جناح راست؛ از كارگردان تا بازيگر نميخواهد اجازه دهد تا حسن روحاني به راحتي دوباره قباي رياست جمهوري را تنپوش خود كند. از همين رو نشست و برخاستهايشان را براي يافتن راهبردي جهت تحقق اين هدف آغاز كردهاند. آيتالله موحدي كرماني، دبيركل جامعه روحانيت مبارز به عنوان يكي از فقهاي ثلاث سياستمدار جناح راست نخستين چهرهاي بود كه اعلام كرد جلسات وحدت اصولگرايان براي انتخابات رياستجمهوري ٩٦ آغاز خواهد شد. چند روز بعد هم اسدالله بادامچيان از چهرههاي سرشناس اصولگرا خبر داد كه حزب موتلفه براي انتخابات ٩٦ يك كانديداي موتلفهاي را معرفي خواهد كرد. از سوي ديگر پيش از اعلام خبر ورود زودهنگام جناح راست به انتخابات بر ضريب تحركات سياسي محمود احمدينژاد با تشديد سفرهاي استاني افزوده شد تا مشخص شود كه گوشهگوشه اردوگاه اصولگرايان خواب رياستجمهوري ٩٦ ديده ميشود.
همزمان با انتشار اين اتفاقات رسانههاي تحت مديريت جناح راست اقدام به انتشار اخباري مبني بر «احتمال» ردصلاحيت روحاني براي انتخابات ٩٦ و «ضرورت» يك دورهاي شدن رياستجمهوري او كردند. همزمان برنامهاي تحت عنوان «سلام دكتر» با تجميع مخالفان و منتقدان رييسجمهوري از جمله؛ محمدباقر قاليباف (شهردار تهران)، حسين شريعتمداري (مديرمسوول روزنامه كيهان)، محمدجواد اردشير لاريجاني (دبير ستاد حقوق بشر قوه قضاييه)، محمد سليماني (وزير ارتباطات دولت احمدينژاد و عضو جبهه پايداري)، حسن عباسي (رييس مركز دكترينال امنيت بدون مرز)، پرويز داودي (معاون اول دولت نهم)، قاضيزاده هاشمي (عضو جبهه پايداري)، سردار سعيد قاسمي و سردار فدوي (فرمانده نيروي دريايي سپاه) برگزار شد.
انتقاد شديد از دولت در حوزه اقتصاد، فرهنگ، سياست خارجي و صنايع موشكي وجه اشتراك همه سخنرانيهاي برنامه «دكتر سلام» بود. هرچند در هياهوي اين اتفاقات برخي چهرههاي سياسي و رسانهها از كانديداتوري احتمالي ژنرال قاسم سليماني هم سخن گفتند تا معماي انتخابات رياستجمهوري ٩٦ يك سال پيش از فرارسيدن انتخابات كليد خورده باشد. هرچند طرح نام فرمانده نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در رسانهها، واكنش انتقادي حسامالدين آشنا مشاور حسن روحاني را درباره اين موضوع به دنبال داشت.
آشنا در صفحه مجازي خود نوشت: «بگذاريم حاج قاسم در قله اسطورهاي دفاع از حريم و حرم بماند؛ نگذاريم او را چون محسن و باقر به كارزار كليد و گاز انبر بكشانند.» همين جملات كافي بود تا عبدالحسين روحالاميني، عضو جبهه ايستادگي و چهره نزديك به محسن رضايي و حسين قربانزاده، دبير جمعيت پيشرفت و عدالت و چهره نزديك به محمدباقر قاليباف به توصيه حسامالدين آشنا واكنشي شديد نشان دهند تا مشخص شود كه انتخابات ٩٦، انتخابات راحت و خلوتي نخواهد بود.
همه حرف و حديثهاي يك ماه اخير جناح راست درباره انتخابات ٩٦ همه واقعيت اين جناح درباره اين مساله نيست. چه آنكه جناح راست دو سر دارد؛ يك سر سياسي و تشكيلاتي و يك سر غيرسياسي. جناح راست سياسي را احزاب و گروههاي سياسي اين جريان با همه اختلافها و انشقاقها تشكيل ميدهد. اما راست غيرسياسي چيزي نيست جز يك تشكيلات بدون تابلو و پرچم. با نيم نگاهي به همه بازيهاي انتخاباتي- سياسي اين جناح ميشود اثرگذاري تخمينها و تدبيرهاي «راست غيرسياسي» را بر جمع و حاصل جمع راست سياسي مشاهده كرد.
