تاریخ انتشار : ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۰  ، 
کد خبر : ۲۸۹۹۷۱

بررسی تطبیقی خط سازش و مقاومت

(روزنامه كيهان ـ 1394/08/16 ـ شماره 21201 ـ صفحه 8)

دو گانه «سازش – مقاومت» مسئله‌ای است که از ابتدای ظهور اسلام تا به امروز افراد زیادی درگیر آن بوده‌اند و سالهای عمر انقلاب اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست. جمهوری اسلامی همواره از ابتدا تا کنون مخالف جدی خط سازش در برابر قدرت‌های زورگو بوده است. شاید نخستین ایستادگی جدی در مقابل خط سازش در طول عمر انقلاب به ماجرای تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در آبان 58 بازگردد.

روزگاری که برخی از افراد وحشت زده از قدرت پوشالی ایالات متحده خواستار باز پس دادن سفارت، به ایالات متحده شدند و در پس این خواسته منافع پایمال شده ایران توسط آمریکا به ویژه پناه دادن به شاه در این کشور را فراموش کردند. درست در آن زمان بود که امام خمینی با ایستادن در مقابل این خط سازش، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را انقلابی بالاتر از انقلاب نام نهاد و تا آخرین لحظه از این اقدام دانشجویان خط امام دفاع کرد.

پس از این واقعه و با آغاز جنگ تحمیلی، بار دیگر سازش‌گران داخلی نظیر بنی صدر با تلاش‌های فراوان از جمله شعار «زمین می‌دهیم، زمان می‌خریم» تمایل داشتند با در پیش گیری خط سازش، سر تسلیم در مقابل رژیم بعثی فرود بیاورند اما این تعامل سازش‌کارانه نتوانست در مقابل هجوم وحشیانه این رژیم کارکردی داشته باشد.

خط سازش اگرچه با بر کناری بنی صدر از سمت ریاست جمهوری متوقف شد و پس از آن موفقیت‌های فراوانی در جبهه‌ها نصیب رزمندگان اسلام گردید، اما هم زمان با فتح خرمشهر و در حالی که دشمن در موضع ضعف قرار گرفته بود، بار دیگر صداهایی در خصوص سازش و پایان جنگ از داخل شنیده شد که زمینه ضعف روحیه رزمندگان در جبهه‌ها را فراهم آورد. ماجرایی که اگر اتفاق می‌افتاد به‌طور قطع باعث احیای توان رزمی عراق و پیشروی مجدد ارتش این کشور در داخل خاک ایران می‌شد.

گر چه امام (ره) با هوشیاری کامل، شعار «جنگ جنگ تا رفع کامل فتنه» را در دستور کار قرار دادند و همین موضوع بار دیگر سازش‌گران داخلی را از تحقق اهداف خود ناکام گذاشت.

غرب بعد از شیوه‌های سخت نظامی نیز از طریق برخوردهای نرم درصدد منزوی کردن و ضربه زدن بر ایران اسلامی برآمد که از نمونه‌های بارز آن واقعه «میکونوس» بود که به وسیله صحنه‌سازی و قتل تعدادی از اپوزیسیون ایرانی مقیم آلمان، کوشیدند این اتهام را به ایران وارد سازند و از این طریق امتیازگیری کنند. آنها سفرای خود را از ایران فراخواندند اما باز هم برخی از سازش‌گران داخلی، فشار خود به نظام را آغاز کردند تا ضمن پذیرش اتهام وارد شده از سوی غرب و عذرخواهی رسمی، زمینه بازگشت سفرای غربی به تهران فراهم شود.

رهبر انقلاب این نقشه را نقش بر آب کردند و فرمودند: «در مرحله اول، سفیر آلمان را فعلا تا مدتی نباید راه بدهند که به ایران بیاید. بقیه هم که می‌خواهند به عنوان یک حرکت آشتی‌جویانه برگردند، مانعی ندارد. خودشان رفته‌اند، خودشان هم برمی‌گردند. دیدند که رفتنشان هیچ اهمیتی ندارد.

اینها می‌خواهند برگردند، مانعی ندارد؛ اما در رفتن سفرای ایران به کشورهای آنها، هیچ عجله‌ای نباید شود.» (در دیدار جمعی از کارگران و معلمان، 76/2/10)

در جایی دیگر هم اشاره کردند: « اروپا خیال نکند که ما به او احتیاج داریم؛ ابدا... حالا فرض کنید، اگر چهار قلم کالای لوکس و تجملاتی از فلان جا می‌آید، نیاید؛ چه اهمیتی دارد. آنچه که مورد نیاز ملت است، در داخل تولید می‌شود و اگر هم چیزی لازم داشته باشیم خیلی از کشورها هستند که صف کشیده‌اند تا به ما بفروشند. چه نیازی به این چند دولت کشور اروپایی است که خیال می‌کنند صاحب دنیا هستند؟!» (در دیدار جمعی از کارگران و معلمان، 76/2/10)

http://kayhan.ir/fa/news/59899

ش.د9404340

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات