(روزنامه اطلاعات - 1396/05/29 - شماره 26797 - صفحه 12)
نام «مسجدالاقصی» یادآور حوادث و داستانهای شگفتانگیزی است. در پس این واژه، طومار درهم تنیدهای از خاطرات تلخ و شیرین نهفته است. مسجدالاقصی گاهی در حیرت شکوه حکومت سلیمانی و جبروت حاکمیت داوودی قد برافراشته و زمانی لرزش زلزلههای پیدرپی او را بر زمین نشانده؛ گاهی از حقیقتجویی و پایداری ابراهیمی مشعوف گشته و زمانی از انحراف و خودبرتربینی یهودیت محزون؛ گاهی از تولد مسیحایی شادان و زمانی از شايعه تصلیب او نالان؛ گاهی از عروج احمدی فراتر از «قاب قوسین» انگشت به دهان مانده و زمانی از سقوط انسان به درجه سفلی حیوانیت محزون گشته است.
مسجدالاقصی با سیاهیها و سفیدیهای تاریخ عجین است. این نام تداعیگر وحدانیت و عبودیت و در عین حال گاهی عناد و سرکشی انسان نسبت به خالق است. اهمیت این مکان مقدس و حضور نامش در جای جای تاریخ، ضرورت تحقیق درباره تاریخچه و فلسفه نامگذاری آن را آشکار مینماید. «الاقصی» در لغت به معنای دور، دورترین و به نهایت رسیدهتر است. مسجدالاقصی یا همان مسجد بیتالمقدس مسجدی در شهر بیتالمقدس است. این جامع در شهر قدس، در فاصله۵۰۰متری جامع عمر و بقعه «صخره» قرار دارد. مسجدالاقصی در ابعاد مختلف مذهبی و تاریخی، جغرافیایی و معماری و... دارای خصوصیات ویژهای است كه برخی از آنها در جهان منحصر به فرد بوده و موجب بی بدیل شمردنش در میان پیروان ادیان توحیدی شده است.
پیروان سه دین بزرگ ابراهیمی اسلام، مسیحیت و یهودیت این مکان شریف را به دستور خداوند قبلهگاه خود قرار داده و به آن احترام میگذارند. بعد از کعبه، این مسجد دومین زمینی است که گسترده شده است. مسجدالاقصی سومین مسجدی است که به قداست و فضل از بقیه مساجد ممتاز است. به تبع آن، شهر بیتالمقدس نيز پس از مکه و مدینه، به عنوان سومین شهر مقدس اسلام معرفی ميشود و از ساير شهرها ممتاز شده است. مسجدالاقصی خاستگاه و قبلهگاه پیامبران و اولیاي پیشین و مکان وقوع «معراج» پیامبر اكرم(ص) است: «سُبحان الذی أسرى بعبده لیلا من المسجدالحرام إلى المسجد الأقصى الذی بارکنا حولهُ لنُریهُ من آیاتنا إنّهُ هو السّمیعُ البصیر: پاک و منزه است خدایى که شبانه بنده خود [محمد(ص)] را از مسجدالحرام به مسجدالاقصى که پیرامونش را مبارک ساخته، سیر داد تا آیات خود را به او بنمایاند که همانا خداوند شنوا و بیناست.»
مسجدالاقصی براي مدتی در صدر اسلام، قبله مسلمانان بود و پیامبر اکرم(ص) در مکه سیزده سال و در مدینه چهارده ماه نماز رو به آن نماز میگزاردند. سپس قبله به سمت کعبه تعیین شد: «قد نرى تقلّب وجهک فی السّماء فلنُولّینّک قبلة ترضاها فولّ وجهک شطر المسجدالحرام و حیثُ ما کُنتُم فولُّوا وُجوهکُم شطرهُ و إنّ الّذین أُوتوا الکتاب لیعلمون أنّهُ الحقُّ من ربّهم و ما اللهُ بغافل عمّا یعملُون: ما تو را دیدیم که رو در آسمان مىچرخاندى پس بهزودى تو را به سوى قبلهاى برمیگردانیم که دوست مىدارى. اینک روى خود به طرف قسمتى از مسجدالحرام کن و هر جا بودید، روي بدان سو کنید و کسانى که اهل کتابند، مىدانند که این برگشتن به طرف کعبه، حق است و حکمى است از ناحیه پروردگارشان و خدا از آنچه مىکنند، غافل نیست.»