راست غيرسياسي و طرحي سياسي
هرچند ورود راست غيرسياسي به بازيهاي انتخاباتي همواره با مخالفت و مقاومت عناصر كليدي جناح راست سياسي مواجه شده اما ترديدي نيست كه كلاف سردرگم اصولگرايان از اين پس با نيت راست غيرسياسي با پتانسيل و لجستيك در اختيار پيچيدهتر و رمزآلودتر خواهد شد. شاهد مثال اراده راست غيرسياسي براي مديريت انتخاباتي كليت اين جناح را ميشود در سرمقاله روز دوشنبه روزنامه كيهان به قلم محمد ايماني مشاهده كرد. پيام اصلي اين مقاله را در سه بند اول، هشتم و نهم اين مقاله ميشود ديد. در بند اول نويسنده مينويسد: «آيا تكليف نيروهاي انقلابي و حزباللهي نيز همين است كه رونق و ركود فعاليتشان مانند برخي حرفهايهاي سياست، معطوف به سررسيد يا سپري شدن ايام انتخابات شود؟ يا تكليف ديگر و مهمتري متوجه آنهاست كه انتخابات را - با همه اهميتي كه دارد - بايد فرع بر آن مسووليت مهمتر ديد؟! اگر مثلا انتخابات رياستجمهوري ٩٦ مهم است، آيا بايد متوقف در اسامي نامزدها شد؟»
نويسنده سرمقاله كيهان در بند هشتم پاسخ اين پرسش را اينگونه ميدهد: «انتخابات، نامزد جريان حزباللهي و دولت دوازدهم، فرع بر موضوع ترويج گفتمان انقلاب است. براي اين مسووليت، تجديد سازمان و كادرسازي و برنامهريزي و مدلسازي و رويكرد تيمي (نه ستارهاي شخصمحور) ضرورت دارد. مجاري ارتباطات سازماني و ارتباط با افكار عمومي را بايد لايروبي كرد. اگر ٦٠ درصد ظرفيت توليد اقتصادي در كشور معطل باشد كه بايد راهاندازي مجدد شود، در همين حدود، ظرفيتهاي سازماني و فرهنگي و ارتباطي در اختيار جريان حزباللهي معطل و راكد مانده كه احياي آن متوقف به اقدام و عمل برآمده از اميد و ايمان است. توقف در اشخاص يا حلقههاي خاص، ناخواسته به فرقهسازي و محروم شدن از انبوه ظرفيتهاي در خدمت انقلاب و نظام ميشود. تصميمسازان و تصميمگيران در ميان نيروهاي انقلابي حق ندارند به اشخاص خاص محدود بمانند و اسباب كمانگيزگي در بدنه را فراهم كنند.»
در بند آخر سرمقاله كيهان هم آمده است: «پيروزي در انتخابات بدون چارهانديشي براي «شبيخون از تنگه رسانه»، اقدامي نيمهكاره است. با اين اوصاف رييس دولت دوازدهم قبل از هر چيز بايد فردي «مسووليتشناس» و برآمده از تعامل جمعي حزباللهي و مبتني بر اقدام «تيمي» سازمانيافته - معطوف به راهبرد جهاد كبير در حوزه اقتصاد و فرهنگ و سياست - باشد. آنها كه اصالتا دنبال ستارهبازي و ستارهپرستي هستند و به برنامه و راهبرد جمعي اصالت نميدهند، براي دولت كارآمد و مسوول تدارك نميكنند. منطق رفتار شب امتحاني را بايد كنار گذاشت و براي عبور از اضطرارزدگي و ناچاري، از همين حال رنج برد و تدارك كرد؛ حتي اگر زمانبر باشد. بايد از گفتمان و مدل و تيم به شخص رسيد، نه اينكه كار را كنترات سپرد و بعد دنبالش دويد.»
رمزگشايي از يك مقاله
در سرمقاله روزنامه كيهان، مخاطب با كليد واژههاي انتخابات، نامزد جريان حزبالله، دولت دوازدهم، گفتمان انقلاب، كادرسازي، مجاري ارتباطات، ارتباط با افكار عمومي و كلماتي از اين قبيل مواجه ميشود. در هيچ جاي اين مقاله هزار و ششصد كلمهاي، واژه «اصولگرايي» مشاهده نميشود و جاي آن را «جريان حزبالله» و «نامزد حزبالله» گرفته است. از سوي ديگر نويسنده با طرح اين موضوع كه انتخابات ٩٦ فرع بر ترويج گفتمان انقلاب است از ضرورت كادرسازي، برنامهريزي و مدلسازي تيمي و نه شخصمحور سخن گفته است.
