(روزنامه همدلي ـ 1395/03/23 ـ شماره 341 ـ صفحه 3)
** ما هنوز فاقد مجموعهای از احزاب ریشهدار هستیم که بتوانیم انتظار داشته باشیم نظام انتخاباتی در کشور، یک نظام حزبی باشد. در طول 10 الی 15سال اخیر تلاشهای جدی شکل گرفت تا احزاب بتوانند فعالیت بهتر با هویت روشنتری داشته باشند و مانیفست مشخصتری ارائه دهند، اما به دلیل مشکلات عدیدهای که هم ریشه در تاریخ و هم ریشه در روانشناسی دارد، هنوز نتوانستهایم این امر را محقق سازیم، مضاف برآنکه درعرصه سیاسی نیز موانعی وجود دارد که هنوز ایجاد یک نظام حزبی در کشور و تبدیل آن به یک نظام نهادمند متکی بر اصول شفاف با مرزهای روشن در کنار حضور طبقات، شبیه به یک آرزو است.
* اما احزاب سیاسی در کشور فعال هستند.
** در این رابطه باید گفت جامعه ما در عرصه سیاسی به جبههها و جناحهای سیاسی متکی است، هرچند در این جبههها و جناحهای سیاسی انواع احزاب وجود دارند. برای مثال ما در لیست وزارت کشور تعداد بسیار زیادی از احزاب را مشاهده میکنیم، اما عملا تنها چند نمونه را میتوان نام برد که دارای فعالیتهای عیان و مشخص هستند؛ که البته تعریف این احزاب هم باز متکی به جریانات سیاسی است. در واقع احزابی که امروز در کشور وجود دارند یا دارای سوابق کوتاه هستند و تازه مرحله تاسیسی را پشت سر میگذارند یا دارای سوابق طولانیمدت هستتند مانند کارگزاران که توانستند تبدیل شوند به یک مانیفست روشن و مشخص، که به هر صورت هنوز فاصله زیادی با احزاب به معنای واقعی دارند.
* یعنی در انتخابات آینده هم جریانات سیاسی به جای احزاب وارد میدان میشوند؟
** به نظرم در انتخابات 96 هم این جریانات و جناحهای سیاسی هستند که بیش از احزاب نقشآفرینی میکنند. اگر بخواهیم دستهبندی کنیم، جریانات سیاسی ما به دو جریان کلان اصولگرا و اصلاحطلب تقسیم میشوند و در میان این دو، با تسامح میتوانیم جریان اعتدالگرایان را نیز متصور شویم. هرچند در جریان فراگیرتری مانند انتخابات همنوایی اصلاحطلبان و اعتدالگرایان توانست توفیقاتی را حاصل کند. در جریان اصولگرا نیز طیفهای مختلفی وجود دارد که بخشی از آن جریان اصولگرایی با سابقه روشنتر و شفافتر دیده میشود و بخشی هم با یک فاصله زمانی به این جریان پیوسته است. جریان کاملا متفاوتی در این مجموعه وجود دارد که بخشی از حامیان احمدینژاد را به خود اختصاص میداد که بعد از مدتی مرزبندیهایی را ایجاد کرد و نهایتا به عنوان جبهه پایداری وارد طیف اصولگرایی شد.
بر این اساس در بحث انتخابات سال آینده طیف وسیعی از اصلاحطلبان و جریان اعتدالگرا را همچنان در کنار هم خواهیم داشت و شاید در این راستا اگر جریان اصولگرا کاندیدای مشخصی نداشته باشد که بتواند همه طیف راست را در حمایت از آن بسیج کند (که بعید به نظر میرسد این جریان بتواند چهرهای بارز و مشخصی را معرفی کند) ما با تعدد کاندیداها مواجه خواهیم بود.از سوی دیگر احتمالا جریان بزرگ اصلاحطلبان و اعتدالگرایان و بخشی از جریان اصولگرایی در یک سطح حضورپیدا کنند، به عبارت دیگر پیشبینی میشود بخشی از اصولگرایان در کنار اصلاحطلبان و اعتدالگرایان در حمایت از روحانی فعال شوند که در این صورت بخش دیگر اصولگرایان که اعلام کردهاند کاندیدای مستقل معرفی خواهند کرد، با تعدد کاندیدا روبهرو میشوند.
در هر صورت احزابی که در حال حاضر حضور دارند حول این جبههها خود را سازماندهی میکنند و بر این اساس است که بعید به نظر میرسد، احزاب به شکل مستقل در انتخابات 96 حضور پیدا کنند.
