(روزنامه آرمان – 1394/08/20 – شماره 2900 – صفحه 7)
* برخي از اصلاحطلبان معتقدند در شرايط كنوني سرليستي يك شخصيت معتدل مانند ناطق نوري بيشتر به مصلحت اصلاحطلبان است. در مقابل برخي معتقدند كه جريان اصلاحات داراي پتانسيل زيادي است و سرليست اصلاحطلبان بايد از دل جريان اصلاحطلبي انتخاب شود. شما با كدام ديدگاه موافقيد؟
** بازي انتخاباتي اصلاحطلبان در ماههاي آينده تحت تاثير دولت خواهد بود. اگر دولت در زمان باقي مانده تا انتخابات مجلس قادر باشد فضاي اميد، اعتماد و اطمينان را به جامعه بازگرداند و باب گفتوگو را باز كند هر شخصي كه سرليست اصلاحطلبان باشد تفاوتي ندارد و اين جريان پيروز انتخابات خواهد بود. اصلاحطلبان براي اينكه تلاش كنند جلوي تندروها را بگيرند لازم نيست آقاي ناطق نوري يا علي لاريجاني را سرليست انتخاباتي خود قرار بدهند بلكه كافي است در برخي حوزهها كه جريان معتدل داراي كانديداست كانديداهاي اصلي خود را به صحنه نياورند. اصلاحطلبان بايد اجازه بدهند جريان معتدل در انتخابات مجلس فعال و تاثيرگذار باشد. اين مساله به اين معنا نيست كه قبل از انتخابات بين اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل ائتلاف شكل بگيرد.
ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل بايد پس از انتخابات و براي تعيين هيات رئيسه مجلس، انتخاب اعضاي كميسيونها و همچنين چگونگي نقشآفريني فراكسيونها شكل بگيرد. اما اگر اين ائتلاف قبل از انتخابات صورت بگيرد اصلاحطلبي هويت خود را از دست ميدهد. اين يك مسالهاي بديهي است كه نه آقاي ناطق نوري به حمايت اصلاحطلبان نياز دارد و نه اينكه اصلاحطلبان به سرليستي ايشان محتاج هستند. با اين وجود اصولگرايان معتدل، حاميان دولت آقاي روحاني و همچنين اصلاحطلبان بايد در فضاي تبليغاتي و انتخاباتي يك استراتژي واحد را دنبال كنند. استراتژي اصلي اين سه گروه بايد ممانعت از پيش روي تندروها باشد. تندروها كساني بودند كه به دنبال برهم زدن برجام بودند و تلاش ميكردند که به نتیجه نرسد. در دو سال گذشته همواره به دنبال ایجاد مانع بر سر راه برنامههای دولت بودند. در نتيجه استراتژي اين سه گروه درباره تندروها مشترك است.
ائتلاف اين سه گروه بايد به اين نتيجه برسد كه دولت آقاي روحاني موفق شود يك انتخابات آزاد و دموكراتيك را برگزار كند. به نظر من در كنار موضوع انتخابات مجلس مسالهاي كه بسیار مهم است انتخابات مجلس خبرگان است. در شرايط كنوني انتخابات مجلس خبرگان به دليل حضور آيتا... هاشميرفسنجاني داراي اهميت بسيار زيادي است. حضور آيتا... هاشمي به عنوان كانديداي خبرگان بدون ترديد آرايش سياسي كشور را به هم ميريزد. در شرايط كنوني حضور آيتا... هاشمي در انتخابات خبرگان و كساني كه پيرو تفكر سياسي ايشان هستند انتخابات اسفندماه را تحتالشعاع قرار خواهد داد. به نظر من ايشان با رأي بسيار بالايي وارد مجلس خبرگان خواهد شد.
به همين دليل حضور ايشان به همراه حضور احتمالي سيدحسن خميني و همچنين حسن روحاني در انتخابات خبرگان فضاي عمومي كشور را تحت تاثير قرار خواهد داد. اين در حالي است که حضور آيتا... هاشمي در انتخابات خبرگان يك فرصت طلايي براي اصلاحطلبان خواهد بود. اگر استقبال مردم از حضور آيتا... هاشمي در انتخابات بالا باشد كه اينچنين به نظر ميرسد اين استقبال در حوزههاي انتخاباتي شهرستانها براي انتخاب نمايندگان مجلس شوراي اسلامي نيز خود را بازتوليد خواهد كرد. در روزهاي گذشته حزب كارگزاران سازندگي يك ليست انتخاباتي منتشر كرد كه به نظر من اقدام بسيار هوشمندانهاي بود و ميتواند بازتاب بسيار مثبتي در فضاي انتخاباتي داشته باشد.
