اگر چه با ورود حسن روحانی به کارزار انتخاباتی سال 92، استعاره «کلید» به خزینه واژگان سیاسی ایراناضافه شد اما این، یگانه فرآورده و آفریده و آورده مفهومی او نبود. روحانی چه آن زمان که هنوز در فضای فارغبال تبلیغات انتخاباتی بود و چه وقتی به کرسی ریاست جمهوری تکیه زد، اشتها و عطشی آشکار برای پهنا بخشیدن به دایره لغات سیاسی ایران نشان میداد. اشتیاق به واژه گزینی و تعبیرسازی البته به روحانی و دولت اعتدالی او اختصاص ندارد. دولتهای پیش از او نیز در این ساحت، صاحب سابقه و علاقه بودهاند و چه بسا پس از این هم چنین سیره و سلوکی استمرار داشته باشد. با این همه حجم و حدود واژهپردازی و تعبیرسازی در دولت یازدهم- و البته مشخصاً شخص حسن روحانی- تا آنجاست که میتوان از آن با عنوان «لغتنامه سیاسی اعتدال» یاد کرد.
قابل حدس است که هم خود روحانی به این فطانت رسیده است که بقای یک هویت سیاسی در گرو زبان بازکردن و به سخن درآمدن است و هم احتمالاً حلقهها و هستههای مشاورهای به او سفارش کردهاند که در عرصه قدرت و سیاست یا باید زبان و دستور زبان تازهای ابداع و ایجاد کرد و یا در دل زبان و ادبیات رایج و جاری اهل سیاست لحن و لهجهای نو و ناب داشت. به نظر میرسد حسن روحانی به هر دو ندا گوش سپرده است: هم تلاش کرده طرحی برای زبان گفتمان اعتدال رسم کند و هم اینکه اگر ساخت زبان، زحمت داشت لااقل به لهجهای متمایز و ممتاز برسد تا صف واژگان این دولت از صف واژگان دولتهای پیش از او جدا شود. به این اعتبار، استعاره «کلید» که نماد دولت اعتدال بود بزودی خواهران و برادران پرشماری یافت و عدد عائله مفاهیم دولت یازدهم بالا گرفت تا آنجا که امروز و در آخرین سال از دور اول ریاست او بر جمهوری اسلامی ایران، میتوان فهرستی بالا بلند از واژگان این لغتنامه جدید عرضه کرد. دکتر حسن روحانی در عرصه سیاست، تعابیر تازهای به ارمغان آورد که به سهم خود، بضاعت و بنیه دانش و کنش سیاسی در ایران را افزون کرد. به برخی از این واژگان نوساخته نظر کنیم:
1- آرایش خشم: وقتی طیف تندرو مخالفان دولت از هر ابزاری در نقد دولت فروگذار نمیکرد روحانی به آنها هشدار داد که به جای «آرایش خشم» در فضای سیاسی کشور به «آرایش تعاون، همکاری و همدلی» بیندیشند. تعبیر آرایش خشم افزون بر اینکه آهنگ و آوای گیرایی دارد توگویی کوتاهترین و اثرگذارترین عبارت در توصیف وضعیت دشمن تراشی هم هست.
2. شهامت صلح: هنوز بار برجام به منزل نرسیده بود و آبی نریخته و کوزهای نشکسته بود که مخالفان، دولت را به جبن و بیجرأتی متهم کردند. از آغاز مذاکرات هستهای، تندروها به بازوی دیپلماسی دولت اعتدال اشکال میکردند که به هوای پرهیز از شرّ جنگ، شرّ صلح را پذیرفتهاست. روحانی وقتی معرکه را تا این حد خصمانه دید به میدان آمد و از «شهامت صلح» در برابر «شهامت جنگ» سخن گفت. به گفته روحانی، شهامت صلح، دشوارتر از شهامت جنگ است. او به این هم اکتفا نکرد و با صدایی صاف و سینهای ستبر اعلام کرد که شهامت صلح را از امام خمینی(ره) آموخته است.
3. سایت و سلاح و سرمایه: فساد، موش موذی قدرت است. روحانی از روز اول حکمرانی، پیش پای این حیوان خانگی تله گذاشت؛ به نتایجی هم رسید اما گیر و گرفتاریهای کلنجار با هیولای فساد به آنجا رسید که مجبور شد در یک همایش علناً از کسانی گلایه کند که در «سایت و سلاح و سرمایه» دست و پا میزنند. رئیس جمهوری چشم را بست و دهان را باز کرد و گفت: «فساد که بیاید نه اسلام ابوذری میماند و نه ایمان سلمانی.» اهل سیاست، از آن زمان، این سهگانه را (سایت و سلاح و سرمایه) برادرخوانده سهگانه مشهور زر و زور و تزویر یا تیغ و طلا و تسبیح قلمداد کردند.
4. اسلام انقلابی و انقلاب اسلامی: معاندان گفتمان اعتدال همواره آرزو کردهاند چیزی از جنس دلیل یا اگر نشد شاهد یا اگر نشد نشانه یا اگر نشد بهانهای پیدا کنند تا دولت یازدهم را نتیجه ناخلف انقلاب جا بزنند. روحانی این دسیسه را کشف کرده بود و میدانست باطل السحر این جادوگریها و تردستیها و شعبدهکاریها ابراز التزام به گفتمان انقلابی امام خمینی(ره) است. به این اعتبار بارها توضیح داد که درس اعتدال را در مکتب انقلابی امام(ره) مشق کرده است. دراین مکتب، انقلاب اسلامی بر اسلام به ظاهر انقلابی که از دروغ و بهتان و بولتن و بیانصافی پرهیز ندارد مقدم است. او میدان عمل انقلابی بودن را حرکت در چارچوب انقلاب اسلامی میداند که خطوط قرمزش دروغ گفتن، بهتان زدن، بیگانه دانستن، بولتن تراشیدن و... است. روحانی تمام این معادله را در ترکیب کوتاه اما گویای «انقلاب اسلامی علیهاسلام[بهظاهر] انقلابی» صورتبندی کرد.
5. حرکت از اتاق فکر به اتاق عملیات: روحانی از رسم و روال حرکتهای امنیتی بیخبر نیست. او سالها بر عالیترین کرسی حفظ امنیت کشور تکیه زده است و لذا بسادگی برایش قابل تشخیص است که کانونهای مخالفت با دولت، کدام نقشه را طراحی و چه زمانی آن را اجرا میکنند.
رشته نقشها و نقشههای بد خواهان، چندان دراز شد که روحانی مجبور شد علناً اعلام کند که مخالفان دولت از اتاق فکر به اتاق عملیات اسبابکشی کردهاند. این مخالفان همان کاسبان تحریم بودند که اکنون از اسب افتادهاند اما از اصل نه. به این اعتبار اتاق فکر و طراحی را وانهادند و ساکن اتاق اقدام و عملیات شدند.
6- امنیت فرهنگی به جای فرهنگ امنیتی: دولت یازدهم روی شانه اهل فرهنگ به کرسی پایه بلند قدرت رسید. روزگار این دولت هنوز به یکی دو ماه نرسیده بود که با جماعت پرنشاط و پرتعدادی از اهل فرهنگ و هنر ضیافتی خاطرهانگیز برگزار کرد و آنجا چند نکته را یادآور شد: اولاً اینکه هنرمندان، یاران نزدیک و قابل اعتماد دولت هستند. ثانیاً خانواده محترم و محتشم فرهنگ سزاوار امنیت فرهنگیاند نه لایق فرهنگ امنیتی. ثالثاً آزادی، اعتماد و امنیت، سه خواسته همزاد خانواده فرهنگ و هنر ایران هستند. رابعاً دولت موظف است زمینه خلاقیت آزاد و امن ایشان را فراهم کند و بالاخره خامساً ناپسندترین اقدام، تفکیک هنرمندان به ارزشی و ضدارزشی است، چرا که به گمان او هنر در ذات خود یک ارزش است و ماهیتاً نمیتواند ضدارزش قلمداد شود.
7- حسرت بر جوانمرگی مطبوعات: رسانهها قابلترین ابزار برای عمومی کردن دانایی هستند. قابلترین ابزار برای تخریب هم اتفاقاً همانها هستند. اگر شرایطی پیشامد کند که در آن، رسانههای تخریبگر سهم بیشتری از آزادی و امنیت داشته باشند، لابد اخلالی در نظام سیاسی - معرفتی بروز کرده است. روحانی این اخلال را دریافته بود و از ترازوی خیانتکاری گله کرد که از سویی مایه جوانمرگی مطبوعات میشود و از سوی دیگر حصاری امن و آهنین برای برخی دیگر از رسانهها میسازد. او از آزادی مسئولانه رسانهها و وظیفهشان در «نقد فراگیر قدرت» یاد کرد و از همگان خواست توقیف،آخرین چاره باشد نه اولین نسخه.
8- سه شاهکار نبوی: روحانی دریافتی اعتدالی از دین دارد، دریافتی که انسانی، عقلانی و رحمانی است. این، نسخهای نمکین و شکرین از اسلام است. در چنین فهمی از اسلام،به گفته رئیس دولت اعتدال، پیامبر(ص) سه شاهکار نبوی دارد: شاهکار سیاسی او تأسیس مدینئالنبی است که شهر قانون و رعایت حقوق مردم از هر طیف و تبار و طایفه است، شاهکار حقوقی، صلح حدیبیه است که نماد ناب و نامداری از سازش قهرمانانه به شمار میآید و بالاخره شاهکار اخلاقی، فتح مکه با کلید مروت، گذشت و بخشش است. روحانی با ترسیم چنین تصویری از اسلام و پیامبر اکرم(ص) آشکارا با سنت 100 ساله نواندیشی دینی در جهان اسلام تجدید عهد میکند.
9- دانشگاه پرسشگر، مدرسه «نقدمحور» و «حقمحور»: این از اولین نمونههای یک حکمران سیاسی در ایران است که یک صاحب قدرت، نهاد دانایی (دانشگاه و مدرسه) را به نقد قدرت و پروراندن نسلی پرسشگر و «صاحب حق» فرا میخواند. در لغتنامه گفتمان اعتدال، نظام آموزشی «نقدمحور» و «حقمحور» رکن اصلی و اساسی پیشبرد پروژه توسعه است و مادام که طفل نوآموز یا جوانک دانشآموز یا جوان دانشجو خود را واجد «حق نقد» نبیند، پردهبرداری از ایران توسعهیافته ناممکن خواهد بود.
10- جهان عاری از خشونت: در فهرست مفهومی و واژگان دولت اعتدال، پیشنهاد جهانی حسن روحانی تلاش برای ایجاد جهان عاری از خشونت و افراط است. او وقتی به عالیترین پایگاه تصمیمسازی جهانی رفت به جای آنکه همچون برخی سیاستپیشگان، با میکروفن معاشقه کند، پیشنهاد عینی و عملیاتی عرضه میکند، پیشنهادی که بیدرنگ با اقبال نمایندگان کشورهای جهان مواجه میشود. این پیشنهاد افزون بر آنکه در صحن سازمان ملل، اعتباری برای ایران به ارمغان میآورد، در متن لغتنامه جدیدالتألیف سیاست ایران هم ماندگار میشود.
باری، برای لغتنامه گفتمان اعتدال، باز هم میتوان مدخلها و مفاهیم دیگری را به عنوان مثال و مصداق ردیف کرد. این چند فقره چه بسا به قدر کفایت عرض و طول زبان یا لهجه جدید سیاسی ایران را آفتابی کرده باشد. تدوین این واژهنامه از سال 92 آغاز شد. گفتن ندارد که تا تکمیل آن هنوز چند منزل راه است. منزل اول همان 24 خرداد 92 بود. آدرس منزل دوم، اسفند 94 و اردیبهشت 95 بود، جایی که پارلمان دهم درس میانهروی را از روی لغتنامه «اعتدال» مشق کرد. منزلهای آتی را مردم میشناسند، خواه «کلید» آن را داشته باشند یا نداشته باشند!
http://iran-newspaper.com/newspaper/page/6237/4/135862/1
ش.د9500965