با نظر به ویژگی قبلهگاه بودن مسجدالاقصی وجهه دوگانهای از آن درک میشود. این مکان درعین حال که وجه اشتراک و محور وحدتبخش میان اسلام با مسیحیت و یهودیت است، از طرف دیگر یادآوراستقلال و تمایز اسلام از دیگر ادیان است و اين نکتهای قابل تأمل و تفکر میباشد.همچنان كه گفتيم، مسجدالاقصی یادآور حادثه مهم تاریخی و مذهبی معراج پیامبر(ص) است؛ رویداد عظیم و بینظیری که در این مکان مقدس اتفاق افتاد. از همین سرزمین و جایگاه شریف بود كه پیامبر عروج میکنند.محمد جریر طبری در کتابش میگوید: «آیه اسراء برای مکانی نازل شد که اینک بین دیوارهای حرم شریف در قدس محاط است و خداوند آنجا را برای پرستش بندگانش اختصاص داد. آن موقع در آن محل بنای مسجدالاقصی و مسجد صخره یا سایر بناهای موجود در صحن مسجدالاقصی وجود نداشت. فقط در آیه اسرا از مسجد نام برده شده؛ زیرا که مکان پرستش و عبادات بوده است.»
توجه پیروان ادیان ابراهیمی به مسجدالاقصی
«مسجدالاقصی» از اماکن بسیار مقدسی است که در سرتاسر تاریخ مورد توجه پیروان ادیان توحیدی و ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام بوده است. این مسجد در سرزمین شام بزرگ و شهر بیتالمقدس واقع شده و بنا بر شواهد تاریخی نخستین بار داوود نبی(ع) در محل آن اقدام به احداث معبدی نمود و حضرت سلیمان(ع) آن را تکمیل کرد. در آن زمان این شهر را اورشلیم یا یورشالیم مینامیدند. اورشلیم، ترکیبی از دو واژه «اور» و «شلیم» است. «اور» در عبری به معنی آتش، روشنایی و مقدس است و «شلیم» به مفهوم شهر، صلح و سلامت میباشد. بعدها این مکان با نامهای دیگری چون «ایلیاء» (شهر خدا) و در زمان یهودیان «بیت همیقداش» (خانه مقدس) نیز شناخته میشده است. نام «ایلیاء» تا زمان ظهور اسلام بر شهر باقی ماند و بهتدریج اسامی بیتالمقدس، بیتالقدس، قدس شریف و مدینه مقدس هم به کار گرفته شدند.
شهر بیتالمقدس خاستگاه و مهد مسجدالاقصی است. این شهر در فلسطین اشغالی واقع شده و دارای دو بخش شرقی و غربی است. بخش شرقی بافت کهن و تاریخی شهر را تشکیل میدهد و دیوارهایی قلعهمانند آن را احاطه کردهاند. حرم شریف در قسمت شرقی و در قلعه کوه «موریا» قرار دارد. محوطه حرم، مسجد صخره (قبهالصخره) و مسجدالاقصی و سایر ساختمانهای اطراف آنها تا دیوارهای حصار شهر را شامل میشود. در قدیم تمام حرم مقدس را مسجدالاقصی مینامیدند؛ اما امروز این نام تنها بر مسجد بزرگ واقع در جنوب حرم اطلاق میشود. مسجدالاقصی در هر دوره متناسب و به تبعیت از نام شهر و خاستگاه خود تغییر نام داده و اسامی متفاوتی برخود تجربه کرده است: معبد اورشلیم، معبد ایلیاء، بقعه ایلیاء از این جمله هستند.
