تاریخ انتشار : ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۸  ، 
کد خبر : ۲۹۰۱۰۱
ابراهيم اصغرزاده در گفت‌وگو با آرمان:

روحاني يك فرصت براي اصلاحات است

مقدمه: ابراهيم اصغرزاده فعال سياسي اصلاح‌طلب است. وي نماينده دوره سوم مجلس شوراي اسلامي، عضو شوراي اول شهر تهران و مدتي دبيركل حزب همبستگي بود. در ادامه متن گفت‌وگوي ابراهيم اصغرزاده با «آرمان» را از نظر مي‌گذرانيد:
پایگاه بصیرت / فرهاد كيانفر
(روزنامه آرمان - 1394/09/17 - شماره 2921 - صفحه 6)

* با نگاه آسيب‌شناسانه به دولت آقاي روحاني چه چالش‌ها و فرصت‌هايي را براي دولت تدبير و اميد متصور هستيد؟ تأكيد بر چه مسائلي برگ برنده روحاني خواهد بود و روحاني بايد از چه آفت‌هايي پرهيز كند؟

** نخستين چالش پيش روي دولت آقاي روحاني تندروهاي اصولگرا هستند كه در دولت آقاي احمدي‌نژاد رشد و نمو پيدا كردند. اين عده نمادي از گفتمان دولت آقاي احمدي‌نژاد هستند كه هم‌اكنون در جامعه وجود دارند. مديران و هواداران احمدي‌نژاد هنوز در بدنه سياسي و اداري دولت حضور دارند و اين يك نگرانی جدي براي دولت آقاي روحاني محسوب مي‌شود. آقاي روحاني نبايد چشم خود را نسبت به اين مسأله ببندد و آن را ناديده بگيرد. با اين وجود معتقدم آقاي روحاني با يك فرصت طلايي نيز مواجه است.

در شرايط فعلي گروه‌هاي مختلف اجتماعي اعم از تحصيلكردگان جامعه، روشنفكران، فرهيختگان، هنرمندان، چهره‌هاي سياسي و چهره‌هاي فرهنگي از آقاي روحاني حمايت مي‌كنند. اين حمايت‌ها را دولت‌هاي قبلي و حتي دولت اصلاحات هم نداشتند. هم‌اكنون اما اين گروه‌ها به يك نوع خودآگاهي صنفي و گروهي رسيده‌اند. همه گروه‌هايي كه از دولت آقاي احمدي‌نژاد نااميد شدند در شرايط فعلي اميد زيادي به دولت آقاي روحاني بسته‌اند. اين يك فرصت طلايي و تكرارنشدني براي آقاي روحاني و همچنين گفتمان روشنفكري ايران است.

* روحاني به چه صورت مي‌تواند از اين فرصت استفاده كند؟

** روحاني حامل گفتمان تاريخي روشنفكران ايران است. وجود هاشمي‌رفسنجاني و رئیس دولت اصلاحات و حمايتي كه از آقاي روحاني مي‌كنند هم مزيد بر علت است كه آقاي روحاني بايد از اين فرصت نهايت بهره را ببرد. اگر آقاي روحاني از اين فرصت استفاده نكند و نيروهاي اصلاح‌طلبي كه از وي حمايت مي‌كنند را ناديده بگيرد يكي از بهترين فرصت‌هاي تاريخ بعد از انقلاب را از دست داده است. حمايت هاشمي و رئیس دولت اصلاحات از روحاني باعث شده كه كفه ترازوي سياست امروز ايران به سود روحاني سنگيني كند. اين وضعيت به آقاي روحاني اجازه مي‌دهد كه چانه‌زني در بالا را انجام دهد. اين دو شخصيت محصول رويكردهاي اجتماعي حامي خود هستند. آقاي روحاني هم بايد بداند كه اگر بخواهد مي‌تواند يك رئيس جمهور تأثيرگذار در تاريخ انقلاب باشد. فرصت حمايت گروه‌هاي اجتماعي از دولت آقاي روحاني نبايد به تهديد تبديل شود.

براي شخصي مانند آقاي روحاني كه مدت ۲۰ سال در امنيتي‌ترين نهادهاي نظام و از جمله شوراي عالي امنيت ملي فعاليت كرده است شيوه استفاده از اين حمايت‌هاي اجتماعي ناشناخته و مجهول نيست. ايشان بهتر از هر كسي نسبت به اين مساله اهتمام و تسلط دارند. اين بدنه اجتماعي تحت تأثير گروه‌هاي مرجع خود قرار دارد. اين گروه‌هاي مرجع داراي توانايي‌هاي بسيار مهمي هستند كه دولت بايد از آن به بهترين شيوه ممكن استفاده كند. در مساله مذاكرات درباره پرونده هسته‌اي دولت هيچ‌گونه مشورتي با گروه‌هاي اجتماعي حامي خود انجام نداد. با اين وجود اين گروه‌ها به طور كلي از برقراري تعامل مثبت و سازنده با دنيا حمايت كرده‌اند و از اين مساله كه ايران در حال بيرون آمدن از انزواي بين‌المللي است خوشحال هستند. همين حمايت‌ها در مساله مبارزه با فساد اقتصادي و مشكلات فرهنگي هم نسبت به دولت تدبير و اميد وجود داشته است. من معتقدم آقاي روحاني در اين زمينه باید يك برنامه راهبردي و منسجم‌تری داشته باشد.

* اگر نيروهاي پشتيبان آقاي روحاني از وي قطع اميد كنند چه اتفاقي روي مي‌دهد؟

** اگر اين نيروها از دولت آقاي روحاني نااميد شوند و دست از حمايت از دولت بردارند اين فرصت تبديل به تهديد مي‌شود. به نظر من سياستمداري حكم مي‌كند كه بين فرصت و تهديد تعادل ايجاد شود. آقاي روحاني بايد به اين نكته آگاهي داشته باشد كه حامل يك گفتمان، فرصت و انتظار ملي است. روحاني به عنوان رئيس دولت و منتخب اكثريت ملت ايران نبايد دچار تعلل و ترديد در مواضع شود. ايشان بايد تهديدها را به فرصت تبديل كند. در غير اين صورت مجبور مي‌شود به دنبال«تئوري بقا» برود. در اين صورت وي به رئيس جمهوري تبديل مي‌شود كه پس از چهار يا هشت سال رياست جمهوري جاي خود را به نفر بعدي مي‌دهد و نام خود را تنها به عنوان يك رئيس جمهور در تاريخ ثبت مي‌كند. وظيفه آقاي روحاني اين نيست كه به دنبال «بقا» و راضي كردن همه باشد.

آقاي روحاني بايد به دنبال توسعه دادن فرصت‌ها و ايجاد فرصت براي حاميان اجتماعي خود باشد. اگر ما بخواهيم فرصت‌هاي دولت آقاي روحاني را اولويت‌بندي كنيم بايد به مهم‌ترين آنها اشاره کنیم که اوضاع فعلی منطقه است. هم‌اكنون در منطقه خاورميانه يك نيروي راديكال بنيادگراي سلفي به نام داعش پيدا شده كه لرزه بر اندام كشورهاي جهان انداخته است، به سرعت در حال گسترش است و دامنه‌هاي آن در گروه‌هايي چون بوكوحرام در آفريقا و القاعده در منطقه هند و چين كشيده شده است. خطر داعش در شرايط فعلي كمتر از صهيونيسم و نئوجمهوريخواهان جنگ‌طلب آمريكايي نيست.

اين مساله يك فرصت طلايي براي دولت ايران است كه پرچم صلح‌خواهي، مبارزه با تروريسم و مداراطلبي را در دست بگيرد و خود را منادي صلح طلبي و مبارزه با تروريسم در منطقه و جهان نشان دهد. طرح نظريه«گفت‌وگوي تمدن‌ها» از سوي رئیس دولت اصلاحات در شرايط حساس آن زمان بسيار به كمك كشور و دولت آمد. آقاي روحاني هم بايد در شرايط فعلي پرچم صلح‌طلبي را بردارد و اعلام كند كه من حاضرم با دنيا همكاري كنم تا تروريسم و داعش را ريشه‌كن كنيم. داعش محصول يك معادله پيچيده‌اي از پول شيوخ اعراب خليج فارس است که باعث رشد سلفي‌گري در منطقه شدند. اين فرصت طلايي در گذشته دو بار براي ايران به وجود آمد. نخستين بار زماني بود كه ارتش عراق به كويت حمله كرد و اين كشور را اشغال كرد.

زماني كه عراق به كويت حمله كرد تازه افكار عمومي جهان متوجه اين مساله شد كه ارتش عراق به چه ميزان خبيث و ويرانگر است. در آن زمان صداي ايران كه با عراق جنگ كرده بود به خوبي در جهان شنيده مي‌شد. می‌توانستیم از این فرصت بهتر استفاده کنیم. دومين بار اما زمان حمله تروريستي به برج‌هاي دوقلوي سازمان تجارت جهاني در ۱۱سپتامبر بود. تا قبل از اين حادثه مردم آمريكا از اينكه ارتش اين كشور در بيرون از مرزها سازماندهي شود استقبال نمي‌كردند. به همين دليل آمريكا در مناطق مختلف جهان با استفاده از نيروهاي محلي به تربيت ژاندارم مي‌پرداخت. اما وقعه ۱۱سپتامبر باعث شد ذائقه مردم آمريكا تغيير پيدا كند. در نتيجه جرج بوش اقدام به لشكركشي به افغانستان و عراق كرد. آقاي روحاني بايد از فرصت داعش براي نشان دادن روحيه دموكراتيك، صلح‌طلب و بشردوستانه جمهوري اسلامي ايران استفاده كند، تهديدهاي بين‌المللي را به فرصت تبديل كرده و ايران را به كانون توجهات صلح‌طلبان جهان مبدل سازد.

* اصلاح‌طلبان در كجاي پازل دولت آقاي روحاني قرار گرفته‌اند؟آيا روحاني موفق شده به مطالبات اصلاح‌طلبان به عنوان حامي اصلي دولت تدبير و اميد پاسخ بدهد؟

** به طور كلي مي‌توان عنوان كرد كه نسبت عموم اصلاح‌طلبان نسبت به دولت آقاي روحاني حمايت نقادانه يا انتقاد سازنده است. اصلاح‌طلبان معتقدند تا جايي كه آقاي روحاني به شعارهاي خود پايبند است و در جهت منافع ملي كشور گام برمي‌دارد بايد شجاعانه از ايشان حمايت و پشتيباني كرد. در عين حال در جاهايي كه ناکارآمدی یا سوءمدیریت دیده می‌شود باید انتقاد كرد. تاكنون هيچ كدام از اصلاح‌طلبان به صورت غيرمسئولانه از دولت آقاي روحاني انتقاد نكرده و تمام دستاوردهاي دولت را زير سوال نبرده و عنوان نكرده كه با وي همكاري نمي‌كنيم.

بنابراين اصلاح‌طلبان موفق شده‌اند رابطه خود را با دولت آقاي روحاني تنظيم كنند. دولت آقاي روحاني يك فرصت است كه مردم دوباره نسبت به شعارهاي اصلاح‌طلبانه اشتياق و علاقه نشان دهند. در اين شرايط مردم قدرت انتخاب پيدا مي‌كنند كه بين گفتمان اصولگرايي و گفتمان اصلاح‌طلبي دست به انتخاب بزنند و در نهايت به گفتمان اصلاح‌طلبي تمايل پيدا كنند.

http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/136673

ش.د9404735

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات