گفت: مگر تا قبل از انتخابات، دولتمردان و مدعیان اصلاحات و کارگزارانیها از توافق هستهای با عنوان فتحالفتوح! و بزرگترین دستاورد تاریخ ایران! و عامل رونق اقتصادی! و باعث رفع بیکاری و از بین رفتن تورم و گرانی و... یاد نمیکردند؟
گفتم: بر منکرش لعنت!
گفت: پس چرا حالا که انتخابات تمام شده، دارند اعتراف میکنند که تحریمها لغو نشده، سوئیفت باز نشده، داراییهای مسدود شده پسداده نشده و...؟!
گفتم: خب! قبل از انتخابات برای اینکه رأی جمع کنند، وعده میدادند ولی حالا که زمان عمل است، آن وعدهها را یکی بعد از دیگری پس میگیرند!
گفت: کاش دولت به جای آنهمه وعده و لاف درباره برجام و دستاوردهای آن، دستش را به زانوی خودش میگرفت و برای گشایش اقتصادی و معیشتی مردم کاری انجام میداد.
گفتم: کاش! ولی حیف که کاری نکرد... یارو میگفت؛ آنقدر که من برای شستن فرشهای همسایه پارو زدم، اگه واسه کشتی تایتانیک زده بودم، غرق نمیشد!