«اينجا جايي متفاوت از همه جاست» شايد بهترين توصيف مراسم بزرگداشت روز دانشجو در دانشگاه تهران بود كه فائزه هاشمي بر زبان راند. بيش از هزار و پانصد دانشجوي دانشگاه تهران مراسمي برگزار كردند كه ميهمانان حاضر و غايبش اسم و رسمدار بودند و دانشجويان از هميشه تابوشكنتر شده بودند. فائزه هاشمي راست ميگفت. ديروز عصر سالن فردوسي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران جزيرهاي بيرون از تصورات سياسيون و فعالان دانشجويي بود. پيش از شروع برنامه فائزه هاشمي آرام روي صندلي نشسته بود كه به يكباره سالن به وجد آمد. دانشجويان مجيد توكلي را همراهي ميكردند و بازگشت به خانه را به او تبريك ميگفتند. او هم آرام و به اصرار برگزاركنندگان مراسم جايي در همان رديف اول نشست.
پيشتر اعلام شده بود ابراهيم يزدي سخنران مراسم خواهد بود. اتفاقي كه اگر مخالفت مسوولان دانشگاه در لحظات آخر مانعش نميشد كلكسيون«فضاي خاص» جزيره دانشجويان دانشگاه تهران را كامل ميكرد. اما به جاي او عماد بهاور و هاشم صباغيان راهي سالن شدند تا جاي خالي يزدي را پر كنند، هر چند كه مسوولان دانشگاه با قرائت پيام مكتوب يزدي توسط بهاور مخالفت كردند. عبدالله رمضانزاده، سخنگوي دولت اصلاحات نيز به دعوت انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي آمده بود تا خاطره روزهاي اصلاحات را زنده كند. اگرچه به دستور مسوولان دانشگاه او نيز اجازه سخنراني نيافته بود. هنگامي كه ويديويي از تاريخ معاصر ايران در سالن پخش شد نه دانشجويان پر شر و شور كه اشكهاي صباغيان و رمضانزاده بود كه توجه را به خود جلب ميكرد.
تصاويري از سرداران ملي، مصدق، و البته كودتاي دردناك ٢٨ مرداد ٣٢ سالن را به مرز انفجار رسانده بود. پس از آن با نمايش تصاويري از سخنرانيهاي امام خميني و بيانات ايشان در رد كاپيتولاسيون سالن دانشگاه تهران يكپارچه شور بود. اما هنگامي كه تصاوير مرحوم بازرگان پخش ميشد شانههاي صباغيان ميلرزيد و اشك بر گونههايش جاري ميشد. شايد هيچكس نداند حافظه تاريخي پيرمرد در آن لحظات كوتاه كدام برگ را نمايش ميداد. روايت تصويري تاريخ معاصر ايران به رحلت جانگداز امام راحل رسيد. سالن غرق در سكوت بود و پرده نمايش عزاداري اطرافيان امام در نخستين لحظات پس از پايان عمر ايشان را نشان ميداد. دانشجويان ساكت لحظاتي بعد به ابراز احساسات نسبت به بنيانگذار انقلاب پرداختند.
تصاوير به دوم خرداد ٧٦ كه رسيد اينبار شانههاي رمضانزاده تكان ميخورد و اشك بر گونههاي او جاري ميشد. دانشجوياني كه در دوم خرداد ٧٦ شايد تازه راه رفتن را ميآموختند در ١٦ آذر ٩٤ با هيجاني عجيب نام رييس دولت اصلاحات را تكرار ميكردند و سخنگوي دولتش ميگريست. روايت تاريخ ايران به روزهاي دولت نهم و دهم رسيد. چند دقيقهاي در حال و هواي پيش از انتخابات ٨٨ ماند اما به درخواست دانشگاه تصاوير مربوط به بعد از انتخابات ٨٨ پخش نشد. هر چه بود با انتخاب حسن روحاني روايت تصويري تاريخ ايران تمام شد.
دانشجويان ميخواستند پيام تصويري رييس دولت اصلاحات را نمايش دهند اما به دليل مخالفت دانشگاه حتي موفق به قرائت آن هم نشدند اما از فرزند او كه در مراسم حضور داشت خواستند تا سلامشان را به پدر برساند و بگويد كه آنها ميخواستند ١٦ آذر سال ٨٣ را از دلش در بياورند. همان ١٦ آذري كه دانشجويان در سالن شهيد چمران تمام مطالبات و ناراحتيها و خشمشان را از خاتمي رو در رو فرياد زدند.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=32099
ش.د9404671