مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام(25/3/1395) با تأکید بر ضرورت شناخت طراحی و نقشهی دشمن، این طراحی و نقشهی دشمن را از بین بردن توانمندیهای جمهوری اسلامی و اگر نتواند، جلوگیری از رشد این توانمندیها دانستند و سپس به بیان توانمندیهای ششگانهی اساسی کشور برای مقابله با طراحی دشمن پرداختند. «ایمان اسلامی»، «پیشرفتهای علمی»، «توانمندی اقتصادی» و «توانمندی دفاعی بازدارنده»، «توانمندی سیاسی ملی بهمعنای وحدت و انسجام ملی نسبت به مبانی نظام» و «جمعیت جوان کشور» توانمندیهای ششگانهی اساسی کشور هستند که مقام معظم رهبری از آنها نام بردند. ایشان در ادامه، تنها راه مقابله با طراحی دشمن را استفادهی صحیح و مناسب از ظرفیتها و افزایش روزافزون قدرت و اقتدار کشور دانستند.
اهمیت مسأله توانمندیهای نظام به دلیل ارتباط آن با «مسأله ماندگاری نظام» است؛ بدین معنا که ماندگاری نظام، مستلزم وجود توانمندیهای درونی است و به میزانی که این توانمندیها بیشتر باشد، ماندگاری نظام نیز مستحکمتر و مطمئنتر است. براساس ادبیات سیستمی، نظامهای سیاسی برای آنکه تعادل خود را حفظ کرده و بتوانند در عین حفظ موجودیت و بقای خود، به نیازهای محیطی پاسخ داده و تقاضاهای شهروندان را به نحو مطلوب برآورده کنند، باید به میزان لازم از حمایتها برخوردار باشند. به تعبیر دقیقتر، یکی از مکانیسمهای اساسی حفظ نظامهای سیاسی این است که به موازات طرح تقاضاها، حمایتهای لازم از نظام سیاسی وجود داشته باشد تا نظام در تبدیل تقاضاها به سیاستها و تصمیمات با اطمینان عمل کند. این مکانیسم با توانمندیهای درونی نظامها مرتبط است؛ یعنی نظامها برای تحصیل حمایتها جهت تسهیل فرایند تبدیل تقاضاها به سیاستها و حفظ خود، باید از توانمندیهای درونی برخوردار باشند و چنانچه این توانمندیها ضعیف شود و یا وجود نداشته باشد، تقاضاها به صورت باراضافی بر نظام تحمیل میشود و مرزهای نظام را در آستانه فروپاشی قرار میدهد.
بنابراین، برنامه دشمن برای تضعیف و نابودی توانمندیهای نظام جمهوری اسلامی ایران، در اصل به منظور تضعیف حمایتها از جمهوری اسلامی و در نتیجه، از بین بردن پایداری و ماندگاری این نظام است. از این رو، ضمن شناخت دقیق این توانمندیها، باید به تقویت روزافزون آنها نیز همت گماشت تا هم اقتدار بینالمللی نظام افزایش یابد و هم ارتباط مردم با نظام روز به روز مستحکمتر شود و نقشههای شوم دشمن خنثی شود. مسأله مهم در این میان این است که در بحث از توانمندیها، آنها صرفاً به توانمندیهای مادی محدود نمیشوند، بلکه توانمندیهاي غيرمادی در بُعد عقیدتی و ایدهای، ساختاری و کارگزاری را نیز شامل میشود. به عنوان مثال، «ایمان اسلامی» از جمله توانمندیهای درونی نظام است که نشأت گرفته از بُعد عقیدتی و ایدهای نظام است و یا جمعیت جوان کشور با تمامی استعدادها و ویژگیهای آن، از جمله توانمندیهای نظام در بعد کارگزاری است. همچنین توانمندی دفاعی بازدارنده و توانمندی سیاسی ملی بهمعنای وحدت و انسجام ملی نسبت به مبانی نظام، از جمله توانمندیهای ساختاری نظام محسوب میشوند.
نکته پایانی اینکه حفظ ماندگاری نظام به معنای حفظ سیرت و صورت حقیقی انقلاب در تمامی ابعاد آن است و از این رو برای این منظور باید به تقویت توانمندیهای درونی نظام در تمام ابعاد عقیدتی، ساختاری و کارگزاری توجه شود. ضمن اینکه در کنار این توانمندیها، نظام باید بتواند رفتارهای کارآمد؛ به معنای سیاستها و اقدامات مقتضی و مناسب که پاسخگوی مسائل باشد، نیز داشته باشد.