(روزنامه جمهوري اسلامي – 1395/03/30 – شماره 10619 – صفحه 6)
صهیونسیتها از یکسال قبل در اقدامی برنامهریزی شده و سازمان یافته به حریم مسجدالاقصی، به عنوان اولین قبله مسلمانان جهان تجاوز کردهاند. در این اقدام، که رژیم صهیونیستی آن را به شهرکنشینها و صهیونیستهای افراطی نسبت میدهد ماموران امنیتی این رژیم با مهاجمان هماهنگ بودهاند و فلسطینیهایی را که برای دفاع از مسجدالاقصی به این مکان آمدهاند مورد سرکوب وحشیانه قرار دادهاند.
در تازهترین مورد نیز هفته گذشته شهرک نشینان صهیونیست در اقدامی توهین آمیز از باب المغاربه وارد صحنهای مسجدالاقصی شدند و به هتک حرمت این مکان مقدس مسلمانان مبادرت کردند.
به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، صهیونیستها با تدابیر شدید یگانهای ویژه اسرائیلی، به اجرای مراسم خود پرداختند.
همچنین میان شهرک نشینان و شهروندان فلسطینی درچندین منطقه از قدس اشغالی به ویژه نزدیک "باب القطانین" و "باب الاسباط" درگیریهای شدید درگرفت که مانع از انجام مراسم تحریککننده آنان شد.
اما گروه دیگری از صهیونیستها مراسم خود را نزدیک دیوار مسجدالاقصی انجام دادند.
گفتنی است حضور شهرک نشینان در پاسخ به دعوت ائتلاف سازمانهای معبد "هیکل ادعایی " از طریق پایگاههای اطلاع رسانی و شبکههای اجتماعی مبنی بر حضور گروهی گسترده در مسجدالاقصی برای برگزاری عید "الشاووعوت" صورت گرفته است.
این ائتلاف همچنین خواهان مشارکت در جلسه تمرین مراسم عید "شاووعوت" در هیکل ادعایی بر قله کوه المکبر مشرف بر بخش قدیمی قدس و مسجدالاقصی با مشارکت سران دینی و سیاسی عبری شد.
چندی قبل هیئتها و شخصیتهای فلسطینی در قدس اشغالی نیز با اشاره به ادامه حضور شهرک نشنیان در مسجدالاقصی و هتک حرمت این مکان مقدس مسلمانان، از شهروندان خواستند به خصوص در ماه مبارک رمضان حضور گستردهای در مسجدالاقصی داشته باشند.
ماه قبل نیز گروه موسوم به "اتحادیه سازمانها و گروههای هیکل" (معبد ادعایی صهیونیستها) از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی خود از صهیونیستها خواست تا به مناسب نزدیک شدن عید موسوم به "الشفوعوت" به مسجد الاقصی یورش ببرند.
در اعلامیه گروه صهیونیست یاد شده آمده است: ابتدا یورش به مسجد الاقصی صورت خواهد گرفت و پس از آن نشستی برگزار و در جریان آن درباره اهمیت هیکل (ادعایی صهیونیستها) سخنرانی خواهد شد.
یورش صهیونیستها به مسجد الاقصی همواره با واکنش و مقابله شدید مدافعان فلسطینی این مسجد و شهروندان فلسطینی در شهر قدس همراه بوده است.
نگاهی به پیشینه مسجدالاقصی
مسجدالاقصی مسجدی است در جنوب حرم الشریف قدس. طول مسجد اقصی 81/5 و عرض آن 54/5 متر است. مسجد در کل دارای 11 درب ورودی است: 7 درب در شمال، 1 درب در شرق، 2 درب در غرب و 1 درب در جنوب مسجد.
سمت شمالی مسجد از بیرون دارای هفت ایوان طاق نمای بسیار زیبایی میباشد که تماما از سنگ تراش ساخته شدهاند. درب بزرگ ورودی مسجد در ایوان وسطی قرار دارد که ارتفاع آن بلندتر از ایوانهای دیگر بوده و طاق نمای آن بزرگتر از طاقنماهای دیگر میباشد. به علاوه بر روی آن طاق نماهای کوچکتر با ستونهای مرمرین زیبایی تعبیه شده است.
به همین ترتیب داخل مسجد نیز شش ردیف ستون آزاد و دو ردیف ستون جانبی متصل به دیوارهای شرقی و غربی وجود دارد.
