(روزنامه ايران ـ 1394/12/25 ـ شماره 6175 ـ صفحه 17)
** این منطقه آشوبزده است حدود پنج سال از آغاز بهار عربی در خاورمیانه میگذرد. حال چرا این منطقه به این سمت کشیده شد، برای همه مشخص است. تمامی تلاش اکثر دولتهای منطقه و خارج از منطقه سرنگون کردن دولت قانونی سوریه است. کسانی که دنبال این هدف هستند، اشتباهات تاریخی خود را در لیبی و عراق در نظر نگرفتهاند. درعراق در سال 2003 اصلاً هیچ تصمیمی از طرف شورای امنیت سازمان ملل نبوده و آنها بدون مجوز این نهاد که در واقع نقض حقوق بینالمللی بود؛ اقدام به مداخله کردند که به نتیجه خیلی منفی منجر شد و عواقب اقدام آنها در حال حاضر به صورت بحرانهای مختلف همچون فعال شدن داعش در جریان است. آنچه که مربوط به سوریه است، مداخله آشکار کشورهای خارجی است. ایران و روسیه مخالف مداخله در امور داخلی جمهوری عربی سوریه هستند و بر این عقیدهاند که مردم سوریه تصمیم بگیرند که چه کسی رئیس جمهوری آینده این کشور باشد. کسانی که میگویند اسد باید برود و هیچ جایگاهی در ساختار آینده سوریه ندارد، اشتباه فکر میکنند و مردم سوریه این امر را نمیپذیرند. مداخله در امور داخلی سوریه اوج گرفته است. بعضی کشورهای منطقه آشکارا از تروریستها حمایت کردند. نفت دزدیده شده را از آنها گرفته بودند.
* بخشی از مردم سوریه و گروهها مخالف اسد هستند. اما در هر صورت دولتی بر سر کار است که مشروعیت دارد و از سوی دیگر گروههای منازعهجو هم تحت فشار هستند. در این میان راهبرد روسیه برای خروج سوریه از وضعیت بغرنج پیش آمده چیست؟
** دیدگاه شما صحیح است. بخشی از مردم سوریه طرفدار اسد نیستند. دولت فعلی مرتکب اشتباهاتی بوده و هیچ کس آن را انکار نمیکند. اما بدین معنی نیست که کشورهای خارجی دولت سوریه را از درون منفجر کنند. ما طرفدار حل و فصل مسالمتآمیز بحران سوریه هستیم. رفع مشکلات سوریه با راه حل نظامی امکانپذیر نیست و گروههای صلحدوست را چه در داخل و خارج به همکاری و اتحاد در مقابله با تروریسم فرا میخوانیم. این گروهها باید براساس یک سازش ملی به اتفاق آرا بر بحران پیش آمده غلبه کنند. لذا روند سیاسی بدون هیچ پیششرطی ادامه یابد. چون باز این گروههای اپوزیسیون که در عربستان حضور دارند، معتقدند که ابتدا باید پیششرطهای ارسال کمک انساندوستانه به شهرهای محاصره منتقل شود و بعداً مذاکره آغاز شود. این درحالی است که درخصوص شهرهای تحت محاصره خود همچون دیر الزور سکوت میکنند. کشورهای غربی هم در این خصوص صحبتی نمیکنند. این امر نشانگر برخورد دوسویه است.
ادامه مذاکرات ژنو در ماه جولای 2012 و قطعنامه 2254 کاملاً واضح است. آنچه که ما شاهد بودیم، ناامیدکننده بود. بعضی کشورها مخالف شرکت کردها در روند سیاسی بودند در حالی که 15 درصد خاک سوریه را دارند و باید حرف خود را در چارچوب کشور متحد سوریه داشته باشند و در این خصوص هیچ کشوری از جمله ترکیه حق مداخله ندارد. حتی امریکا هم از ایده مشارکت کردها در روند سیاسی استقبال میکند. ما بر این عقیدهایم که همکاری میان امریکا و روسیه در این زمینه خیلی مهم است و باید گفت ملاقات اخیر لاوروف و کری در مونیخ امیدبخش بود. در تماس پوتین و اوباما این موضوع مورد بحث قرار گرفت. مهم این است که طرف امریکایی قبول کرده که باید با مذاکره موضوع حل و فصل شود از این رو تلاشها باید فراگیر باشد و همه کشورها از جمله اروپا به همکاری بر ضد دشمن مشترکی به نام داعش حرکت کنند.