نکته مهم در چند دهه اخیر، مشتبه شدن قبهالصخره به جای مسجدالاقصی است. مسجدالاقصی مسجدی با گنبد سبز یشمی است، حال آنکه قبهالصخره، گنبدی طلایی رنگ است که برای محافظت از سنگ مقدس که درست روی قلة «کوه موریا» وجود دارد، احداث شده و ۵۰۰متر با مسجدالاقصی فاصله دارد. این قبه به اشتباه و یا با اغراض سیاسی رژیم صهیونیستی به عنوان مسجدالاقصی معرفی میشود، حال آنکه مسجدالاقصی نیست!
قبل از ورود سپاه مسلمانان به بیتالمقدس، در محل مسجدالاقصی کلیسایی وجود داشت که به دستور ژوستین ـ امپراتور روم شرقی ـ به نام حضرت مریم بنا شده بود. در سال ۱۵هجری خلیفه دوم این شهر را فتح نمود و حرم مقدس به تصرف مسلمانان درآمد. در مورد بانی احداث ساختمان مسجدالاقصی اختلاف نظر وجود دارد. برخی معتقدند نخستین بار خليفه دوم دستور احداث مسجدی را به جای کلیسا داد و مسلمانان پس از تبديل کلیسا به مسجد، در فاصله ۵۰۰متری، مسجد دیگری بنا کردند که به مسجد عمرمعروف است. بنای قبهالصخره از قدیمترین و نفیسترین و زیباترین و معظمترین بناهایی است که عبدالملک بن مروان، خلیفه پنجم اموی آن را در سال ۷۲ق برپا کرد. البته ساخت آن در دوران حکومت فرزندش ولید (۸۶ق) به پایان رسید. برخي گفتهاند این بنا از زیباترین بناهایی است که توان بشر در حوزه معماری امکان وصول به آن را دارد. نکته قابل توجه اینکه در این تاریخ برای نخستین بار این مکان را مسجدالاقصی نام نهادند.
حاکمان اسلامی در هر دوره به تعمیر و مرمت مسجد پرداختند و به این ترتیب معماری آن بهتدریج ظاهری چون مساجد اسلامی پیدا میکرد. زلزلهای که در سال ۷۴۶م روی داد، به ساختمان مسجد صدمهزیادی وارد کرد که به دستور «منصور» خلیفهوقت عباسی تعمیر شد، چندی بعد برای دومین بار زلزلهای ساختمان مسجد را لرزاند که این بار به دستور «مهدی» خلیفهعباسی تجدید بنا شد.
پس از عباسیها، فاطمیها این روند را ادامه دادند و به تزیین و گسترش فضای مسجدالاقصی پرداختند. تا اينكه طي جنگهاي صليبي، مسجدالاقصی براي مدتی به دست مسيحيان افتاد. آنها خسارات زیادی به ساختمان مسجد وارد ساختند و با استفاده نابجا از فضای مسجد و جنگ و خونریزی در حرم شریف، به ساحت این مکان مقدس جسارت نمودند؛ اما به همت ایوبیان و سردار نامآور ايراني ـ صلاحالدین ایوبی ـ مسجدالاقصی بار دیگر به تصرف مسلمانان درآمد. آنها در مرمت و زیباسازی فضای داخلی مسجد نقش پررنگی داشتند. صلاح الدین ایوبی در سال۵۸۳ق محرابی با نقش و نگار بسیار باشکوهی در آن بنا نمود و به تزیین قسمتهايی از آن پرداخت.
مساحت و مختصات مسجدالاقصی
طول مسجد ۸۰متر وعرض آن ۵۵متراست و مساحتی به اندازه ۴۴۰۰مترمربع را در بر میگیرد. هفت رواق یکی در وسط، سه تا در غرب و سه تا در شرق مسجد قرار گرفتهاند. درهای مسجد به طلا و نقره اندود شده بود که بر اثر زلزله سال ۵۱۳۰ق منصور خلیفه عباسی طلا و نقره آنها را به سکه مبدل و در راه تعمیر ویرانیها مصرف نمود. داخل مسجدالاقصی، جامع مستطیلی وجود دارد با دو ایوان بزرگ و کوچک زیبا كه شامل محراب حضرت زکریا(ع) نيز ميشود. در جلوی مسجد از طرف شمال رواق بسیاربزرگی وجود دارد که ملک عیسی ایوبی آن را در سال ۱۲۱۷م بنا نموده و از هفت طاق حجرهدار که هر درش با دری از درهای مسجد روبروست، تشکیل شده است.
