(روزنامه ايران - 1395/03/22 - شماره 6234 - صفحه 21)
اگر اتفاق ویژهای نیفتد، سال آینده در چنین روزهایی شهرهای ایران مملو از تصاویر کاندیداهایی خواهد بود که برای نشستن بر بالاترین مسند اجرایی کشور با یکدیگر رقابت میکنند. چه تنها یک سال و دو ماه به پایان عمر دولت یازدهم زمان مانده است و بنا به تقویم سیاسی سنوات گذشته، خرداد 96، ماه انتخاب رئیس جمهوری دوازدهم خواهد بود. هر چند هنوز تا انتخاب سرنوشت ساز آتی، دست کم 365 روز سرنوشت ساز مانده، اما برخی بازیگران و بازیگردانان سیاسی پیش از رقبا، برای به کرسی نشاندن اراده شخصی یا جمعی خود در انتخابات پیش رو دست به کار شدهاند.
اگر چه بعد زمانی تا انتخابات سال آینده، مانع از این میشود که به صراحت و قطعیت درباره آرایش سیاسی کشور در سال پایانی دولت سخن گفت، اما طرح برخی موضوعات در محافل رسانهای باعث شده بتوان با خطوطی کمرنگ، دورنمایی از ماههای آینده را ترسیم کرد.چه در روزهای اخیر و همزمان با تلاش رسانههای منتقد یا مخالف دولت برای القای موضوعاتی از جمله «یک دورهای شدن ریاست جمهوری روحانی» یا «عبور اصلاح طلبان از رئیس جمهوری»، شماری از اصولگرایان با ایما و اشاره از احتمال حمایت این اردوگاه - یا حداقل بخشی از آن- از حسن روحانی خبر میدهند.
هفته گذشته محمد رضا باهنر در نخستین نشست مطبوعاتی اش بعد از پایان 28 سال نمایندگی مجلس، در واکنش به سؤالات خبرنگاران درباره انتخابات ریاست جمهوری سال آینده گفت: «اصولگرایان در حال حاضر کاندیدایی مقابل حسن روحانی ندارند.» اظهارات باهنر از آن منظر قابل تامل مینماید که وی بعد از درگذشت مرحوم حبیب الله عسگر اولادی در رأس جبهه پیروان خط امام و رهبری، بزرگ ترین تشکیلات اصولگرایی قرار دارد.تشکیلاتی که از پیوند 18 حزب شناسنامه دار از جمله «موتلفه اسلامی» و «جامعه اسلامی مهندسین» قوام یافته و با دو تشکل روحانی اصولگرایان یعنی جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ارتباط نزدیکی دارد. از این رو میتوان مواضع اعلام شده از سوی باهنر را موضع احتمالی تشکل متبوعش تلقی کرد.
هر چند وی ادامه سخنش در کنفرانس مورد اشاره را با شوخ طبعی همیشگی اش آمیخت و گفت :«حالا حالاها با روحانی کار دارم» اما دیگر چهره اصولگرا اظهارات وی را با جدیت کامل کرد. غلامرضا مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در گفتوگوی هفته پیش خود با خبرآنلاین از احتمال حمایت جریان متبوعش از روحانی خبر داد و گفت: «اینطور نیست که شرایط آقای روحانی، شرایطی باشد که مورد اقبال اصولگرایان قرار نگیرد و محتمل است مجموعه اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری از ایشان حمایت کند و اگر گزینه بهتری نداشته باشیم حتما وارد گفتوگو با ایشان خواهیم شد.» اظهاراتی که کنار هم گذاشتنشان این گزاره را گوشزد میکرد که روحانی فعلا گزینه اول طیفی از اصولگرایان نیست، اما ممکن است گزینه نهایی باشد. حمایت اصولگرایان از روحانی از آن حیث اهمیت دارد که این جریان، برخلاف جریان رقیبش در تعریف نسبت خود با دولت روحانی فراز و نشیب زیادی را تجربه کرد.
هر چند حسن روحانی، از اعضای هیأت مؤسس جامعه روحانیت مبارز به عنوان یکی از ظرفیتهای اصولگرایی محسوب میشد، اما در جریان انتخابات ریاست جمهوری پیشین مورد حمایت هیچ کدام از احزاب و گروههای اصولگرا قرار نگرفت. تشکیلات حزبی این اردوگاه در انتخابات سال92 ترجیح دادند از میان محمد باقر قالیباف، سعید جلیلی، علی اکبر ولایتی و محسن رضایی دست به انتخاب بزنند. کما اینکه حزب پایداری از سعید جلیلی و جبهه ایستادگی از محسن رضایی حمایت کرد و دیگر تشکلها از جمله جامعتین و جبهه پیروان خط امام و رهبری هم نتوانستند اراده جمعی خود را بر پشتیبانی انتخاباتی بین ولایتی و قالیباف متمرکز کنند.
آن گونه که غلامرضا مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در گفتوگوی خود با ویژه نامه سومین سالگرد «اعتدال» روزنامه ایران گفته، نام حسن روحانی - که کماکان از اعضای جامعه روحانیت مبارز است- هیچ گاه به عنوان نامزد تحت حمایت این تشکل مطرح نشد. با این همه بواسطه همین پیوند تشکیلاتی بود که شماری از اصولگرایان در روزهای ابتدایی پس از انتخابات، پیروزی روحانی را پیروزی اصولگرایان قلمداد کردند. هر چند علاوه بر این انتساب، حضور اصولگرایان در رأس وزاتخانهها و دیگر مسئولیتهای کلیدی سبب شد برخی ناظران پیشبینی کنند رئیس جمهوری با اصولگرایان روزهای دشواری نداشته باشد،اما سرسخت ترین طیف مخالف دولت از دل همین اردوگاه مقابل روحانی صف آرایی کرد.
پر بیراه نیست که اصولگرایان را بعد از انتخاب حسن روحانی بر حسب نسبتشان با دولت «اعتدال» به سه گروه تقسیم کردند. طیف نخست حامیان اصولگرای روحانی بودند که برخی چون حجتالاسلام ناطق نوری پیش از انتخابات هواداریش از وی را علنی کرده بود و برخی چون علی لاریجانی بعدا در جبهه حامیان دولت ایستاد. این طیف، همچنان که بر حمایت تمام قد اصلاح طلبان از روحانی آگاه هستند، با رقیب سنتی خود در دفاع از او اتفاق نظر دارند. همین قرابت نسبی بود که باعث شد اصلاح طلبان، تشکلهای میانه رویی چون «اعتدال و توسعه» و علی لاریجانی و شماری از نزدیکانش در انتخابات مجلس دهم در چارچوب فهرست «ائتلاف امید» کنار هم قرار بگیرند. اهالی رسانه این طیف از اصولگرایان را با عنوان «میانه رو» یا «اعتدالی» متصف و شناسنامه دار کردهاند.
گروه دوم، اصولگرایانی بودند که دولت روحانی را بیش از خود، به اصلاح طلبان نزدیک میدیدند. شماری از تشکلهای جبهه پیروان خط امام و رهبری همچنین برخی اعضای جامعتین از این جملهاند. طیفی که معتقدند روحانی در چینش کابینه همچنین طرح شعارها به اصلاح طلبان متمایل تر شده است و بر این اساس بنای موضعگیریهایشان در برابر دولت را نه صبغه و پیشینه، بلکه گفتار و رفتار رئیس جمهوری و مجموعه دولت گذاشتهاند و در مواردی حامی و در مواقعی منتقد دولت میشوند. هر چند این گروه چشم خود را به روی توفیقات دولت نبستهاند، اما این اواخر – بویژه در جریان انتخابات مجلس دهم- بیشتر در موضع نقد ایستادند.
سومین نحله، آن دسته از اصولگرایانی هستند که از فردای اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری، مخالفت خود با دولت را پنهان نساختند و در سه سال گذشته تندترین هجمهها و انتقادات علیه روحانی و قوه مجریه را سامان دادند. هسته مرکزی این طیف، حزب «پایداری» است که گاه مواضعش با اصولگرایان تحول خواه از جمله جمعیت ایثارگران و رهپویان، همراهی و تقویت میشود.محافل سیاسی و رسانهای از این دسته اصولگرایان به عنوان مخالفان دولت یاد میکنند.
اگر چه هیچ کدام از سه دسته اصولگرایان یاد شده، به دلایل مختلف در جریان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم از روحانی حمایت نکردند، اما به نظر نمیرسد این سه گروه در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال آینده بر سر پشتیبانی یا عدم دفاع از روحانی متفق باشند. آن گونه که اصولگرایان دسته نخست -یعنی حامیان دولت- در سه سال گذشته نشان دادند، در اداره کشور و تمشیت امور با دولت روحانی موافق و هم رأی هستند. این گروه هنوز درباره انتخابات سال آینده اظهار نظر نکردهاند، اما به اعتقاد ناظران بعید به نظر میرسد از گزینهای غیر از روحانی حمایت کنند.چه این طیف نه چنان پایگاه رأی منسجمی دارند که بتوانند مستقل وارد میدان شده و پیروز شوند و نه با دیگر سلیقههای اصولگرایی در تدبیر امور متفق القول هستند. با این همه ممکن است چیزی شبیه آن چه که در انتخاب هیأت رئیسه مجلس رخ داد، اتفاق بیفتد و این گروه با دیگر طیفهای اصولگرایی به وحدتی تاکتیکی دست بیابد.
گروه دوم،همان اصولگرایانی هستند که این روزها از احتمال حمایت این اردوگاه از حسن روحانی سخن میگویند.طیفی که روحانی را گزینه مطلوب خود نمیدانداما با توجه به ناکامی نامزدهایش در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در تهران، نمیخواهد بر کاندیدایی انگشت بگذارد که احتمال پیروزی اش نمیرود. تنها طیفی که به اعتقاد تحلیلگران احتمالاً در مقابل روحانی، نامزد خواهد داشت اصولگرایان مخالف دولت هستند. گروهی که در سه سال گذشته دولت روحانی را «خار در چشم و استخوان در گلو» دانستهاند و به هر موضوعی برای کند کردن روند حرکتی دولت،دست یازیدهاند.
طیفی که به اعتقاد تحلیلگران در سال پایانی دولت تحرکات خود را شدت خواهد داد. با این همه هنوز نمیتوان به این سؤال که اصولگرایان یا بخشی از آنها در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده از روحانی حمایت میکنند یا نه پاسخ صریحی داد.این در حالی است که اصلاح طلبان در روزهای گذشته به صراحت تأکید کردهاند کاندیدای اول و آخر آنها در انتخابات روحانی است و حال باید منتظر ماند و دید برای نخستین بار در تاریخ انتخاباتهای کشور، تشکیلات اصلاح طلب و اصولگرا بر حمایت از یک کاندیدا متفق خواهند شد یا خیر؟
http://iran-newspaper.com/newspaper/page/6234/21/135315/0
ش.د9500723