(روزنامه ابتكار – 1395/03/03 – شماره 3434 – صفحه 1)
گروه سیاسی: «دوران تازهای در تاریخ درخشان جمهوری اسلامی ایران آغاز شدهاست». این سخن رهبر انقلاب که بر تارک روزنامههای سوم خرداد 76 نقش بست. هر چند در ذهن بسیاری، دوم خرداد 76 و انتخاب فردی که به عنوان «رئیس دولت اصلاحات» از او یاد میشود، آغاز دوران اصلاحات شناخته شده است، اما جریان اصلاحطلبی مانند هر جریان سیاسی دیگر، حاصل یک روز نیست. بسیاری از اندیشمندان و فعالان سپهر سیاست، نخستین روزهای خرداد را در ستونی جداگانه از تقویم کشور برانداز میکنند. اول خرداد ماه هر سال یادآور پایان محاصره اقتصادی آمریکا و بازار مشترک اروپا است که با رهنمود های بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، اقتصاد جامعه را در مسیر خودکفایی و استقلال قرار داد.
همچنین دوم خرداد را با اصلیترین و مهمترین تیتر روزنامه های کشور به خاطر میآوریم. آنجایی که یک جمله از بیانات مقام معظم رهبری انقلاب پس از حضور حماسی و گسترده مردم در انتخابات هفتمین دوره ریاستجمهوری کشور در کنار عدد جالب توجه «20000000» مهمترین تیتر فردای دوم خرداد و فحوای روزنامههای کشور را شامل شد. در کنار این سوم خرداد هرسال را نیز با حماسه غرورآفرین فتح خرمشهر جشن میگیریم. از جمله ایامی که یاداوری آنها برای هر ایرانی به نوعی احیا کننده احساس خوشایندی باشد، در تقویم جمهوری اسلامی ایران کم نیست و به همین منظور است که دوم خرداد هرسال را به سبب سالروز تولد اندیشهای که اوج تحقق آن را در انقلاب اصیل جمهوری اسلامی ایران شاهد بودیم، ارزشمند تلقی میکنیم.
اندیشهای که در قالب گفتمانی قاطع در بستری از تحولات و در مسیری از فرازوفرودها و تغییرات، امروز بیش از 110 سال از عمرش میگذرد. به بیانی سادهتر ادبیات دوم خردادماه را با خروجی به نام اصلاحات و قصیدهای با عنوان اصلاحطلبی شناسا هستیم که گاهی بستر و شرایط موجود قافیه های موزون را ناموزون و آهنگ حرکت را نا کوک جلوه داد اما در هربار نه وزن اصلی از دست رفت و نه معنای اولیه. یکی از روزهای «خرداد پر از حادثه» که به آن عادت داریم!
اصلاحات در ابتدای راه
سیاست را با رقابتی که گاهی از مخالفتها نشات میگیرد، معنا کردهاند و این رقابت در شکل کهن و سنتی خود در میان افرادی مشاهده میشود که کرسیهای چپ و راست پارلمان را به خود اختصاص دادهبودند اما گاهی نیز پارهای از اختلافات را همانطور که در اوراقی چند از صفحات تاریخ مطالعه کردیم، جدا از چپ و راست در میان روشنفکران مذهبی نیز شاهد بودیم. روشنفکران مذهبی در سالهای پس از انقلاب اسلامی، از جمله افرادی بودند که عمدتا معتقد به اصلاح در سنتهای مذهبی، انطباق آموزههای مذهبی با ارزشهای نوینی چون آزادی، حقوق بشر، مردمسالاری و تمایل به تغییر ساختارهای مذهبی موجود بودند اما اختلافات و دیدگاههای گوناگون پس از انقلاب اسلامی، موجب شد تا به طور مثال مجمع روحانیون مبارز در سال ۱۳۶۶ و با موافقت امام خمینی(ره) از جامعه روحانیت مبارز جدا و تاسیس شود و به نوعی انشقاق مجمع روحانیون مبارز از جامعه روحانیت مبارز سرآغاز جناحبندی سیاسی در سالهای بعدی شد.
به گونهای که در پنجمین دوره ریاستجمهوری کشور یعنی در زمان آیتالله هاشمی رفسنجانی دیدیم که وی با حمایت جامعه روحانیت مبارز و برخی از گروههای همسو همانند موتلفه روی کار آمد اما در دولت وی عناصری از هر دو جریان سیاسی موجود بود. همچنین دوره اول و دوم ریاست جمهوری هاشمی همزمان با ادوار چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی بود که در دوره چهارم اکثریت کرسیهای پارلمان در اختیار اصولگرایان بود و در دوره پنجم مجمع روحانیون مبارز به عنوان جریان چپ اصلاحطلب در اعتراض به رد صلاحیت نامزدهایش لیستی ارائه نداد و اکثریت مجلس در دست اصولگرایان بود.
در چنین آرایش سیاسی هفتمین دوره انتخابات ریاستجمهوری کشور به صورتی رقم خورد که نتیجه آن فضای سیاسی کشور را به یکباره تغییر داد. در آن دوران مجمع روحانیون تنها یک نامزد اصلاحطلب را برای ریاست جمهوری اعلام کرد و در مقابل، تمام گروههای جریان اصولگرا مانند جامعه روحانیت مبارز، موتلفه و سایر گروهها در اتحاد با یکدیگر کاندیدایی خاص را معرفی کرده بودند و این درست در شرایطی است که برخی از گروههای دخیل در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز از مجمع روحانیون جدا شده بود.