بنای مسجدالاقصی ترکیب بسیار سنجیدهای دارد که تمام جزئیات و دقایقش در طراحی و تعیین اندازهها چنان به دقت محاسبه شده است که بیشترین تأثیر را بر بیننده میگذارد. طرح کلی و تقریبا تمام اجزای معماری داخلی این بنا به گنجینه معماری هنر بیزانسی و خصوصا سنت معماری بناهای «شاهد» بیتالمقدس نظیرکلیسای قیامت یا کلیسای معراج تعلق دارد.
محراب مسجد با نقش و نگار بسیار عالی تزیین یافته و کتیبهاش نشان میدهد كه صلاحالدین ایوبی در سال ۵۸۳ق آن را ساخته است. شیشههای پنجرههای بالای محراب متعلق به قرن دهم هجری است. در همین جا منبري چوبي نصب شده که در آن با عاج و صدف منبتکاری كردهاند كه در نهایت درجه حیرتانگیز است و از کتبیه درون آن معلوم میشود که به سال ۵۶۴ق ساخته شده است. در طرفين راست و چپ مسجد دو مصلای قدیمی هست با ستونهای مارپیچ و طاقهای جناقی است.
مشهورترین کتابخانه عمومی شهر بیتالمقدس، کتابخانه مسجدالاقصی است با حدود ۱۰هزار مجلد كتاب که بیش از ۱۰۰۰مجلدش خطي و غالبا متعلق به عصر ممالیک و عثمانی است و شامل نسخههای نفیسی از قرآن کریم به خط ثلث ميشود.
چرا مسجدالاقصی؟
سوال مهم اين است که به تمام اهميتي كه اين مسجد دارد، چگونه است که در قرآن تنها يك بار از آن ياد شده است. آیا منظور از مسجدالاقصي در سوره مباركة اسراء همين مسجد بیتالمقدس است؟ نظر علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان همين است: «مسجد اقصى (که همان بیتالمقدس باشد و بنائى است مرتفع (هیکل) که داوود و سلیمان(عليهماالسلام) براى بنىاسرائیل بنا نمودند، و خدا آن را خانه مقدس ایشان قرار داد.»
تاکنون چندین نظر برای توجيه مسجدالاقصی نامیده شدن این مسجد در قرآن مطرح شده است. طبق نظر نخست، این مسجد به اعتبار مطلق شهر بیتالمقدس در این آیه چنین نامیده شده است. نظر دوم تا حدی به معنای لغوی آن توجه دارد و بیان میکند که این مسجد عالیترین و به یک معنا آخرین و دورترین مسجد از طرف مرز اعلای خداپرستی است. نظرسوم به مدارک تاریخی استناد ميكند و میگوید این بقعه را که حالا مسجدالاقصی نامیدهاند، در آن زمان هنوز فتح نشده بود و به صورت کلیسايی بوده که از باب تطبیق بر یک مصداق نام مسجدالاقصی بر آن اطلاق شده است.
نظرات دیگری هم بیان شده که یکی از آنها به آیات ۲تا ۸ سوره اسرا استناد میکند که بهروشنی به ویرانی معبدهای اول و دوم به عنوان حوادث مهم و تعیین کننده تاریخ بنیاسرائیل اشاره کرده است. طبق این نظر این لفظ قرآنی به حرم اورشلیم اشاره دارد که تمام محوطه حرم و اماکن مقدس اطراف آن را هم شامل میشود. اما در رد این نظر استدلال شده است که در عهد پیامبر اکرم(ص) در محل معبد هیچ گونه بنایی نبوده و سرزمین مقدس در قرآن مجید در آية سوم سوره روم«ادنی الارض» خوانده شده نه «اقصی»: «فی أدنى الأرض و هُم من بعد غلبهم سیغلبون:[روميان]در نزدیکترین زمین به سرزمین عرب [مغلوب شدند] و هم ایشان بعد از شکستخوردن بهزودى غلبه خواهند کرد.» البته این نظر چندان مورد استقبال قرار نگرفته است.