كارگزاران ليست محدودي را منتشر كردند و عنوان كردند تمايل دارند در يك جبهه واحد با ساير اصلاحطلبان قرار بگيرند. كارگزاران در ليست انتخاباتي خود به هيچ عنوان زيادهخواهي نكردند و با اينكه بزرگترين بنگاه مطبوعاتي را در اختيار دارند در يك حركت عده محدودي را به عنوان گزينههاي خود معرفي كردند. ارائه ليست جديد كارگزاران بنده را به ياد حركت آيتا... هاشمي در مجلس پنجم در مقابل جامعه روحانيت مبارز انداخت. در آن مقطع زماني هنگامي كه آيتا... هاشمي يك ليست را به جامعه روحانيت پيشنهاد كرد و آنها نپذيرفتند اين مساله مبنايي براي شكلگيري حزب كارگزاران سازندگي و انشعاب از جامعه روحانيت مبارز شد. در شرايط كنوني نيز افرادي كه در ليست كارگزاران قرار دارند داراي صلاحيت كافي براي حضور در مجلس شوراي اسلامي هستند. اين افراد به جاي اينكه چهرههايي اقتصادي، نئوليبرال و سرمايهدار باشند وجوه كاملا ملي دارند.
به همين دليل بنده به درايت و زمانسنجي آنها تبريك ميگويم. اين مساله در حالي است كه حزب كارگزاران با ارائه اين ليست به صراحت و قطعيت عنوان كرده كه در چارچوب برنامه اصلاحطلبان حركت خواهد كرد و چتر اصلاحاتي كه رئيس دولت اصلاحات در دست دارد را سوراخ نميكند. جبهه اصلاحات داراي يك فرصت طلايي است كه در نماد رئيس دولت اصلاحات خلاصه شده است. به نظر من رئيس دولت اصلاحات هيچگاه حتي زماني كه رئيسجمهور بود نيز به اندازه امروز در شرايط سياسي كشور تاثيرگذار نخواهد بود.
همين مساله كه ايشان ليدري جريان اصلاحات را برعهده گرفته و آن را مديريت ميكند و هيچ اصلاحطلبي به خاطر ايشان وحدت جريان اصلاحات را به هم نميزند بسيار بااهميت و تاريخي است. به همين دليل نماد ايشان براي جريان اصلاحات و همچنين حضور آيتا... هاشمي در انتخابات خبرگان يك تاثيرگذاري تاريخي و ماندگار خواهد بود. در شرايط كنوني اين دو لیدر سياسي به خوبي و با درايت و هوش بالا جريان پيرو خود را مديريت ميكنند كه اين نقشآفريني تاريخي در تعيين سرنوشت ملت ايران در آينده تاثيرگذار خواهد بود.
* به نظر ميرسد استراتژي اصلي اصلاحطلبان پس از پيروزي در انتخابات رياستجمهوري به دست آوردن اكثريت كرسيهاي مجلس دهم بوده است. به همين دليل آقاي عارف از قبول مسئوليت در دولت خودداري كردند و پس از آن ميداندار اصلاحطلبان براي ورود به عرصه انتخابات مجلس شدند. دليل اين استراتژي چيست؟ اصلاحطلبان به دنبال چه اهدافي هستند؟ نقش آقاي عارف در لیدری اصلاحطلبان در شرايط كنوني چيست؟
** آقاي عارف داراي ظرفيت بسيار بالايي در فضاي سياسي كشور است كه اصلاحطلبان بايد از اين ظرفيت براي آينده خود استفاده كنند. آقاي عارف با كنارهگيري خود به سود آقاي روحاني در انتخابات سال92 تاثير بسيار زيادي بر سرنوشت جريان اصلاحات و كشور گذاشت. كسي نبايد كنارهگيري بزرگ آقاي عارف در انتخابات رياستجمهوري را كوچك بشمارد. ايشان پس از پيروزي آقاي روحاني در انتخابات بدون اينكه به دنبال سهمخواهي از دولت باشد تلاش كرد فعاليت خود را در فضاي سياسي كشور استمرار ببخشد و همچنان شخصيت تاثيرگذاري در فضاي سياسي كشور باشد. بنده معتقدم همه ما بايد براي كساني كه در فضاي سياسي به دنبال انسجام تشكيلاتي و ايجاد حزب هستند احترام قائل شويم.
در شرايط كنوني اصلاحطلبان در موقعيتي نيستند كه نيروهاي خود را پراكنده كنند. اصلاحطلبان بايد زير چتر رئيس دولت اصلاحات تمامي نيروهاي خود را گرد هم جمع كنند و با شعار انتخاباتي حمايت از دولت وارد كارگزار انتخابات مجلس شوند. اين حمايت بايد به اين دليل صورت بگيرد كه دولت آقاي روحاني در اجراي برجام موفق شود و اثرات برجام را در حوزههاي اقتصادي و اجتماعي پايدار و نهادينه كند. اگر آقاي روحاني موفق نشود برجام را اجرايي كند و كشور را از ركود اقتصادي خارج كند مشکلاتی بروز میکند. منظور من از همه اصلاحطلبان، حاميان دولت آقاي روحاني و حتي اصولگرايان است. بنابراين همه بايد متوجه باشند كه در انتخابات آينده كاري كنند كه مردم به كساني رأي بدهند كه حامي دولت آقاي روحاني و برنامههاي ايشان باشد.