به هرروی با توجه به خروجی انتخابات، حامیان رئیسجمهوری پیشتاز از آن زمان به جبهه دوم خرداد و پس از آن به اصلاحطلبان معروف شدند. پس از آن اصلاحطلبان در چهار انتخابات پیدرپی (هفتمین انتخابات ریاست جمهوری در سال 1376، اولین انتخابات شوراهای شهر در سال 1377، ششمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 1378 و هشتمین انتخابات ریاست جمهوری در سال 1380) به پیروزی دست یافتند و به مدد همین اتفاقات این دوران را میتوان اوج اقتدار اصلاحات دانست. پس از آن صداهای ناکوکی که در میان اعضای داخلی اصلاحطلبان شنیدهشد در نهایت منجر به اتفاقات مجلس ششم و افت میزان مقبولیت عمومی نسبت به این جریان سیاسی شد و در دورهای نیز به دلیل فقدان چهرههای اصلح این جریان سیاسی از رقابتها جاماند و بالاخره اکنون با راهبردی خاص و تغییری مطلوب باردیگر حداکثر توجه عموم را به خود اختصاص داد.
حقانیت هویدا در پس تغییرات
آذر منصوری عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در گفتوگو با «ابتکار» ضمن اشاره به حماسه دوم خردادماه گفت: 2 خرداد ادامه جریانی بود که ریشه در تاریخ یکصد ساله مردم ایران دارد و همانا تلاش برای اصلاح روندهای نامطلوب، تحقق مردم سالاری و البته قانون مداری با استفاده از ظرفیت های درونی جامعه بوده و است. منصوری با اشاره به اوج اصلاحخواهی موجود و نهفته در انقلاب اسلامی ایران افزود: انقلاب کبیر ایران یکی از اصلاحطلبانهترین رویکردهایی بود که در مجموعه انقلابیون دیده میشد. وی همچنین اصلاحطلبی را گفتمانی برای اصلاح روندهای ناهموار در کشور و در درون ساختار حقیقی و حقوقی جامعه دانست و گفت: گفتمان اصلاحات ممکن است در مقاطعی با تغییراتی همراه باشد.
چهبسا که در سال 92 مشاهدهکردیم که اصلاحطلبان برای جلوگیری از ادامه روندی که در درازمدت میتوانست آسیبهای جدی را برای جامعه به همراه داشتهباشد، در پیوندی ائتلافگونه با اعتدالگرایان آنچه که امروز شاهدش هستیم را ایجاد و ایجاب کردند. منصوری همچنین افزود: چنین تغییرات و ائتللافهایی به معنای نفی هویت و ماهیت اصلاحطلبی نیست، چرا که اصلاحات در ذات خود معتدل است. این فعال سیاسی اصلاحطلب در آخر افزود: آنچه که به مدد همین شرایط در کشور و در قالب انتخابات سال های 92 و 94 ایجاد شد، به خوبی حقانیت اصلاحات و اصلاحطلبی را نمودار شد.
اصلاحطلبی با پتانسیل تسلط
غلامرضا ظریفیان استاد دانشگاه و یک فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به گفتمان دوم خردادماه به «ابتکار» گفت: آنچه که به عنوان مهمترین شاخص اصلاحطلبی در میان نمایندگان این جریان سیاسی وجود دارد، همانا گفتوگوی جدی با تمام طیفها و جریانهای سیاسی است. وی همچنین افزود: آنچه که در ذات اصلاحات نهفته است، همانا فراهم آوردن حداکثر مدارا و تفاهم با دیگران است؛ دیگرانی که در چارچوبهای روشن دارای اخبار و اندیشهای قاطع و منسجم باشند. این استاد دانشگاه ضمن اشاره به تغییراتی که در درون رویکردهای این جریان سیاسی لحاظ شده، از جمله گرایش به اعتدالگرایان گفت: براساس نوع گفتمان اصلاحات که همانا عدم نگاه مطلق به جریانات سیاسی دیگر است، اصلاحطلبان همواره انواع تعاملات را با رقبان خود داشته اند. بنابراین گرایش و ائتلاف با معتدلین امری تازه نیست.
ظریفیان این نوع گفتمان را براساس نوع نگاهی تعبیر کرد که در آن نگرشهای باندی و جناحی دارای اکثریت نیست. وی همچنین ادامهداد: هر بحثی پیرامون اصلاحات و اصلاحطلبی را باید با توجه به تبار این جریان سیاسی ارزیابی کرد. به گفته ظریفیان تبار اصلاحات دارای عمری حدود 110 ساله است و به ماقبل مشروطیت، تحولات پس از آن و نهایتا انقلاب ارزشمند اسلامی بازمیگردد. این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: بنابرآنچه که در فوق بدان اشاره شد، اصلاحطلبی دارای چارچوبهای دائمی است و موسمی و متکی بر تحولات زمان خاصی نیست.
ظریفیان در پایان افزود: اصلاحطلبی در ذات خود دارای عناصری است که براساس آنها مورد پذیرش و اقبال عمومی قرار گرفته و خواهد گرفت. چرا که جامعه در سطح کلان خود به چنین رویکردهایی گرایش دارد. وی همچنین گفت: گفتمان اصلاحطلبی در جامعه فرهیختهای همچون ایران اگر به خوبی مدیریت شود و همانند آنچه که در تحولات اخیر شاهد آن بودیم از ورود افراطیون بدان جلوگیری شود، این پتانسیل را داراست که در آینده به گفتمان مسلط جامعه تبدیل شود.
http://ebtekarnews.com/?newsid=43115
ش.د9500258