اهداف دوربرد راست غيرسياسي
اين امر نشاندهنده آن است كه براي مديران راست غيرسياسي اهداف «دوربرد» بر مقاصد «كوتاهبرد» ارجحيت دارد و براي تحقق اين مهم، كادرسازي تشكيلاتي و شبكهاي، لايروبي ارتباط با افكار عمومي و بهرهگيري از ظرفيت ٦٠ درصدي مغفول مانده جريان و تشكيلات حزبالله يك اصل و ضرورت است. هدف دوربرد از منظر فوق نه تنها انتخابات رياستجمهوري سال ٩٦ نيست كه بالعكس آينده نظام، رويكرد، جهتگيريها و عناصر موثر در اين «آينده» است. از سوي ديگر اشاره به ٦٠درصد ظرفيت مغفول مانده را هم همانگونه كه نويسنده روزنامه كيهان به آن اشاره ميكند بايد در شبكههاي سازماني، فرهنگي و رسانهاي جريان راست غيرسياسي جستوجو كرد.
بيترديد سرمقاله روز دوشنبه كيهان يك پيام مهم و راهبردي از سوي راست غيرسياسي به راست سياسي با همه اعوان و انصارش است. آنان كه همواره در بزنگاههاي سياسي بدون تابلوي تشكيلاتي و با بيرق «حزبالله» همواره نقشآفرين بوده و بازي كردهاند به دنبال تحميل اراده خود بر جناح راست سياسي و تشكيلاتياند. چرايي و چگونگي اين مطالبه را هم ميشود در تفاوت هويتبازي سياسي راست سياسي با راست غيرسياسي مشاهده كرد. جريان حزبالله يا راست غيرسياسي با در اختيار داشتن شبكه موثر تشكيلاتي، رسانه و بودجه در اختيار قصد دارد تا راست سياسي را هم تحت زعامت و مديريت خود بياورد.
از اين منظر است كه شكستهاي اصولگرايان در انتخاباتهاي اخير را به مديران جناح راست سياسي يادآور ميشود و اين پرسش را مطرح ميكند كه: «تكليف نيروهاي انقلابي و حزباللهي همين است كه رونق و ركود فعاليتشان مانند برخي حرفهايهاي سياست، معطوف به سررسيد يا سپري شدن ايام انتخابات شود؟» سرمقاله ديروز كيهان را تنها نبايد مرزبندي جديد و شكافي نوين ميان دو جناح راست؛ راست سياسي و راست غيرسياسي دانست كه حرف ديگري دارد.
پيشنهاد راست غيرسياسي به راست سياسي
همه حرف آن است كه راست سياسي، جذابيت گفتماني، قدرت ارتباطي با افكار عمومي، توان تشكيلاتي و وزن اجتماعي خود را از دست داده و براي اثرگذاري در آينده نظام و نه فقط انتخابات رياستجمهوري ٩٦ نياز به «اقدام سياسي مبتني بر اطلاعات» و نه اقدام سياسي مبتني بر سياستورزي كلاسيك دارد. از همين رو اين پيشنهاد را به راست تشكيلاتي ارائه ميدهد كه براي رياست دولت دوازدهم بايد به «دنبال فردي مسووليتشناس و برآمده از تعامل جمعي حزبالله و مبتني بر اقدام تيمي سازمانيافته» گشت. راهحل تحقق اين پيشنهاد را هم در كادرسازي، نيروگذاري، شبكهسازي در همه حوزههاي اقتصادي، فرهنگي، رسانهاي و... اعلام ميكند. بيشك راست غيرسياسي در همه اين حوزهها از موقعيت و وضعيت بهتري نسبت به راست سياسي برخوردار است و تجربه و تبحر فراواني براي عملياتي كردن اين پروژه دارد.
معناي اين حرف آن است كه اصولگرايان در انتخابات رياستجمهوري ٩٦ و براي ماندگاري در قدرت نيازمند آن هستند كه آينده سياسي و مهندسي بازيهاي انتخاباتي را از اين پس به جناح راست غيرسياسي و موسوم به جريان حزبالله واگذار كنند. اين همان مسالهاي است كه محمد مهاجري يكي از روزنامهنگاران ارشد جناح راست طي يادداشتي در ويژهنامه نوروزي مهرنامه به آن اشاره كرده بود: «بعيد و شايد محال است كه شكاف ايجاد شده بين اصولگرايان به زودي التيام يابد. به اين ترتيب ميتوان گفت اصولگرايان براي تصميم درباره انتخابات رياستجمهوري آينده دست بالا ندارد كه بتواند موثر باشند. اصولگرايان، چهره جذابي براي رياستجمهوري ندارند و كوتاه سخن آنكه رقيب جدي روحاني در انتخابات ٩٦ را نبايد در ميان اصولگرايان جستوجو كرد.»
بايد به انتظار نشست و ديد آيا راست سياسي تن به پيشنهاد راست غيرسياسي براي واگذاري مديريت جناح راست را ميپذيرد و از طرح، برنامه و كانديداي جناح حزبالله در انتخابات حمايت ميكند؟به واقع برنامه راست غيرسياسي براي دوران خلأ قدرت چيست و نامزد انتخاباتيشان براي انتخابات رياستجمهوري چه كسي خواهد بود؟
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=45024
ش.د9500698