تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۹  ، 
کد خبر : ۲۸۸۴۸۸
حمیدرضا جلایی‌پور با هشدار نسبت به مهندسی فرهنگی در دانشگاه‌ها

می‌خواستند ریشه اصلاحات را بخشکانند

پایگاه بصیرت / روح‌الله سپندارند / خبرنگار

(روزنامه بهار ـ 1394/07/27 ـ شماره 26 ـ صفحه 4)

دولت اصلاحات که تمام شد و احمدی‌نژاد روی کار آمد، روزهای دشوار تشکل‌های دانشجویی هم شروع شد. سال 85 که برای سخنرانی به دانشگاه امیرکبیر رفت، با واکنش منفی دانشجویان مواجه شد. آن‌زمان، ظاهرا از چنین وضعیتی استقبال کرده بود، اما او بارها و بارها با رئیس‌جمهوری مثل خاتمی فاصله داشت که به «زنده باد مخالف من» در عمل هم پایبند بود. روزهای بعد از خاتمی، روزهای سخت فعالیت‌های دانشجویی بود. تشکل‌های دانشجویی یکی پس از دیگری تعطیل، تعلیق یا محدود شدند. انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌ها با سابقه‌های طولانی از فعالیت محروم شدند و انجمن‌های موازی، همسو با دولت احمدی‌نژاد، سربر آوردند تا پایگاه‌های اصیل فعالیت‌ دانشجویی به حاشیه رانده شود. جاده‌های انجمن‌های اسلامی که از دوم خرداد دوباره احیا شده بود، در هشت سال دولت نهم و دهم ویران شد تا حالا با روی‌کار‌آمدن دولت یازدهم کم‌کم خون‌های تازه‌ای در رگ فعالیت‌های دانشجویی جریان یابد. برخی از انجمن‌های اسلامی دوباره مجوز فعالیت گرفته‌اند و برخی هم به‌جای در‌افتادن با انجمن‌های جعلی که در دولت احمدی‌نژاد ساخته شده بودند، ترجیح دادند با نام‌های جدید فعالیت خود را شروع کنند؛ بااین‌حال جان‌گرفتن تشکل‌های از‌رمق‌افتاده شاید نیازمند زمان باشد؛ چرا که برخی رویکردهای مدیریتی بر‌جای‌مانده از دولت قبل و درنهایت برخوردهای مجلس با فضای تغییر در حوزه آموزش عالی راه را برای احیای فعالیت تشکل‌های دانشجویی با دشواری‌هایی همراه کرده است.

هر‌چند هنوز بسیاری از تشکل‌های تعطیل‌‌شده در انتظار مجوز فعالیت هستند ، فعالیت دوباره برخی از تشکل‌های دانشجویی در دولت یازدهم بازگشت پویایی به دانشگاه‌ها را نوید می‌دهد. حمیدرضا جلایی‌پور، استاد دانشگاه تهران و فعال سیاسی اصلاح‌طلب در گفت‌وگویی با «بهار»، البته معتقد است که حرکت دانشجویی در هشت سال دولت سابق هم نمرده بود؛ او 24‌خرداد را شاهد مثال همین مسئله می‌داند و معتقد است فعالیت‌های دانشجویان یکی از عوامل رویداد 24‌خرداد‌92 بود.

جلایی‌پور همچنین تاکید می‌کند تشکل‌های دانشجویی می‌توانند دربرابر مهندسی فرهنگی، از توسعه فرهنگی در دانشگاه‌ها دفاع کنند تا استقلال دانشگاه‌ها حفظ شود. به‌گفته او، تشکل‌های دانشجویی در پاره‌ای از موارد با احزاب اصلاح‌طلب اهداف مشترک دارند؛ مثلا در 6 ماه آینده، هم اصلاح‌طلبان و حتی اصول‌گرایان میانه‌رو و هم انجمن‌های اسلامی و حتی تشکل‌های صنفی و هنری، همه، برای شکل‌گیری یک مجلس عاقل زحمت می‌کشند و کار خواهند کرد.

* بازگشایی برخی از تشکل‌های دانشجویی در دولت یازدهم می‌تواند بر فضای سیاسی جامعه چه تاثیری داشته باشد؟ برخی جریان‌ها به‌این روند حمله می‌کنند و می‌گویند فضای دانشگاه‌ها درحال سیاسی‌شدن است.

معتقدم بازگشایی انجمن‌های اسلامی و تشکل‌های دانشجویی نشانه خوبی است و به پویایی درون دانشگاه‌ها و نشاط و گشایش سیاسی جامعه کمک می‌کند. این درست نیست که حرکت دانشجویی را فقط از دریچه مفهوم تحلیلی جنبش دانشجویی تحلیل کنیم. نباید انتظار داشته باشیم جمع یا گروه یا جامعه‌ای دائم درحال جنبش باشد. جنبش‌ها که فقط دست اراده نیروهای فعال جامعه نیست؛ معمولا نیروهای فعال جامعه با عوامل ساختاری دیگری ترکیب می‌شود و در مقاطعی در جامعه‌ای جنبشی رخ می‌دهد؛ بنابراین حرکت دانشجویی را لزوما نباید درقالب جنبش اجتماعی تحلیل کنیم.

