(روزنامه جمهوري اسلامي ـ 1395/02/12 ـ شماره 10580 ـ صفحه 12)
مناسبات کنونی واشنگتن و ریاض دیگر مانند سالهای گذشته نزدیک و تنگاتنگ نیست و نشانگان بسیاری سردی این مناسبات را مینمایاند. از این رو، این پرسش مطرح است که مهمترین عوامل شکل دهی به روابط آمریکا و عربستان و وضعیت کنونی آن چیست؟
آمریکا و عربستان دهههای طولانی روابط نزدیک و راهبردی را پیش برده و تجربه کردهاند. طی سالهای گذشته عربستان مهمترین متحد آمریکا در میان کشورهای عربی و اسلامی به شمار میرفت و آمریکا نیز اصلیترین همپیمان سعودیها در غرب بود. همکاری در زمینههای امنیتی و انرژی مهمترین حوزههای همکاری ریاض و واشنگتن در دهههای گذشته بود.
این روابط نزدیک اما طی سالهای اخیر رفته رفته رو به افول نهاده است. بسیاری معتقدند عربستان به تدریج جایگاه خود به عنوان متحد راهبردی آمریکا و غرب در منطقه را از دست میدهد. البته این وضعیت بر اثر یک اتفاق رخ نداده است و مسایل مختلفی دست به دست هم داده تا شرایط جدید ایجاد شود.
یکی از مهمترین دلایل افول جایگاه عربستان برای آمریکا، به طور کلی به تغییر جایگاه خاورمیانه در راهبرد امنیتی و سیاسی واشنگتن برمی گردد. به نظر میرسد آمریکا تمرکز اصلی خود را در عرصه سیاست خارجی رفته رفته از خاورمیانه به مناطق دیگر به ویژه شرق آسیا سوق داده است. آمریکاییها میپندارند ظهور چین به عنوان یک قدرت بزرگ اقتصادی، امنیتی و سیاسی در سالهای اخیر ایجاب میکند تا آنها خود را فعلا از درگیر کردن در مناطقی نظیر خاورمیانه برکنار دارند و به مسایل اصلی و نو بپردازند. بسیاری از ناظران درگیرنشدن واشنگتن در بحرانهای اخیر خاورمیانه را ناشی از همین تغییر اولویتها نزد آمریکا میدانند.
در همین حال، کاهش اتکای آمریکا به منابع نفتی خاورمیانه که عربستان دارای اصلیترین آنها است، یکی دیگر از دلایل تحول در روابط ریاض و واشنگتن است. آمریکا در سالهای اخیر سرمایه گذاریهای قابل توجهی برای تولید یا خرید نفت از کشورهای دیگر انجام داده است که این مساله باعث شده از اهمیت عربستان در زمینه انرژی برای آمریکا، کاسته شود.
شاید مهمترین دلیل تغییر نگاه آمریکا به عربستان به رفتار سعودیها مرتبط است. طی سالهای اخیر اسناد و گزارشهای بسیاری از حمایتهای پیدا و پنهان عربستان سعودی از گروههای تروریستی منتشر شده است؛ گروههایی که گاه به طور مستقیم امنیت ملی آمریکا را هدف قرار دادهاند. در روزهای اخیر در رسانههای آمریکا گزارشهایی درباره فاش شدن نقش شاهزادگان عربستان در حملات یازدهم سپتامبر منتشر شده است. به دنبال همین گزارشها بود که در کنگره آمریکا طرحی تدوین شده که به شهروندان آمریکا اجازه میدهد از دولت عربستان سعودی به دلیل رخداد یازدهم سپتامبر شکایت کنند. بیم تاثیرهای مخرب تصویب این طرح بر روابط عربستان و آمریکا باعث شد، «باراک اوباما» رئیس جمهوری این کشور تهدید کند در صورت تصویب این طرح آن را وتو میکند. البته این تصمیم اوباما نه به معنای حمایت او از عربستان بلکه اقدامی در راستای جلوگیری از رخدادهای نابهنگام و غیرقابل پیشبینی بود. در این پیوند، عربستان تهدید کرده بود در صورت تصویب این طرح تمام داراییهای خود را از آمریکا بیرون خواهد کشید.
به باور بسیاری از ناظران، نکته مهم اینجا است که طی نزدیک به هشت دهه روابط نزدیک عربستان و آمریکا سابقه نداشته که در سطوح بالای حکومتی آمریکا یعنی در کنگره و کاخ سفید تقابل جدی با سعودیها پدیدار شود.
حمایت عربستان از گروههای تروریستی و نقض گسترده حقوق بشر در این کشور -که در سالهای اخیر به مدد فشار افکار عمومی در غرب، بیشتر مطرح شده است- باعث شده واشنگتن به سمت تعدیل روابط با ریاض حرکت کند.
در سالهای اخیر آمریکا در رخدادهایی نظیر بحران سوریه و توافق هستهای با ایران راهی را در پیش گرفت که نه تنها مورد تایید سعودیها نبود بلکه زمینه ساز خشم آنها از رفتار آمریکا شد. سعودیها از آمریکا انتظار داشتند که تمام تلاش خود را صرف براندازی «بشار اسد» از قدرت کند. حال آنکه اولویتهای آمریکا در موضوع سوریه با عربستان متفاوت است.
صرفنظر واشنگتن از حمله به سوریه پس از استفاده از سلاحهای شیمیایی در صحنه میدانی این کشور، یکی از رخدادهایی بود که به شدت باعث خشم مقامهای عربستان شد. از سوی دیگر، آمریکا سالها است تاکید دارد که توافق هستهای با ایران، لازم است و به امنیت و صلح منطقه کمک خواهد کرد، اما در برابر، عربستان مدعی است این توافق راه را برای آنچه توسعه نفوذ ایران در منطقه میخواند، فراهم خواهد آورد. به عبارتی آمریکا بر خلاف عربستان، تقابل و ستیز با ایران را بیثمر میداند. به این ترتیب، آمریکا در رخدادهای مهمی همچون بحران سوریه و مساله ایران راهی متفاوت با عربستان را در پیش گرفته است.
مصاحبه اخیر اوباما با مجله «آتلانتیک» و انتقادهای بیسابقه رئیس جمهوری آمریکا از عربستان به خوبی وضعیت کنونی در روابط ریاض و واشنگتن را نشان داد. او در این مصاحبه به طور تلویحی، عربستان را کشوری فرصت طلب و راحت طلب دانست که از واشنگتن انتظار دارد خود را وارد درگیریهای بیارتباط با منافع ملی آمریکا کند. او در این مصاحبه به صراحت گفت که ایران و عربستان باید در خاورمیانه با هم سهیم باشند و رقابت بین آنها باعث هرج و مرج در کشورهای منطقه میشود. این سخنان در حالی مطرح میشود که آمریکا در سالهای اخیر در جریان تقابل بین تهران و ریاض همواره جانب ریاض را گرفته بود. بنابراین ادبیات جدید آمریکا را میتوان نشانی از تغییر سیاست آمریکا در قبال عربستان دانست.
همه اینها در حالی است که در عرصه غیررسمی و در فضای رسانهای در غرب و آمریکا نیز در سالهای اخیر حجم گزارشها، اخبار و در مجموع رویکرد انتقادی درباره رفتار عربستان سعودی به شدت افزایش یافته است که این در مقایسه با سالهای نه چندان دورِ گذشته بیسابقه است.
بسیاری معتقدند تحولات تازه در روابط واشنگتن و ریاض متکی بر دلایل و ریشههای جدی است و حتی با تغییر دولت در آمریکا نیز بعید است این وضعیت تغییر کند. در جریان تدوین طرح مربوط به حادثه یازدهم سپتامبر در کنگره آمریکا، هم نامزدهای دموکرات و هم جمهوریخواه مشارکت داشتند و این نشان میدهد که تحولات جدید ارتباطی با مسایل جناحی ندارد.
در فرایند بروز تغییر در روابط عربستان سعودی و آمریکا البته نباید اغراق صورت بگیرد. به عبارت دیگر کاهش دوستی سعودیها با آمریکاییها به معنی تبدیل 2 طرف به دشمنان تمام عیار نیست. خود آمریکا هم ترجیح میدهد همچنان روابط خود را هرچند کجدار و مریز با سعودیها حفظ کند چرا که تقابل تمام عیار را به نفع منافع خود و موقعیتش در خاورمیانه نمیداند. باید منتظر ماند و دید آیا در رفتار عربستان دگرگونیهای مورد نظر آمریکا را شاهد خواهیم بود یا با تداوم و تشدید رویکردهای کنونی ریاض، روز به روز پیوند عربستان و آمریکا سستتر خواهد شد.
منبع: گروه پژوهش و تحلیل خبری (ایرنا)
http://jomhourieslami.net/?newsid=89084
ش.د9500509