سقف مسجد در قسمت وسط به شکل شیروانی و در سایر قسمتها طاق نما میباشد و در ردیف ستونهای وسطی و سقف شیروانی شکل روی آنها بلندتر از قسمتهای دیگر میباشد.
بعضی از ستونهای مسجد که در قسمت غربی و قدیمیترین قسمت مسجد هستند از سنگ و آجر ساخته شده و پهن و عرض هستند که ابعاد آن 2×3 متر میباشد و با گچ نماکاری شدهاند ولی در قسمتهای مرکزی و شرقی مسجد ستونها سنگی و از بهترین نوع سنگهای مرمر درخشان و شفاف جهان هستند که به رنگهای مختلف سیاه – سبز – بنفش – سفید شیری – کبود یشمی و غیره شکوه خاصی به ساختمان با عظمت و فضای ملکوتی مسجد بخشیدهاند. ارتفاع این ستونهای سنگی که یک پارچه هستند در حدود 5 متر میباشد.
در قسمت جنوبی و وسط، یک گنبد بلند و بزرگ وجود دارد و در زیر آن محراب با شکوه مسجد به نقش و نگار بسیار عالی تزئین یافته و کتیبهای دارد که نشان میدهد صلاحالدین در سال 583 هجری این محراب را بنا نموده است و در همین جا یک منبریست که از بهترین چوبها که در آن با عاج و صدف منبت کاری شده که نهایت درجه حیرت انگیز میباشد و از کتیبهای که در آن موجود است معلوم میشود که این منبر در سال 564 هجری ساخته شده و شیشههای پنجرههای بالای محراب آن متعلق به قرن شانزدهم میلادی است. این منبر در سال 1375 در یک آتشسوزی از بین رفت.
سطح درونی این گنبد عظیم از طلای ناب میشود وزن طلاهای به کار رفته در سقف از دهها کیلوگرم متجاوز است. بر کناره سقف گنبد و اطراف سر ستونها و حاشیه محراب آیاتی از قرآن کریم با بهترین خط نسخ عربی و کوفی که گاهی از طلای ناب و برجسته هستند دیده میشوند.
احساس زیبایی مسحور کننده خطوط این آیات شریفه و تلالو آنها در آیینههای مورب و درخشان رنگی ستونهای سنگی مسجد اثر پر ابهتی که در دل آدمی ایجاد میکند روح و جسمانتان را چنان در حقیقت و محتوای آیات قرآن فرو میبرد که آدمی به یکباره خود را از قید زمان و مکان و تعلقات فانی زندگی مادی رهادیده.
در کنار یکی از ستونهای گنبد بزرگ سکوئی سنگی به ابعاد 2×3 متر بر روی چهار ستون مخصوص به ارتفاع تقریبی سه متر قرار دارد که موذن، قاری قرآن و مکبر با یک پلکان مخصوص به آنجا رفت و مخصوصا روزهای جمعه در ادای مراسم نماز جمعه از روی آن سکو انجام وظیفه میکنند. کف مسجد که از سنگ و کاشی ساخته شده از فرشهای ایرانی مفروش است.
در سمت جنوب غربی ساختمان مسجد به صورت زاویهای به سمت غرب ادامه پیدا کرده است که به نام مسجدالابیض (مسجد سفید) یا مسجد زنان مینامند. از غرب مسجد زنان به فاصله کمی ساختمان موزه اسلامی و به علاوه یک مناره بلند و با شکوه درست در گوشه جنوب غربی حرم شریف قرار دارد.
موزه اسلامی و مسجد زنان وصل به دیوار جنوبی و غربی حصار حرم شریف واقع شدهاند و در شمال موزه باب المغاربه (دروازه غربی) تعبیه شده است.
در سمت شرقی مسجدالاقصی و وصل به آن ساختمانهای ضمیمه به اسامی محراب زکریا، مسجد چهل شهید و مسجد عمر شاخته شدهاند که همه آنها با طاق نما و درب مخصوص به داخل مسجدالاقصی راه دارند. مسجد عمر از همه آنها بزرگتر است.
اگر درباره اوصاف ساختمان مسجد و مشخصات معماری و مصالح ساختمانی و جزء به جزء ظرایف هنری و عظمت ستونها و خطوط کتیبهها و محراب و گنبد و ضمائم آنها بخواهیم بررسی نموده و همه را بنویسیم در چنین مقالاتی جای نمیگیرد و لاجرم کتابی را میخواهد.
وضعیت بنای مسجدالاقصی
حرم الشریف در قله کوه موریا واقع شده است و با هدف حفاظت از صخره مقدس، درست بر روی قله که سنگ معراج قرار دارد قبه الصخره نیز ساخته شد.
کوه موریا از قله به پایین دارای شیب بسیار تندی بوده است و لذا برای از بین بردن آثار شیب، قبه الصخره را بر روی سکوئی بنا نمودند. از این رو ساختمان مسجدالاقصی را نیز برای آنکه کف مسجد مستوی و سطح صافی داشته باشد و اثر شیب تند کوه در آن نمودار باشد آن را در دو طبقه ساخته اند؛ ساختمان مسجدالاقصی از 150 متری جنوب صخره مقدس میشود.
در مسجد زیر زمینی با افزایش شیب اصلی، ارتفاع ستونهای آن نیز اضافه میگردد. سقف مسجد زیر زمینی بر روی هشتاد و هشت ستون مربعی شکل که از سنگ ساخته شدهاند قرار دارد. این ستونها در پانزده ردیف واقع شدهاند.
راه ورودی مسجد زیر زمینی از ایوان مسجدالاقصی و با یک راه پله شروع میشود. این مسجد زیر زمینی در قسمت جنوبی نیز به وسیله دروازهای به بیرون وصل میگردد، بر روی مسجد زیر زمینی، ساختمان اصلی مسجدالاقصی احداث شده است.
ساختمان اولیه مسجدالاقصی که به دستور ولید بن عبدالملک ساخته شده، کوچک بود و به تدریج در طی قرنهای بعد توسط سلاطین و حکام و سرداران اسلامی وسعت یافت و ساختمانهای دیگری در اطراف آن احداث گردید و با دادن تغییرات اساسی در معماری و نقشه و تزئینات آن و نوشتن خطوط عالی و کتیبههای زیبا و نصب ستونها از بهترین سنگهای جهان به صورت یکی از بهترین و مجللترین مساجد جهان در آمد.
رسول اکرم در بیان ارتباط تنگاتنگ و جایگاه مسجدالاقصی از مسجد الحرام (مکه) و مسجد النبی (مدینه) میفرمایند: «لاتشد الرحال الا الی ثلاث مساجد: المسجدالحرام و مسجدی هذا و المسجدالاقصی» (بار و بنه به قصد سفر و زیارت بسته نشود مگر به این سه مسجد: مسجد الحرام، مسجد من و مسجد الاقصی)
مسلمانان که به اهمیت و جایگاه رفیع مسجدالاقصی و بیتالمقدس و همچنین ارتباط متین آن با باورهای اسلامی واقف شدند، درصدد ایجاد تحول به سوی اسلامیت آن برآمدند.
فتح بیت المقدس توسط مسلمانان در سال 638 میلادی، (15 هجری) روی داد. مسلمانان با ورود مسالمتآمیز خود و از خلال امان نامهای امنیت را برای مردم این شهر به ارمغان آوردند. این سند بیانگر ارتباط سیاسی و حقانیت قانونی اسلام نسبت به قدس و فلسطین بود. پس از آنکه مسلمانان کلیدهای شهر قدس را از "صفر نیوس" اسقف اعظم روم دریافت داشتند به منطقه حرم شریف که در آن هنگام به ویرانهای بدل شده بود، رفته و جایگاه صخره مبارکه را زیارت نموده و دستور پاکسازی کامل را دادند.
طرح (بازسازی) در عهد خلافت عبد الملک بن مروان و فرزندش ولید صورت گرفت که ساخت قبه الصخره و گنبد سلسله در عهد عبدالملک و ساخت مسجدالاقصی ودار العماره، دربها و آثار عدیده دیگری را شامل شد.
ساختمان اولیه مسجد پس از ورود مسلمانان به فلسطین در سالهای 709 تا 715 میلادی به دستور ولید بن عبدالملک مروان خلیفه اموی بنا گردید که قسمتی از همان ساختمان به شکل ستونهای بسیار بزرگ که به خوبی از سایر ستونها و قسمتهای بنای مجلل مسجد مشخص است هنوز وجود دارد، مشهور است که خراج هفت سال مملکت مصر برای احداث بنای قبه الصخره و مسجدالاقصی هزینه شده است.
زلزلهای که در سال 746 میلادی روی داد به ساختمان مسجد صدمه زیادی وارد کرد که به دستور المنصور خلیفه وقت عباسی تعمیر گردید، چندی بعد برای دومین بار زلزلهای ساختمان مسجد را لرزاند که این بار به دستور المهدی خلیفه عباسی تجدید بنا گردید.
خلفای عباسی به رغم انجام مرمتهای متعدد به ویژه بازسازی قبه الصخره در عهد خلیفه عباسی "مامون" و نیز بازسازی مسجد الاقصی در دوره زمامداری "مهدی" در حد توان از عمارت مسجد الاقصی محافظت کردند، به نظر میرسد خلفای عباسی توانستهاند این کار را بدون آنکه تغییر محسوسی در شکل و شمایل و معماری امویها ایجاد کنند به انجام برسانند.
خلفای فاطمی (الحاکم بامرالله و فرزندش ظاهر لاعزاز دین الله) نیز بسان عباسیها با انجام بازسازیهایی بر روی قبه الصخره و مسجد الاقصی را مرمت کردند. عبدالدهر یکی از حکام فاطمیون مصر در سالهای 1034 تا 1036 میلادی ضمن انجام تعمیرات در بنای مسجدالاقصی حصار شهر بیت المقدس را که در قسمتهای جنوبی و شرقی آن در اثر زلزله خراب شده بود تعمیر نموده و آنها را به ساختمان مسجد اتصال داد.
این صبغه معماری مسجد الاقصی در عهد ایوبیها رشد و گسترش یافت به طوریکه ایوبیها پس از آزادی و پاکسازی مسجد الاقصی از لوث صلیبیهایی که به آن آسیب رسانده و ظاهرش را تغییر داده بودند، مسجد را به وضعیت پیش از تهاجم صلیبیها در آورده و ضمن انجام مرمت هایی، پارهای تاسیسات را در آن به وجود آوردند. این اقدامات جهشی در تحول معماری به حساب آمد.
مملوکیان نیز در اظهار و نمایاندن چهره معماری اسلامی مسجد مبارک الاقصی سهیم بودند و دومین جهش در رشد و پیشرفت معماری بدست آنان صورت گرفت و در واقع متمم طرحهای امویها بود و در این دوره چهره معماری حرم شریف که بیانگر اسلامیت مسجد مبارک الاقصی در طول این دورانها است، تکمیل گشت.
مملوکیان علاوه بر احداث راهروها، مدارس دینی، منارهها و دربها، نسبت به مرمت گنبدها، سقاخانهها و نیمکتها و محرابهای کنونی و منتشره در صحن حرم شریف اقدام کردند.
هم زمان با شکل گیری معماری مسجد الاقصی، جایگاه دینی آن در نزد مسلمانان که از قرآن کریم و احادیث شریف نشات گرفته است، تبلور و عینیت یافت. یقیناً اگر این جایگاه نبود، قدس امروزه شاهد این معماری و آبادانی در مسجدالاقصی نبود.
در بین همه کسانی که برای نوسازی و توسعه و تزئینات مسجد همت گماردهاند بیش از همه نام و آثار صلاح الدین ایوبی به چشم میخورد.
در سال 1099 میلادی که شهر بیت المقدس در جنگ صلیبی به دست مسیحیان افتاد، آنان وارد حرم شده و سردار روم قسمت غربی ساختمان مسجد را به قصر اختصاصی خود تبدیل کرد. در سال 1118 میلادی مسیحیان مسجدالاقصی را قرارگاه نگهبانان خود نموده و آن را به نام کاخ سلیمان نامیدند. علاوه بر آن قسمتی از مسجد را نیز محل انبار وسائل و لوازم خود ساختند و در اطراف مسجدالاقصی ساختمانهای زیادی برای انبار و اسلحه خانههای خود بنا نمودند.
مسیحیان صلیبی در تصرف بیت المقدس و ورود به حرم شریف و تجاوز به ساحت مسجدالاقصی این قدیمیترین زیارتگاه پیروان ادیان توحیدی جهان چنان فجایعی از قتل و آدمکشی و غارت به بار آوردند که درجزو آثار ننگین تاریخ ثبت گردیده است به طوری که "وایمون اداژیل" قسیس فقط ده هزار نفر را که به حرم شریف پناه برده بودند در داخل حرم کشتند و در نتیجه آن در داخل حرم به قدری خون جمع شده بود که لاشههای مقتولین در آن شناور بود.
علت نامگذاری مسجدالاقصی
نام مسجدالاقصی در آیه اول سوره اسراء آمدهاست، که اشاره به معراج و سیر شبانه پیامبر اسلام از مسجدالحرام به مسجدالاقصی دارد:
«سبْحَانَ الَّذِی اَسرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسجِدِ الْحَرَامِ اِلی الْمَسجِدِ الاَقْصا الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنرِیَهُ مِنْ ءَایَتِنَا اِنَّهُ هُوَ السمِیعُ الْبَصِیرُ»
«منزّهاست آن خدایی که بندهاش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الاقصی- که پیرامون آن را برکت دادهایم- سیر داد، تا از نشانههای خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست.
ترجمه تحت اللفظی مسجدالاقصی، "مسجد دورتر" است.
اکثر مفسران نیز گفتهاند که منظور از آن، مسجدی است که در حوزه عبادتگاه بیت المقدس ساخته شده است.
ملا حسین کاشفی از مفسران قرآن نیز در تفسیر این لغت میگوید: « مسجد دورتر از اهل مکه »
با دقت در این کلام چنین بر میآید که اقصی را به معنی دورتر با مستتر شدن جمله (از اهل مکه) در نظر گرفته است. که البته با توجه به مقیاس حرکت وسایل نقلیه و معیار مسافتهای آن زمان و محدود بودن تعداد مساجد روی زمین، در حقیقت مسجد بیت المقدس دورترین مسجد نسبت به مسجدالحرام (درمکه) بوده است، به شرحی که ابوبکر عتیق نیشابوری در حدیث معراج میگوید، طی کردن مسافت بین مکه و بیت المقدس در آن زمان یک ماه طول میانجامید.
نظریه دیگر در وجه تسمیه مسجدالاقصی به لسان قرآن از توجه به جنبه ترکیب نحوی آیه است: چرا در آیه مبارکه، کلمات "المسجد" و "الاقصی" هر دو با "ال" ذکر شدهاند؟ اگر "ال" را در مسجد، ال معرفه و تعریف بگیریم اینطور نتیجه گرفته خواهد شد که این مسجد قبلا در قرآن مورد گفتگو قرار گرفته و از نظر گوینده یا شنونده و به طور کلی در میان مردم در زمان نزول قرآن معروف بوده است و کلمه مسجد گر چه لغت عربی است ولی چون قبل از اسلام متداول نبوده بنا بر این به همان معنی عام خود یعنی سجده گاه معهود تلقی میگردد و میدانیم که در صدر اسلام و در زمان نزول این آیه چنین محل سجده و عبادتی دور از مسجدالحرام که در میان مردم زمان معروف و شناخته شده بود همان عبادتگاه بیت المقدس بوده است.
ثانیا قابل توجه است در حالی که در نقاط دیگر قرآن در یک بیان عام از این محل با کلمه "مقدس" تعبیر و یاد شده است ولی در اینجا با لغت خاصی که حاکی از یک بعد مکانی است توصیف و بیان شده است.
به هر حال آنچه امروز به طور عینی به نام مسجدالاقصی مشهود است مسجدی است که در شهر بیت المقدس و در جنوب حرم شریف واقع است که البته در بیان قرآن و حتی در بیان مردمان، منظور از مسجدالاقصی تنها ساختمان اصلی مسجد نیست بلکه منظور حتی صحن حرم الشریف و مجموعه اماکن مقدسه واقع در آن نیز میباشد.
صهیونیستها که پس از اشغال فلسطین همواره درصدد یهودیسازی کل فلسطین بودهاند از توطئه علیه این مکان مقدس نیز ابا نداشتهاند و بارها درجهت تخریب و تغییر هویت آن اقدام کردهاند. این اقدامات اشغالگرانه از آتشزدن این مسجد دهه 1350 آغاز و تا به امروز با یورشهای مکرر صهیونیستها به این مسجد ادامه داشته است. به دلیل جایگاه ویژه و معتبری که این مسجد در تاریخ اسلام دارد، وظیفه سنگینی بردوش تکتک مسلمانان برای دفاع از این مکان و قبلهگاه نخست اسلام قرار دارد.
http://jomhourieslami.net/?newsid=95171
ش.د9500905