* و حالا در شرایط جدید، چقدر این وضعیت تغییر کرده است؟

در حال حاضر تشکل‌های صنفی، علمی، نشریه‌ای و انجمن‌های اسلامی درحال فعال‌شدن هستند. ما پیش از شکل‌گیری این تشکل‌ها، شاهد محافل دانشجویی و شبکه‌های اجتماعی دانشجویی بودیم که فعالیت می‌کردند و می‌کنند. پیش از اینکه دوره اعتدال اتفاق بیفتد، یعنی در دوره‌ای که فضا امنیتی بود، نمی‌شد گفت حرکت دانشجویی مرده بود. اگر این حرکت مرده بود که 24خرداد92 رخ نمی‌داد. یکی از مولفه‌های 92 این بود که دانشجویان پاشنه در اتاق آقای خاتمی را از جا درآوردند و بر سر مسئله ائتلاف تاکید داشتند. دانشجویان در شهرستان‌ها فعال بودند و مشارکت سیاسی بالا رفت و شاهد بودیم که مشارکت در شهرهای کوچک بالاتر از تهران بود؛ بنابراین فکر می‌کنم باید به حرکت دانشجویی نگاهی ایجابی داشته باشیم. راه‌افتادن دوباره این تشکل‌ها در دانشگاه‌ها حرکتی مثبت است.

* حالا دوباره قرار است این فعالیت درقالب تشکل‌های دانشجویی کمی سامان یابد. همین مسئله است که باعث حمله برخی جریان‌ها به آن می‌شود.

کسانی که می‌گویند ممکن است با روی‌کارآمدن دوباره تشکل‌های دانشجویی، برخی هزینه‌ها ایجاد شود، اشتباه می‌کنند. دوره اعتدال است و دانشجویان باید تشکل و سازمان داشته باشند. باید جبهه‌ها و اتحادیه‌های خودشان را داشته باشند، چه ایرادی دارد.

* پس چرا در دولت گذشته شاهد تعطیل‌شدن برخی از این تشکل‌ها بودیم؟

می‌خواستند ریشه اصلاح‌طلبی را خشک کنند. قضیه بعد از 88 هم فقط این نبود که عده‌ای درباره انتخابات اختلاف دارند؛ عده‌ای از همان قبل 88 بنا را بر این گذاشته بودند که ریشه را از جا در بیاورند، ولی نتوانستند و انتخابات 92 این مسئله را نشان داد.

* به ‌دنبال آن بودند که ریشه اصلاح‌طلبی را بخشکانند؟

می‌خواستند ریشه اصلاح‌طلبی و نوجویی و ریشه توسعه‌خواهی را درآورند و شما می‌دانید بیش از هشت سال جریان ضدتوسعه دست بالا را داشت، 800میلیارد دلار هم درآمد داشتند و قدرت هم‌دستشان بود و آن را اعمال می‌کردند.

* و حالا تشکل‌های دانشجویی قرار است نقش احزاب را برای اصلاح‌طلبان بازی کنند؟

تشکل‌های دانشجویی دارند کار خودشان را می‌کنند. در 6 ماه آینده قرار است تصمیم مهمی در کشور گرفته شود که همان ترکیب مجلس است. نظر دانشجویان این است که اگر یک مجلس عاقل تشکیل شود، بهتر از یک مجلس تندرو است، دانشجویان به‌دنبال مجلسی هستند که اگر کسی به‌صورت غیرقانونی سه هزار بورسیه را جابه‌جا کرد، آن شخص را استیضاح کند، نه اینکه وزیری را که این تخلفات در بورسیه‌ها را پیگیری کرده بود، استیضاح کنند؛ بنابراین دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی این مسئله را درک می‌کنند و در زمان انتخابات فعال می‌شوند و در شهر‌هایشان هم افراد اصلح را تشویق می‌کنند نامزد مجلس شود و از او حمایت می‌کنند. این مسئله نوکری احزاب محسوب نمی‌شود، بلکه دلسوزی برای کشور است.

* یعنی فکر می‌کنید جریان دانشجویی و تشکل‌های آن‌ها به‌صورت مستقیم با جامعه در ارتباط اند؟

می‌توانند به‌صورت مستقیم از طریق ارتباطات چهر‌ه‌ به چهره‌ با جامعه، از طریق ارتباطات خانوادگی و اخیرا ازطریق شبکه‌های اجتماعی این کار را انجام می‌دهد.

