(روزنامه اعتماد – 1394/10/22 – شماره 3438 – صفحه 11)
* شعار اصلاحطلبان با عنوان اميد و آرامش، رونق اقتصادي تعيين شده است. روند انتخاب شعار انتخاباتي چگونه بود؟ در مجموع شعار انتخاباتي چقدر ميتواند اهميت داشته باشد؟ به نظر شما اين شعار چقدر گويا و جامع است؟
** وقتي دوستان درباره شعار انتخاباتي بحث ميكردند، متوجه شديم كه آنقدر شعارهاي متعدد در كشور تكرار شده كه به سمت هر كدام برويم ميبينيم كه از صدر تا ذيل و از ازل تا ابد همه را گفتهايم. شعارهايي كه وعده تحقق آنها را داده بوديم. متاسفانه فضاي جامعه شاهد بوده كه همه گفتهاند اقتصاد را متحول ميكنيم؛ ژاپن اسلامي درست ميكنيم؛ همهچيز ارزان ميشود؛ قيمتها تثبيت ميشود و دنيا و آخرت را آباد ميكنيم. لذا وقتي دوستان ميخواستند شعار انتخاباتي را برگزينند بهشدت اين دغدغه وجود داشت كه شعاري تكراري و روتين نباشد.
حتي مساله بر سر اين بود كه اساسا شعار انتخاب كنيم يا خير. آيا جامعه با خاطراتي كه از شعارهاي محقق نشده گروهها و جريانهاي مختلف دارد، ميتواند به شعار انتخاباتي اصلاحطلبان جذب شود؟ اصلاحطلبان به اين جمعبندي رسيدند كه به هر صورت بايد شعاري انتخاب شود. لذا با توجه به نگاه جريان اصلاحطلبي اين شعار برگزيده شد. پيام اصلاحات اين است كه تحت هيچ شرايطي به وضع موجود اكتفا نميكند. در عين اينكه ساختار و نظام كلي كشور را بايد رعايت كرد بايد به دنبال تحول و اصلاح امور بود. سه كلمه در اين شعار مورد توجه قرار گرفته است. چون اين انتخابات ادامه پروژه ٩٢ است و ديديم كه در سال ٩٢ اميد جامعه را از تلاطمهاي فراوان در صحنههاي سياسي، اجتماعي و امنيتي به ساحل آرامش رساند. اميدي كه ايجاد شد بسيار بااهميت بود. لذا اميدواريم كه گام دوم يعني انتخابات ٩٤ گامي تكميلكننده و امتداددهنده اميد در جامعه باشد.
قشر جوان و بخشهاي مختلف جامعه، بخش فرهيخته و هنرمندان اگر ناهنجاريها و مشكلاتي داشته باشند ناشي از ضعف و كمبود اين پديده در جامعه است. اگر فرار مغزها امروز به يك مشكل اساسي تبديل شده و عدم انگيزه در كار و فعاليت و اشتغال و حوزههاي مختلف وجود دارد به دليل كاهش اميد در ميان مردم است. اگر در جامعه خلاقيتها نزول داشته است به خاطر كمبود اين انرژي و اكسير در سينه جامعه است. لذا ما بايد به ترويج اميد در كشور بپردازيم كه خود نيازمند حركتي دقيق و برنامهريزي شده است. منطقه و كشور ما شديدا نياز به آرامش دارد. با توجه به مشكلاتي كه در منطقه وجود دارد و همچنين تقسيمها، تفرق و مرزبنديها بين بخشهاي مختلف، آرامش از جامعه و ديگر جوامع منطقه گرفته شده است. به هر حال در بخش سياست خارجي نگرانيها و دغدغههاي مهمي وجود دارد. همچنين در داخل كشور نياز به آرامش در همه حوزهها احساس ميشود.
* اين شعار حاوي چه پيامي است؟
** اصلاحطلبان ميخواهند به جامعه، نظام و همه اين پيام را دهند كه همان آرامشي كه امروز با آمدن دولت يازدهم در عرصه اقتصاد تا حدي به وجود آمد را تكميل خواهيم كرد. التهابهايي كه هر روز در ارز و سكه و هجوم و موجهاي دغدغهآفرين بود، بايد از دست رود. در صحنههاي سياسي حذفها، طردها، هجمهها و تهمتها بايد به فضاي آرام رقابتي تبديل شود. امروز جامعه بيش از هميشه نياز دارد كه به ساحل آرامش برسد؛ دغدغههايش كاهش يابد؛ احساس كند كه در فضايي آرام بدون غبار و توفانها ميتواند تصميمگيري كند و به پيشرفت و توسعه توجه داشته باشد. در فضايي آرام احزاب و جريانهاي سياسي ميتوانند تعامل و گفتوگو داشته و به توسعه سياسي بپردازند.
حوزه رونق اقتصادي به هر حال مساله امروز كشور است و اين مساله بايد با توجه مجلس، دولت و قوه قضاييه و همكاري ميان آنها رفع شود. اگر ما نتوانيم اين مساله را بعد از ٣٧ سال از انقلاب حل كنيم بسيار بد است. به هر حال جنگ و تحريمها كشور را دچار مشكلات و تنگناهايي كرده كه امروز ديده ميشود كه پنج ميليون بيكار در كشور وجود دارد؛ ناهنجاريها و طلاق در وضعيت خطرناكي است. بسياري از مشكلات اجتماعي كشور ريشه اقتصادي دارد. رونق اقتصادي صرف دستور نيست. با سفارش و نصيحت نميتوان مساله را حل كرد.
لذا زيرساختها، رويكردها و سياستهاي آن بايد اصلاح شود. همچنين اصلاحطلبان معتقد هستند كه جايگاه خصوصيسازي بايد ديده شود. مساله فناوريها و سرمايهگذاريها بايد مورد توجه قرار گيرد. برخي كارشناسان به درستي اشاره ميكنند كه رفتار بورس را بايد در چند مرحله بررسي كرد و واكنشها را از مرحله وين، لوزان و ديگر مراحل آن ديد. در مرحله اول موضوع هستهاي ابتدا بهشدت واكنش مثبت بود اما در مراحل بعدي كمتر اين مساله مشاهده ميشد. واقعيت اين است كه با وجود اينكه مساله برجام يك دستاورد مثبت براي كشور بود اما اكنون سرمايهگذاران و مردم منتظر پيام بعدي هستند.
وقتي اين سياست تعامل ما با دنيا مطرح ميشود و اعتدال و منطق مبنا قرار ميگيرد، آنها منتظر نتايج و پيامهاي بعدي آن هستند. آيا تعبير رونق اقتصادي و اينكه هم سانتريفيوژها بچرخد و هم چرخ زندگي مردم محقق ميشود؟ خصوصا با حوادثي كه بعضا پيش آمد و محدوديتها و مشكلاتي كه دلواپسان ايجاد ميكنند و هزينههايي را به كشور تحميل ميكنند، موضوع حساستر ميشود. متاسفانه برخي دلواپسان اين پيام را القا ميكنند كه ما نخواهيم گذاشت دستاوردهاي برجام به نتيجه برسد و كشور را به همان مسير قبلي بازميگردانيم. انتخابات بار ديگر ميخواهد به مردم بگويد كه ميخواهد زندگي مردم بچرخد؛ خواستار رفاه و رونق اقتصادي است؛ به دنبال درمان ركود است؛ مسائل ازدواج جوانان و درمان ناهنجاريهاي اجتماعي همه در گروي رونق اقتصادي است. لذا جريان اصلاحات اين شعار را انتخاب كرد. موضوعات زيادي مطرح بود ولي تصميم نهايي بر اين سه پيام بود.
* شعار انتخاباتي بايد پشتوانهاي از برنامههاي جامعي كه اصلاحطلبان در مجلس دنبال ميكنند، داشته باشد و تحقق آن نيز مرهون اين است كه برنامههايي جامع در همان راستا به درستي تبيين شود. شما به عنوان فردي كه جلسات شوراي عالي سياستگذاري را رصد كردهايد، فكر ميكنيد اين پشتوانه برنامهاي وجود دارد يا خير؟
** بله. من به برخي از سرفصلها اشاره كردم. برنامه جامع اصلاحطلبان در حال آماده شدن است. وقتي اعلام ميشود كه اين انتخابات امتداد سال ٩٢ و گام دوم پس از آن است و مردم نيز گام اول را در انتخابات ٩٢ تاييد كردند بايد آن را ادامه دهيم. سياستهاي اقتصادي دولت، حمايت از بخش خصوصي، مقابله با رانت، دامن زدن فضاي رقابتي در اقتصاد و محدود كردن انحصارات را بايد اجرايي كنيم. اميدواريم كه هرچه بيشتر بتوان انحصارات را از بين برد. همه اينها اصول و پايههايي است كه به تدريج در روزهاي آينده مردم در جريان برنامههاي اصلاحطلبان در حوزههاي مختلف و از جمله در حوزه اقتصادي قرار خواهند گرفت.
* نقش مجلس متفاوت از نقش دولت است. نقش مجلس مطلوب شما در ايجاد اميد و آرامشي كه در شعار اصلاحطلبان به آن اشاره شده، چيست؟
** در كشورهايي كه حزبي اداره ميشوند و ساختار پارلماني دارند، دولت منبعث شده از مجلس است اما كشورهايي شبيه ما كه رييس دولت از طريق مردم انتخاب ميشود بايد تلاش كنيم مجلس را در راس امور قرار دهيم. در اين حالت مجلس از سياستهاي مفيد و راهگشاي دولت حمايت ميكند و قوانين لازم را براي حركت سهلتر دولت وضع ميكند. در جاهايي كه اشكالاتي وجود دارد نيز نظارت ميكند. به گفته امام خميني مجلس در كشور بايد در راس امور باشد، اگر ما آرامش در كشور ميخواهيم مجلس بايد مظهر آرامش باشد.
آرامش بخشنامهاي نيست. وقتي آرامش حاصل ميشود كه همه جامعه احساس كنند حضور و مشاركت دارند. مجلس به تعبير عالمان قدرت تقسيم شده است. ٢٩٠ كرسي كه بناست اين تعداد فكر و انديشه و صنف و قشر را نمايندگي كند. سكوت مجلس سكوت جامعه و فريادش فرياد جامعه است. نطقهاي قبل از دستورش، حساسيتها و فعاليتهايش اهميت ويژهاي دارد. وقتي آرامش را به جامعه تزريق ميكند جامعه آرام است و وقتي كه پر از التهاب باشد جامعه نيز ناآرام است. مجلس در ايجاد آرامش در جامعه بسيار ميتواند موثر و كار آمد باشد.
* برنامهها و شعارهاي اصلاحطلبان چقدر بايد كارشناسي شده و با واقعيتهاي جامعه منطبق باشد؟
** بنا بر اين بود كه هم با اسناد بالادستي هماهنگ باشيم و مسائل كلان نظام و كشور را از جمله امنيت و آرامش كشور را مد نظر داشته باشد و هم به مطالبات روز مردم از جمله جوانان و شاغلين و كارآفرينها توجه داشته باشد. شعار يك كتاب نيست. بايد در حد سه يا چهار كلمه منقطع و رسا باشد. كارگروهي تحت عنوان سياستها و راهبردها در شوراي عالي سياستگذاري تعيين شد كه مسوول انتخاب شعار بود. نظرات كارشناسان و دوستان را گرفتند. به تعبير آقاي كمالي، رييس اين كارگروه نزديك به هشتاد شعار از بخشهاي مختلف پيشنهاد شده بود كه اين سه كلمه نهايتا مورد اتفاق اصلاحطلبان قرار گرفت.
* نقش مجلس كه هم ميتواند نقش قانونگذاري و هم نقش نظارتي باشد، اصلاحطلبان براي كدام نقش اهميت ويژهاي قايل هستند؟
** اين دو نقش از هم جدا نيستند. اگر قانون درست وضع شده و نظارت درست انجام شود ميتوان به مقصد رسيد. اگر قانون مشكل داشته باشد با وجود نظارت به هدف خود نميرسيم. ضمن اينكه قانونگذاري به تنهايي كافي نيست بلكه قوانين بايد رسا و گويا باشد. لذا امروز در بحثهاي مديريتي ميگويند قانونگذار و مجري پروژه بايد متفاوت باشند اما ناظر و قانونگذار را ادغام ميكنند، چرا كه آن كسي كه قانونگذار، طراح و مشاور است وقتي نظري را ارايه ميكند اگر خودش ارايه كند اگر نقصي داشته باشد نميبيند بنابراين مجري بايد جدا باشد. همچنين خود او بايد نظارت كند چرا كه او طراح بوده است. او بهتر ميتواند بگويد كه آيا اين همان است كه او تصويب كرده است. مجلس قانونگذاري و نظارت را بايد با هم و در كنار هم پيش برد. متاسفانه يكي از مشكلات كشور ما انبوه قوانين است. بايد روزي اين قوانين را پالايش كرد.
اشكال در قانونگذاري و نظارت در كشور ما بوده است. امروز كه از برنامه پنجم توسعه سخن گفته ميشود ميگويند تنها ٢٠ درصد آن اجرا شد. من كساني را در ذهن دارم كه وقتي برنامه پنجم توسعه نوشته ميشد ميگفتند كليات است و اين برنامه نيست كه نوشته شده است. امروز هم كه ميبينيم تنها بيست درصد آن اجرا شده است، چرا كشور نهصد ميليارد دلار نفت را فروخت و ارز به دست آورد ولي اقتصاد رونق نگرفت و به جاي آن تورم و ركود آمد؟ اينها نشان ميدهد فاصله بين قانونگذاري و نظارت زياد است. اگر قانونگذاري درست انجام شده بود؛ اگر ارتباط مجلس با مطالبات مردم بيشتر بود و تصور آن از مطالبات مردمي واقعيتر بود و همه اقشار و گروهها نماينده داشتند و كارشناسي شدهتر بود امروز وضع بسيار از آنچه هست بهتر بود. نميشود كه سازمان مديريت را منحل كنند و مجلس سكوت كند.
نتيجه آن است كه امروز فساد اداري و اختلاسها و مشكلات حاصل كار شد. منابع كشور تلف شده؛ توسعه تعطيل شده و ركود، تورم و فساد اداري در كشور زياد شده است. مجلس اگر به تعبير مقام معظم رهبري درست ريلگذاري كند و بعد هم درست نظارت كند و قدرتمند و در راس امور باشد مهم است. مجلس نبايد وكيل الدوله باشد اما امروز رقباي ما مغلطهاي ميكنند و حمايت اصلاحطلبان در مساله برجام و ديگر سياستهاي دولت را به حساب وكيلالدوله بودن ميگذارند. اصلاحطلبان ميخواهند گام دوم را پس از گام اول كه سال ٩٢ بود، بردارند. دولت امروز منبعث از راي مردم است. برجام را مردم رقم زنند. مقابله با تورم و ركود خواست مردم است.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=34693
ش.د9405455