* مساله مهم درباره برجام چگونگي تفسير و ترجمه اين توافق براي افكار عمومي است. اين در حالي است كه برخی تلاش ميكنند تفسيري ضد منافع ملي از برجام نزد افكار عمومي ارائه دهند. به نظر شما خطر تفسير نامناسب برجام را تهديد نميكند؟
** پس از توافق نهايي همه مردم ايران و افكار عمومي جهان به دنبال اين هستند كه آينده رابطه ايران و كشورهاي1+5 به چه شكل به پيش خواهد رفت. دولت آقاي روحاني پس از رسيدن به توافق نهايي با1+5 با يك انبساط رواني و بالارفتن اميد مردم در داخل كشور مواجه شده است. در اين مقطع زماني مردم توقع تغييرات بنيادي از آقاي روحاني دارند. اين در حالي است كه دولت آقاي روحاني كشش و توانايي ايجاد تغييرات پس از توافق نهايي هستهاي را ندارد.
اگر پولهاي بلوكه شده ايران در كشورهاي خارجي آزاد شود و صادرات ايران دوباره رونق پيدا كند آقاي روحاني ناچار است اقداماتي انجام بدهد كه مردم تاثير برداشتن تحريمها و توافق نهايي را در كوتاهمدت مشاهده كنند و نه اينكه تاثير تحريمها يكسال يا بيشتر به طول بينجامد. اين سرعت و شتاب در پاسخگويي به مردم نيازمند زيرساختهاي مناسب است كه دولت آقاي روحاني فاقد آن است. دولت آقاي روحاني ميبايست اين پولهاي آزاد شده را به اقتصاد مولد تبديل كند و نه به اقتصاد دلالي. بنابراين چالش مهم آقاي روحاني اين است كه با پولهاي بلوكه شده ايران در بانكهاي خارجي چه بايد كند و در چه مسيري اين پولها را خرج كند. اگر اين پولها به صورت غيرمترقبه به اقتصاد ايران تزريق شود جامعه دچار مشكل خواهد شد. دولت نبايد اجازه دهد اين پولها به دست افرادي بيفتد كه تحت نظارت دولت نيستند و اجازه نميدهند دولت در چگونگي خرج كردن اين پول دخالت كند.
آقاي روحاني پس از توافق نهايي موفقيت بزرگي در عرصه سياست خارجي به دست آورده و ايران را در موقعيت بالايي در منطقه قرار داده است. با اين وجود اين خطر دولت آقاي روحاني را تهديد ميكند كه اقتصاد آسيبديده و نحيفشده ايران با تزريق پولهاي جديد و هنگفت آسيب بيشتري ببيند. اين اتفاق در شرايطي رخ خواهد داد كه اميد مردم بسیار افزايش یافته و دولت آقاي روحاني با مطالبات گسترده گروههاي اجتماعي و مردم مواجه شده است. به همين دليل آقاي روحاني بايد بين سياست خارجي و سياست داخلي دولت خود يك پيوند ارگانيك و هماهنگ برقرار سازد. اقتصاد ايران هماكنون وضعيت مبهم و غيرشفافي دارد.
اين مساله دولت آقاي روحاني را با مشكلات زيادي روبهرو خواهد كرد. در دوسال گذشته كه كشور به دليل تحريمها با درآمد اندكي مواجه بود و اقتصاد ايران با ركود روبهرو بود ما شاهد تورم زيادي نبوديم. اما پس از توافق نهايي وضعيت 180 درجه متفاوت خواهد شد.
در اين وضعيت جديد، كشور با يك اقتصاد «زيرزميني» و در «سايه» مواجه ميشود كه بخش عمده آن در اختيار افرادي قرار ميگيرد كه زير نظارت دولت نيستند و دولت نميتواند در چگونگي خرج كردن اين پولها دخالتي انجام بدهد.
نكته مهم ديگر اينكه آقاي روحاني بايد به اين مساله توجه كافي داشته باشد كه توافق نهايي را براي افكار عمومي داخلي به صورت مثبت ترجمه و تفسير كند. اگر آقاي روحاني موفق نشود پيروزي هستهاي را به سود خود و دولتش تفسير كند و مورد نقد و هجمه سنگين اصولگرايان تندرو قرار بگيرد و آنها بتوانند توافق نهايي را به نوعي شكست براي دولت آقاي روحاني به افكار عمومي معرفي كنند آقاي روحاني با چالشهاي متعدد جديدي روبهرو خواهد شد. بنده معتقدم دولت آقاي روحاني در ارائه تصوير پيروزي مذاكرات هستهاي ضعيف است. دولت آقاي روحاني بايد دستاوردهاي توافق نهايي را براي مردم تبیين كند و همچنين شرايطي كه اگر توافق به نتيجه نميرسيد را نيز براي مردم تشريح كند و سپس به مقايسه اين دو شرايط بپردازد.
http://armandaily.ir/?News_Id=134052
ش.د9404236