روزنامه رسالت در سرمقاله خود نوشت: دیدار محمدرضا عارف و همراهانش با حضرت آیتالله العظمی جوادی آملی به دلیل طرح بحث دیاثت سیاسی و اقتصادی، سر و صدایی ایجاد کرد. معظمله در این دیدار صریح و بیپرده فرمودند: «کسانی که راه نفوذ بیگانگان را در فضای اقتصادی و سیاسی به روی کشور میگشایند، دیوث هستند.»
برخی خبرگزاریها به جای واژه «دیوث» فقط به واژه «بیغیرت» اکتفا کردند و از این مبحث گذشتند اما برخی خبرگزاریها این واژه را عینا آوردند. انتظار میرفت دفتر آیتالله جوادی آملی در توضیح این مطلب از آن عبور کند و به نوعی آن را رفت و روب نماید اما در توضیح این تعبیر بیش از 8 بار کلمه «دیاثت» و «دیوث» را به شرح زیر تکرار کرد؛
«آنچه در فهم درست رهنمودهای حضرت استاد حائز اهمیت است، کاربرد اصطلاح «دیاثت» در دانش فقه و اخلاق است که با کاربرد عرفی آن، تفاوت زیادی دارد. توضیح اینکه فقیهان شیعه، در ابواب قضاء حدود و شهادات، براساس روایات معتبر امامان معصوم(علیهمالسلام) احکام متعددی برای «دیوث» و «دیاثت» مطرح کردهاند. همانطور که در کتاب شریف مجمعالبحرین آمده در اصطلاح ایشان، «دیوث» به مرد بیغیرتی گفته میشود که مردان بیگانه را بر همسرش وارد میکند. دیاثت از گناهان کبیره است. در فرهنگ قرآنی غیرت را معرفت هویت و غیرزدایی تشکیل میدهد و غیرزدایی هم به این معناست که اولا اجازه ندهیم بیگانه به حریم ما نفوذ کند و ثانیا خودمان هم در کار دیگران تجسس نکنیم. بیگانه را در حریم خود راه دادن و وارد حریم غیر شدن با غیرت سازگار نیست.
حضرت استاد (دامظله) در چنین فضایی بحث غیرت دینی را مطرح نموده و با توسعه مفهومی نسبت به کلمه دیاثت و دیوث فرمودند: «کسانی که راه نفوذ بیگانگان را در فضای اقتصادی یا سیاسی به روی کشور میگشایند از غیرت اقتصادی یا سیاسی برخوردار نبوده و دیوث هستند.»
محمدکاظم انبارلویی در این یادداشت تصریح میکند: اصرار له در کاربرد این واژه حکایت از یک جسارت و شجاعت در معرفی یک جریان مسموم و خائن در نهضتهای یکصدسال اخیر دارد. در نهضتهای یکصد سال اخیر ما با رجال سیاسی برخورد میکنیم که وابستگی خود را به اجانب و بویژه روس و انگلیس پنهان نمیکردند.
این جماعت هر وقت بحرانی رخ میداد با زدن پرچم انگلیس یا پرچم روس بر سردر خانه خود از هرگونه تعرض مصونیت پیدا میکردند. آن شب که مشروطهخواهان انگلیسی تهران را تصرف کردند به مرحوم شهید شیخفضلالله نوری گفتند کافی است پرچم روس یا انگلیس را بر سردر خانهات برافرازی تا از هرگونه تعرضی مصون بمانی. او گفت: «یک عمر برای اسلام و ملت کار کردم، آخر عمری برای نجات جان خود بروم زیر پرچم کفر؟ هرگز چنین نخواهم کرد.» او قهرمانانه ایستاد و زیر بار چنین ننگی نرفت و حلاجوار طناب دار را بوسید.
آیتالله جوادی آملی یک حکیم متأله و یک فیلسوف و فقیه مبرز است. او معلم اخلاق و یک عارف بزرگ است. زشتی و شناعت کاربرد واژه یاد شده را در یک دیدار سیاسی میداند. هیچ سیاستمداری حاضر نیست در نطقهای خود از این واژه استفاده کند، اما او حیا را در بیان این حقیقت کنار نهاد و چهره واقعی این جماعت بیغیرت را که منافع و مصالح ملی را در معرض تاراج بیگانگان قرار میدهند و نوامیس ملی را در ازای دریافت پول ناچیزی به حراج میگذارند، نشان داد. فلسفه اخذ پورسانت در یک خرید خارجی چیست؟ فرد پورسانتبگیر مامور میشود منافع یک شرکت تولیدی در خارج را به ضرر همان واحد تولیدی در داخل حفظ کند و در ازای آن پول بگیرد.
در حوزه سیاست، در فتنه 18 تیر 78 و نیز فتنه انتخابات سال 88 با عناصری برخورد میکنیم که بیپروا منتظر حمایت امپریالیسم خبری جهانی از مواضع خود بودند، به طوری که با افتخار تمام میگفتند: «یک بیانیه صادر میکنیم، به فاصله چند ثانیه بیبیسی آن را زیرنویس میکند.» به این هم اکتفا نکردند، کادرهای رسانهای خود را به لندن، پاریس و واشنگتن فرستادند تا از طریق بوقهای آنها پیامهای خود را بارگذاری کنند. آنها اقتدار ملی و امنیت ملی را پیشفروش کردند و از این شنیعتر کسانی را به کنگره آمریکا فرستادند و پیام دادند تحریمها را تشدید کنید تا دولت و ملت ایران به زانو درآید. آنقدر وقیح عمل کردند و اصراری هم بر پنهانکاری این وقاحت، نه آنها و نه آمریکاییها و انگلیسیها نداشتند.