تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۶  ، 
کد خبر : ۲۸۹۱۶۱

باتلاق حمله زميني ائتلاف عربي به يمن

(روزنامه اطلاعات ـ 1394/07/19 ـ شماره 26275 ـ صفحه 12)

اقدام نيروهاي ائتلاف به رهبري عربستان سعودي در فرستادن يگان‌هاي زميني به يمن، نمود تبديل شدن يک تاکتيک به راهبردي نادرست است و مي تواند جنگ يمن را به يک جنگ فرسايشي و پرهزينه براي آن ها تبديل کند.

گسيل نزديک به هزار نفر نيروي زميني قطري همراه با تجهيزات نظامي کامل به يمن نشان از رويکرد تازه ائتلاف سعودي در حمله به يمن دارد. فرستادن اين شمار نيروي قطري به يمن در ادامه ورود نيروهاي زميني عربستاني، اماراتي و بحريني به مناطق جنوبي يمن است که در هفته هاي گذشته و پس از آغاز طرح حمله به شهر بندري عدن، صورت گرفت.نزديک به 6 ماه از آغاز حمله هوايي ائتلاف سعودي به يمن مي گذرد و با وجود حجم بالاي بمباران جنگنده‌هاي اين ائتلاف در مناطق نظامي و غير نظامي، ائتلاف از دستيابي به اهداف خود در اين نبرد ناکام مانده و به نظر مي رسد جنگ يمن به بن بست خورده است.عربستان که با هدف يک جنگ محدود کوتاه مدت حمله به يمن را آغاز کرد، اکنون درگير يک جنگ فرسايشي شده است که به نظر نمي رسد در کوتاه مدت و حتي ميان مدت از آن خلاصي يابد.

از همان آغاز حمله، عربستان تلاش کرد با تشکيل يک ائتلاف منطقه اي با حضور کشورهاي حاشيه خليج فارس، مصر و پاکستان، نه تنها جنگ يمن را به يک جنگ منطقه اي مبدل سازد بلکه با تشکيل چنين ائتلافي ناتواني هاي نظامي خود را تا حدي جبران کند.

البته از همان ابتدا مخالفت مصر براي اعزام نيروهاي زميني به يمن و مخالفت پاکستان از شرکت در اين ائتلاف، عربستان را از اهداف بلندپروازانه خود براي يک حمله کامل و همه جانبه به يمن باز داشت. تحولات بعدي جنگ نشان داد که بر خلاف پيش بيني راهبرد نويسان سعودي، حمله به يمن دشوارتر از آن است که عربستان پيش بيني مي کرد.

ناکامي عربستان در دستيابي به اهدافش در يمن و ناکامي در همراه کردن کشورهاي پرجمعيتي مانند مصر و پاکستان براي فرستادن نيروي زميني به اين جنگ، در هفته‌هاي اخير عربستان را به سمت پيش گرفتن يک ائتلاف محلي با مشارکت برخي از کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس براي حرکت دادن نيروي زميني به سمت يمن سوق داده است.

اين تغيير رويکرد را مي توان آغاز مرحله تازه اي در حمله عربستان به يمن تفسير کرد که مي تواند پيامدهاي پيش بيني نشده به دنبال داشته باشد. در اين زمينه بايد به چند نکته ي مهم توجه داشت:

1- نخستين نکته اي که بايد به آن اشاره داشت اين است که اعزام نيروهاي زميني به خاک يمن را مي توان نشانه اي از شکست سياست ائتلاف سعودي در يمن دانست.

عربستان سعودي که با هدف يک حمله کوتاه مدت هوايي تجاوز خود به يمن را آغاز کرد، در اين انديشه نبود که چنين حمله‌اي منجر به يک جنگ فرسايشي بي‌هدف خواهد شد؛ جنگي که نه تنها هزينه‌هاي نظامي و اقتصادي بسياري به اين کشور و ائتلاف زير هدايت آن وارد خواهد کرد، بلکه هزينه هاي انساني آن نيز مي تواند فشارهاي گروه هاي پشتيبان حقوق بشر بر عربستان را تشديد کند.

در اين ميان به نظر مي رسد عربستان در يک معضل پيچيده و دووجهي گرفتار شده است؛ از يک سو اين کشور با عقب نشيني از جنگ در يمن با کاهش شديد وجهه و نمايش قدرت و پيامدهاي آن براي نفوذ منطقه اي آل سعود رو به رو خواهد شد و از سوي ديگر، ادامه يورش هوايي نيز نتيجه‌اي جز افزايش هزينه ها و فرسايشي شدن جنگ به دنبال ندارد؛ فرايندي که با توجه به قيمت پايين نفت، هزينه هاي مالي عربستان را به شدت افزايش خواهد داد.

در چنين شرايطي رهبران سياسي دچار اشتباه هاي محاسباتي و سردرگمي در پيگيري اهداف خود مي شوند و در دل اين خطاهاي محاسباتي ممکن است تاکتيک ها به راهبرد تبديل شوند. به همين دليل ممکن است ابعاد جبهه هاي درگيري بسيار فراتر از محاسباتي به پيش رود که مقام هاي سياسي و فرماندهان نظامي صورت داده اند. در اين وضعيت، کشور دچار چالش افزايش مسئوليت ها در مقابلِ کاهش توان ظرفيت ها مي شود و اقدام هاي نمايشي جايگزين اقدام‌هاي راهبردي خواهد شد. تاريخ روابط بين الملل نشان مي دهد که شکست‌هاي بزرگ در سياست خارجي در چنين مواقعي رخ مي‌دهد.

آغاز حمله زميني عربستان با همراهي بحرين، امارات متحده عربي و قطر به يمن را مي توان نشانه اي از چنين محاسبه نادرست راهبردي و شکست سياست هاي تدوين شده ائتلاف سعودي در جنگ يمن به شمار آورد؛ امري که مي تواند شکست سنگيني بر سياست هاي منطقه اي عربستان وارد کند.

2- مهم ترين پيامدي که آغاز حمله زميني به يمن مي تواند به دنبال داشته باشد، تشديد بي ثباتي‌ها و شکاف هاي سياسي و قومي-مذهبي در يمن است. در توضيح اين نکته بايد گفت نيروهاي ارتش و کميته هاي مردمي انصارالله که کنترل بخش هاي زيادي از يمن را در دست دارند اکثريت جمعيت يمن را تشکيل مي دهند و با تکيه بر چنين اکثريتي توانسته اند نفوذ و کنترل خود را در بخش‌هاي بزرگي از يمن گسترش دهند. ائتلاف سعودي با هدف مقابله با اين نيروها وارد عمل شده و شکست اين ائتلاف نيز به دليل در اکثريت بودن نيروهاي ارتش و کميته هاي مردمي انصارالله است .

به همين دليل، نه تنها هيچ نيروي خارجي توان شکست و حذف چنين نيروي پرجمعيت داخلي را نخواهد داشت، بلکه هرگونه مداخله خارجي موجب خواهد شد گسل‌هاي قومي، قبيله‌اي و مذهبي فعال شده و منجر به شکاف هاي عميق سياسي و اجتماعي در جامعه‌ي يمن شود .

تنها نتيجه چنين امري، بي ثباتي بيشتر در يمن و فراهم شدن فضا براي فعاليت گروه هاي تروريستي مانند القاعده و داعش خواهد بود؛ رخدادي که در ميان مدت امنيت عربستان و ائتلاف زير امرش را نيز تهديد خواهد کرد.

3- در سوي ديگر ماجرا و به عنوان نکته سوم، بايد به تاريخ يمن و ناکامي مهاجم هايي توجه داشت که به اين سرزمين حمله کرده اند. اگر نگاهي به تاريخ يمن در چند سده گذشته داشته باشيم مي بينيم هر کشوري که قصد تسلط به يمن را داشته با شکست رو به رو و مجبور به ترک خاک يمن شده است.

