(روزنامه آفتاب يزد ـ 1394/08/10 ـ شماره 4465 ـ صفحه 8)
آیتالله سیداحمد خاتمی
برجام مسئله مهم کشور و جهان است و نامه تاریخی، عمیق و دقیق رهبری، پرونده برجام را بست. انصافاً این نامه معمولی نبود و کلمه کلمه این نامه روی حساب بود و اگر دنیا میخواهد موضع ملت ایران را در خصوص برجام بداند، این نامه موضع ملت ایران است... انتظار ما این است که بگومگوهای قبل از برجام تمام شود. از این به بعد برجام قانون است و باید همه از این فرصت برای حل مشکلات استفاده کنند.
موضع ملت، خواندن نامه رهبر انقلاب، بسته شدن پرونده برجام و صدور دستور خاتمه بگو مگو نشان میدهد که راست سنتی صلاح را در آرامش میداند؛ نکتهای که رسانه ملی در فردای شبی که عراقچی را به گفتگوی ویژه خبری فراخواند با حضور یکی از سرسخت ترین منتقدان دولت حسن روحانی و رئیس کمیسیون ویژه برجام، خبر از این مهم داد که جبهه پایداری چندان با نظرات راست سنتی هماهنگ نیست.
از سوی دیگر دو اظهارنظری که در پی میآید تاکتیک جدیدی را در مواجهه با کاندیداهای احتمالی مجلس آینده که ممکن است راه را برای ادامه حضور برخی چهرههای نامبرده (پایداری و احمدی نژادی ها) سد کنند رونمایی کرده است، حمله چند لایه علم الهدی و ازغدی به نمایندگان هنوز انتخاب نشده مجلس دهم نشان از این مهم دارد که برای برخی از گروههای تندرو سیاسی آنچه از مجلس، رسالت مجلس و روح حاکم بر نمایندگی مجلس مهم است؛ وجود افرادی با تفکراتی خاص است که برای راهیابی این عده چه دکترینهای عجیب و غریبی که ارائه و اعلام نمیشود. دو کلید واژه مهم در سخنان علم الهدی و ازغدی بیش از هر چیز دیگر خودنمایی میکند:«زاویه داشتن با رهبری» و« میانهروها و لیبرالهای متمایل به غرب»دو اتهام سنگینی که نه از قواعد خاصی پیروی میکند و نه در چارچوبهای مرزبندی شدهای قرار خواهد گرفت بلکه دو اتهام فراگیر که حتی سرشناس ترین چهرههای شناخته شده را نیز با آن میتوان از نشستن روی صندلی مجلس منع کرد. با مداقه در سخنان یکی از شاخص ترین چهرههای نزدیک به تفکرات پایداری و نیز ازغدی که تریبون رسانه ملی را ناکافی دانسته و سراغ فضای حاکم بر نماز جمعه آمده است در مییابیم احساس خطری که چندین و چند نشست اصولگرایان به بهانه اتحاد و رفع اختلافات را رقم زده است و نیز جار و جنجالهای حواشی برجام را به اوج خود رسانده، عمیقتر از چیزی است که بتوان با یک یادداشت و
دو مصاحبه در صدد رفع آن بر آمد.
خط جدید تهاجم علیه نیروهای شناخته شده یا به بیانی ساده تر جبهه وسیعی که برای حمله به برخی گروههای سیاسی گشوده شده است کار را برای راهیابی به مجلس از همیشه سخت تر کرده، اما آنچه مایه امیدواری میتواند قلمداد شود هوشیاری و تحلیل درست مردم از فضای«پساتوافق»، «پساتحریم» و«پسابرجام» است.
آیتالله علمالهدی
راه مزدور گیری دشمن از مجلس است، چرا که وقتی نمایندهای به مجلس میآید و در ریل نظام افتاده و از همان افراد وزیر و سفیر به وجود میآید؛ این افراد نه نماز نخوان هستند و نه فاسق، اما زمینه جذب شان زاویه دار بودن آنها با رهبری است، چرا که نقطه شاخص عداوت آمریکا ، رهبری بوده و هرکه با ایشان زاویه دارد بهترین نیرو برای مزدوری است. در این انتخابات به جای اینکه به جان هم بیفتیم و سر لیستها بحث کنیم، باید تلاش کنیم آدم زاویه دار با رهبری به مجلس نرود؛ سمت جریانها نرویم که دانشگاه فضای درگیری جریانها شود بلکه باید پایداری کنید که فرد زاویه دار با رهبری وارد نشود.
حسن رحیمپورازغدی
این سرویسهای خارجی روی افراد زیادی سرمایهگذاری کرده تا وقتی این افراد مسئول شدند غرب در تصمیمگیریهای کشور از طریق این افراد نفوذ داشته باشد. اکنون حتی برخی از دانشجویان در اروپا به من گفتهاند که سرویسهای اطلاعاتی اروپایی از آنها رسما خواستهاند که از داخل وزارتخانهها یا سایر نهادها به آنها اطلاعات بدهند. آنها چنین برنامهای را برای انتخابات دوره اول مجلس نیز دنبال میکردند. آمریکا از اول انقلاب دنبال سر کار آوردن میانهروها و لیبرالهای متمایل به خود و غرب است. آنها به این منظور از همان ابتدای انقلاب با اعضای خانوادههای مسئولان و مراجع ارتباط میگرفتند و از طریق آنها جاسوسی میکردند.
از هفتهای که آیت الله سید احمد خاتمی در خطبههای نماز جمعه صدور نامه رهبری را نقطه پایانی پرونده برجام دانست و انتظار نزدیک به صواب را در اتمام بگومگوهای قبل برجام بیان داشت هنوز یک هفته نگذشته است که آیت الله موحدی کرمانی اگرچه وارد حوزههای نقد نمیشود اما اعمال شروط نه گانه گنجانده شده در نامه رهبر معظم انقلاب را تنها دلیل به رسمیت شناختن برجام معرفی میکند، چیزی که نه سیاسی است و نه دیپلماتیک! تکرار بدیهیاتی که در مجلس بر آن اتفاق نظر وجود داشته و حتی در متن برجام نیز بدان اشاره شده است یعنی پایبندی طرفین بر مفاد برجام، این پیام آشکار را در بر دارد که برجام از سوی برخی چهره ها، جبهه ها، گروههای سیاسی و تریبون داران نام آشنا تقریبا غیر قابل قبول و حتی غیر قابل اجراست. دراینکه آیت الله موحدی کرمانی مثل آیتالله سیداحمد خاتمی نمیاندیشد یا در اینکه سید احمد خاتمی درک نزدیکتر به پذیرش در مسئله برجام را رسانهای میکند هیچ شکی وجود ندارد اما این تناقض پنهان در این دو اظهار نظر پیرامون یک مسئله یعنی برجام نشان میدهد راست سنتی در ادامه مسیر قطعا مواضع مشخصا معنادارتری که بوی فاصله گیری از آن به مشام برسد در مواجهه با پایداری و تندروها اتخاذ خواهد کرد.
محمدعلی موحدیکرمانی
رهبر معظم انقلاب در فرمان تاریخیشان در نامه به رئیسجمهور 9 شرط را مطرح کردند، از همین تریبون نماز جمعه اعلام میکنم که برجام را آن زمان به رسمیت میشناسیم که شروط 9گانه رهبری در آن اعمال شود؛ پیمانشکنی آمریکا از آفتاب برای ما روشنتر است و مسئولان باید بسیار مراقب باشند که آمریکا به تعهداتش عمل کند، مسئولان به آمریکاییها بگویند که اگر به تعهداتشان عمل نکنند ما هم از عمل به تعهداتمان دست برمیداریم. برجام دارای نقاط ضعف و ابهام ساختاری است و اگر مسئولان لحظه به لحظه و دقیق مراقبت نکنند خسارتهای بزرگی برای حال و آینده کشور در پیش خواهد داشت. شروط 9گانه رهبر معظم انقلاب و طرح مصوب مجلس حاوی نکات مفید و موثری است که حتما باید رعایت شود و همین جا از آقایان تشکر میکنم که هوشیارانه عمل کردند. با توجه به اینکه لغو تحریمها هدف اصلی مذاکرات است و در برجام به بعد از اقدامات ایران موکول شده است اما چه تضمینی وجود دارد که 1+5 بعد از عمل کردن ایران به تعهداتش، اقدام به لغو تحریمها کند؟ آمریکا و اتحادیه اروپا باید رسما و کتبا لغو تحریمها را اعلام کنند وگرنه ما آن را نقض برجام تلقی خواهیم کرد.
نتیجه
با گذر و نظری بر جریانات تصویب برجام در مجلس، شورای عالی امنیت ملی و نیز شورای نگهبان، آنچه بیش از همیشه ذهنها را به خود مشغول میسازد تغییرات اساسی در لحن و اظهارات برخی افراد و منتسبان به برخی احزاب از جمله اصولگرایان میانه رو، موتلفهایها، جبهه انقلاب اسلامی و حتی ایثارگران و منسوبان به تفکرات فرااصولگرایی است بدین معنا که عدهای اگرچه در خط مقدم این احزاب و گروهها قرار داشتند اما در مسئله برجام با فاصلهای قابل تامل و معنا دار با تندروهایی که حتی پس از موافقت مشروط رهبری هم دست از مخالفت و لجاجت برنداشتند برگزیدند و تصمیم بر این مهم واقع شده است که خط و مرز یک تفکر خاص بیشتر از این بر اصالت و مقبولیت راست سنتی و اصولگرایان میانه رو تاثیر منفی بر جای نگذارد. از اینجا به بعد قطعا با موضع گیریهای بی محابا و بدون حد و مرز از سوی راست سنتی و حتی بخش مهمی از اصولگرایان میانه رو رو در رو نخواهیم شد یا به تعبیری دیگر از این زمان تا برگزاری انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در اسفند 1394 ما با تغییر لحنهایی قابل تامل رو به رو خواهیم شد و اما در اینکه این تغییر لحن مدت زمانی طولانی پابرجا بماند یا خیر اندکی جای تامل دارد.
با توجه به گذشته و تاریخچه فعالیتهای سیاسی برخی چهره ها، آنچه بیش از همه مهم به نظر میرسد جابهجاییهای معنا دار در اردو راست سنتی و اصولگرایان معتدل و میانه رو است، اما در اینکه کسی از جمع پایداریها و احمدی نژادیها بتواند جدا شود و خود را به اصولگرایان میانه رو یا حتی راست سنتی نزدیک کند ابهامی اساسی وجود دارد؛ ابهامی که حتی میتوان آن را به غیر ممکن نیز تعبیر کرد.
انتخابات مجلس دهم را باید یکی از پیچیده ترین، مهمترین و تاثیرگذارترین انتخابات در تمامی ادوار مجلس شورای اسلامی دانست، زیرا این انتخابات خطمشیهای فراوانی را دچار تغییراتی بنیانی خواهد کرد، تغییراتی که حتی ممکن است برخی از یاران دیروز را در جبهه مخالف در برابر هم قرار دهد اتفاقی که این روزها زمزمههایی از آن از دور دستها شنیده میشود.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=17859
ش.د9404314