(روزنامه جوان - 1394/09/02 - شماره 4684 - صفحه 2)
در تمامي كشورهاي جهان، منافع ملي به عنوان مهمترين شاخص براي سياستگذاريها، طرحريزيها و اقدامات دولتها در دو حوزه اصلي سياست داخلي و سياست خارجي مورد توجه است. در جهان امروز، اصليترين وظيفه دولتها، تأمين و صيانت از منافع ملي است. بديهي است كه جمهوري اسلامي از اين قاعده و اصل مستثني نخواهد بود و وظيفه دولت در ايران به معناي عام كلمه و وظيفه هر يك از قواي سهگانه، سازمانها، دستگاهها و نهادهاي حكومتي و حاكميتي بايد حركت و تلاش در راستاي تأمين و حفظ منافع ملي باشد.
تفاوت منافع ملي ميان كشورها، چالش منافع ميان آنها را به وجود ميآورد و بر اين اساس، تأمين و صيانت از منافع ملي به خاطر وجود تهديدات و خطرات كار آساني نخواهد بود. منافع ملي در هر كشوري داراي سه حوزه اصلي ميباشد كه اين سه حوزه عبارت است از:
1ـ حوزه امنيت شامل دو سطح امنيت ملي و امنيت داخلي
2 ـ حوزه آرمانها، ارزشها و اعتقادات (نظام ارزشي)
3 ـ حوزه اقتصاد،رفاه و معيشت مردم (نظام اقتصادي)
بر حسب تجربه 37 سال گذشته، قدرتهاي شيطاني و نظام سلطه با محوريت دولت ايالات متحده امريكا، دشمن اصلي منافع ملي ايرانيان هستند. آرمانهاي ملت ايران كه از نظام ارزشي آن سرچشمه ميگيرد، مانع بزرگي بر سر راه قدرتهاي سلطهگر و زيادهخواه است؛ بر همين اساس اين قدرتها به طرق مختلف در برابر ملت ايران صفآرايي كرده، تلاش ميكنند حركت ملت ايران به سمت آرمانها و اهداف متعالياش را متوقف نمايند. طي 37 سال گذشته، هر سه حوزه اصلي منافع ملي در جمهوري اسلامي، مورد تهاجم سنگين و همهجانبه دشمنان قرار گرفت و اين تهاجم همچنان در برخي از حوزهها ادامه دارد.
در صدر منافع ملي هر كشوري، امنيت ملي قرار دارد و دشمنان از بدو پيروزي انقلاب اسلامي و استقرار نظام نوپاي جمهوري اسلامي در ايران، اين حوزه را تهديد نموده و مورد تهاجم قرار دادند. طراحي كودتاهاي نظامي، راهاندازي غائلههاي تجزيهطلبي در مناطق قومي، شكلدهي به گروهكهاي تروريستي و اقدام به ترور و انفجار و ايجاد ناامني و بيثباتي داخلي و در نهايت تحميل يك جنگ هشتساله بر ملت ايران، نمونههايي از اقدامات دشمنان براي آسيب زدن به منافع ملي ايرانيان در حوزه امنيت است.
ناكامي دشمنان در آسيب رساندن به حوزه امنيت ملي با بهرهگيري از قدرت سخت، آنها را به فعال شدن براي تهاجم به حوزه آرمانها و نظام ارزشي جهت داد و اينگونه تهاجم فرهنگي و جنگ نرم نظام سلطه با محوريت امريكا عليه ملت ايران آغاز شد. اگر در جنگ هشتساله، سرزمين، منابع مادي و جمعيت در ايران مورد تهاجم بود، در اين جنگ مرزهاي اعتقادي و نظام ارزشي ملت ايران مورد هجوم واقع شد. مقاومت و پايداري ملت ايران در برابر تهديدات و عوامل تهديد، دشمنان را به سمت تهاجم به حوزه سوم از منافع ملي كشاند و آنان بيسابقهترين جنگ اقتصادي را عليه جمهوري اسلامي سامان دادند. بنابراين طي 37 سال گذشته، هر سه حوزه اصلي منافع ملي مورد تهديد بوده و اين تهديدات شكل عملياتي در بالاترين سطح ممكن را داشته است.
سؤال اين است كه با وجود استمرار اين تهديدات عليه منافع ملي، براساس كدام تفكر و انديشه ميتوان منافع ملي ايرانيان را تأمين و از آن صيانت نمود؟ در دهه اول انقلاب و خصوصاً در دوران جنگ هشتساله، تفكر و انديشهاي با عنوان «تفكر بسيجي»، قابليتها، ظرفيتها و تواناييهاي خود را براي اين مهم به نمايش گذاشت. اساساً براساس چنين تفكري بود كه جنگ تحميلي به دفاع مقدس و دوران پرافتخار ملت ايران تبديل شد. اگر در آن دوران چنين تفكري ظهور نميكرد و صاحبان اين تفكر و انديشه با عنوان «بسيجي»، وارد صحنههاي دفاع از امنيت ملي، دفاع از تماميت ارضي و دفاع از استقلال كشور نميشدند، به طور قطع دشمنان به اهداف شوم خود دست مييافتند. آري، واقعيت اين است كه آن نيروي اصلي در صحنه دفاع مقدس كه تمامي معادلات را تغيير داد، از تفكر بسيجي سرچشمه گرفته بود.
براساس چنين واقعيتي بود كه حضرت امام خميني(ره)، در دوم آذرماه سال 1367 و در سالگرد تأسيس سازمان بسيج مستضعفين با صدور پيامي تاريخي، به شرح و توصيف بسيج، بسيجيان و تفكر و انديشه بسيجي پرداخته و نقشه راه اطمينانبخش براي تأمين منافع ملي تا رسيدن به قلههاي عزت و افتخار را ترسيم نمودند. در اين پيام سراسر نور، از تشكيل بسيج در جمهوري اسلامي به عنوان يكي از بركات و الطاف جليه خداوند ياد شده، تشكلي كه با ايثار و خلوص و فداكاري و شهادتطلبي، كشور و انقلاب اسلامي را بيمه كرد.
در اين پيام برگرفته از عمق جان، از بسيج با عنوان «شجره طيبه و درخت تناور و پرثمر»، «مدرسه عشق و مكتب شاهدان و شهيدان»، «ميقات پابرهنگان و معراج انديشه پاك اسلامي» و «لشكر مخلص خدا» ياد ميگردد. آري براساس چنين شناخت و باوري نسبت به ارزش وجودي بسيج و بسيجيان است كه حضرت روحالله، آن مصلح دوران و رهبر كبير بزرگترين انقلاب ديني جهان در دوران غيبت و عصر حاضر، در پيام خود متواضعانه مينويسند: «من همواره به خلوص و صفاي بسيجيان غبطه ميخورم و از خدا ميخواهم تا با بسيجيانم محشور گرداند، چراكه در اين دنيا افتخارم اين است كه خود بسيجيام.»
حضرت امام پس از شرح بسيج و توصيف اين شجره طيبه براساس كارويژهاش در دوران دفاع مقدس و حوادث پس از انقلاب، آينده اين ملت و كشور به حركت آمده در خط اسلام ناب محمدي(ص) و مخالف با استكبار را اينچنين تضمين مينمايند: «...خلاصه كلام اگر بر كشوري نواي دلنشين تفكر بسيجي طنينانداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد شد و الا هر لحظه بايد منتظر حادثه ماند...»
حضرت امام (ره) با چنين اطميناني از نقش بيمهگري و مصونيتبخشي تفكر و انديشه بسيجي در برابر بلايا و حوادث روزگار و خطرات دشمنان در اين پيام به مردم و خصوصاً مسئولان، نكاتي را متذكر ميشوند که از آن جمله است:
1 ـ بسيج بايد مثل گذشته و با قدرت و اطمينان خاطر به كار خود ادامه دهد.
2 ـ تشكل بسيج دانشجو و طلبه بايد شكل گرفته و با تمام توان در مراكزشان از انقلاب و اسلام دفاع كنند.
3 ـ بايد هستههاي مقاومت بسيج را در سراسر جهان براي مبارزه با استكبار به وجود آورد.
4 ـ مسئولان نظام اسلامي اگر از بسيجيان غافل شوند، به آتش دوزخ الهي خواهند سوخت.
و اينك در هفته بسيج، با بازخواني عملكرد بسيجي و توجه به جايگاه بسيج و بسيجيان در مكتب حضرت امام و رهبري، تمامي مسئولان نظام اسلامي و خصوصاً رؤساي قواي سهگانه، بايد به اين سؤال پاسخ دهند كه آيا نگاهشان به اين شجره طيبه و لشكر مخلص خدا، همانگونه است كه شايسته و بايسته است، يا خداي ناكرده بعضاً به گونهاي عمل ميكنند كه بايد نگران عواقبش براي منافع ملي در اين دنيا و براي فرد خودشان در آخرت باشند. خوشا به حال آنان كه خود بسيجياند و بسيج و بسيجيان را پاس داشته، شبانهروز براي ترويج تفكر و انديشه بسيجي در ايران و در جهان تلاش ميكنند و بدا به حال آنان كه تمام تلاششان منزوي كردن و از صحنه خارج كردن تفكر و انديشه بسيجي و بسيجيان است، چراكه قطعاً همانگونه كه حضرت روحالله خبر دادند، به آتش دوزخ الهي خواهند سوخت. انشاءالله كه با همت والاي خود در رديف و فهرست گروه اول جاي داشته باشيم.
http://javanonline.ir/fa/news/755386
ش.د9404756