در توضيح اين مساله بايد گفت، از آغاز دوره تاريخ مدرن و حرکت اروپايي ها براي کشف مناطق تازه در جهان، يمن به دليل موقعيت جغرافيايي خود مورد توجه استعمارگران پرتغالي قرار گرفت. به همين دليل آنها در صدد کنترل مناطق و بنادر جنوبي يمن بر آمدند. در پي اين اقدام پرتغالي ها، امپراتوري عثماني نيز براي مقابله با نفوذ پرتغالي ها تلاش کرد يمن و به ويژه مناطق شمالي اين کشور را زير کنترل خود در آورد.

در ادامه، حضور بريتانيا در مرکز استعمار اروپايي منجر به کشيده شدن پاي سومين امپراتوري استعماري به يمن شد و براي دهه‌ها بخش هايي از جنوب يمن در اختيار امپراتوري بريتانيا بود.

در آخرين تجاوز به يمن، اين کشورهاي منطقه خاورميانه بودند که يمن را به عرصه تاخت و تازهاي خود تبديل کردند. جنگ مصر و عربستان در سال هاي دهه 1960 ميلادي نماد اين تجاوز بود. با وجود چنين پيشينه اي از تجاوزهاي خارجي، روحيه جنگجويي مردم يمن و موقعيت ناهموار جغرافيايي اين کشور مانع از تسلط کامل کشورهاي استعمارگر و متجاوز بر يمن شده است و همه آن ها مجبور شده اند در نهايت سرزمين يمن را ترک کنند. بنابراين و همان گونه که تاريخ يمن نشان مي دهد، تسلط بر اين کشور هزينه هاي بسياري براي متجاوز به دنبال خواهد داشت که در پايان متجاوز را مجبور به ترک خاک اين کشور خواهد کرد.

به همين دليل است که مصر تاکنون از اعزام نيروهاي زميني به يمن خودداري کرده است و به نظر مي رسد اين کشور در دشوارترين حالت ممکن و زير فشارهاي عربستان، به اعزام چند صد نيرو رضايت دهد. بنا بر اين، گسيل معدود نيروهاي پياده ارتش‌هاي عربستان، امارات متحده عربي، بحرين و قطر به يمن را مي توان يک اشتباه راهبردي تلقي کرد که در فضاي مبهم و گيج کننده ناشي از طولاني شدن جنگ در يمن و ناکامي در دستيابي به اهداف رخ داده است و مي تواند هزينه هاي بسياري را بر اين کشورها تحميل کند.

در اين حال، «محمد سلطاني نژاد» پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژيک خاورميانه، در گفتگو با ايرنا با تاکيد بر فرسايشي شدن حملات نيروهاي ائتلاف به رهبري عربستان سعودي به يمن گفت: ارتش هاي عربي خليج فارس ظرفيت وارد شدن به نبردهاي زميني بلندمدت و در مقياس وسيع را ندارند .

بيش از 6 ماه از تجاوز ائتلاف سعودي به يمن مي گذرد و اين جنگ هر روز ابعاد تازه اي از فجايع انساني را مي نماياند به گونه اي که تاکنون هزاران نفر کشته و دهها هزار نفر ديگر زخمي شده اند. ويراني گسترده زيرساخت هاي اقتصادي، حمل و نقل، بهداشتي- درماني و انرژي در يمن و فرار دهها هزار يمني از اين کشور از ديگر پيامدهاي تجاوزگري ائتلاف سعودي است. در اين ميان آن چه بحران يمن را فرسايشي کرده، نبود دورنمايي براي پايان آن است که تا حدي به نبود راهبردي جامع نزد عربستان و همپيمانانش در امور يمن بازمي گردد.

طي هفته‌هاي گذشته تحول‌هاي تازه‌اي در جنگ رخ داد. عقب نشيني نيروهاي ارتش و کميته‌هاي مردمي، افزايش رايزني‌هاي سياسي در سطح منطقه اي و بين‌المللي براي حل بحران يمن و اعزام نيروهاي زميني عربستان و ديگر کشورهاي شوراي همکاري خليج فارس به يمن از جمله اين تحول ها است.

