صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۴  ، 
کد خبر : ۲۸۹۱۹۵

آرگو؛ فیلمی ضدایرانی به کارگردانی سازمان سیا

اسناد جدید افشاشده نشان می‌دهد آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا جلسات متعددی برای عوامل فیلم ضدایرانی آرگو برگزار کرده تا بتواند تصویر مدنظر خود از ایران را در قالب یک فیلم باورپذیر و بر پایه یک داستان واقعی ارائه کند.
اگر از شما بپرسند نقطه اشتراک فیلم‌های هالیوودی «آرگو» و «سی دقیقه پس از نیمه‌شب»، رمان «نور شیطان» نوشته «ریچارد نورث پترسون»، مسابقه «آش‌پز برتر» شبکه «براوو»ی آمریکا؛ سریال «امور مخفی» شبکه «یواس‌ای نتورک» آمریکا؛ مستند «ایر آمریکا: ایرلاین محرمانه سیا» در «شبکه تاریخ» آمریکا، و مستند «جنگ محرمانه علیه تروریسم» شبکه بی‌بی‌سی انگلیس، چیست، احتمالاً جوابی نخواهید داشت؛ پاسخ این سؤال حمایت آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا «سی.‌آی.ای» (CIA) از این محصولات است.

سایت آمریکایی «وایس نیوز» (news vice) اسنادی که نشان می‌دهد سازمان «سی.‌آی.ای» نقش مهمی در تولید محصولاتی در حوزه سرگرمی داشته را منتشر کرده است. همه این آثار در حوزه سرگرمی، از «دفتر امور عمومی» (Office of Public Affairs) «سی.‌آی.ای» بودجه دریافت کرده‌اند. این دفتر مسئولیت ارتباط با خبرنگاران و نمایندگی سازمان «سی.‌آی.ای» در صنعت سرگرمی را به عهده دارد.

در این اسناد افشا شده فقط نام هفت موردی که در بالا به آن‌ها اشاره گردید، آمده است؛ البته دخالت «سی.‌آی.ای» در ساخت فیلم «سی دقیقه پس از نیمه‌شب» (برنده یک جایزه اسکار در سال 2013) قبلاً هم افشا شده بود. هم‌چنین درباره فیلم ضدایرانی «آرگو» (برنده جایزه اسکار سال 2013 که جایزه‌اش را «میشل اوباما» اعلام کرد)، حدس زده می‌شد که در زمینه تولید از «سی.‌آی.ای» کمک گرفته باشد، چون موضوع فیلم، یکی از عملیات‌های مخفی «سی.‌آی.ای» بود. با این وجود، دخالت «سی.‌آی.ای» نه در ساخت آرگو و نه در تولید سایر پروژه‌هایی که سازمان «سی.‌آی.ای» طی یک دهه گذشته در آن‌ها دست داشته، تا پیش از این رسماً افشا نشده بود.

دخالت‌های «سی.‌آی.ای» در ساخت محصولات حوزه سرگرمی

طبق گفته وب‌سایت «سی.‌آی.ای» (CIA)، هدف این سازمان از ارتباط با صنعت سرگرمی، کمک به فیلم‌سازان، فیلم‌نامه‌نویسان، کارگردانان، و نویسندگان برای "درک بهتر مأموریت اطلاعاتی" سازمان «سی.‌آی.ای» است: «هدف ما ارائه تصویری دقیق از مردان و زنان در سازمان «سی.‌آی.ای»، و مهارت، نوآوری، جسارت، و تعهد آن‌ها به خدمت به عموم مردم است. اگر شما هم عضوی از صنعت سرگرمی هستید و دارید روی پروژه‌ای کار می‌کنید که به «سی.‌آی.ای» (CIA) ارتباط دارد، این سازمان ممکن است بتواند به شما کمک کند. ما می‌توانیم اعتبار بیش‌تری به فیلم‌نامه‌ها، داستان‌ها، و سایر محصولاتی ببخشیم که در حال ساخت هستند.» اما واقعیت پشت هم‌کاری «سی.‌آی.ای» با برخی پروژه‌های حوزه سرگرمی چیست؟

رابطه سازمان «سی.‌آی.ای» با صنعت سرگرمی (عمدتاً در آمریکا) به دهه 1950 برمی‌گردد. با این حال، پس از انتشار «سی دقیقه پس از نیمه‌شب» درباره عملیات مخفی «سی.‌آی.ای» برای دست‌گیری یا کشتن اسامه بن‌لادن بود که این رابط مورد بررسی دقیق‌تر قرار گرفت. دو بازرسی مستقل در این‌باره صورت گرفت که هر دو بعدها افشا کردند که «کاترین بیگلو» و «مارک بوال» سازندگان این فیلم، «باران هدیه بر سر افسران سازمان سی.‌آی.ای (CIA) حاضر در این عملیات ریختند» و از آن‌طرف، به دستور "لئون پانتا" مدیر وقت سازمان «سی.‌آی.ای»، دست‌رسی بی‌سابقه‌ای به امکانات «سی.‌آی.ای» پیدا کردند که شامل دسترسی به اطلاعات طبقه‌بندی شده می‌شد.

در میان هفت پروژه‌ای که در ابتدای گزارش به آن‌ها اشاره شد، حمایت «سی.‌آی.ای» از «سی دقیقه پس از نیمه‌شب» به شکل چشم‌گیری بیش از سایر پروژه‌ها بوده است. با این وجود، اسنادی که بعدها افشا شد، نشان می‌داد روایت ارتش آمریکا از عملیات دستگیری و قتل اسامه بن‌لادن (اگر نگوییم دروغ محض بوده) دست‌کم تحریف شده بوده است. بنابراین دخالت «سی.‌آی.ای» در ساخت فیلمی درباره «محرمانه‌ترین عملیات تاریخ» می‌تواند با هدف کنترل افکار عمومی در این‌باره و اعتبار بخشیدن به روایت دولتی از این واقعه با کمک روش مؤثر سرگرمی بوده باشد.
فیلم ضدایرانی آرگو روایتی از عملیات مخفیانه «سی.‌آی.ای» برای نجات شش دیپلمات‌های آمریکایی است که سال 1979 و پس از تسخیر سفارت این کشور در ایران، در محل اقامت رسمی سفیر کانادا در تهران پناه گرفته بودند. در حالی‌که این عملیات واقعاً صورت گرفته است، آن‌چه فیلم روایت می‌کند بر اساس کتاب «استاد تغییر چهره» نوشته «تونی مندز» یکی از افسران سازمان «سی.‌آی.ای» است.

حمایت «سی.‌آی.ای» از فیلم ضدایرانی آرگو

آرگو سال 2013 برنده سه جایزه اسکار شد و نوامبر 2014، سازمان «سی.‌آی.ای» به مناسبت سی و پنجمین سالگرد تسخیر سفارت آمریکا در تهران، مطابقت روایت این فیلم با واقعیت را بررسی کرد. «سی.‌آی.ای» نوشت که «بن افلک» کارگردان فیلم آرگو، در خلق برخی از صحنه‌های دراماتیک فیلم درباره عملیات نجات، آزادانه از خلاقیت خود استفاده کرده است. دخالت «سی.‌آی.ای» در ساخت فیلم آرگو قطعاً انگیزه‌های زیادی داشته است، اما یکی از مهم‌ترین این انگیزه‌ها می‌تواند ارائه تصویری از ایران که دقیقاً مدنظر «سی.‌آی.ای» (CIA) در قالب یک فیلم باورپذیر و بر اساس واقعیت است. 

جالب این‌که طبق اسناد فاش شده، در سه مورد از هفت پروژه ابتدای گزارش، یعنی« آش‌پز برتر»، «جنگ محرمانه علیه تروریسم»، و »آرگو» طی جلسات، مصاحبه‌ها و بازدیدهایی که «سی.‌آی.ای» مجوز آن‌ها را داده بود، احتمالاً اتباع خارجی هم شرکت کرده‌اند. هرچند در این اسناد آمده است: «به دلیل عدم وجود شواهد کافی، نمی‌توان تعیین کرد که میزان حمایت سازمان «سی.‌آی.ای» از این هفت پروژه چه اندازه بوده و اتباع خارجی تا چه میزان اجازه پیدا کرده‌اند تا در فعالیت‌های تحت حمایت «سی.‌آی.ای» شرکت کنند.» این نکته از آن جهت اهمیت دارد که آرگو فیلمی درباره ایران است و اتباع خارجی از جمله ایرانی ممکن است مستقیماً درباره آن با عوامل «سی.‌آی.ای» هم‌کاری کرده باشند.

سرآشپزها برای چه کسی غذا می‌پزند؟

"لئون پانتا" مدیر وقت سازمان «سی.‌آی.ای» که از فیلم «سی دقیقه پس از نیمه‌شب» حمایت کامل کرده بود، خودش موضوع یکی از قسمت‌های مسابقه «آشپز برتر» بود. این قسمت که «دست‌پخت محرمانه» نام داشت و سال 2010 پخش شد، از آشپزها می‌خواست تا «به یک غذای شناخته‌شده، هویتی کاملاً جدید بدهند تا به طور خاص برای یک نفر پخته شده باشد: لئون پانتا، مدیر (CIA) که خوب می‌داند داشتن هویت جدید یعنی چه.

در این قسمت آشپزها برای پانتا و هم‌کاران نزدیکش آشپزی، و نتیجه کارشان را در اتاق غذاخوری خصوصی پانتا درون دفتر مرکزی و به شدت حفاظت‌شده «سی.‌آی.ای» سرو می‌کنند. حضور شخص پانتا در این برنامه علاوه بر محبوب کردن شخصیت وی، ماهیت سازمانی را که پانتا مدیر آن است، مردمی‌تر از آن‌چه که واقعاً هست، نشان می‌دهد.

رمان «نور شیطان» داستان یکی از اعضای القاعده را روایت می‌کند که به دستور اسامه بن‌لادن، هدایت عملیات سرقت یک سلاح هسته‌ای از ارتش پاکستان و سپس رساندن آن به مقصدش یعنی رژیم صهیونیستی را به عهده دارد. از سوی دیگر، «بروک چندلر» مأمور سابق «سی.‌آی.ای» که ساکن واشنگتن است، قبلاً در لبنان و علت اشتباه هم‌کارش، هویتش مشخص شده و دیگر نمی‌تواند برای «سی.‌آی.ای» کار کند. با این وجود، چندلر می‌گوید چگونگی انتقال بمب به رژیم صهیونیستی و راه پیدا کردن آن را می‌داند.

وی طی ماجرایی که در رمان روایت می‌شود، باید اولاً شک و تردیدهای سازمان «سی.‌آی.ای» و کاخ سفید درباره خودش را از بین ببرد و سپس بمب را پیدا کند و قبل از آن‌که غرب آسیا (خاورمیانه) از بین برود، بمب را غیرفعال یا منفجر کند. داستان رمان و موضوع نجات غرب آسیا (خاورمیانه) توسط «سی.‌آی.ای» قطعاً انگیزه خوبی برای حمایت این سازمان از «ریچارد پترسون» نویسنده رمان بوده است.

مستندهایی برای اشاعه دروغ‌های «سی.‌آی.ای»

شبکه بی‌بی‌سی، مستند 50 دقیقه‌ای خود با عنوان «جنگ محرمانه علیه تروریسم» را این‌گونه توصیف می‌کند: «داستانی از درون جنگ اطلاعاتی که طی ده سال پس از 11 سپتامبر علیه القاعده در جریان بوده است.» این شبکه انگلیسی بسیار هم به "دست‌رسی بی‌سابقه" عوامل ساخت مستند به منابع اطلاعاتی غربی و سازمان‌های اِعمال قانون، و مصاحبه‌های اختصاصی با افراد در خط مقدم مبارزه با تروریست‌ها، از مأمورین سازمان "سی.‌آی.ای" و "اف‌.بی‌.آی" گرفته تا "ام‌.آی.5" افتخار می‌کند. هم‌کاری «سی.‌آی.ای» با این مستند هم مسلماً برای مدیریت وجهه‌ای بوده که از این آژانس به مخاطبان شبکه بی‌بی‌سی ارائه خواهد شد.

«شبکه تاریخ» (History channel) آمریکا نیز مستند خود درباره "ایر آمریکا" را این‌گونه معرفی می‌کند: «نگاهی به ایرلاین غیرنظامی منحصربه‌فردی که با نام "ایر آمریکا" شناخته می‌شود و سازمان «سی.‌آی.ای» به طور مخفیانه آن را تصاحب کرده و مدیریت می‌کند. "ایر آمریکا" چه با انجام مأموریت‌های مخفی بر فراز چین و کره، و چه با حمایت هوایی [از نیروهای آمریکایی] در جنگ ویتنام و جنگ مخفی در لائوس، نقشی محوری در اجرای سیاست‌های آمریکا در جنوب شرقی آسیا ایفا کرده است.»

«سی.‌آی.ای» با دخالت در این پروژه، نه تنها وانمود کرده به شفافیت اعتقاد دارد و حتی به مستندی کمک کرده که می‌خواهد «ایرلاین» محرمانه این سازمان را به مردم معرفی نماید، بلکه توانسته به دقت، تمام ابعادی از اطلاعات محرمانه خود را کنترل کند که قرار است در اختیار عموم مردم قرار بگیرد و همین اطلاعات چه بسا «حرفه‌ای‌گری» و «موفقیت‌های» «سی.‌آی.ای» را به مخاطبان مستند نشان می‌دهد.

سریالی که پایش را از گلیمش درازتر کرد

سریال «امور مخفی» با آن‌که از حمایت «سی.‌آی.ای» برخوردار بود، اما سرنوشتی متفاوت با موارد قبلی داشت. این سریال روایت زندگی «آنی واکر» یکی از مأمورین سازمان «سی.‌آی.ای» است که «به خاطر مهارتش در زبان‌شناسی و جاسوسی به مأموریت‌های مخفی اعزام می‌شود. البته اگرچه واکر در ظاهر، به خاطر مهارت‌های زبانی خود انتخاب شده، اما واقعیت این است که کارفرمایان او در سازمان «سی.‌آی.ای» ممکن است به دنبال چیز دیگری در گذشته او باشند.»

پنج فصل از این سریال در شبکه «یواس‌ای نتورک» پخش شد، اما دسامبر 2014 یعنی دو سال پس از انتشار گزارش بازرسان درباره ارتباط «سی.‌آی.ای» با صنعت سرگرمی، جلوی ادامه پخش آن را گرفتند. احتمالاً انتشار این گزارش که موجب اصلاحات اساسی در شیوه ارتباط دفتر امور عمومی «سی.‌آی.ای» با صنعت سرگرمی شد، ارائه تصویری از مقامات «سی.‌آی.ای» را ممنوع کرده که مشابه آن در سریال «امور مخفی» به نمایش گذاشته می‌شد.

آن‌چه این فرضیه و همین‌طور انگیزه «سی.‌آی.ای» از دخالت در حوزه سرگرمی را موثق‌تر می‌کند، اظهارات «دین بوید» مدیر دفتر امور عمومی «سی.‌آی.ای» (CIA) است که می‌گوید: «این سازمان اکنون کارمندان دفتر امور عمومی را موظف کرده تا هر سال در کلاس‌های آموزش «اخلاق» شرکت کنند. این دفتر هم‌چنین سیاست‌ها و روش‌های خود را با هدف حفاظت از اطلاعات طبقه‌بندی‌شده و مقابله با افشای غیرمجاز اطلاعات، تقویت کرده است.»

این در حالی است که بوید پیش‌تر گفته بود، وقتی «سی.‌آی.ای» با صنعت سرگرمی هم‌کاری می‌کند، اولویتش حفاظت از اطلاعات طبقه‌بندی‌شده و مصالح امنیت ملی، و در عین حال، اطمینان از ارائه تصویری آگاهانه و متعادل از زنان و مردان [عضو] سی.‌آی.ای (CIA) است.

نفوذ «سی.‌آی.ای» در افکار عمومی آمریکا بیش از این‌ها است

همان‌طور که گفته شد، تاریخ تولید فیلم توسط «سی.‌آی.ای» یا دخالت این سازمان در تولید فیلم‌های هالیوودی به چند دهه قبل برمی‌گردد. به عنوان نمونه، «سی.‌آی.ای» مخفیانه حق انتشار پخش داستان «مزرعه حیوانات» را پس از مرگ «جورج اورول» در سال 1950، خرید و نسخه‌ای انیمیشن از این داستان را ساخت که هدف اصلی‌اش سیاه‌نمایی اتحاد جماهیر شوروی بود، نه پرداختن به انتقادات عمومی‌تر اورول از قدرت.

هم‌چنین هم‌کاری «سی.‌آی.ای» با صنعت تولید فیلم در آمریکا، یک‌طرفه هم نبوده است و نه تنها «سی.‌آی.ای» به فیلم‌سازان کمک کرده، بلکه عوامل هالیوود هم در عملیات‌های مخفی «سی.‌آی.ای» دست داشته‌اند. به عنوان مثال، «آرنون میلکان» (arnon Milchan) تهیه‌کننده افسانه‌ای هالیوود، اعتراف کرده که سال‌ها برای موساد کار می‌کرده است.

وی به رژیم صهیونیستی کمک می‌کرد تا سلاح‌ها و فناوری‌های مورد نیاز برای ساخت سلاح‌های هسته‌ای را به دست بیاورند. طبق برخی گزارش‌ها، میلکان در دوران اوج فعالیت‌هایش، 30 شرکت را در 17 کشور دنیا اداره می‌کرد و معاملاتی را رقم می‌زد که صدها میلیون دلار ارزش داشتند. میلکان اتفاقاً گفته که «سیدنی پولاک» کارگردان هالیوودی نیز در برخی از این معامله‌ها نقش داشته است.

نقش «سی.‌آی.ای» در بازداشت خبرنگاران آمریکایی در کشورهای دیگر

آن‌چه در این افشاگری‌ها و رسوایی‌ها اغلب نادیده گرفته می‌شود، این است که کمک سازمان «سی.‌آی.ای» به فیلم‌سازان یا جا زدن خودش به عنوان فیلم‌ساز یا خبرنگار (آژانس تا به امروز هم این کار را حق خود می‌داند)، فیلم‌سازان و خبرنگاران واقعی را در خارج از کشور در معرض خطر قرار می‌دهد.

واقعیت این است که کارشناسان آمریکایی به ندرت توجهی به این نکته مهم نشان می‌دهند. وقتی فیلم‌سازان و خبرنگاران آمریکایی در کشورهای دیگر به عنوان جاسوس دستگیر و بازداشت می‌شوند، این کارشناسان ابراز خشم و انزجار می‌کنند، اما همین‌ها وقتی سازمان «سی.‌آی.ای» از فیلم‌سازها یا خبرنگاران به عنوان پوششی برای جاسوسی از کشورهای دیگر استفاده می‌کند، مهارت و خلاقیت این سازمان را تحسین می‌کنند.

این بی‌توجهی گاهاً بسیار جالب به‌نظر می‌رسد؛ «جان استوارت» فیلم ضدایرانی «گلاب» را درباره بازداشت «مازیار بهاری» خبرنگار و فیلم‌ساز ایرانی-کانادایی به اتهام جاسوسی در ایران در سال 2009، تنها 18 ماه پس از «آرگو»یی اکران کرد که یکی از عملیات‌های سازمان «سی.‌آی.ای» را به تصویر می‌کشید که دقیقاً مانند پرونده «بهاری» بود. آرگو به خاطر به تصویر کشیدن عملیات «سی.‌آی.ای» در استفاده از عواملی برنده اسکار شد که خود را به عنوان «فیلم‌ساز» جا زده بودند. آمریکایی‌ها در حالی به «آرگو» اسکار می‌دهند که هیچ‌کدام توجه نمی‌کند که موضوع همین فیلم موجب می‌شود تا اتفاقاتی مانند موضوع «گلاب» رخ دهد.

البته نمی‌توان گفت که اگر «سی.‌آی.ای» همین امروز دست از استخدام خبرنگاران و فیلم‌سازان بردارد، کشورهای دیگر هیچ خبرنگار یا فیلم‌ساز خارجی را دست‌گیر نمی‌کنند، اما حداقل کاری که کارشناسان و تحلیلگران آمریکایی می‌توانند در این خصوص بکنند، این است که وقتی «سی.‌آی.ای» تفاوتی میان جاسوسی و خبرنگاری قائل نیست، این سازمان را به ادامه این روند، تشویق نکنند. هر قدر که استفاده «سی.‌آی.ای» از خبرنگاران به عنوان جاسوس رواج بیش‌تری پیدا کند، خبرنگاران و فیلم‌سازان واقعی در خارج از آمریکا بیش‌تر در معرض خطر قرار خواهند گرفت.

منابع:

1. The CIA Helped Produce an Episode of 'Top Chef' Link

2. CIA’s Work With Filmmakers Puts All Media Workers at Risk Link

3. Tequila, Painted Pearls, and Prada — How the CIA Helped Produce 'Zero Dark Thirty' Link

4. CIA breaks down real vs. reel of 'Argo' operation Link

5. Episode 10: Covert Cuisine Link

6. The Devil's Light: A Novel Link

7. Episode 1 - The Secret War On Terror Link

8. Air America: CIA Secret Airline Link

9. How the CIA brought Animal Farm to the screen Link

10. Hollywood producer Arnon Milchan reveals past as secret agent Link

11. Arnon Milchan reveals past as Israeli spy Link

12. Hollywood producer Arnon Milchan says he spied for Israel Link

13. Journalists Are Journalists : The CIA director should reverse recruitment policy Link

14. 'Argo': What Really Happened In Tehran? A CIA Agent Remembers Link

15. The CIA and journalists Link
منبع: مشرق
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات