گفت: بیبیسی از انتخاب آیتالله جنتی به ریاست مجلس خبرگان بدجوری گیج شده و فهمیده که اعضای خبرگان با این انتخاب سیلی محکمی بیخ گوش انگلیس زدهاند.
گفتم: چشمش کور باید آن وقتی که باد به غبغب انداخته و توصیه میکرد نباید آیتالله جنتی وارد خبرگان شود، برای بدبختی و آبروریزی امروزش هم یک فکری میکرد.
گفت: حالا کلک مرغابی زده و میگوید انتخاب آیتالله جنتی اهانت به رأی مردم است!
گفتم: مردم اعضای خبرگان را انتخاب کردهاند و اعضای خبرگان هم آیتالله جنتی را برگزیدهاند، کجای این روند غیرقانونی است و با خواست و نظر مردم مغایرت دارد؟!
گفت: یادش رفته چه قشقرقی راه انداخته بود تا آیتالله جنتی وارد خبرگان نشود و اصلا به روی نامبارک خودش نمیآورد که مردم ایران چه سیلی محکمی بیخ گوش بیبیسی و دولت انگلیس نواختهاند!
گفتم: اربابی از نوکرش عصبانی شده و او را به باد فحش و ناسزا گرفته بود و نوکر که جلوی دیگران حسابی پکر شده و خجالت میکشید، برای رد گم کردن به ارباب میگفت؛ یعنی همینطوری به او گفتی؟ و ارباب که متوجه کلک او شده بود گفت؛ مرتیکه دارم به تو میگم احمق گوساله و نوکر بیآن که خودش را از تک و تا بیندازد گفت؛ خودمونیم ارباب، احمق و گوساله رو خوب اومدی!