در اين زمينه، پژوهشگر خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا) با محمد سلطاني نژاد تحليلگر مسائل خاورميانه و پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژيک خاورميانه، به گفتگو نشست تا تازه ترين تحولات يمن را مورد بررسي قرار دهد.

به گفته وي، بحران يمن ناشي از کنار گذاشتن گروه‌هاي سياسي و قومي نظير حوثي ها از روند انتقال قدرت پس از انقلاب مردمي يمن است که منجر به مخالفت آن ها با حکومت «عبدربه منصور هادي» رئيس جمهوري مستعفي و فراري اين کشور شد و در نهايت به دخالت نظامي عربستان در يمن انجاميد.

به گفته اين کارشناس مسائل خاورميانه، ارتش و نيروهاي وابسته به کميته مردمي انصارالله، هواداران منصور هادي، عربستان و ائتلاف زير امر آل سعود، القاعده و ديگر گروه‌هاي تکفيري بازيگران اصلي بحران يمن به شمار مي روند.

سلطاني نژاد بر اين باور است اگر هدف سعودي ها از حمله به يمن را شکست دادن انصارالله و ارتش يمن و استقرار دوباره حکومت منصور هادي بدانيم، عربستان در رسيدن به اهداف خود پس از گذشت شش ماه با شکست رو‌برو شده است. به نظر وي، انصارالله به خوبي مي داند که راه حل سياسي بهترين گزينه براي پايان دادن به بحران موجود و درگيري هاي داخلي در يمن است. از آغاز نيز اين جريان با گفتگوهاي سياسي و راه حل هاي ديپلماتيک که از سوي بازيگران بين المللي پيشنهاد مي شد موافق بود و در نشست هاي گوناگوني که با هدف پايان دادن به منازعه برگزار مي شد فعالانه شرکت کرد. در اين راستا، عقب نشيني از عدن که بخشي از توافق ميان انصارالله و نماينده سازمان ملل در امور يمن است، تلاش اين جنبش را براي رسيدن به يک راه حل سياسي براي بحران نشان مي دهد.

به گفته سلطاني نژاد، به نظر مي رسد تا زماني که انصارالله به راهبرد مقاومت خود ادامه دهد، مجموع کشورهاي عربي حوزه خليج فارس از وارد کردن نيروي زميني به صورت گسترده به يمن خودداري خواهند کرد. بنا بر يک قاعده کلي، ارتش هاي عربي خليج فارس ظرفيت وارد شدن به نبردهاي زميني بلندمدت و در مقياس وسيع را ندارند.در ادامه مشروح گفت وگوي ايرنا با سلطاني نژاد آمده است:

* اگر بخواهيم نگاهي کلي به وضع درگيري ها در يمن داشته باشيم، آرايش نيروهاي درگير در اين جنگ به چه شکل است؟

** از تابستان پارسال نيروهاي وابسته به کميته مردمي انصارالله در يمن پيشرفت خود را از شمال اين کشور و استان صعده به سوي جنوب آغاز کردند. با کنترل پايتخت و بيرون راندن منصور هادي و نيروهاي وفادار به وي، گسترش حوزه ي نفوذ انصارالله به سمت جنوب و عدن آغاز شد.در آغاز، منصور هادي با نيروهاي انصارالله به نوعي توافق براي انتقال قدرت دست پيدا کرد اما مدتي بعد مداخله عربستان و فرار منصور هادي به رياض، اوضاع را به سوي تشديد جنگ داخلي تغيير داد. از آن زمان، مجموعه اي از منازعه ها در يمن اتفاق افتاده است.

مهمترين اين درگيري ها بين انصارالله، ارتش و نيروهاي مقاومت مردمي يمن با نيروهاي وفادار به منصور هادي رخ داد. در اين ميان نيروهاي وفادار به منصور هادي به طور گسترده از پشتيباني عربستان و مجموعه اي از کشورهاي عربي حوزه ي خليج فارس بهره مندند.در کنار اين درگيري ها شاهد حضور برخي ديگر از نيروها در صحنه تحولات يمن هستيم. مهمترين اين نيروها، القاعده است که از سال ها قبل در يمن پايگاه داشته است. داعش را هم مي توان ديگر بازيگر تحولات يمن دانست. البته داعش تاکنون بر تحولات اين کشور در سطح کلان چندان اثرگذار نبوده است.

* پس از ‌6 ماه حمله هوايي سعودي ها به يمن، ائتلاف سعودي تا چه اندازه به اهداف تعيين شده خود در اين جنگ دست يافته است؟

** اگر هدف سعودي ها و ائتلاف زير رهبري سعودي را همانگونه که در آغاز بيان شده است، شکست دادن انصارالله و ارتش يمن و استقرار دوباره حکومت منصور هادي بدانيم، عربستان در رسيدن به اهداف خود پس از گذشت 6 ماه با شکست مواجه شده است.در اين ميان بايد به اين نکته نيز اشاره کرد که تهاجم نظامي هوايي ائتلاف سعودي توانسته از تثبيت اوضاع در يمن با توجه به واقعيت هاي تازه حاکم بر اين کشور جلوگيري کند.

به عبارت ديگر، در صورتي که عربستان دست به دخالت نظامي در يمن نمي زد، روند انتقال قدرت و تغيير نهادهاي سياسي با توجه به توازن قواي تازه در اين کشور، سريعتر و با هزينه هايي کمتر صورت مي گرفت.

به اين ترتيب، به نظر مي رسد که مداخله عربستان هر چند نتوانسته به اهداف اصلي خود دست پيدا کند، اما از سرعت تحولات به سود انصارالله کاسته است.

* پس از ماه ها درگيري، چندي پيش نيروهاي ارتش و کميته‌هاي مردمي مجبور به ترک عدن و عقب نشيني از اين منطقه شدند. به نظر شما علت اين عقب نشيني چه بود؟

** انصارالله به خوبي مي داند که راه حل سياسي بهترين گزينه براي پايان دادن به بحران موجود و درگيري هاي داخلي در يمن است. از آغاز نيز اين جريان با گفتگوهاي سياسي و راه حل هاي ديپلماتيک که از سوي بازيگران بين المللي پيشنهاد مي شد موافق بود و در نشست هاي گوناگوني که با هدف پايان دادن به منازعه برگزار مي شد نيز شرکت کرد. در نقطه مقابل، اين عربستان بود که در برابر مشارکت انصارالله در ابتکارهاي بين المللي براي حل بحران مخالفت و از پذيرش اين جريان به عنوان يک طرف گفتگوهاي يمني خودداري کرد. علت نيز آن است که از ديد عربستان، مذاکره با انصارالله به معناي مشروعيت دادن و شناسايي آن است.

عقب نشيني از عدن را که بخشي از توافق ميان انصارالله و نماينده سازمان ملل در امور يمن است بايد در راستاي تلاش براي رسيدن به يک راه حل سياسي براي بحران موجود تحليل کرد. در اين ميان، بايد به شرايط دشوار يمن نيز اشاره کرد که مصالحه را براي انصارالله در برخي حوزه ها اجتناب ناپذير کرده است.

يمن در محاصره کامل ائتلاف عربي قرار گرفته است و شهروندان يمني از کمبود مواد غذايي و دارو رنج مي برند. ادامه اين وضع، کشور را در يک حالت اضطراري نگه خواهد داشت. تلفات انساني ناشي از حمله نيروهاي سعودي نيز رو به افزايش است. در اين شرايط، انصارالله خود را ملزم مي بيند که براي حفظ پشتيباني هاي داخلي و نيز براي کاستن از فشارهاي خارجي، در برخي حوزه ها عقب نشيني هايي را انجام دهد.

