(روزنامه بهار - 1394/07/16 - شماره 17 - صفحه 4)
* موضعگیری چندباره برخی از مداحان نسبت به مسائل سیاسی باعث شده تا انتقاداتی نسبت به این موضعگیریها شکل بگیرد که چرا تریبونهای عزاداری تبدیل به یک میدان سیاسی شده است. به نظر شما دلیل چنین اتفاقاتی که ازسوی برخی مداحان و نه همه آنها چیست؟
** ریشه این مسائل در این است که ما حکومت دینی را با دین حکومتی اشتباه گرفتیم. این خیانت به دین است، بهلحاظ اینکه دین نیامده است تا ابزار دست برخی باشد. دین آمده است تا قدرتمندان را کنترل کند. آمده تا برای بشریت ازجمله اربابان قدرت چارچوب مشخص کند تا از آن چارچوب خارج نشوند. بنابراین تا ما این دو مفهوم را از هم جدا نکنیم این اقدامات وجود دارد. متاسفانه عدهای فکر میکنند اگر در کشور ما حکومتی به وجود آمده است که پسوند دینی و اسلامی دارد بهمعنای آن است که همه چیز در اختیار آنان است. مسلما وقتی این برداشت غلط وجود داشته باشد، افراد دیگر هم میتوانند دارای هر سلیقه، هر گرایش، هر رفتار و منشی باشند تا از دین سوءاستفاده کنند.
* همه این تفکرات میتوانست پیش از این هم وجود داشته باشد. چه عاملی باعث رشد و تکثیر چنین تفکری شد؟
** چون بهزعم خودشان و با قرائت خودشان، اینها با تکیه بر شعارهای اسلامی کار میکنند. طبیعتا با چنین نگاهی تمام ارزشهای اسلامی ازجمله شهدا را برای هدف خود مصادره میکنند. شهدایی که سند افتخار ملت ما هستند و ما تا ابد باید به وجود شهدا و خانواده شهدا افتخار کنیم که در هشت سال دفاع مقدس تلاش کردند تا این کشور، این نظام و این انقلاب را حفظ کنند و خون پاکشان را در این راه ریختند. چون میخواستند اسلام بماند، کشور بماند و جمهوریاسلامی و انقلاب از بین نرود. این وسط عدهای خودشان را صاحب شهدا میدانند. گویی تمام ارزشهای دینی و انسانی را در یک کپسول خلاصه کرده و به آنها دادهاند و آنها استفاده کردهاند. گویی هیچکسی در مملکت جز آنان ارتباطی با خانواده شهدا ندارد، ارتباطی با جنگ ندارد.
خیلی جالب است که بسیاری از همین افراد مدعی نه شهید دادند، نه جانباز. بسیاری از آنها یک روز طی هشت سال دفاع مقدس در جبهه شرکت نکردند. بسیاری از آنها در انقلاب یا نبودند و سنشان ایجاب نمیکرد یا اگر در دوران انقلاب زنده بودند و حیات داشتند، حضور در نهضت نداشتند. جالبتر آنکه آنها دین و ارزشهای دینی را به مصادره خودشان درآوردند و صاحبان انقلاب و بنیانگذاران انقلاب و فرماندهان اصلی جنگ و ارزشمندترینها و افتخارآفرینهای دفاع مقدس را امروز بهعنوان ضدانقلاب معرفی میکنند. حتی بهعنوان مخالف نظام و مخالف دین قلمداد میکنند. این یک ظلم مضاعف است، یک تحریف تاریخی است که توسط مجموعهای ایجاد شده است. من مطمئن هستم که بسیاری از اینان اگر دم از اسلام میزنند دروغ میگویند.
اگر دم از ولایت فقیه میزنند، دروغ میگویند. اگر دم از شهدا و دفاع مقدس میزنند همه بهخاطر منافع مادی و مقاصد دنیوی و برای تثبیت قدرت است. اخیرا در همین مراسم تشییع شهدای غواص در تهران دیدیم شهدای بسیار عزیز ما که با کمال سخاوتمندی از این کشور دفاع کردند و پس از سالها جنازه مطهرشان آمده است و مردم قدرشناس ما آمدند و تشییع کرده و ادای احترام کردند، همانجا عدهای از این احساسات پاک مردم سوءاستفاده کردند. از شهدا سوءاستفاده کردند. حتی برای تطهیر غارتگران بیتالمال از شهدا بهره بردند. برای مطرحکردن کسانی که پروندههای فراوان اختلاس و سوءاستفاده اموال عمومی استفاده کردند هم نام شهدا و هم به نام ارزشها بهره بردند. اینها در حال وارونهجلوهدادن ارزشها هستند و دین و احساسات پاک مردم را ابزرای برای مقاصد سیاسی و قدرت طلبانه خود کردهاند.
* مسائلی که شما مطرح کردید، موضوعاتی نیستند که از ابتدا وجود داشته باشند. این مسائل طی 10 سال اخیر در کشور رواج پیدا کرده و اکنون که با این وضع دست به گریبان هستیم شما چه راهی را موثر میدانید تا سیر این اتفاقات تکرار نشود؟
** الان عدهای بهجای آنکه خودشان را برای انقلاب فدا کنند، درصددند از انقلاب استفاده کنند و بهره ببرند لذا رفتند در مسیر دیگری. عدهای رفتند در مسیر گسترش مسائل اقتصادی و از این طریق صاحب ثروت و اموال کثیری شدند و از کنار انقلاب توانستند جزو میلیاردرهای جمهوریاسلامی شوند. عده دیگری هم درصدد پست و مقام برآمدند و رفتهرفته از مسیر فاصله گرفتند.
در اینجا ما بازهم به این نکته میرسیم که آن تئوری را باید حل کنیم. اگر قرار است که مشکلات ریشهای حل بشود باید تمام سران مملکت و تمام نخبگان روی این مسئله تاکید کنند که ما حکومت دینی داریم و نه دین حکومتی. یعنی همه نباید اجازه دهیم عدهای هم جمهوریت نظام را و هم اسلامیت نظام را مورد تعرض قرار بدهند. من با کمال تاسف باید عرض کنم که امروز میدانی برای تئوریپردازان مخالف امام(ره) باز شده است. میدانی باز شده است برای آنهایی که با دیدگاه امامخمینی هم در بحث انقلاب و هم در بحث تاسیس جمهوریاسلامی مخالف بودند.
امروز بهعنوان تئوریسین این جماعت مطرح شدهاند و با جرئت و جسارت حرف خودشان را میزنند و با یاران امام(ره) و بازوان امام(ره) و با کسانی دستپروده امام(ره) بودند و جزو بنیانگذاران انقلاب و نظام جمهوریاسلامی بودند بهشدت برخورد میکنند. خیلی جسورانه و گستاخانه یکی از شخصیتها را مخدوش میکنند و زیر سوال میبرند. زبانشان آنقدر دراز شد که حتی بیت شریف امامخمینی را استثنا نکردند. در حال شکستن حرمت یادگار امام(ره) هستند. یعنی میخواهند تمامی موانع را از سر راهشان بردارند و آنچه در سر دارند به مرحله اجرا درآورند. لذا مردم باید هوشیار باشند و دلسوزان نظام باید هوشیار باشند و اجازه ندهند انقلاب و نظام ما از مسیر اصلی خودش جدا شود.
* گفته میشود انتخابات مجلس بعدی یکی از دلایل تحرکات اخیر این جریانهاست. درواقع چنین تحلیل میشود که برخی جناحهای سیاسی پشت پرده این ماجرا هستند. آیا با چنین چیزی موافق هستید ؟
** بنده با این موضوع موافق نیستم که این اقدامات را منحصر به چند نفر بدانیم. ما در کشور اصلا مسئلهای بهعنوان خودسری نداریم. من بهشدت با این حرف مخالف هستم که بگوییم یک عده خودسر این کار را انجام میدهند. از آن مداح گرفته تا آن گروه فشار تا آن کسی که جلسات را به هم میزند تا آن کسی که در تریبونهای مختلف شخصیتهای بزرگ انقلاب را هتاکی میکند و زیر سوال میبرد، همه و همه برنامهریزیهای گسترده و سازمانیافته است. معتقدم کاری بنیادی است که یکی از ثمرات آن انتخابات است. همه این کارها برای انتخابات نیست.
