(روزنامه جوان – 1395/03/12 – شماره 4826 – صفحه 2)
به نظر ميرسد كه بحث و گفتو گو در حوزه تاريخ و به خصوص مذاكرات هستهاي تا سالها ادامه خواهد يافت و در اين ميان ادعاهاي گوناگوني مطرح ميشود. البته دراين ميان به دليل سكوت مذاكرهكنندگان ايراني و البته نبود يك تاريخ مدون درباره مذاكرات هستهاي 12 ساله بين ايران و طرف غربي هم اين انتظار وجود دارد كه روايت گوناگون و گاه متضادي مطرح شود.
در اين ميان اگر نبود مصاحبههاي گاه و بيگاه طرفهاي غربي در باره جزئيات مذاكرات و ديدگاههاي دو طرف در اين باره شايد تمام نقاط مجهول در اين باره باقي ميماند. از نمونههاي آن ميتوان به سخنان وندي شرمن، مذاكرهكننده سابق امريكا اشاره كرد كه به صراحت سخنان مقام معظم رهبري درباره امتيازگيري از امريكا را مورد تأكيد قرار داد و به اين نكته اشاره كرد كه در مقطعي كه ايران كمتر از 200 سانتريفيوژ در اختيار داشت به هيچ عنوان دنيا آماده رسيدن به توافق با ايران نبود. با وجود اين برخي از ادعاها در داخل آنچنان بحثبرانگيز و متناقض است كه ميتوان با كوچكترين مدرك تاريخي آن را رد كرد.
هاشمي در مورد مذاكرات چه ميگويد
آيتالله هاشميرفسنجاني، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در گفتوگويي با روزنامه آفتاب به بيان نكاتي درباره مذاكرات هستهاي پرداخته كه حداقل با شواهد فراواني در تناقض است.
هاشميرفسنجاني در سخنان خود با اشاره به مذاكرات ايران و امريكا ميگويد: البته اهميت دارد و مسئله مهمي هم براي ما و هم براي امريکاست. امريکاييها حتي بيشتر از ما ميخواهند که با ما رابطه داشته باشند. ولي در زمان امام(ره) ايشان هيچوقت راه ندادند. در زمان آيتالله خامنهاي هم ايشان هيچ وقت به صورت رابطه مسئله را مطرح نکردند.
وي در ادامه ميگويد: تنها اقدامي که کردند، حدود يک سال قبل از اينکه دولت آقاي روحاني بيايد، ايشان با ميانجيگري سلطان عمان که از طرف امريکاييها به او پيشنهاد شده بود، آنها خدمت آقا آمدند و ايشان موافقت کردند که مذاکره در عمان به صورت محرمانه مطرح شود. دو جلسه هم برگزار شد. معلوم شد که اين مذاکرات بهجايي نميرسد. چون حرفهاي دو طرف خيلي با هم فاصله داشت. البته مذاکره در جمع 1+5 بود. امريکاييها يک مذاکره دو طرفه جداگانه ميخواستند که رهبري موافقت کردند و افرادي هم رفتند، اما نشد. بعداً که آقاي دکتر روحاني آمد، در همان مذاکرات 1+5 که جريان داشت، گفتوگوهايي انجام شد، چون اين دفعه آقاي روحاني با سياست مناسبتري نسبت به آن عمل کرد. البته هاشميرفسنجاني كه خود از پيشتازان خاطرهگويي در عرصه انقلاب بوده است، در اين سخنان خود مطالبي را بيان كرده است كه حداقل با واقعيت تاريخي در تناقض فراوان است، به خصوص آنكه تمام اعتبار و موفقيت مذاكرات را به دولت روحاني مربوط ميكند.
صالحي از مذاكرات ايران و عمان چه ميگويد
شايد در اين باره ميتوان متقنترين مطلب را از علياكبر صالحي، وزير امور خارجه دوران احمدينژاد و شخصيت اصلي مذاكرهكننده در كانال عمان شنيد كه مأموريت اصلي را در اين باره برعهده داشت. صالحي در گفتوگوي خود با نشريه ديپلمات در آذرماه سال 94 به اين نكته اشاره ميكند كه اساساً مذاكرات ايران و امريكا در عمان بدون دخالت دولت و براساس درخواست وي از مقام معظم رهبري آغاز شده است. وي در اين مصاحبه ميگويد: سالم مشاور سلطان قابوس از طريق آقاي سوري مديرعامل شرکت ملي نفتکش ايران پيغام امريکاييها را براي مذاکره داد. در نهايت سلطان قابوس نامهاي براي مقام معظم رهبري در مورد آمادگي امريکاييها جهت مذاکره با ايران ارسال کرد. وي با بيان اينکه نامه پادشاه عمان پس از تماس تلفني با آقاي حجازي از طريق دکتر ولايتي به مقام معظم رهبري رسانده شد، تصريح کرد: در اواسط سال 90 پس از دريافت نامه سلطان قابوس وقت ملاقات خصوصي از حضرت آقا گرفتم. ايشان در اين ديدار به بدعهديها و عداوتهاي امريکا با ايران اشاره کردند. خدمت مقام معظم رهبري گفتم از باب اتمام حجت اجازه مذاکره با امريکا را صادر بفرماييد؛ مقام معظم رهبري هم بزرگواري کردند و فرمودند با مذاکرات مخالفتي ندارم. وزير امور خارجه در ادامه مصاحبه خود به اين نكته اشاره ميكند كه موفقيت اساسي در خصوص مذاكرات و اعلام پذيرش حق غنيسازي ايران از طرف امريكا در اسفندماه سال 92 مربوط به زماني است كه روحاني بر سر قدرت نيامده بود.
صالحي با اشاره به اينكه مذاكرات با هماهنگي احمدينژاد انجام شد، ميگويد: دور دوم مذاکرات را فقط با آقاي احمدينژاد هماهنگ کرديم و بعد به مسقط رفتيم.
اين مذاکرات اوايل اسفند 91 انجام شد و بيشتر از دو روز طول کشيد. پس از پايان دور دوم مذاکرات برنز و خاجي پيش سلطان عمان رفتند و ايشان نامهاي را خطاب به آقاي احمدينژاد نوشت و در آن نامه به رسميت شناختن حق غنيسازي آمده بود. وزير امور خارجه در گفتوگو با ويژهنامه نوروزي روزنامه اعتماد تصريح ميكند: هنگامي که اين نامه در اختيار آقاي احمدينژاد قرار گرفت، برخي دوستان اظهارنظر کردند که اين اقدامات به سرانجامي نخواهد رسيد؛ امريکاييها پايبند به تعهدات نيستند. ما تا اين مرحله پيش رفتيم. نامهاي از سلطان عمان دريافت کردهايم که امريکاييها متعهد شدهاند حق غنيسازي ايران را به رسميت ميشناسند. ما خود را آماده ميکرديم تا براي اجراي نقشه راه و تعيين جزئيات تعهدات متقابل وارد جلسه سوم با امريکاييها شويم. اين فعل و انفعالات، مربوط به زماني بود که کشورمان در آستانه انتخابات رياست جمهوري قرار گرفته بود. در همين هنگام، از دفتر رهبر معظم انقلاب به ما اطلاع دادند که حسب صلاحديد معظمله، ديگر مذاکره را متوقف کنيد؛ بگذاريد بعد از تعيين تکليف انتخابات، دولت بعدي مذاکرات را پيگيري کند.
با اين سخنان از مسئول اصلي مذاكرات ايران و امريكا روشن ميشود كه آمدن روحاني تحول خاصي در مذاكرات ايجاد نكرده بود، بلكه تقاضاي اصلي ايران براي حق غنيسازي و برداشته شدن تحريمها اساساً در سه ماه پاياني دولت دهم حاصل شد و تنها انتخاب روحاني توقفي موقت در آن ايجاد كرد.
تحريف تاريخ با کدام توجیه؟
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام به طور حتم به عنوان يكي از مسئولان ارشد نظام در جريان تمام ريزهكاريهاي مذاكرات ايران و امريكا قرار دارد و مسائلي كه صالحي وزير خارجه سابق ايران آن را بيان كرده است، به صورت كامل در اختيار وي قرار دارد. حال مرتبط كردن تمام موفقيتهاي مذاكرات به دولت روحاني يا ميتواند از روي ناآگاهي باشد يا اينكه در پشت سر آن برخي غرضورزيهاي سياسي وجود دارد كه براي آن حتي بايد تاريخ تحريف شود؛ تحريفي كه آيندگان ميتوانند به راحتي آن را كشف كنند.
http://javanonline.ir/fa/news/788734
ش.د9500663