(روزنامه اطلاعات ـ 1394/08/10 ـ شماره 26292 ـ صفحه 12)
سرويس خارجي: بين تحرکات مقامات غربي و سازمان ملل و مخاطراتي که رژيم صهيونيستي را تهديد مي کند ارتباط مستقيمي وجود دارد و هدف اصلي از اين تحرکات و سفرها نيز کاهش دلنگرانيها و مخاطراتي است که بر صهيونيستها بعد از آغاز خيزشهاي جديد مستولي شده است.
به گزارش قدسنا،همزمان با ادامه موج جديد خيزش مردم فلسطين و انتفاضه فلسطيني ها که تقريبا در سراسر کرانه باختري و بيت المقدس جريان دارد، بان کي مون دبيرکل سازمان ملل متحد عازم سرزمين هاي اشغالي شد و جان کري وزير امور خارجه آمريکا نيز بعد از ديدار با بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي در آلمان براي ديدار با محمود عباس (ابومازن) رئيس تشکيلات خودگردان و مقامات اردن به خاورميانه رفت.
اين سفرها نشان مي دهد که بين تحرکات مقامات غربي و سازمان ملل و مخاطراتي که رژيم صهيونيستي را تهديد مي کند ارتباط مستقيمي وجود دارد و هدف اصلي از اين تحرکات و سفرها نيز کاهش دلنگرانيها و مخاطراتي است که بر صهيونيستها بعد از آغاز خيزشهاي جديد مستولي شده است،زيرا اگر براي مقامات غربي و سازمان ملل دغدغه هاي فلسطينيها مهم مي بود از چند ماه پيش که صهيونيستها تعرضات خود را به مسجد الاقصي افزايش دادند و به روند شهرک سازي هاي خود در کرانه باختري و شرق قدس سرعت بخشيدند، وارد عمل ميشدند و با برخورد به موقع با اين اقدامات و تعرضات، فلسطيني ها را در وضعيتي قرار نمي دادند که با قطع اميد از همه جا خود راسا دست بکار شوند و از هر ابزار ممکن ازجمله چاقو به مقابله با مهاجمان صهيونيست بپردازند.
اكنون هم با وجود اينکه وضعيت انفجار آميزي بر نوار غزه حاکم است اما از آنجا که ساکنان اين منطقه در وضع کنوني شيوه صبر و انتظار را در پيش گرفتهاند و هر مشکل طاقت فرسا را به ناچار به جان مي خرند ، هيچ تحرک و تلاشي از سوي کشورهاي غربي و سازمان ملل حداقل براي عمل به تعهدات پذيرفته شده خود در کنفرانسهاي مربوط به بازسازي غزه ديده نميشود.
بعد از جنگ 51 روزه تابستان سال گذشته نيز زماني که حملات موشکي حماس و گروههاي مقاومت تا آستانه تل آويو رسيده بود کشورهاي غربي و سازمان ملل براي توقف درگيري و جنگ وارد عمل شدند و وعده اعطاي بيش از 5 ميليارد دلار براي کمک به بازسازي غزه را دادند اما اکنون با گذشت بيش از يکسال از جنگ 51 روزه سال 2014 و 7 سال از جنگ 22 روزه سال 2008 هنوز خيلي از خرابيهاي اين جنگها بدون بازسازي رها شدهاند و فلسطينيها حتي براي واردات سيمان نيز مشکل دارند. با وجود يک چنين پيشينهاي، حال اگر تحرکاتي از سوي آمريکا و سازمان ملل در خصوص بحران فلسطين ديده ميشود قدر يقين به علت دغدغههايي است که صهيونيستها از موج جديد خيزشهاي مردم فلسطين پيدا کرده اند.
بخشي از اين دغدغه ها به هراس و وحشتي برمي گردد که بعد از توسل جوانان فلسطيني به انواع سلاح سرد و گرم عليه مهاجران صهيونيست بر سرزمينهاي اشغالي بخصوص قدس حاکم شده و آن را به شهر ارواح تبديل کرده است.با توجه به اينکه حدود يک ميليون و 700 هزار فلسطيني ساکن اراضي اشغالي سال 1948 موسوم به اسرائيل هستند که به عنوان شهروند درجه 2 اين رژيم محسوب ميشوند از اينرو صهيونيستها هر آن از اين نگران هستند که از سوي اين دسته از فلسطينيها مورد حمله قرار گيرند.
از طرف ديگر هر چند مسئولان رژيم صهيونيستي براي اعمال فشار بر تشکيلات خودگردان و سلب مسئوليت از خود در بوجود آوردن زمينههاي دور جديد قيام مردم فلسطين، رهبري اين تشکيلات را به تحريک جوانان فلسطيني متهم مي کند اما به اعتقاد اغلب صاحب نظران حتي به اذعان خود محافل غربي و بعضا اسرائيلي کساني که در خيزش ها و انتفاضه جديد مشارکت دارند اغلب به صورت خودجوش عمل مي کنند که همين امر کار رديابي و مقابله با اين حملات را براي صهيونيستها سخت کرده است .اين استفاده جوانان فلسطيني از اصل غافلگيري يکي از ويژگيهاي دور جديد حملات فلسطينيهاست. نکته قابل تامل ديگر در اين زمينه اين است که جواناني که در خط مقدم اين خيزش ها عمل مي کنند اغلب زير 20 سال هستند و اين کساني هستند که بعد از آغاز مذاکرات سازش متولد شدهاند و در واقع نسل اسلو محسوب مي شوند. از اينرو حضور اين دسته از فلسطينيها در خط مقدم خيزشهاي جديد اين است که مذاکرات اسلو نتيجه اي جز نوميدي براي فلسطينيها به همراه نياورده است.
در چنين وضعي اطلاق خشونت که به وسيله رسانه ها و مقامات غربي و سازمان ملل استفاده مي شود زماني به اقدامات تدافعي و تلافي جويانه فلسطينيها نه تنها غيرمنصفانه است بلکه به دور از حقيقت و واقعيت است زيرا خشونت به اقدامات غيرقانوني اطلاق مي شود که معترضان در داخل يک کشور عليه حاکميت بکار مي گيرند و لذا دولت حاکم نوعي حق سرکوب را به منظور جلوگيري از ايجاد هرج و مرج براي خود قائل مي شود،اما فلسطيني ها در سرزمين خود عليه دولت اشغالگر و مهاجمان خارجي مي جنگند و از اين ديد اقدامات فلسطيني ها در چارچوب اصل حق دفاع مشروع قرار مي گيرد و در اين چارچوب بهکارگيري سلاح سرد از سوي فلسطيني ها (که از روي ناچاري و به علت نداشتن سلاح گرم صورت مي گيرد) تغييري در اين معادله ايجاد نمي کند.
بر اين اساس اطلاق خشونت به اقدامات فلسطيني ها از سوي مقامات غربي و سازمان ملل نوعي جانبداري از مواضع رژيم صهيونيستي است و در امکان موفقيت تحرکات جديد اين محافل ترديد جدي ايجاد مي کند. از طرف ديگر اين تحرکات زماني به نتيجه مي رسد که اين محافل رژيم صهيونيستي را به پايان اشغال کرانه باختري و شرق بيتالمقدس و برچيدن شهرک هاي صهيونيستنشين واقع در اين مناطق وادار کنند که در حال حاضر قادر به آن نيستند و در نتيجه نمي توان به موفقيت کامل اين تلاش ها و تحرکات اميد داشت و موج جديد خيزش ها هر چند امکان دارد به دليل شرايط داخلي و خارجي افت و خيز داشته باشد اما قدرمسلم تا پايان اشغال کرانه باختري و شرق بيت المقدس ادامه خواهد يافت.
آنچه را که نتانياهو نميبيند
نتانياهو از شرايط موجود در منطقه نيز بهره مي برد. از گرفتاريها و دلمشغوليهاي جهان عرب و امت عربي در سوريه و عراق و يمن و مصر که اين روزها هرکدام به نوعي درگير آن هستند و اولويتي براي قضيه فلسطين قائل نيستند مطلع و آگاه است. او ميداند برخي دولتهاي عربي حتي حاضر به اتخاذ يک موضع محکوميت ساده عليه اقدامات اشغالگران نيستند. پس از مدت زماني که از هتک حرمت خاخامهاي يهودي اسرائيل به حرم مسجد الاقصي و در پي آن تجاوز نيروهاي مسلح رژيم صهيونيستي به داخل مسجد مذکور، اولين قبله گاه مسلمانان مي گذرد بالاخره خشم مردم فلسطين برانگيخته شد و به نمايندگي از کل امت اسلامي براي دفاع از سومين حرم شريف وارد معرکه نزاع و درگيري با عناصر فرصت طلب اسرائيلي شدند و در خلال چند روز گذشته دهها کشته و زخمي تقديم نهضت فلسطين کردند.اين که چرا اوضاع داخلي فلسطين در اين مقطع زماني به اين سمت و سو رفت بايد گفت، واقعيت امر اين است که ذهنيت نتانياهو در سالهاي اخير قبل از رخداد فعلي در قدس و مسجدالاقصي اين بوده که براي تحقق طرح هاي اشغال کل فلسطين که از گذشته محور انديشه همه رهبران صهيونيست بوده، فرصت تاريخي فراهم آمده و با مديريت ضعيف طرف فلسطيني در دولت خودگردان اقدامات تدريجي براي تصرف کل سرزمين فلسطين ميتواند تحقق پيدا کند. نتانياهو به خوبي ميداند محمود عباس برگهاي در اختيار ندارد. مي داند که دولت خودگردان از درون پوسيده است. نيروهاي امنيتي آن سال هاست همکاري مستقيم با اسرائيل دارند و مي داند قدرت و توانايي مقابله ندارند. وي اين حال و روز ناخوش فلسطين را در داخل بهتر از هرکسي ميداند لذا از بيتالمقدس و مسجدالاقصي آغاز کرده تا در نهايت کرانه غربي را کامل در اختيار گيرد و پاکسازي کند.
بهترين و گوياترين مصداق اين اقدام نتانياهو، افزايش شهرک هاي يهودي نشين اطراف بيت المقدس شرقي با نيت تغيير دموگرافيک اين منطقه و در نهايت کنترل باصطلاح حقوقي کامل بيت المقدس و بويژه مسجدالاقصي است. سال هاست که سکنه عرب قدس شرقي را با شيوه هاي مختلف مجبور به ترک کاشانه و زمين هاي کشاورزي خود مي کند.
از سوي ديگر نتانياهو از شرايط موجود در منطقه نيز بهره ميبرد. از گرفتاريها و دلمشغوليهاي جهان عرب و امت عربي در سوريه و عراق و يمن و مصر که اين روزها هرکدام به نوعي درگير آن هستند و اولويتي براي قضيه فلسطين قائل نيستند مطلع و آگاه است. او مي داند برخي دولتهاي عربي حتي حاضر به اتخاذ يک موضع محکوميت ساده عليه اقدامات اشغالگران نيستند. بنابراين معادله دولتي و رسمي موجود را کاملا به سود خود مي بيند.
وي چگونه متوجه اين امر نباشد در حالي که مهم ترين دولتهاي عربي يعني مصر و عربستان سعودي به جاي اين که نگران آينده فلسطين باشند در کنار اسرائيل قرار دارند. نتانياهو اما از يک نکته غافل است که مردم فلسطين وقتي تحملشان پايان يابد از روش ديگري غير از آن چه دولت خودگردان و حماس دنبال مي کنند بهره مي گيرد و راه مورد نظر خود را مي پيمايند همانگونه که در دو انتفاضه قبلي پيمود. اين عقيده که آن چه با زور و قدرت گرفته شد تنها با زور و قدرت باز مي گردد هر روز در بين مردم بي پناه فلسطين نهادينه مي شود. بااين فرض که جوانان مبارز امروز در کرانه باختري و بيت المقدس و غزه، فرزندان همان نسل انتقاضه اول و دوم هستند که طي سال هاي اخير تحت بدترين شرايط امنيتي و فشار و تهديد و تحقير، دوران سختي را تحمل کرده اند.اما امروز که اميدي به حمايت دولت هاي عربي و اسلامي نيست صحنه فلسطين بيش از هر زمان ديگر نياز به وحدت داخلي دارد. نياز به رهبري تعيين کننده و مدير و مقتدر دارد که بتواند همه طيف هاي مردم فلسطين را گرد يک محور جمع آوري کند تا انتفاضه سوم سريع تر محقق شود و به نتيجه برسد. دشمن تسليم و مجبور به پذيرش شروط مردم شود. در غير اين صورت احتمال موقتي و مقطعي بودن اين خيزش جديد و نهايتا توقف يا زوال آن زياد است. حتما رژيم اسرائيل از شکاف هاي داخلي، از چهره ها و گروه هاي فلسطيني که سخني غير از سخن مردم مي گويند استفاده خواهد کرد و اين شکاف ها را افزايش خواهد داد.
امروز سخن از راه حل مسالمت آميز و کنار آمدن با دشمن در شرايطي که او با رويکرد برخورد آهنين و سلاح گرم وارد شده و هر لحظه بر شهداي فلسطيني افزوده ميشود سخن بيهوده اي است. بايد از اين فرصت که مردم بار ديگر از درون جوشيده اند و در صحنه حاضر شده اند و همه خواستار برخورد با اشغالگر هستند به بهترين نحو ممکن استفاده کرد و اجازه نداد شعله اين آتش به خاموشي نشيند. آتشي که بدون ترديد اسرائيلي ها از استمرار آن به شدت وحشت دارند. نوار غزه نيز به اين رويداد مهم پيوسته است. فلسطيني هاي اين منطقه سال هاست که خشم و نفرت غريبي را عليه صهيونيست ها با خود حمل مي کنند. عليرغم جدايي جغرافيايي وارد نبرد با نيروهاي اسرائيلي شده اند و شهدايي هم تقديم کرده اند. اين خسارت ها با وجود تلخي و اندوهبار بودن آن اما آثار و نتايج جاودانه و مهمي در تقابل با تجاوزگران و بي حرمتان به مسجد الاقصي بر جاي خواهد گذاشت .
در اين حال، دکتر حسن هانيزاده،کارشناس مسائل غرب آسيا در گفتگو با خبرگزاري قدس (قدسنا) در خصوص اهداف و دلايل قيام عمومي ملت فلسطين و انتفاضه قدس گفت : با توجه به شکست روند سازش ميان تشکيلات خودگردان و رژيم صهيونيستي در طول سه سال گذشته، نا اميدي از تشکيل يک دولت مستقل فلسطيني به پايتختي بيت المقدس در ميان مردم فلسطين افزايش پيدا کرده است .وي افزود: مردم فلسطين به اين نتيجه رسيده اند که نه جامعه جهاني و نه مذاکرات ميان تشکيلات خودگردان و رژيم صهيونيستي به خواسته ها و آرزوهاي ملت فلسطين براي آزادي بيت المقدس کمک نخواهند کرد. هاني زاده با اشاره به گسترش عمليات شهرکسازي و منع نمازگزاران از ورود به مسجدالاقصي و سرکوب ملت فلسطين توسط رژيم صهيونيستي گفت: مردم فلسطين اعم از ساکنان بيت المقدس شرقي، شهرهاي مختلف کرانه غربي و غزه دست به انتفاضه جديد زدند که اين انتفاضه قطعا با انتفاضه هاي گذشته ملت فلسطين به لحاظ کمي و کيفي تفاوت اساسي خواهد داشت و اين انتفاضه سرنوشت آينده فلسطين را رقم خواهد زد.
وي گفت: با توجه به سرنوشت ساز بودن اين انتفاضه، نتانياهو به ارتش دستور داد که به شدت با تظاهر کنندگان برخورد داشته باشند. لذا در آينده شاهد خواهيم بود اراضي اشغالي به سمت جنگ ميان مردم فلسطين و رژيم صهيونيستي گسترش و ادامه خواهد يافت.هاني زاده در ادامه در خصوص سناريوهاي احتمالي رژيم صهيونيستي براي مهار انتفاضه تصريح کرد، رژيم صهيونيستي با سوء استفاده از سکوت جامعه جهاني و بي تحرکي اتحاديه عرب و همچنين سازمان کنفرانس اسلامي خشونت ها را تشديد خواهد کرد.کارشناس مسائل غرب آسيا در ادامه افزود، متاسفانه سازمان ملل و بطور مشخص شوراي امنيت در مورد ملت فلسطين هيچگونه واکنش مناسبي از خود نشان نداده و اين امر نشان مي دهد شوراي امنيت تابعي از اراده لابي صهيونيستي و آمريکا است.وي با اشاره به سکوت و عدم واکنش اتحاديه عرب و برخي از کشورهاي عربي مانند عربستان، بحرين و قطر در کمک به رژيم صهيونيستي براي سرکوب ملت فلسطين گفت: اين امر نشان مي دهد که مردم فلسطين بايد با استفاده از ابزارهاي بومي خودشان و وحدت ميان گروه هاي مختلف سياسي به مبارزه جدي با رژيم صهيونيستي ادامه دهند.
در اين حال،قيام مردم فلسطين در کرانه باختري و نوار غزه ادامه دارد.هنگامي که نخستين نشانه هاي قيام مردمي در کرانه غربي در قدس و ديگر شهرهاي فلسطيني آغاز شد دستگاههاي امنيتي و مراکز مطالعات استراتژيک رژيم صهيونيستي هرگز فکر نميکردند تظاهرات و اعتراضات خشم آلود فلسطينيها تمامي فلسطين و حتي منطقه سبز (مناطق اشغالي سال 1948 که اکنون تحت سيطره رژيم صهيونيستي است و بيش از 700 هزار فلسطيني با شناسنامه اسرائيلي در آن زندگي ميکنند) را فرا گيرد. دستگاههاي اطلاعاتي و امنيتي اسرائيل موسساتي به شمار ميروند که براي ادامه حيات اين رژيم حکم قلب را دارند. از همين رو است با تولد اين رژيم نامشروع قويترين دستگاههاي اطلاعاتي و امنيتي در اسرائيل شکل گرفت و اکنون يکي از قويترين تشکيلات امنيتي جهان به شمار ميروند که در داخل و خارج محدوده حاکميت رژيم صهيونيستي دست به اقدامات گسترده اطلاعاتي و نظامي ميزنند.
محصول کار اين تشکيلات صدها ترور در اروپا، خاورميانه و داخل سرزمينهاي اشغالي است که در قالب ترور شخصيتهاي فلسطيني و عربي تجلي يافته است. اين تشکيلات اکنون چتر خود را در داخل فلسطين اشغالي، لبنان، سوريه و ديگر کشورهاي منطقه در قالب جنگهاي الکترونيک و بکارگيري نيروهاي انساني کارآزموده پهن کرده است تا ضمن رصد همه تحولات امنيتي و نظامي، اهداف خود را از ميان بانک اطلاعاتي شکار کند. اما همين تشکيلات بزرگ در قلب سرزمين هاي اشغالي با ناکامي بزرگي مواجه شد. آنها نه تنها نتوانستند شراره هاي قيام مردم فلسطين را پيش بيني کنند،بلکه در ادامه نيز از تحليل دقيق اين قيام که با نام "قيام سوم مردم فلسطين" شهرت يافته است نيز عاجر ماندند.اين بار قيام مردم فلسطين نه توسط حماس و نه توسط جهاد اسلامي ونه توسط جنبش فتح و نه توسط دولت خودگردان سازماندهي و هدايت شده است،بلکه جنبشي صد درصد مردمي است که شناسايي لايههاي فرماندهي يا ارکان شکل دهنده اين قيام براي موسسات امنيتي اسرائيل سخت شده است .
پيشتر هنگامي که قيام مسلحانه يا عمليات نظامي توسط جنبشها و سازمانهاي شناخته شده فلسطين همچون حماس، جهاد اسلامي، الفتح يا ديگر سازمانهاي فلسطيني ترتيب مييافت آنها با تکيه بر رصد اطلاعاتي و استفاده از همه امکانات خويش با ترور و ديگر وسايل به مقابله با تحرکات اين سازمانها روي ميآوردند،اما اين بار در ميان دهها هزار نفر از مردم فلسطين که با چاقو ،خودرو يا ابزارهاي پيش پا افتاده ديگر به دفاع از خود در برابر ارتش اشغالگر اسرائيل بر ميخيزند چه کسي و چه فرماندهي و چه چيزي را مي خواهند با امکانات خود همچون پهپادها و يا جنگ الکتروينک رصد و ترور کنند؟وقتي موضوعي در فلسطين اشغالي به امنيت رژيم صهيونيستي مربوط ميشود همچون کاردي است که در استخوان اين رژيم فرو رفته است زيرا پايه اصلي اين رژيم امنيت آن به شمار ميرود.اما چرا قيام سوم ملت فلسطين امنيت اسرائيل را به خطر انداخته است؟
1-اسرائيل بر اين باور بود که تحولات خاورميانه و جنگ در سوريه، عراق و يمن و ادامه بحران در لبنان و کشمکش موجود بين کشورهاي حوزه خاورميانه موضوع فلسطين و قدس را به گوشهاي در انزوا رانده و امنيت اسرائيل را تامين کرده است و با همين گمانه زنيها بود که تجاوز به بيت المقدس و تقسيم زماني و مکان قدس را در سرلوحه کار خويش قرار داد.
2- اسرائيل با دخالت در بحران نظامي سوريه و با حمايت از مجموعههاي تروريستي همچون جبهه النصره و کمکهاي لجستيکي، دارويي و غذايي به آنها عملا به جنگ مجموعههاي مسلح تروريستي عليه سوريه و مقاومت پيوسته است بنابراين امکان مقابله به مثل را براي دشمنانش در هر نقطهاي از فلسطين اشغالي از جمله کرانه غربي فراهم کرده است.
3-پيشتر ايران و ديگر نيروهاي حامي مقاومت اعلام کرده بودند که براي دفاع از ملت فلسطين و مقاومت در برابر اشغالگران قدس حاضرند حمايت از جنبش مسلحانه در کرانه غربي را در دستور کار خود قرار دهند .
4- دهها شهيد و صدها مجروح و هزاران بازداشتي در کرانه غربي و نوار غزه در سايه قلع و قمع بيرحمانه ارتش رژيم صهيونيستي از آغاز قيام سوم، بار ديگر باعث شده است توجه جهاني به سرزمينهاي اشغالي فلسطين معطوف شود در حالي که تا پيش از اين رژيم صهيونيستي از اين که به دليل جنگ در خاورميانه از دايره توجه جهاني خارج شده بود بسيار خرسند و راضي بود.
5- جنبشهاي مقاومت فلسطيني خواستار حمايت مسلحانه از مردم فلسطين در کرانه غربي شدهاند تا مردم تحت اشغال ارتش اسرائيل امکان دفاع مسلحانه از خود را داشته باشند.
همين ترس و نگرانيهاي امنيتي است که باعث شده است همه تلاشهاي بينالمللي آغاز، تا قيام سوم مردم فلسطين به سرعت خاموش شود. آمريکا همچون گذشته رهبري اين تلاش ها را به عهده گرفته است که يکي از نشانههاي آن سفر غيرمنتظره بان کي مون از سرزمينهاي اشغالي و ديدار و گفتگو با مقامات رژيم صهيونيستي و محمود عباس، رئيس خودگردان فلسطين است. ادامه دارد...