* تنش میان ترکیه و روسیه به چه سرنوشتی ختم خواهد شد. در درجه اول بفرمایید که اختلاف نگرش ترکیه و روسیه بر سر سوریه چیست و نکته ثانی آینده تنشهای این دو کشور را چگونه میبینید؟
** سقوط سوخوی روسی در 24 نوامبر 2015 بنا به اظهارات رئیس جمهوری، یک خنجر از پشت بود. ترکیه از یک طرف ادعای ضدیت با تروریسم را دارد و با این بهانه کردها را هدف قرار میدهد. از طرف دیگر شواهد نشانگر این است که آنکارا با تروریستها معامله میکند. بنزین و نفت میخرند و آن را به کشورهای ثالث میفروشند. انتظار روسیه این بود که ناتو اقدام ترکیه را محکوم کنند که متأسفانه این اقدام را انجام ندادند. قبل از این تنش، روابط میان ترکیه و روسیه چه در سطح دولت و شخصی بین رئیس جمهوری ترکیه با پوتین نزدیک بود. مسئولیت این تیرگی روابط و تنش، ترکیه است. روسیه آمادگی عادیسازی روابط را دارد اما ترکیه باید 3 پیششرط عذرخواهی علنی، غرامت و مجازات قاتل را اجرا کند. تا به حال ترکیه از انجام این عمل خودداری کرده و ما را مجبور به اجرای تحریم یکجانبه کرد. از این به بعد گردشگران روسیه به ترکیه نمیتوانند بروند که خسارت بزرگی برای ترکیه است. ممنوع کردن صادرات میوه و سبزیجات که امیدواریم که ایران جای ترکیه را بگیرد. ایران هم امکانات و هم اراده سیاسی لازم برای پر کردن این خلأ را دارد. البته باید گفت که مردم ترکیه را دوست داریم و به آنها احترام میگذاریم. مردم ترکیه از دولت ترکیه جدا هستند.
* اتفاقی که بی ارتباط با بحران سوریه نیست، تنشها در شبهجزیره کریمه و دو ایالت لوهانسک و دونتسک است. از دیدگاه جنابعالی اولاً میان مناقشه اوکراین با سوریه چه ارتباطی وجود دارد؟ حال در این میان چقدر با این دیدگاه موافق هستید که به نوعی دولت روسیه میخواست با توجه به اقدامات تنشزای امریکا در اوکراین و ورود آنها به منطقه استراتژیک روسیه؛ با حضور در سوریه اهمیت و قدرت خود را در برابر امریکا نشان بدهد.
** ریشه مناقشه اوکراین در مداخله آشکار غرب در سال 2013 دارد. این تحولات منجر به برکناری آقای یانکوویچ شد. من خودم به عنوان ناظر در انتخابات 2010 در این کشور حضور داشتم. سازمان همکاری و امنیت اروپا نیز بر انتخابات نظارت میکرد. با اعلام نتیجه همه قبول کردند که یانکوویچ رئیس جمهوری قانونی است در این میان امریکاییها تلاش کردند که یانکوویچ را از قدرت ساقط سازند. آنها در این میان موفق به روی کار آوردن دولت غیرقانونی شدند که یک کودتا بود. در این میان تهدید جدی برای مردم شبه جزیره کریمه به وجود آمد. این شبه جزیره تا سال 1954 میلادی بخشی از روسیه بود و در آن زمان خروشچف، رئیس وقت اتحاد جماهیر شوروی، آن را به عنوان هدیه به اوکراین داد. این اراده خود مردم کریمه بود که بنا به اکثریت آرا و همهپرسی صورت گرفته، دوباره به آغوش وطنش بازگردانده است. این موضوع دیگر تمام شده است و کریمه بخش ناگسسته روسیه است. آنچه که مربوط به لوهانسک و دونتسک است، منازعه داخلی اوکراین است.
طبق توافق مینسک 2، دولت کییف، اول ملزم به رعایت شروطی است هم لوهانسک و دونتسک را به عنوان طرف مذاکره بپذیرد و موظف به رعایت توافقات است. بدون این امر، منازعه قابل حل نیست. اروپایی ها بهتر درک میکنند که قربانی سیاستهای اشتباهآمیز شدند. با وجود تخصیص پولهای زیاد، فساد در اوکراین شایع است. الان وزیر اقتصاد ابراموویج لیتوانیالاصل استعفا کرد. معاون دادستان کل اوکراین هم به خاطر فساد استعفا کرد. فساد در داخل اوکراین اوج گرفته است. البته مردم اوکراین دوست ما هستند. در این میان امریکاییها دوست ندارند که کشورها سیاست مستقل داشته باشند و برای این کشور مشکلات مصنوعی ایجاد میکنند. در تلاش برای ایجاد مشکل برای روسیه و خارج ساختن ناوگانهای روسیه در بندر استوپل هستند. این تلاشها خنثی شد. ما به امریکا میگوییم که شما نمیتوانید برای روسیه مشکلاتی جدی در سوریه و اوکراین ایجاد کنید. امکان انزوای روسیه هم وجود ندارد. تحریمها ضررشان دوجانبه است و کسی برنده و بازنده نیست. البته امریکا کمتر بازنده است.
* راهبرد کلان روسیه برای مدیریت بحران در سوریه چیست به این شکل که هر روز بر دامنه تأثیر متغیرها در سوریه افزوده میشود. امروز بحث از مداخله زمینی محور آنکارا- ریاض با چراغ سبز امریکا است. این امر در برابر حضور روسیه در آسمان سوریه، هرگونه احتمال برخورد جدی میان روسیه با عربستان و ترکیه را بیشتر کرده است. دیدگاه شما در این خصوص چیست؟
** سیاست کشورهای اروپایی چندان مستقل نیست و زیر تأثیر امریکا است و از این بابت متأسفیم. از این رو امیدواریم در نتیجه این مذاکرات مکرر، دولت امریکا، عربستان و قطر را قانع کند که از هرگونه اقدامات اشتباهآمیز خودداری کنند. این موضوع از سوی مدودف هم مطرح شد که برخورد میان روسیه و سایر کشورها منجر به جنگ نشود. از این رو انتظار داریم که امریکا متحدین خود را در این خصوص قانع سازد. عربستان دچار مشکلات جدی در یمن است. روسیه علاوه بر سوریه، طرفدار حل مناقشه در یمن نیز است. از این رو امید بر این است که با توجه به سطح روابط مثبت روسیه با کشورهای خلیج فارس، بحران در سوریه به جای ابزار نظامی، از طریق سیاسی حل گردد.
در حال حاضر روسیه با همه نیروهای فعال در سوریه که در تلاش برای مبارزه با داعش هستند، همکاری میکند. تروریستهای حاضر در سوریه جیشالاسلام و احرار الشام، النصره و داعش هستند. حال در این میان هر گروهی که با این نیروها مبارزه کنند، مورد حمایت قرار میدهیم. نیروهای ارتش آزاد سوریه از جمله گروههایی است که در حال مبارزه هدفمند با نیروهای تروریستی است. از این رو این آمادگی اکنون درمیان دولتمردان کرملین وجود دارد که با انجام حمایتهای سیاسی، این گروهها را در فرآیند حل بحران سوریه قرار دهد.
روسیه علاوه بر این با گروه مسکو- قاهره و همچنین با کردهای سوریه همکاری دارد. ضروری است که براساس قانون اساسی انتخاباتی آزاد در این کشور برگزار و در آن گروههای میانهرو و صلحدوست آینده سوریه را به دور از حضور تروریستها و مداخله بازیگران خارجی تعیین کنند. در این میان بشار اسد از حق شرکت در انتخابات برخوردار است. نتیجه انتخابات مورد قبول روسیه است. از این حیث، مهم نه بقای اسد بلکه تمامیت ارضی و ثبات سوریه است.
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6175/17/121724/0
ش.د9405561