* اما به‌هرحال گاهی فعالیت تشکل‌های دانشجویی به‌گونه‌ای است که با برخی از گروه‌های سیاسی خارج دانشگاه همسو است، فکر می‌کنید این تشکل‌ها با احزاب چه نسبتی دارند؟ آیا می‌توانند در مقاطعی برای پیشبرد آن چیزی که فکر می‌کنند برای کشور بهتر است، با احزاب سیاسی هم ارتباط بگیرند؟

تشکل‌های دانشجویی در پاره‌ای از موارد با احزاب اصلاح‌طلب اهداف مشترک دارند؛ مثلا در 6 ماه آینده، هم اصلاح‌طلبان و حتی اصول‌گرایان میانه‌رو و هم انجمن‌های اسلامی و حتی تشکل‌های صنفی و هنری، همه برای شکل‌گیری یک مجلس عاقل زحمت می‌کشند و کار خواهند کرد. این مسئله به‌معنای این نیست که آن‌ها به دیگری نگاه ابزاری داشته باشد.

* در حال حاضر تشکل‌های دانشجویی می‌توانند برای بهبود اوضاع چه اقداماتی داشته باشند؟

تشکل‌های دانشجویی و انجمن‌های اسلامی دو کار مهم می‌توانند انجام دهند؛ یکی در داخل دانشگاه‌هاست که به‌جای مهندسی فرهنگی از توسعه فرهنگی دفاع کنند؛ یعنی به‌این سمت برویم که دانشگاه‌ها از بیرون اداره نشود و این‌گونه نباشد که یک محفل امنیتی برای دانشگاه‌ها استاد تعیین کند؛ برای تحصیلات تکمیلی محافل بیرون دانشگاه تصمیم‌گیری نکنند. باید خود دانشگاه این کار را انجام دهد. این به‌معنای استقلال دانشگاه است.

* منظورتان از مهندسی فرهنگی چیست؟

مهندسی فرهنگی به‌این معنی است که عده‌ای قلیل می‌گویند فقط ما می‌فهمیم استاد و علم خوب چه کسی است. می‌گویند ما این موارد را می‌فهمیم و این موارد و یا چیست باید پیاده شود، این مسئله همان مهندسی فرهنگی است، اما توسعه فرهنگی یعنی اینکه از استقلال دانشگاه و آزادی تحقیق در دانشگاه‌ها دفاع کنیم؛ به‌جز مسائل آموزشی، دانشجویان را در اداره امور دانشجویی مشارکت دهیم؛ باید نقش بیشتری به دانشجویان بدهیم. این مسئله همان توسعه فرهنگی است که درمقابل مهندسی فرهنگی قرار می‌گیرد. این کاری است که دانشجویان می‌توانند انجام دهند و مسئله بسیار مهمی است. آن‌ها همچنین می‌توانند از عرصه عمومی نقد و بررسی در دانشگاه‌ها دفاع کنند که بزرگترین خدمت به کشور است.

* و بیرون از دانشگاه چطور؟ تشکل‌های دانشجویی چه نقشی دارند؟

مسئله دیگر شرکت دانشجویان در مسائل کلان جامعه است؛ مثلا دانشجویان می‌توانند در انتخابات نقش ایفا کنند. به‌هرحال عده‌ای می‌خواهند مجلسی تشکیل دهند که اقتدارگراها هر کاری کردند، آن مجلس تایید کند، ولی باید برویم به‌طرف مجلسی که افراد عاقل در آن حضور داشته باشند؛ یعنی مجلسی داشته باشیم که وزیر متخلف در بورسیه‌ها را استیضاح کند، نه وزیری را که این تخلفات را پیگیری کرد.

* ارزیابی شما از عملکرد دولت در احیای فضای فعالیت دانشجویی و بازگشایی برخی تشکل‌ها چیست؟

درمجموع به‌نظر من مثبت بوده است. آقای روحانی یک سال برای وزارت علوم مقاومت کرد؛ به‌رغم اینکه افراد چندانی را نگذاشتند در وزارت علوم باشند، فکر می‌کنم دولت روحانی کار خودش را انجام داده است. فضا تا اندازه‌ای تغییر کرده است. مشکل این است که کسانی که می‌خواهند در دانشگاه مهندسی فرهنگی کنند، ابزارهایی دارند که در اختیار دولت نیست. دولت یازدهم طرفدار توسعه فرهنگی است، اما همه ابزارهای آن در دانشگاه‌ها در اختیار دولت نیست؛ بنابراین با توجه به‌این وضعیت باید ارزیابی داشته باشیم و از این نظر ارزیابی من مثبت است. آن‌هایی که ارزیابی منفی دارند می‌ترسند بگویند ابزارهای مهندسی فرهنگی دست دولت نیست و در اختیار نهادهای دیگری قرار دارد؛ چون نمی‌توانند آن نهادها را نقد کنند، به دولت حمله می‌کنند.

http://www.bahardaily.ir/fa/Main/Detail/2787http://www.bahardaily.ir/fa/Main/Detail/2787

ش.د9403030

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات