(روزنامه آفتاب يزد ـ 1394/08/17 ـ شماره 4471 ـ صفحه 8)
«انقلاب دیپلماسی» در پی انتخاب ملت ایران به گفتمان تدبیر و امید در انتخابات خرداد 92 به وقوع پیوست.«آری» به تعامل و «نه» به تقابل.گفتمان این گفتگو رویکردی نوین برای حل بحرانهای منطقهای و جهانی ایجاد کرد که شاهد آن هستیم اگر جامعه آرام است، اگر التهابهای کور و غیرملی در رفتار برخی سیاسیون و رقبا دیده میشود، اگر جامعه ایرانی فرصت یافته است تا عزت ملی و تعامل جهانی خود را پس از آن دوران سرد بازسازی کند و بر زخمهای عمیق فتنه سیاه سال 88 مرهم بگذارد، اگر عقلانیت جمعی در جلوههای گوناگون چهره نمود کرده است، اگر پرتو روشنایی افق، گرمای دلپذیر خود را در خانه دلها و اندیشههای ایرانیان گسترده است، اگر افراطیون (از هر دو جناح و به ویژه انحصارطلبان و کاسبان و خودمطلق بینهای نوظهور که خطراتی جدی برای آینده کشور محسوب میشوند ) نتوانسته اند هنوز به فضای همدلی و برادری ملی آسیب برسانند،همگی به خاطر دیپلماسی تعاملی است که در دستور کار این دولت قرار گرفته است.
پس از ماراتن نفسگیر دو ساله ایران و 1+5 و دستیابی به یک برنامه جامع اقدام مشترک تحت عنوان برجام و وارد شدن به مرحله راستیآزمایی و در پس آن، اجرایی شدن آن، حال طرفهای غربی به خصوص ایالات متحده به این نتیجه رسیدهاند که برای ایجاد یک گذار سیاسی در سوریه، حضور ایران در مذاکرات صلح سوریه لازم است. مذاکرات برای یافتن راهحلی برای مناقشه در سوریه، درپایتخت اتریش میان وزرای خارجه آمریکا، روسیه، ترکیه، عربستان و نماینده اتحادیه اروپا آغاز شد و قرار است ایران نیز برای اولین بار در این مذاکرات حضور داشته باشد.ایران برای نخستین بار از زمان آغاز بحران سوریه به نشستی برای حل و فصل این مناقشه دعوت شده. بیش از چهار سال از آغاز بحران سوریه میگذرد و گزینههای مختلف نظامی و غیرنظامی علیه نظام بشار اسد بی فایده بوده است. پس از چندین سال کشمکش بر سر عدم حضور ایران و اسد در این مسیر حالا کشورهای غربی هم ادامه حضور اسد (ولو به طور موقت و در دوره انتقالی) و هم نقش آفرینی مثبت ایران در این مناقشه منطقهای را پذیرفته اند.
در حالی که هفته قبل نخستین دور نشست وین میان کشورهای روسیه، آمریکا، ترکیه و عربستان برای حل بحران سوریه برگزار شد، کشورهای مختلف واکنشهای متفاونی نسبت به برگزار کردن آن ابراز داشتند؛ جان کری این نشست را مثبت و سازنده خواند، در حالی که عربستان مشکلات و اختلافات بر سر آینده حضور اسد را یکی از بحرانهای کلیدی دانست.در گفتمان روابط بین الملل نمیتوان با انحصاری کردن یک مذاکره شاهد پیشرفت در آن بود. حضور سعودی و ترکیه در کنار آمریکا آب در هاون کوبیدن است و این همان چیزی است که سعودیها با آن به شدت برخورد میکند، در حالی که آمریکا و روسیه به صورت کلی خواهان پیوستن ایران و مصر به مذاکرات هستند،این رویکرد که معنای آن این خواهد بود که از نقش منطقهای سعودی در بحران سوریه بیش از پیش کاسته میشود.
مذاکره بدون سوریه: مذاکرات چهار جانبه وین بدون حضور دولت سوریه مثل یک اقدام استعماری برای تصمیم گیری درباره کشوری است که خود و عناصر قدرتش در آن حضور ندارند. و مثل این است که میخواهند کشوری را بدون انتخاب و اراده صاحبانش تجزیه و متلاشی کنند. مذاکرات چهار جانبه اگر در همین وضعیت باقی بماند هیچ نتیجهای را عاید برگزارکنندگان نمیکند و باید دایره آن، توسعه یافته امری که از سوی آمریکاییها نیز به دیده مثبت نگاه شده است( با صرف نظر از اینکه حضور دولت سوریه در این مذاکرات از نگاه نویسنده الزامی است). این در حالی است که پس از تحولات سوریه و رویارویی سیاست خارجی سعودی با ایران این کشور بارها آشکارا و پنهان از آمریکا، فرانسه و انگلیس درخواست کرد تا به شکلی در مجموعه اصلی مذاکرات اتمی با ایران قرار بگیرد و حتی این امر به شکل جدی در دستور کار شورای همکاری کشورهای عربی حوزه جنوبی خلیج فارس هم قرار گرفت، اما آنها خود بهتر از همه میدانند که پاسخ و واکنش هم پیمانان غربیشان چه بوده است. بهترین جمله در این باره این است که آنها وقعی به این خواسته ساده لوحانه سعودی ننهادند.
تاکنون هیچ دیدگاه مشترک و تکامل یافتهای از نشست وین خارج نشده است. اما با یک دید کلی به بازیگران این نشست چند جانبه دو فرضیه کلی ارائه میشود :
- بشار اسد پیش از تشکیل دولت انتقالی، صحنه سیاسی را ترک و زمام امور بین نیروهای غیرمذهبی از میان ائتلاف ملی سوریها اعم از داخلی و خارجی به تساوی تقسیم شود و فرماندهی امنیتی و نظامی سوریه از دست رهبران کنونی خارج شود و بعد از یک دوره مثلا یکساله یا دو ساله انتخابات در این کشور برگزار شود. چنین فرضیهای درباره آینده سوریه در سایه تحولات سیاسی و نظامی این کشور نزدیک به محال است.
- بشار اسد پس از تشکیل دولت انتقالی مثلا پس از شش ماه یا یکسال رسما از قدرت کناره گیری کند و در این دوره انتقالی همه فرماندهان نظامی و امنیتی سوریه برکنار و از میان عناصر جدید، فرماندهان ارتش و دستگاههای امنیتی انتخاب شوند. این فرضیه نگاهی کاملا آمریکایی به تحولات آینده سوریه است و بدون شک چنین فرضیهای بازهم در سایه قرائت دیدگاههای موجود درباره سوریه نیز قابل اجرا نیست.
واقع بینانه آن است که حتی اگر مذاکرات چهارجانبه وین به طرفهای شش یا هشتگانه یا ده گانه هم تبدیل شود بازهم دستیابی به راه حل سیاسی کار بسیار دشوار و دور از دسترس تلقی میشود. روسیه میخواهد تا کف مذاکرات به عنوان شرط اصلی مبارزه با تروریسم در همه اشکالش باشد، اما آمریکاییها کف مذاکرات را ابتدا برکناری بشار اسد میدانند، گرچه از حضور کوتاه مدت بشار اسد هم سخن میگویند.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت
فرامنطقهای نسبت به امنیت منطقه و جهان مسئولانه برخورد میکند و آمادگی همکاری
چند جانبه و همهجانبه با سایر بازیگران مسئول در این عرصه دارد.جمهوری اسلامی
ایران بر صلح مبتنی بر دموکراسی و صندوق رای در همه جای جهان از جمله در سوریه و
کشورهای دیگر منطقه دفاع میکند و معتقد است راههای خشونت آمیز برای بحرانهای
جهانی وجود ندارد و تنها به کمک خرد انسانی و با تعامل و اعتدال میتوان بر واقعیتهای
تلخ جامعه بشری غلبه کرد، لذا تضمین صلح و دموکراسی و تامین منافع مشروع همه
کشورها در جهان و از جمله در سوریه با نظامیگری محقق نمیشود. ایران به دنبال حل
مسائل و نه تولید مشکلات است.ضروری ترین اقدام در قبال سوریه کنترل مرزهای
همسایگان و مبارزه واقعی با تروریسم به موازات پیگیری روند سیاسی است.
اخبار رسیده
از سوریه حاکی است که پس از پایان اولین دور مذاکرات چهار جانبه وین، ارتش سعودی
در اقدامی جنگطلبانه و به منظور رویارویی با هواپیماهای روسی در آسمان سوریه،
برنامه تسلیح مخالفان مسلح نظام به موشکهای ضد هوایی و ضد تانک "تاو"
را در دستور خود قرار داده و قرار است تا نخستین محمولهها از طریق ترکیه به سوریه
ارسال شود. از سویی دیگر همزمان با اولین دور مذاکرات، آمریکا بار دیگر برای
مجموعههای مسلح تروریستی سوریه محموله چند ده تنی سلاح را از طریق هوا برای آنها
ارسال کرده است. اینها نشان میدهد فعلا هیچ دیدگاه مشترکی در مبارزه با تروریسم
بین طرفهای چهارگانه وجود ندارد. از آنجایی که موضوع دیدارهای وین، نه توافق اتمی
که مذاکرات سوریه است، امید است با اضافه شدن جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک
قدرت فرامنطقهای و عزم سیاسی رهبران طرفهای مذاکرهکننده و خودداری از دنبال
کردن گروههای فشار جنگطلب میتوان به چارچوبی برای مدیریت اختلافات در سوریه
رسید. در این چارچوب موضع برابر و اصول مسلم شناخته شده بین المللی باید مبنا
باشد.باید به جای گزینه ناکارآمد ائتلاف برای جنگ در مناطق مختلف جهان به ائتلاف
برای صلح پایدار در سراسر جهان اندیشید.اعتدال آینده جهان را روشن خواهد کرد...
http://aftabeyazd.ir/?newsid=18552
ش.د9404316