(روزنامه بهار – 1394/09/22 – شماره 67 – صفحه 2)
یکشنبه ۱۵ آذرماه بود که روزنامه اطلاعات در گزارشی عکس و اظهارات سیدمحمد خاتمی، رئیسجمهوری دوران اصلاحات، را منتشر کرد؛ اتفاقی که باعث شد، فردای آن سرپرست دادسرای فرهنگ و رسانه علیه محمود دعایی، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات، اعلام جرم کند و حتی خواستار رسیدگی ازطریق دادسرای ویژه روحانیت شد. بعد از این خبر، اظهارنظرهایی در رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر شد مبنی بر اینکه حجتالاسلام والمسلین سیدمحمود دعایی به دادگاه ویژه روحانیت رفته و تعهد نامهای را نیز امضا کرده است، اما اظهارنظر دعایی در روزسهشنبه (۱۷ آذرماه) و در گفتوگو با ایسنا حاکی از آن بود که به دادگاه ویژه روحانیت نرفته و نهتنها از او برای حضور در دادگاه دعوتی نشده بلکه بهطور کتبی نیز احضار نشده است.
در همین رابطه، سعدالله زارعی، کارشناس سیاسی که اکثر مطالب او در روزنامه کیهان منتشر میشود نامهای خطاب به محمود دعایی نوشت؛ نامهای که خبرگزاری فارس آن را منتشر کرد و در آن اینطور خطاب به دعایی نوشته بود که جرایم کسانی که فتنه ۸۸ را برپا کردند از جرایم یک دزد قاتل بیشتر است و سپس از دعایی پرسیده که پس با وجود این چرا با آویختن بهاین اصل و آن اصل قانوناساسی طفره رفته و وانمود کردهاید که از ماجرای فتنه خبر ندارید؟ او سپس در نامه خود از آزادی مطبوعات صحبت کرده است و اینکه روزنامه اطلاعات مانند
هر روزنامه دیگر زمانی میتواند از لزوم آزادی مطبوعات و افراد سخن بگوید که چارچوبهای نظامی که این را از آن مطالبه میکند،پذیرفته باشد؛ امری که بهگفته سعدالله زارعی چیزی است که استثنا هم نمیپذیرد. زارعی خطاب به دعایی مینویسد که تفاوتی نمیکند نماینده محترم ولیفقیه در مؤسسه اطلاعات باشد یا رئیسجمهوری اسبق، مگر اینکه جنابعالی خواص را از شمول قانون جدا بدانید. زارعی مدیرمسئول روزنامه اطلاعات را یکی از دلسوزان نظام و مردم معرفی میکند و خطاب به او مینویسد که «من شما را در روز
۹ دی ۸۸ در تظاهرات مردمی خیابان انقلاب دیدم.» و سپس حضور دعایی در آن راهپیمایی را بهمعنای محکومکردن فتنه تعبیر میکند و از دعایی میخواهد که «همان خط را دنبال کنید نهاینکه علیه قوهقضاییه که دراین موضوع به پاسداشت قانون برخاسته، کیفرخواست صادر نمایید.» او حتی خطاب به دعایی این اتهام را وارد میکند که افرادی به او ماموریت دادهاند تا «بهطور عملی خطوط قانون که بهدلیل جریانپیداکردن در نظام جمهوریاسلامی خطوط شرع هم است را بشکنید.» اما این پایان کار نبود و نامهنگاریها ادامهدار بود. دعایی چند روز بعد، یعنی در ۲۱آذرماه، نامهای در پاسخ به اظهارات زارعی نوشت؛ نامهای که دعایی بهگفته خودش خطاب به زارعی و «همه یارانی که چون شما تصور یا قضاوت میکنند» توضیحاتی داده است.
او بار دیگر دراین نامه تاکید کرده است که خاتمی را مصداق فتنه نمیداند، بلکه او را در آزمون به صحنهآمدن سیاسی دراین کشور عنصری میداند که به انتخاب مردمش خیانت نکرده و در دو دوره سخت، کارنامهای درخشان از ادب، منطق و فرمانبری از ولایت و از همه مهمتر پاکدستی و خلوص بهجا گذاشته است و در جریان انتخابات ۸۸ بهدلیل همسویی و دغدغه خدمت بهاین نظام و مردم از کاندیدایی که صلاحیتش تایید شد حمایت کرد.» دعایی در پاسخ به اظهارنظر زارعی مبنی بر اینکه او در راهپیمایی ۹ دی ماه حضور داشته است
اینطور توضیح میدهد که «به عقیده حقیر، شرکتنکردن مجمع روحانیون در حضور اعتراضی طرفداران نامزد مغلوب در خیابان بهرغم دعوت قبلی متابعت از راه رهبری بود با این تفاوت که تندادن به حمایت و همراهی با منتخب اعلامشده را آنچنانکه منتخبان او تن دادند، نپذیرفتند.» او دراین نامه مینویسد که خاتمی در همین دوران سکوت و آرامش بعد از ماجراهای ۸۸ و ۹دی جهت نشاندادن علاقه و عاطفه و مهر دیرین به ساحت رهبری معظم انقلاب و مصالح کشور و نظام، نامهای صمیمانه که بیانگر نظر، عواطف و دغدغههای جدی وی بود به محضر معظمله تقدیم کرد و برای پرهیز از هرگونه شائبه سیاسی متن آن نامه را در یک نسخه که آن هم فقط تقدیم به ایشان شده بود تهیه کرد. دعایی خیلی صریح و روان در نامهاش از دوران عمر خود که با سید محمد خاتمی سپری کرده، نوشته است. او مینویسد که نیمقرن با خاتمی آشنا و همراه بوده است.
دعایی نوشته است که عهد کرده است تا خاتمی را تنها نگذارد. او سپس به زارعی گفته است که برخی از یاران شما به خاتمی تهمتها میزنند و او میداند که همه تهمتها نسبت به رئیسجمهوری دوران اصلاحات دروغ و جفا بهاین انسان پاک و نازنین است و سپس نیز گفته است که «با این شناخت و با این ارتباط نمیتوانم این عزیز را مصداق فتنه بنامم.»
او در بخشی از نامه روایت روزی را میکند که بهگفته او «عزیزی از اعضای دفتر مقام معظم رهبری وفاداریام را به خاتمی و نقل سخنها و اظهارات او در روزنامه را برنتافت و از منظر رهبری اعتراضی داشت.» دعایی برهمیناساس میگوید که نامهای خصوصی به محضر رهبر نوشتم و «در آن نامه همه عشق و عاطفه و امید و انتظارم درمورد خاتمی را با آقا در میان گذاشتم و اینانگیزه وفاداریام به خاتمی و استجازه در ادامه همراهیام با وی را بیان کردم.»
او سپس میگوید که مقام معظم رهبری که دعایی ایشان را مراد و ولیّامرش میخواند، بعد از خواندن آن نامه کریمانه و بزرگوارانه خطاب به او فرمودند که «من هم مثل تو فکر میکنم اما نه به نرمی دلِ تو!» و آنطور که دعایی توضیح داده است از آن روز به بعد کاکایم را غریب نگذاشتم و اگر سخن و مطلبی داشت بهدور از هیاهو و جنجال در روزنامه منعکس کرده است. دعایی پیشتر نیز بارها اعلام کرده بود که «مشی روزنامه اطلاعات درمورد انتشار اخبار آقای خاتمی همان مشی قبلی است.»
http://bahardaily.ir/fa/Main/Detail/7334
ش.د9404711