عطوفت به ما میدهند! اکنون ما مسلمانان اسیر و عبید آنها، و در زیر دست و چکمۀ آنها خوار و ذلیل هستیم، ولی هنوز نمیفهمیم برای چه اینگونه شکست خوردهایم؟ آیا از عملکرد خود ما است، و یا مثلاً از پریدن کلاغ؟!» (در محضر بهجت/1/نکتۀ 35)
البته این به معنای قطع مطلق ارتباط نیست، بلکه به معنای ارتباط نابهجا و ذلیلانه با کفار است. وقتی که مؤمنین، بیخود با کفار ارتباط میگیرند و به آنها اعتنا میکنند و دل میسپارند، خدا خودش این مؤمنین را میزند.
آیا ویژگی دوم هم در قرآن آمده؟ ب) قرآن: منافقین با قرآن مشکل ندارند، با ولایت مشکل دارند!
یکی از ویژگیهای نفاق-همانطور که بیان شد- این است که یک تمایلی نسبت به کفار دارند. و یکی دیگر از ویژگیهای منافقین این است که یک گریزی از ولایت و ولایتمداران دارند. میفرماید: «وَ إِذا قیلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَیْتَ الْمُنافِقینَ یَصُدُّونَ عَنْکَ صُدُوداً»(نساء/61) پیامبر من! وقتی به آنها میگویی که به سوی قرآن و به سوی پیامبر خدا بیایید، منافقین را میبینی که با قرآن مشکل ندارند، بلکه با تو مشکل دارند! با ولایت تو و با تبعیت از تو مشکل دارند!
پس این دو ویژگی برجستۀ منافقین که در قرآن و در فرمایش امام رضا(ع) آمده است، این است:"1.کافرگرایی 2.ولایتگریزی" اینها دو ویژگی کسانی است که در آخرالزمان فتنۀ شدیدتر از دجال درست میکنند. و همچنین دو ملاک بسیار عالی برای تشخیص راه است.
منبع: تسنیم