مسجدالاقصی در روایات و احادیث
همانطور که بیان شد در صدر اسلام مسجدالاقصی با این نام شناخته نمیشد، بلکه بیشتر به نامهایی چون مسجد بیتالمقدس، مسجد ایلیاء و...معروف بوده است.پیامبر اکرم(ص) در توصیف مسجدالاقصی میفرمایند: «فیه المحشر و المنشر و الصراط و المیزان: محشر و محل برانگیخته شدن مردم و راه و میزان عمل در آنجاست.»
در جايي ديگر فرمودهاند: «ارض محشر و منشر است، سرزمین رستاخیز است، بدانجا روید و نماز در آن بگذارید؛ برای اینکه نماز در آن مثل هزار نماز در غیرآن است.»
ابوسعید خدري ميگويد:از پيامبر(ص) شنیدم که فرمود: «فردی از میان امتم قیام میکند و به سنت من امر میکند و خداوند بلندمرتبه برایش از آسمان باران میباراند و زمین برکتهایش را بیرون میریزد و او هم زمین را پر از قسط و عدل خواهد کرد، همانطور که پر از ظلم و جور شده بود و هفت سال اینگونه امتم سپری میکند و در بیتالمقدس جای میگیرد و مستقر می شود.»
شيخ صدوق در من لایحضره الفقیه از امیرالمؤمنین علی(ع) روایت کرده است:«یک نماز در بیتالمقدس معادل هزار نماز است.»از امام علی (ع) روايت شده است: «اربعه من قصور الجنه فی الدنیا: المسجدالحرام و مسجدالرسول و مسجد بیتالمقدس و مسجد کوفه: چهار نقطه زمین از قصرهای بهشتی است: مسجدالحرام، مسجدالنبي، مسجدالاقصی و مسجد کوفه.»
از امام صادق(ع) نقل شده است: «مسجد بیتالمقدس یکی از مساجد چهارگانه مهم اسلامی است که عبادت درآن بسیار با فضیلت است.» همجنین میتوان به روایاتی از ابنمیمونه به نقل از ابنماجه و بیهقی در کتاب سننشان اشاره کرد. ابن میمونه ميگويد: پیغمبر(ص) فرمود: «ارض محشر و منشر است، سرزمین رستاخیر است. به آنجا بروید و نماز در آن بگذارید. برای اینکه نماز در آن مثال هزار نماز در غیر آن است.» گفتم: «اگر من استطاعت آن نداشته باشم که تحمیلات رفتن به آنجا را بر خود هموار کنم چه کنم؟» فرمود: «روغن زیتوني برای آنجا اهدا کن که در چراغ آن بیفروزند. هر کس این کار را بکند مثل آن است که به آنجا آمده است.»در حدیث دیگری که ابن شهاب زهری محدث معروف از پیامبر اکرم(ص)روایت کرده فرمودند: «جز به سوی سه مسجد آهنگ سفر مکنید: مسجدالحرام و همین مسجد من (مسجدالنبی) و مسجد بیتالمقدس.» در اينجا نيز لفظ مسجد بیتالمقدس به جای مسجدالاقصی آمده است.
یاقوت حموی در کتاب معجمالبلدان درباره سرزمین بیتالمقدس و مسجدالاقصی میگوید: خداوند این سرزمین را به وسیله بسیاری از پیامبران خویش از ابراهیم تا عیسی بن مریم(ع) مقدس و ممتاز گردانید. از ابن فارس نقل شده: بیتالمقدس را انبیا بنا کردند و در آن سکونت نمودند و در هر وجب از خاک آن پیامبری نماز گزارده یا فرشتهای بر آن وارد شده و تسبیح نموده است.
ش.د9602487