* با توجه به اين که پس از عقب نشيني ارتش از عدن، القاعده توانست بر بخش هايي از اين شهر تسلط يابد، برخي گمانه ها از نوعي تقسيم کار بين نيروهاي القاعده و ائتلاف سعودي در يمن خبر مي دهد. اين ادعا تا چه اندازه درست است و در اين صورت چه پيامدهايي براي امنيت يمن به دنبال خواهد داشت؟

** به نظر مي رسد در شرايط کنوني نوعي از اشتراک منافع ميان القاعده و عربستان در عقب راندن نيروهاي انصار الله شکل گرفته است. به اين ترتيب، رياض افزايش تحرکات القاعده در يمن را در راستاي منافع خود در شکست دادن انصارالله و نيروهاي مردمي يمن ارزيابي مي کند.

واقعيت ديگر که ايده همکاري ضمني القاعده و عربستان در يمن را تقويت مي کند، پشتيباني هاي عربستان از جريان هاي خشونت طلب در ديگر مناطق خاورميانه به صورت مستقيم و غير مستقيم است. با اين حال، به نظر نمي رسد که عربستان در بلندمدت قدرت گرفتن القاعده در يمن را تحمل کند.القاعده مستقر در شبه جزيره عربستان همواره يکي از منابع تهديد براي امنيت ملي عربستان بوده است. از اين رو، حتي اگر نوعي از هماهنگي ميان عربستان و القاعده در جنوب يمن شکل گرفته باشد، با هدف تضعيف دشمن مشترک است و حالت پايدار پيدا نخواهد کرد.

* با توجه به اين که عربستان به همراه کشورهاي امارات متحده عربي ، بحرين و به تازگي قطر نيروي زميني خود را به جنوب يمن فرستاده است، تا چه اندازه امکان مداخله ي زميني گسترده ائتلاف عربي در يمن وجود دارد؟

** به نظر مي رسد تا زماني که انصارالله به راهبرد مقاومت خود ادامه دهد، مجموع کشورهاي عربي حوزه خليج فارس از وارد کردن نيروي زميني به صورت گسترده به يمن خودداري خواهند کرد. بنا بر يک قاعده کلي، ارتش هاي عربي خليج فارس ظرفيت وارد شدن به نبردهاي زميني بلندمدت و در مقياس وسيع را ندارند.

راهبرد امنيتي کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس به صورت سنتي بر پايه بهره گيري از چتر پشتيباني ايالات متحده ي آمريکا قرار دارد. واردات گسترده سلاح هاي پيشرفته نيز ارتش هاي عربي را براي حمله هاي از راه دور و هدايت شده مناسب ساخته است و نه جنگ هاي زميني رو در رو و به ويژه جنگ هاي نامتقارن. علاوه بر اين، ساختار نيروهاي زميني برخي کشورهاي عربي حوزه ي خليج فارس، بر پايه به کارگيري نيروهاي نظامي مزدبگير خارجي بنا شده است. بنا‌بر‌اين علت‌ها، کشورهاي عربي حوزه خليج فارس همواره از وارد شدن به درگيري هاي زميني براي مدت زمان طولاني و در مقياس وسيع پرهيز کرده اند. با اين حال، در آينده ممکن است تحولات به گونه يي رقم بخورد که اين کشورها سعي کنند از نيروي زميني خود به شکل گسترده تر براي تثبيت اوضاع و البته براي مدت زمان محدود استفاده کنند. در هر حال به نظر مي رسد راهبرد نظامي اصلي عربستان و ائتلاف زير رهبري آن، بر حمله هاي هوايي و محاصره زميني، دريايي و هوايي يمن براي به زانو درآوردن انصارالله و ارتش يمن متمرکز بماند و نه حمله زميني گسترده.

http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2015\10\10-10\20-12-16.htm&storytitle=%C8%C7%CA%E1%C7%DE%20%CD%E3%E1%E5%20%D2%E3%ED%E4%ED%20%C7%C6%CA%E1%C7%DD%20%DA%D1%C8%ED%20%C8%E5%20%ED%E3%E4

ش.د9403079

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات