تغییر ذائقه فرهنگی و فراموش شدن علت آفرینش و چرایی زندگی و به بیان دیگر فراموشی باورهای دینی موجب شده است تا افرادی، فرزندآوری را مغایر با رفاه خود دانسته و موجب سلب آرامش و راحتی در زندگی بدانند.
بروز مشکلی به نام رشد منفی جمعیت در کشور و پیری زودرس در آینده ای نزدیک، چند سالی است که ذهن مسئولین نظام را مشغول خود کرده و تمهیداتی نیز در این خصوص اتخاذ شده است.
برگزاری همایشها و جلسات روشنگری و مشاوره با موضوع فرزندآوری و ازدیاد جمعیت و بیان دلایل لزوم آن، ارائه برخی خدمات رایگان در دوران بارداری، حذف شعار "2 فرزند کافی است"، ممنوعیت برخی از ابزارها و روشهای جلوگیری از بارداری و ... از جمله گامهایی است که در این راستا براشته شده است.
اما با یک مطالعه نه چندان عمیق، موارد ذیل می توانند به عنوان عوامل مؤثر در کاهش جمعیت کشور تلقی شود:
1- تحمیل جنگ 8 ساله از سوی استکبار جهانی به نیابت حزب بعث عراق از دو جنبه موجب کاهش جمعیت شد: جنبه اول؛ تلفات انسانی که در اقشار مختلف کشور از جمله در کودکان، جوانان و نوجوانان بر اثر حملات هوایی و زمینی اتفاق افتاد و بخشی از نسل زاینده کشور را نابود کرد و جنبه دوم؛ فقر و اثرات مخرب مالی که بر اثر ویرانیهای ناشی از آن به بدنه جامعه تزریق شد و بالطبع خود عاملی مهم در کاهش زاد و ولد در خانوادههای ایرانی بود.
2- اشتباه تصمیمگیری مسئولین در نهادینه کردن شعارهای کاهش جمعیت در کشور، به بهانه جلوگیری از سقوط مالی دولت و کمبود فضاهای آموزشی، بهداشت و ... تداوم این سیاستها و عدم جلوگیری از گسترش آن باعث تبدیل شدن آن به یک فرهنگ در بین اکثر خانوادههای ایرانی بخصوص تاززه متأهلین شد.
3- ترویج سبک زندگی غربی بوسیله دروس دانشگاهی به جوانان و تلقینات غلطی که به خورد جوانان داده شد و باورهای دینی را در این زمینه ضعیف کرد: از جمله اینکه؛ تحصیل و ازدواج با هم همخوانی ندارد و ممانعت جوانان از ازدواج قبل از اتمام تحصیلات عالیه؛ ترویج اصول روانشناسی غربی در مورد ازدواج، مثل: ازواج موفق ازدواجی است که پس از 25 سالگی انجام شده باشد و از این دست تلقینات که به نوبه خود به طور غیر مستقیم بر کاهش جمعیت اثر گذاشت.
4- بالا رفتن سن ازدواج بر اثر سختگیری های بی مورد خانواده ها، چشم و همچشمیها در امر ازدواج و رواج فرهنگ غلط غربی به جای فرهنگ اصیل اسلامی در امر ازدواج، از شرایط سخت ازدواج و جهیزیه های سنگین گرفته تا عروسی های آنچنانی و....
5- تغییر فرهنگ و رفتار، لاابلای گری و بی عفتی برخی از جوانان ناشی از بالا رفتن سن ازدواج موجب ایجاد جوّ بی اعتمادی به جنس مخالف شده و ازدواج و در نتیجه فرزندآوری را تحت تأثیر قرار داده است.
6- تبلیغات شدید رسانه های بیگانه در راستای کاهش ازدواج و ترویج خیانت زوجین در شبکه های ماهواره ای از یک طرف و افزایش خواستهها در کنار کاهش آستانه تحمل جوانان در زمینه سختی های اقتصادی اوایل زندگی، عدم برقراری اعتدال در باورها و روحیات در بین زوجین و مداخلات بی اساس فامیل در زندگی زوجین باعث شده شاهد درصد بالای طلاق بخصوص در زندگیهای تازه شکل گرفته و با عمر زمانی زیر 5 سال در کشور باشیم. این تغییر ذائقه فرهنگی از فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی به فرهنگ منحط غربی بزرگترین معضل زندگیهای امروزی است که ماهواره و سایر رسانههای دیگر دیداری و شنیداری، بخصوص در مقطع فعلی، شبکههای اجتماعی به آن دامن میزند.
7- سوء مدیریتها برای رفع معضل بیکاری جوانان در کنار ترویج فرهنگ پشت میز نشینی که موجب شده جوانان تلقی غلطی از معنای اشتغال داشته باشند و تن به هر شغلی که با ذهنیتشان سازگار نیست ندهند. حمایت های ضعیف و ناکافی دولت از کارخانه ها و بنگاه های اقتصادی تولیدی متوسط و کوچک در کنار نبود برنامه مدون و بلند مدت در این زمینه، موجب افزایش بیکاری نسل جوان تحصیلکرده و به تناسب آن موجب افزایش سن ازدواج شده است.
این موارد در کنار ده ها علل دیگر را می توان در کاهش تمایل به ازدواج و کاهش نسل برشمرد؛ اما از میان این دلایل، مهمترین علت عدم تمایل یا تمایل ضعیف مزدوجین به فرزندآوری را می توان در ترس از تأمین هزینههای مالی خلاصه کرد.
تغییر ذائقه فرهنگی و فراموش شدن علت آفرینش و چرایی زندگی و به بیان دیگر فراموشی باورهای دینی موجب شده است تا افرادی، فرزندآوری را مغایر با رفاه خود دانسته و موجب سلب آرامش و راحتی در زندگی بدانند و بر این اساس تا حد امکان از فرزنددار شدن بخصوص از تعدد آن، جلوگیری کنند.
در این میان افرادی هم به دلیل مشکلات مالی و ترس از ناتوانی در تأمین مایحتاج فرزندان از افزایش زاد و ولد خودداری می کنند.
مشکلات ناشی از تعرفههای بالای پزشکی سدی دیگر بر سر راه فرزند آوری است؛ به نحوی که روند صعودی تعرفههای پزشکی در سالیان اخیر و لزوم مراجعه به مطبّهای خصوصی به دلیل صفهای طولانی مراکز بهداشتی دولتی، یا خدمات رسانی ضعیف در این مراکز، وجود تعرفه های شناور در معاینات و تصویربرداریهای مربوطه در کنار لزوم تعدد مراجعات مادران به این کلینیکهای تخصصی از قبل از شکلگیری جنین تا تولد فرزند، به این امر دامن زده است.
به عنوان مثال لزوم مراجعات متعدد به متخصص زنان و زایمان و انجام دفعات متعدد سونوگرافی و غربالگری با هزینه هایی بین 50 تا 150 هزار تومان و حتی بالاتر و همچنین هزینه های جانبی زمان عمل همچون پرداخت هزینه های بیهوشی و ... موجب تحمیل هزینهکرد چند میلیونی برای بوجود آمدن یک فرزند به زوجین میشود. البته پس از تولد نوزاد نیز این هزینه ها ادامه دارد و در زندگیهای امروزی تهیه سیسمونی نوزاد، هزینه پوشاک و شیر خشک و معاینات مستمر او و .... امری ضروری و لازم شده است که باید برای تأمین هزینههای آن قبل از بچهدار شدن به فکر چاره افتاد.
چه باید کرد؟ بیشک کلید اصلی حل مشکلات تمسک به آموزههای دینی است و برای تشکیل زندگی و فرزندآوری و امثالهم بدون توکل و استمداد کمک از درگاه خداوند متعال راهکار دیگری نمیتوان یافت و البته خداوند متعال مؤکداً در قرآن کریم به بشر قول تأمین روزیاش را میدهد و این انسان است که نیاز است اعتماد بیش از پیش به این کلام آسمانی پیدا کند و با تلاش خود و تحمل تمامی مشکلات، در مقابل فرهنگ غلط ایستادگی کرده و به خواسته دین که همانا راه سعادت و بندگی است، جامعه عمل بپوشاند. اما در این بین دولت نیز باید تمام توان خود را در برداشتن بار سنگین این مشکلات از دوش ملّت به کار گیرد و با اتخاذ تدابیر لازم در رفع معضلات بیکاری، گرانی و اصلاح ساختار فرهنگی جامعه بکوشد.انشاءالله