* یعنی شما معتقدید احزابی که حتی قدیمیترند برای مثال احزاب اصلاحطلب مانند کارگزاران یا اتحاد ملت که متشکل از افراد باسابقه بالای تشکیلاتی هستند یا احزاب اصولگرا مانند موتلفه، بازیساز نیستند؟
** نمیتوان اینگونه برداشت کرد. به عبارت دیگر بازیساز میتوانند باشند، اما نقش تعیین کننده ایفا نمیکنند. به عبارت دیگر به نظر میرسد این احزاب باید در ظرف دیگری، برای مثال در انتخابات ریاست جمهوری در یک ظرف کلانتری نمایان شوند، به گونهای که بیش از آنکه نقش حزبی را ایفا کنند، نقش جبههای را ایفا میکنند.
البته در مورد جریان اصولگرا باید گفت اینطور برداشت میشود که اصلاحطلبان با نوعی گرایشات حزبیتر مواجه باشند، چرا که به نظر نمیرسد طیف راست کاندیدایی مشخص داشته باشند تا همه حول آن بسیج شوند، بنابراین ممکن است موتلفه کاندیدای خود را معرفی کند و پایداری و جمعیت ایثارگران و... کاندیدای خود را داشته باشد. اما در مورد جریان اصلاحطلب و اعتدالی پیشبینی میشود آن ظرف کلان تعیین کننده باشد، هرچند بار دیگر لازم است تاکید کنم احزاب نقش موثری ایفا میکنند، اما این نقش را در آن ظرف کلان ایفا میکنند.
* رفتار اصلاحطلبان در انتخابات 96 باتوجه به رویکردی که در 92 و 94 دیده شد، چگونه خواهد بود؟
** به نظرم جریان اصلاحطلب و جریان اعتدالی و شاید حتی بخشی از جریان اصولگرا تکلیف خود را با موضوع انتخابات 96مشخص کرده است و اظهارات برخی نیروهای کلیدی هم نشاندهنده آن است که در آینده نیز ادامه همین روند در دستور کار قرار میگیرد و باتوجه به واقعیتهای کشور همچنان تداوم این دوره مد نظر است؛ طبیعی است از زمانی که سازماندهی خود را آغاز کنند بر همین مسیر تکیه میکنند و همین مسیر را ادامه میدهند. بنابراین مگر شرایط خاصی پدید آید که روندی دیگر در دستور کار قرار گیرد، اما به نظر میرسد جریان اعتدالی و اصلاحطلب کاندیدای 96 خود را به صورت ضمنی انتخاب کرده است و تا حدودی آن را اعلام میکند که همین مسیر را پیش خواهد رفت. بنابراین فقط باید اتفاق خاصی رخ دهد یا با یک شرایط خاصی از کاندیداها مواجه شویم که رفتاری به جز این موضوع شکل بگیرد.
* در دو انتخابات ریاستجمهوری سال 92 دعوت چهرههایی مانند آقای خاتمی و آقایهاشمی تاثیر زیادی در مشارکت مردم داشت. در انتخابات 94 هم پیام تصویری آقای خاتمی عملا یک موج ایجاد کرد، به نظر شما این انتخابات هم متکی به دعوت این چهرهها هست؟
** ما افرادی را در جامعه داریم که تبدیل شدند به نمادها و سرمایههای اجتماعی که در جریان اصلاحطلب آقایان خاتمی وهاشمی رفسنجانی جزو سرمایههای اجتماعی محسوب میشوند و در جریان اصولگرا نیز شخصیتهایی هستند که در این زمره قرار میگیرند، طبیعی است که در امر مهمی مانند انتخابات ریاست جمهوری که طیف مقابل اصلاحات تصمیم خود را گرفته است آقای روحانی یا به صحنه نیاید یا موفق نباشد، به نظر میرسد که فضای انتخابات به گونهای باشد که این سرمایههای اجتماعی به صحنه بیایند و نقش خود را ایفا کنند.
* پیشبینی شما برای انتخابات 96 چیست؟
** همانطور که اشاره کردم اگر با مسئله خاصی روبهرو نشویم، هرچند در حوزه فعالیتهای اجتماعی نقدهایی به دولت وارد است، اما همینکه دولت توانسته است مسیر بهتری را طی کند و موانعی را که فراروی کشور بوده است مرتفع کند و ادامه راه نیز با همین فرمان ادامه پیدا کند، به نظرم آقای روحانی میتواند با رای قابل ملاحظهای پیروز انتخابات 96 هم باشد.
http://www.hamdelidaily.ir/?newsid=12659
ش.د9500781