آنها انقلاب را هدف گرفتهاند. آنها جمهوریت و اسلامیت را هدف گرفتند. هدفشان هم این است که مسیر را عوض کنند. لذا طبیعی است که در گام اول مجلس باشد، ولی گامهای بلندتری را درنظرگرفتند. مسلما اگر موفق بشوند مجلس را در اختیار بگیرند میتوانند گامها بلندتری بردارند. بهاعتقاد من آنها برای آینده کشور خوابهای آشفتهای را دیدهاند. الان نیز چون میبینند که شخصیتهایی مثل آقای هاشمی و دیگران جزو کسانی هستند که دستپروده امام(ره) هستند و درواقع هرچه دارند از امام(ره) است لذا خود را موظف میدانند که شخصیت این افراد را مخدوش کنند. باید بیت امام (ره) را مورد حمله قرار بدهند و در افکار عمومی آنان راخوار کنند تا بتوانند به مقاصدشان برسند.
* درباره اینکه از چه مقطعی و درواقع براثر چه تغییراتی یکباره تریبونهای مذهبی از مسیر قبلی خود جدا میشود، بیشتر کلیات را بیان کردید، اما احتمالا باید عوامل خاصی این تغییر فاز مداحان را کلید زده باشد. این نقاط تغییر مسیر کجا بود؟
** ما بیایم زمان حالا را با زمان امام(ره) مقایسه کنیم. در زمان ایشان مداحان وجود داشتند، ولی کشور ما کشور مداحی نبود. کشور عقل و منطق بود. اگر بنا بود مراسمی باشد باید دانشمندان و اندیشمندان سخن میگفتند و با مردم حرف میزدند. اگر کسی چاپلوسی و تملق میکرد، امام(ره) با او برخورد میکرد و اجازه نمیداد چاپلوسان و متملقان به مداحی بپردازند. الان میبینیم بخش زیادی از رسانه ملی در اختیار برخی از مداحان است. بخشی زیادی از مجالس ما در اختیار برخی از مداحان است. حتی مدتی کار به جایی رسیده بود که اصلا در مراسم فاتحه و بعد از آن اصلا سخنران را دعوت نکنند و خود مداح از اول تا آخر برنامه را اجرا کند؛ یعنی ما این وضعیت پرورش دادیم و این ارادهای پشت قضیه بود تا مداحان جایگزین دانشمندان شوند، مداحان جایگزین نخبگان شوند. کلاسهای مداحی تشکیل شد.
بسیاری از بچههایی که چهار روز در یک نهادی رفتند، دوره مداحی میبینند و تلاش میکنند این مداحی را بهعنوان شغل انتخاب کنند. اصلا مداحی تخصص و شغل شده است. آنوقت مداحان با هم مسابقه میگذارند. مداح که فضیلتی ندارد، علمی هم برای ارائه که ندارد. فقط صدایی دارد و چهار بیت شعر میتواند بخواند. بالاخره باید به کسی بپرد، از کسی تعریف کند، به کسی توهین کند تا کارش رواج پیدا کند. کسی هم که صدای بلندتری داشته باشد و روی بیشتر و بتواند جسورانه به شخصیتها حمله کند، در میان قشری از جامعه و نه افکار عمومی میداندار میشود. حالا یک روز این فرد هست و روز دیگر فرد دیگری جایگزین او میشود. ما باید با این فرهنگ مقابله کنیم.
* شهید مطهری در همان دوران تلاشهایی برای جلوگیری از خرافات و انحرافات به دین داشتند که بخشی از این تلاشها نیز در کتابهای ایشان آمده است. این خطمشی نیز تا مدتی ادامه پیدا کرد و از مداحان درخواست میشد براساس سند و مدرک سخنرانی کنند و نسبت به مسائل و اتفاقات موضعگیری کنند. در دورهای نسبت به تحریفهایی که در مجالس مداحی صورت میگرفت، اطلاع رسانی میکردند.
** اصلا برخی از مداحان دیگر به کتاب نیازی ندارند. به تاریخ نیازی ندارند. به استاد نیازی ندارند. خودشان حرف میزنند. خودشان جعل میکنند. خودشان تاریخ میسازند. خودشان خدا و پیغمبر درست میکنند. مگر ما ندیدیم در میان مداحها که علیاللهها، فاطمهاللهها و زینباللهها درست شدند و خداهای مختلف به مردم معرفی کردند. خب اینها کسانی هستند که به مطالعه و درس نیازی ندارند. بههرحال درباره شاعران این جمله هست که هرچقدر دروغ بزرگتری بگویند شیرینتر و جذابتر است. علاج این است که بهطرف علم برویم، بهطرف تاریخ برویم، بهطرف فضیلت برویم به طرف مفاهیم اسلامی برویم و از دورغ و نفاق و تملق فاصله بگیریم.
http://www.bahardaily.ir/fa/Main/Detail/1775
ش.د9404153